ایستادگی سنودن و ترکهای بیشتر در نقاب دموکراسی! ناگزیری تشدید بحران دموکراسی

مقدمه:

جنبشهای ملیونی مردم  اخیر در ترکیه و مصر بطور واضحی نفس نظامهای دموراکسی را زیر سوال برده اند و نشان دادند که این نظامها اساسا ربطی به نمایندگی خواستهای اکثریت جامعه ندارند.این حکمی بود که نزدیک به سه دهه، جنبش کمونیزم کارگری بر درستیش پا می فشرد. فعالین کمونیزم کارگری تاکیید داشتند که دموکراسی از تعریف “دایره المعارفیش” بیشتر است.یک بستر تاریخی معین یک مادیت معین و یک فرم سیاسی معین از قدرت سیاسی نظام سرمایه داریست که در دوره معینی تحت تقابل دینامیک مبارزات مردم و حامیان سرمایه “انتخاب” شده تا بتواند نظم سرمایه را در بخش معینی از دنیا اداره کند.

نقد به دموکراسی نه فقط از این رو بود که این نظام نمایندگی از اکثریت جامعه نمی کند و یک کلاهبرداری سیستمیک است که تحت نام “اکثریت” برای اعمال قدرت اقلیت سرمایه دار می شود، ماشینی است که سیاستمداران بورژوازی را جلوی ویترینهای “انتخاب جامعه” قرار می دهد و مردم را به صندوقها می کشاند تا حق انتخاب هر روزه انها را ازشان بستاند، بلکه این ماشین هر جا لازم باشد، قوانین کتبی شده خودش را هم به هم می زند چرا که ادعاهای جلوی پیشخوانش با نفس حاکمیت سرمایه داری گاها در تناقض است! در دهه هفتاد میلادی افتضاح واترگیت و تقلب انتخاباتی نیسکون پنجره ای را به جامعه جهانی و درون امریکا گشود که مردم ببینند که واقعیت نبرد قدرت و بازیهای پشت پرده چگونه سرنوشتشانرا تحت نام دموکراسی رقم می زند.

طی چند سال اخیر ، جهان اما بطور بسیار گسترده تری شاهد واقعیتهائی از پدیده دموکراسی است که سابقا بهتر می توانستند از معرض افکار مردم بپوشانند و دلیلش؟ خود جنبشهای اجتماعی ملیونی است. بواقع جنبشهای اجتماعی وسیع ضد وضعیت موجود بهترین الزارها هستند که ماهیت واقعی نظام دموکراسی و پوشالی بودن وعده هایش را نشان دهند. جنبش جهانی اشفال و ضد وال استریت که از امریکا شروع شد و به قاره اروپا و اسیا و استرالیا هم کشید نمونه ای بود که نشان داد که نظام دموکراسی بطور واقع نمایندگی از ۹۹ در صد جامعه نمی کند. اینرا ملیونها مردمی که در خیابانها رژه رفتند، فریاد زدند .

بر دیگر این ماجرای افشای دموکراسی همین دو جنبش مهم اخیر یعنی ترکیه و مصر است.در این دو صحنه هم دیدیم که چگونه اکثریت جامعه در مقابل نظامهای دموکراتیک ایستادند و در مقابل صحنه سازیهای این نظامها فریاد زدند که زندگیشان و سرنوشتشانرا نمی خواند بدست سازمان رای سازی بنام دموکراسی بدهند و نتیجه بر امده از “صندوقهای دموکراسی” را نمی پذیرند. شکی نیست که این نبرد جهانی شده بر علیه دموکراسی در تاریخ مبارزات مردم برای رهائی نهائیشان از نظام سرمایه ثبت خواهد شد و هنوز پرده های اخر این صحنه ها در راهست!

جنبش آزاد سازی اطلاعات که توسط ویکی لیکس و فعالین مفرد در چند سال پیش شروع شد از دید من خودش بخشی از جنبش ضد دموکراسی است.این بحش حالا قهرمان جدیدتر خودش را یافته که نامش سنودن است.(۱و۲)

(۱)آخرین اخبار در مورد وضعیت سنودن:

سنودن بنا به آخرین اخبار ، هنوز در فرودگاه مسکو زندگی می کند. وکلای او از طرف ویکیلیکس و با حمایت آسانژ در طی چند هفته گذشته به بیش از ۲۸ کشور دنیا تقاضای پناهندگی فرستادند و سر انجام دو کشور یعنی ونزوئلا و بولیوی تقاضای پناهندگی او را پذیرفته اند و کشور نیکاراگوئه هم بطور مشروط(؟) تقاضای او را پذیرفته.

حکومت روسیه اعلام کرده که تقاضای پناهندگی سنودن را فقط زمانی می پذیرد که از افشاگریهای خودش دست بردارد چرا که افشاگریهای او به دوستی روسیه به حکومت امریکا آسیب می رساند!

از سوی دیگر، حکومت امریکا چه از طریق مدیای جهانی و چه از طریق نمایندگان علنی و پنهان خود فشار بسیار وسیعی را بر علیه کشورهائی که احیانا سنودن را می پذیرند شروع کرد.بخشی از جنگ تبلیغاتی حساب شده که سنودن را خائن به مردم امریکا معرفی کند و او را در میان اذهان عمومی منزوی کند تا بتوانند در مرحله بعد کلک او را بکنند و از شرش خلاص شوند.

زیر این فشارها ، بنا به گزارشات اخیر، سنودن توسط وکلایش تقاضای پناهندگی موقت در روسیه کرده تا بتواند سر فرصت به یکی از کشورهای امریکای حنوبی برود.این در حالیست که حکومت امریکا رسما او را تهدید کرده که اگر از فضای هوائی امریکا یا کشورهای “دوست” ، هواپیمای سنودن عبور کنند ، آنرا با زور به زمین خواهند نشاند! سازمان جهانی دیدبان حقوق بشر هم درگیر مورد سنودن شده و وکلایش را برای دفاع از او به مسکو فرستاده.

سنودن در چنین شرایطی هنوز در فرودگاه مسکو زندگی می کند و دنیا هنوز منتظر است که او با ایستادگیش نشان دهد که حاکمان امریکا توان شکستن او را ندارند.

(۲)سنودن ، ضربه دیگری به توهم دموکراسی:

سنودن از جهات مختلفی افشای دموکراسی بود:

اولا: او افشا کرد با مدرک که حکومت اوباما مثل سایر حکومتهای امریکا و حتی بیشتر مشغول کنترل تمامی ارتباطلات شهروندان امریکاست.امری غیر قانونی به بهانه “حفظ امنیت”! حتی به خلاف قوانین موجود دموکراسی هم این شنود بی سابقه و وسیع بی سابقه است و اسباب ابرو ریزی!

دوما: سنودن نشان داد که حکومت امریکا چگونه بساط جاسوسی خود را با کمک سایر حکومتهای غربی به بیرون از مرزهایش کشانده و سایر شهروندان در غرب هم مورد جاسوسی حکومت امریکا هستند.

سوما: سنودن نشان داد که حکومتهای غربی یک سازمان فراملیتی پلیسی ساخته اند که تمامی دنیا را تحت مشاهده دائم دارد.اینرنت با گسترش خود ابزار بسیار موثری شده برای جاسوسی بر علیه همه انسانها در هر جای دنیا!

چهارم: برخوردی که به سنودن شده خودش نشان از نفوذ حکومت امریکا و فشارهبش در سیاستگذاری سایر حکومتها دارد.نشان می دهد که اگر فردی مغضوب حکومت امریکا شود ، حکومتهای دیگر بخاطر اشتراک طبقاتیشان و سلطع نظام سرمایه جهانی مجبورند سر فرود بیاورند.عکس الفمبهای حکومتهای دنیا در مقابل این کابوی بازی حکومت امریکا و طلب استرداد سنودن خودش نشان از نفش حکومت امریکاست در نظام سلطه جهانی. نقشی که به رغم در حال افول بودن هنوز نقشی تعیین کننده است.

پنجم: سنودن مهمتر از همه اینها نشان داد که موازنه جهانی در حال تغییر است.اون نیروی سوم اون بخش از جنبش اعتراضی که حکومتها را در شرق بخاطر دیکتاتوری به زیر سوال کشید در غرب هم دموکراسی را به زیر سوال می کشد. سنودن علامت تغییر تدریجی اما مداوم یک موازنه است.موازنه ای که ناشی از ایستائی نظام سرمایه بود و حالا بحران مزمن جهانی سرمایه دارد اون موازنه را به ناموازنه ای بسیار ناپایدار و شروع پایان کلیت نظام سرمایه هدایت می کند.

(۳) زیر سوال رفتن نظامهای دموکراسی بخشی از تغییر دینامیزم جهان کنونی

داستان سنودن داستان جالبی است اما فقط بخشی است از تصویر عمومی تری که بحران راست و نظام سرمایه داری را دارد نشان مردم دنیا می دهد.هر قدر جنبشهای اجتماعی نیروندتر و گسترده تر به میدان بیایند شکافهای بیشتری در نظام دموکراسی پیدا خواهد شد. علائم بیشتری از شکست نظامای دموکراسی طبعا در راهست.این نظامها در مقابل خواستهای مردم مجبورند غقب بنشینند و چهره های هارتر و جنایتکارانه تر حاکمان سرمایه داری دائم از پشت این نظامها بیرون خواهد افتاد.

نظامهای دموکراسی اشکال اعمال قدرت سرمایه داری در دوران ثباتش هستند وقتی کلیت نظام به بجران رسید حتما نقتاب دموکراسی را به کنار خواهد زد. زشتی سرکوب و حکومتهای پلیسی بیشتر و بیشتر از پشت نقاب شکسته دموکراسی بیرون خواهد افتاد و این از نتایج عروج جنبشهای اعتراضی جهانی است.

منابع دیگر:

(۱)سعید صالحی نیا:سنودن ، آسانژ قهرمانان دوران آزاد سازی اطلاعات به نفع مردم دنیا

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=42074

(۲)کاظم نیکخواه: عصر دیجیتال و دموکراسی پلیسی

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=42173