به یاد نوید افکاری / الف صحاف
شعر
October 02, 2020 به یاد نوید افکاری
الف صحاف
هی پسر! تو بُردی
نگاه کن: پوزۀ کفتار خونین است
در میدان شهر بر زمینش کوبیدید
نفسش بالا نمیآید
با تلاوت آیههای ترس به خود میپیچد
و هراسان از زوزههای مرگش، زمان میخرد.
در حقارتش دست و پا میزند،
زیر بازوان تو
بازوان همۀ خیابانهای شهر
همین شهرِ سربلند که حالا به احترام پرچم تو از جا بلند میشود.
تو بُردهای
دستت تا ابد بالا است
قامت آویختهای بر سکویهای فروزندۀ آبان
و نشانِ کبود گردنت
مدال همۀ دلیرانی است که پیش از تو سرود جاوادنگی خواندند.
۲۲ شهریور ۱۳۹۹
به نقل از نشريه آتش107 – مهر 99
atash1917@gmail.com
n-atash.blogspot.com