اخبار و گزارشات هفتگی از وضعیت زنان

عزیزه لطفی
September 02, 2020

اخبار و گزارشات هفتگی از وضعیت زنان

۱۲ شهریور ۹۹ / ۲ سپتامبر ۲۰۲۰

تهیه و تنظیم، عزیزه لطفی



 
هفتم شهریور، سالروز تیرباران دو خواهر پرستار

خواهران کعبی شهلا کعبی ۳۴ ساله ونسرین کعبی ۲۷ ساله دو پرستاری بودند که به اتهام همکاری با ضدانقلاب از طریق مداوای آنها در بیمارستان سقز به مرگ محکوم و تیرباران شدند.

خواهران کعبی به اتهام شرکت در درگیری‌های کردستان و همکاری با افراد مهاجم و مداوای ضد انقلاب در بیمارستان سقز به دستور صادق خلخالی اعدام شدند.

شهلا و نسرین کعبی در پائیز ۱۳۵۸ دستگیر و به قزوین تبعید شدند، اما در بهار ۱۳۵۹ بعد از آنکه مذاکراتی میان نمایندگان دولت و هیئت نمایندگی مردم در کردستان انجام شد، به همراه دیگر تبعید شدگان به کردستان بازگشتند.

با این حال در ۲۴ خرداد ۱۳۵۹ برای بار دوم دستگیر شدند و در زندانهای سقز، اوین، و سنندج و کرمان دوران بازداشت خود را به مدت سه ماه گذراندند.

حکم اعدام خواهران کعبی همراه با گروهی دیگر در تاریخ ۵ شهریور ۱۳۵۹ شبانه در پادگان سنندج صادر شد.

برای آنها دادگاهی تشکیل نشد و دفاعی نیز صورت نگرفت. نزدیک سحر در ساعت ۴:۳۰، حکم اعدام در همان پادگان به اجرا درآمد.

در رابطه با صحنهٔ اعدام خواهران کعبی، یکی از زندانیان حاضر در محل اعدام چنین نقل کرده است: 

«در سحرگاه ۷ شهریور ۱۳۵۹ زندانبان، دو خواهر را از بند زندان زنان در سنندج بیرون برد. سئوال و جوابی نبود، چون مقصد معلوم بود. دو خواهر پشت به دیوار و رو به جلاد، دست بسته در کنار هم ایستادند. دژخیمی با پارچه‌ای در دست خواست تا چشمانشان را ببندد.

– نسرین: من نمی‌خواهم چشمم را ببندم.

– شهلا: من می‌خواهم.

– دژخیم با خنده: تو می‌ترسی که می‌خواهی چشمانت را ببندی؟ ها؟

– شهلا: البته که نه، من فقط نمی‌خواهم که مرگ خواهرم را ببینم.

– نسرین: پس چشمان مرا هم ببندید.

خنده دژخیم قطع شد و با خشم فریاد زد: آتش

و دو خواهر پرستار که عمری جان انسانها را نجات داده بودند، توسط رژیم هار اسلامی تیرباران شدند. نام و یاد عزیزشان همیشه گرامی باد 

 

ممنوعیت دوچرخه‌سواری زنان در مشهد بدلیل موج عظیم بی حجابی

رئیس هیئت دوچرخه سواری استان خراسان رضوی گفت: ستاد امر به معروف و نهی از منکر با اخذ مجوزهای مربوطه، ممنوعیت دوچرخه سواری زنان را اجرایی کرد و حتی تصویب شد دوچرخه سواری بانوان در مکان‌های عمومی و در ملا عام نیز ممنوع باشد.

رئیس هیات دوچرخه سواری استان خراسان رضوی می‌گوید: هیئت دوچرخه‌سواری استان خراسان رضوی در تلاش است تا زنانی که به هنجارها پایبند هستند، مشکلی برای دوچرخه‌سواری نداشته‌باشند. بر اساس گزارش روابط عمومی هیئت دوچرخه سواری خراسان رضوی، مهدی روزبهانه با توجه به محدودیت های ایجاد شده جهت دوچرخه سواری زنان گفت: با توجه به اینکه بحث حجاب اسلامی قانون است، باید پذیرفت که زنان دوچرخه سوار نیز باید به حجاب خود پایبند باشند. باعث این محدودیت‌ها افرادی بودند که در گذشته بدون رعایت صحیح حجاب و استفاده از لباس های زننده هنگام دوچرخه‌سواری توجه زیادی را به این مسئله جلب کردند. وی افزود: مجموعه هیئت پیگیر این موضوع است تا زنانی که حجاب خود را رعایت می‌کنند و به هنجارهای جامعه شهری مشهد با توجه به مذهبی بودن مشهد پایبندند، مشکلی بابت دوچرخه سواری نداشته‌باشند. در روزهای اخیر هیات دوچرخه‌سواری سبزوار در خراسان رضوی، در اعتراض به ممنوعیت دوچرخه‌سواری زنان و برای حمایت از آنان استعفا کردند.

دوچرخه سواری زنان یکی از دغدغه های دهه اخیر جمهوری اسلامی بوده و هست. پرونده دوچرخه سواری زنان همواره روی مقامات و آیت الله های ریز و درشت جمهوری اسلامی باز بوده. زنان حتی در مقابل حکم خامنه ای درباره منع دوچرخه سواری، سر تسلیم فرود نیاوردند.

حجاب و دوچرخه سواری زنان دو عرصه نبرد جدی زنان و جنبش نوین رهایی زن با جمهوری اسلامی است. دو عرصه ای که حکومت تلاش میکند با تحمیل اولی و ممنوعیت دومی زنان را از عرصه های اجتماعی حذف کند، و در مقابل زنان تلاش میکنند با پس زدن اولی و حق مسلم دانستن دومی، حکومت را به عقب برانند. این تلاش زنان و جدال روزانه می تواند با اعتراضات وسیع و جمعی و با براه انداختن شورای هماهنگی اعتراض در محلات و شهرها برای مقابله با خشونت علیه زنان، که بطور غالب خشونت قانونی و دولتی و قضایی و در یک کلام حکومتی است، توزان قوای سیاسی را بسمت مبارزات آزادیخواهانه، برابری و حق طلبانه زنان و جامعه در مقابل جمهوری اسلامی بچرخاند.


اعتراض مادر رومینا به رای بیداگاه اسلامی 

رومینا اشرفی را دیگر همه می شناسند. دختر ۱۳ ساله ای که توسط پدر، جنایتکارانه و با قساوت تمام سر بریده شد. رومینا با بهمن خاوری ۲۹ ساله فرار کرده تا با او ازدواج کند. فرار به گفته خودش برای اینکه کسی دوستش داشته باشد. دختری که در چنین سنی و در هر کجا که از تعفن اسلام و مذهب خبری نباشد می توانست دست دوست پسر نوجوانش را بگیرد و از زندگی در این سن لذت ببرد و طعم خوش زندگی را بچشد. اما در ایران تحت حاکمیت ویروس های اسلامی رومینا حق زندگی نداشت. حق عاشق شدن و عشق ورزیدن و بوسیدن و بوسیده شدن نداشت. رومینا گناهکار بدنیا آمده بود. جنسیتی لعنت شده در پیشگاه مذهب و حکومت اسلامی که داغ لعنت مذهب را بر پیشانی داشت.

بیدادگاه حکومت اسلامی به پدر قاتل ۹ سال حبس داده است و مادر رومینا به این حکم اعتراض دارد. می گوید این جانی و آدمکش باید قصاص شود و اگر قصاص نمی کنید او را زندانی طویل المدت و تبعید کنید. مادر رومینا از آینده خود و تنها فرزند باقی مانده اش می ترسد. می خواهد این مرد، این هیولا و این سنگدل را نبیند. 

انتظار رعنا دشتی از مقامات حکومت اسلامی زیادی است. درست است که پدر رومینا قاتل است اما جرمش فقط چکاندن ماشه ای است که سازنده آن اسحله حکومت اسلامی است. او نقش مامور اجرای احکام را بازی کرده است. رومینا در قوانین حکومت اسلامی بشر نیست، زن است. وسیله است. ابزار تفریح و لذت است. اموال مرد است. در حکم همان مرغ و خروس است که صاحبش می تواند سر ببرد و رفع گرسنگی کند.

معیار اسلامی و حکومت اسلامی محق نیست پدر رومینا را قصاص کند. پدر را به جرم قتل فرزند قصاص نمی کند. او صاحب مالی است که دوست دارد ببخشد یا دور بریزد. مثل اسکناسی که اگر دلت خواست می توانی به آتش بکشی یا قرض بدهی. اینجا رومینا اشرفی یک انسان نیست یک شی ء است. رعنا اشرفی هم باید بداند قصاص نه برای اجرای عدالت که برای مرعوب کردن مردم برای تن دادن به این زندگی جهنمی است. قصاص یعنی چشم در آوردن و دست و پا بریدن و از کوه پرتاب کردن، قصاص یعنی به وحشیانه ترین نوع ممکن انتقام گرفتن، انتقام نه از قاتل که از یک جامعه تشنه رهایی. قصاص یعنی شریک کردن خانواده ها برای تداوم وحشی گری اسلامی. مادر رومینا باید بداند دختر دلبندش قربانی همین قوانین قصاص شد که خواهان اجرای آن شده است. هیج انسان شریفی نباید تحت هیچ شرایطی از حکومت اسلامی درخواست قصاص قاتل را داشته باشد. نباید با رژیم هم داستان شد.

رعنای دشتی، مادر دردمند رومینا به ۹ سال حکم زندان اعتراض دارد. اگر یک جنبش وسیع ضد حکومت اسلامی در ایران وجود نداشت و اگر مردم ایران تا مغز و استخوان ضد حکومت اسلامی و قوانین اسلامی نبودند و اگر یک جنبش وسیع ضد دینی در ایران پایه های رژیم را نمی لرزاند این پدر جانی و قاتل بخاطر دفاع از ناموس احتمالا جایزه مرد خوش غیرت را هم دریافت می کرد تا الگویی باشد برای دیگر مرتجعین و زن ستیزان و عبور کنندگان از قوانین منحط اسلامی.

مادر رومینا اشرفی باید بداند قاتل نامبرده چیزی جزء مامور اجرای احکام نیست. آنچه باید از زندگی مردم کنار گذاشته شود و نابود گردد این حکومت قاتل و ضد انسان است. قصاص قاتل رومینا دردی از کسی درمان نمی کند. یک قتل به قتل های بیشمار حکومت اسلامی اضافه می شود. قصاص این حکم ضد انسانی و دون شان بشر باید ملغی گردد. جمهوری اسلامی باید نابود شود. این تنها راه ممکن برای پایه ریزی یک جامعه متمدن و آزاد و برابر است. جای که انسانیت حکم براند و خبری از بربریت و ارتجاع مذهبی و اسلامی نباشد.

 

وضعیت ناگوار جسمانی نسرین ستوده در زندان حکومتی

رضا خندان همسرنسرین ستوده روز پنج شنبه ۶ شهریورماه ۱۳۹۹ برابر با هفدهمین روز از اعتصاب غذای نسرین ستوده در صفحه فیس بوک خود چنین نوشت:

وارد هفدهمین روز اعتصاب غذای نسرین شدیم. حدود ۶ کیلو از وزن ۵۳ کیلویی‌اش کم شده است. نوسان فشار و به ویژه میزان قند خون‌ بسیار بالاست. حالت تهوع اجازه نمی‌دهد به اندازه‌ کافی آب و قند استفاده کند که این خود بسیار خطرناک است. قند خون یکبار ۴۴ و چند روز بعد تا ۵۵ پایین آمده بود. حال عمومی‌اش هم در نوسان است. سومین و دهمین روز اعتصاب غذا بدترین وضعیت را داشته است.

از مختصات حکومت جنایتکار جمهوری اسلامی بی توجهی به جان انسانهاست. حکومت اسلامی مسئول مستقیم به خطر انداختن جان زندانیان و سلامت آنها است که سبب شده است تعداد زیادی از زندانیان همین امروز در اعتراض به عدم رسیدگی به مطالباتشان و محرومیت از حداقل امکانات انسانی، در اعتصاب و اعتراض باشند.

 

ایسکرا ۶ ۱۰۵


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com