اخباروگزارشات کارگری ۲۱ شهریورماه ۱۳۹۹

اخبار کارگرى
September 12, 2020

اخباروگزارشات کارگری ۲۱ شهریورماه ۱۳۹۹

- تجمع اعتراضی کارگران کارخانه کمپروسورسازی تبریز نسبت به اخراج سلیقه‌ای کارگران،اخذ سفته ،انعقاد قرارداد سفید وعدم پرداخت 2 ماه حقوق وبرای دفاع از امنیت شغلی

- ادامه اعتراضات کارگران شهرداری آبادان نسبت به عدم پرداخت ماه ها حقوق،حق بیمه ومطالبات دیگروبی تفاوتی مسئولان ذیربط

- پیام یک کارگر اپراتورزیرکوب ماشین آلات راه آهن کرج

- گزارش کارگران پایپینگ و پروژه‌ای نفت و گاز کشوردرباره دستاورداعتصاب دامنه دارشان

- سخنان کولبران زن از دردهای جانکاهشان

- تجمع اعتراضی اهالی روستای حسین آباد جنگل نیشابور نسبت به کم‌آبی و برای لغوقرارداد اجاره چاه آب ازطرف آستان قدس رضوی

- زنده زنده سوختن یک کارگرجوان کارخانه ای در شهرک صنعتی فولاد لنجان  در کوره ذوب ریخته گری

- مصدومیت 2 کارگر شرکت ملی حفاری ایران حین کاردر دکل حفاری 56 فتح در منطقه تنگ بیجار ایلام

*تجمع اعتراضی کارگران کارخانه کمپروسورسازی تبریز نسبت به اخراج سلیقه‌ای کارگران،اخذ سفته ،انعقاد قرارداد سفید وعدم پرداخت 2 ماه حقوق وبرای دفاع از امنیت شغلی

روز سه شنبه 18 شهریور، کارگران کارخانه کمپروسورسازی تبریز دراعتراض به اخراج سلیقه‌ای کارگران،اخذ سفته ،انعقاد قرارداد سفید وعدم پرداخت 2 ماه حقوق وبرای دفاع از امنیت شغلی دست به تجمع دراین واحد تولیدی واقع در شهرک صنعتی غراملک تبریز در استان آذربایجان شرقی،زدند.

برپایه گزارش رسانه ای شده بتاریخ 21 شهریور،کارگران تجمع کننده با امضای طوماری خطاب به اداره کار شهرستان تبریزخواهان ایجاد تشکل کارگری در کارخانه شدند.

*ادامه اعتراضات کارگران شهرداری آبادان نسبت به عدم پرداخت ماه ها حقوق،حق بیمه ومطالبات دیگروبی تفاوتی مسئولان ذیربط

اعتراضات کارگران شهرداری آبادان نسبت به عدم پرداخت ماه ها حقوق،حق بیمه ومطالبات دیگر وبی تفاوتی مسئولان ذیربط ادامه دارد.

روز جمعه 21 شهریور،کارگران معترض شهرداری آبادان به خبرنگار رسانه ای گفتند:حقوق فروردین، اردیبهشت و خرداد آنها به صورت پایه حقوق پرداخت شده و حقوق تیر و مرداد را نیز به صورت کل دریافت نکرده‌اند.

آنها افزودند: همزمان با حقوق، بیمه کارگران هم به حساب تامین اجتماعی واریز نشده است.

آنها با بیان اینکه بخش دیگری از مطالبات کارگران در مناطق سه‌گانه و سازمان‌های وابسته به شهرداری قدیمی است، اضافه کردند: این مطالبات شامل اضافه‌کاری‌ها، تعطیل‌کاری‌ها و شبکاری‌ها است که از آذرماه سال 97 انباشته شده‌اند.

 کارگران شهرداری آبادان ضمن اعتراض به  تاخیر مکرر  درپرداخت مطالباتشان،افزودند: تا چه زمانی باید منتظر دریافت مطالبات خود بمانیم؟ ما حدود 2هزار نفر کارگر هستیم که در مجموعه شهرداری آبادان مشغول به کار هستیم؛ اینکه به عنوان کارگر همیشه حقوق‌مان را با تاخیر چندین ماهه می‌گیریم،همچنین چندین ماه معوقات بیمه‌ای داریم که در سوابق بیمه‌ای ما مشکل بوجود آورده است.

یکی از این کارگران معترض با بیان اینکه در زمینه مشکلات‌مان به هر مسئولی هم شکایت می‌کنیم فقط شنونده است و هیچ اقدامی نمی‌کند، افزود: جدا از کارگران شاغل حدود 60 نفر از همکاران که از دوسال پیش بازنشسته شده‌اند منتظر دریافت سنوات پایان خدمت خود هستند.

*پیام یک کارگر اپراتورزیرکوب ماشین آلات راه آهن کرج

باسلام وخسته نباشید

ما پرسنل شرکت تراورس هیچ راهی نداریم هرچه اعتصاب کنیم،بریم جلومجلس،قوه قضائیه،استانداری وغیره برای ما فایده ای نداره

فقط یک راه مونده

 به عموم همکاران اطلاع رسانی بشه دریک تاریخ معین شده همه جمع بشیم جلوی دفترمرکزی شرکت ومدیرعاملو باکاسه لیسای دورورش پرت کنیم بیرون،اونجا تهرانه ودفترمرکزی تویک خیابان اصلی پایتخت سروصداش همه جا شدیدا می پیچه

بخدا قسم این اخرین راه وتنها راه نجات ماست،

ازطرف اپراتورزیرکوب شاغل درماشین الات کرج

21 شهریور

*گزارش کارگران پایپینگ و پروژه‌ای نفت و گاز کشوردرباره دستاورداعتصاب دامنه دارشان

روز جمعه 21 شهریور، کانال روزنامه‌نگاران مستقل ایران گزارش کارگران پایپینگ و پروژه‌ای نفت و گاز کشوررا با عنوان« موفقیت 80 درصدی کمپین اعتصاب کارگران نفت و گاز» ومقدمه زیرمنتشر کرد:

با اتمام پنجمین مرحله از کمپین اعتصابی کارگران نفت و گاز کشور، کارگران گزارشی از دستاوردهای این دوره از اعتصابات خود منتشر کرده و موفقیت‌های تقریباً 80 درصدی در افزایش دستمزدها این دوره را منتشر کردند. کارگران صنعت نفت و گاز کشور، بعد از یک دوره بیش از یک ماهه اعتصاب هماهنگ در مراکز نفتی کشور و مطالبه گری در قالب «کمپین اعتراضی کارگران پایپینگ و پروژه‌ای» ضمن کسب موفقیت‌های ضمنی، تصمیم‌گیری درباره مراحل بعدی مطالبه گری کمپین را به آینده موکول کرده‌اند که در این خصوص نیز اطلاع‌رسانی خواهد شد.

بخشی از گزارش کارگران پایپینگ و پروژه‌ای نفت و گاز کشور بنقل از کانال روزنامه‌نگاران مستقل ایران بقرارزیراست:

ما کارگران پروژه دراین متن به شرکت‌ها وپیمانکاران زالوصفت هشدار می‌دهیم که دیگر کارگران را نمی‌توانید فریب دهید. در ادامه از همه عزیزانی که صبر پیشه کردنذ و طبق کمپین مشغول بکار شده‌اند، تقدیر و تشکر می‌کنیم.

با درود بیکران و عرض ادب و احترام خدمت همه‌ی عزیزان پروژه‌ای

برادران عزیزان توجه داشته باشید، طی پنج مرحله از کمپین‌ها با همکاری بسیاری از نیروهای زحمت‌کش و باغیرت پروژه خوشبختانه به موفقیت تقریباً 80 درصد رسیدیم. شرکت‌ها و پیمانکاران از این اتحاد کارگران وحشت کرده و از این همبستگی کارگران متعجب هستند. کارفرمایان و پیمانکاران دیگر می‌دانند حق کارگر را نمی‌توانند چپاول کنند؛ بخصوص همه‌ی پیمانکاران که حساب کار دستشان آمده که دیگر نمی‌توانند کارگر را فریب دهند و با حقوقِ کم کارگران را مشغول کنند.

ما کارگران پروژه‌ای تا کِی باید بگوییم، فلان پیمانکار فامیل هست یا فلان پیمانکار از اقوام ما است، دوست ما است و سرمان را پایین بیندازیم و باحقوق کم کار کنیم، آنهم در زمانه‌ای که پراید 104 میلیون تومان شده است؟ تا کِی باید خوابگاه با امکانات کم، سرویس رفت و آمد با وضعیت افتضاح، غذای بی‌کیفیت را تحمل کنیم؟ هر جا و در هر پروژه دیدید که حقوق، بیمه، خوابگاه، غذا، سرویس و دیگر شرایط کار، وضعیت نابه‌سامانی دارد، سریعاً با دوستان خود مشورت کنیم؛ اتحاد داشته باشیم و دست از کار بکشیم و اعتصاب کنیم تا متصدی کار شرایط کارگاهش را برایمان درست فراهم سازد. من ِ کارگر پروژه‌ای چجوری با یک مربای سه در سه و با یه کره سه در سه از ساعت 6 صبح تا ساعت 12 ظهر کار کنم؟ نه دیگر زمان حق‌خوری شرکت‌ها وپیمانکاران زالو صفت به پایان رسیده است.

 به تمامی شرکت‌ها وپیمانکاران در سال ۱۳۹۹اتحاد خودمان را نشان دادیم و بازهم در کمپین‌های بعد با اتحاد بیشتر نشان خواهیم داد.

دوستان عزیزان! در اکثر پروژه‌ها و با همکاری و همیاری همه‌ی شما عزیزان و به لطف کمپین با افزایش حقوق نیروها موافقت شده است. به عنوان مثال جوشکار برق آرگون کربن که قبل از کمپین حقوقش 6.5 یا 7میلیون تومان بوده، الان با 10 یا 11 یا12میلیون تومان مشغول بکار شده‌اند. فیتر که قبل از کمپین با حقوق 5.5 یا 6 میلیون تومان مشغول بوده، بعد از کمپین و الان با حقوق 8 میلیون تومان مشغول بکار شده‌؛ داربست بند که قبل از کمپین باحقوق 4 یا 4.5 میلیون تومان مشغول بوده، الان و بعد از کمپین با حقوق 7 یا 7.5 میلیون تومان مشغول بکار هستند.

از اینجا خواهش داریم از تمام عزیزانی که بدور ازخانواده و در گرما و شرجی در عسلویه و دیگر مناطق کسور مشغول بکار هستند، طبق کمپین‌ها مشغول بکار شوند و شرکت‌ها و پیمانکاران زالو صفت بدانند و هوشیار باشند که حقوق کارگران اجرایی پروژه‌ای اعم از جوشکار، فیتر، مونتاژکار، داربست بند، مکانیک، انبار دار ، برق کارکمکی و سایر مشاغل پروژه هر سال افزایش خواهد داشت.

*سخنان کولبران زن از دردهای جانکاهشان

«گل نیشان گل نیشان اسمر حالم پریشان هرچن کوتمه غریبی ناشکینم عهد و پیمان»

 نسیمی خنک در حال وزیدن است، صدای گرم و رسای صبری از میان درخت‌ها، بوته‌ها و تپه‌ها می‌گذرد، کلمات آخر ترانه را بریده بریده می‌خواند، سربالایی سختی است، آن هم با 30 کیلو چای و صابونی که روی کولش دارد. نزدیک به 5 ساعت است که به همراه دوستانش به راه افتاده‌اند تا بارشان را تحویل دهند.

 صبری می‌گوید: «خسته شدیم! جای همیشگی کمی استراحت کنیم و چای بخوریم.» کولبر‌ها در مسیر رفت و آمدشان، جایی در دل کوه که شکافی ایجاد شده، وسائل درست کردن چای و مقداری نان و خوراکی‌های فاسد نشدنی می‌گذراند تا اگر کولبری از آن مسیر رد شد و گرسنه و خسته بود، استراحت کرده و چیزی بخورد. منظور صبری از جای همیشگی، همان شکاف دل کوه است.

محور خوری آباد، بین سقز و بانه: کولبری شبانه

صبری آهی کشید و گفت: «درد کمرم امانم را بریده، نمی‌دانم تا کی می‌توانم کار کنم، تمام پولی را که با کولبری جمع کرده بودم سر بیماری سرطان شوهرم رفت. آن پول که کفایت نکرد، خانه و فرش و یخچال و دار و ندارم را فروختم و توی بیمارستان‌های تهران خرج کردم آخر سر هم جنازه شوهرم را تحویلم دادند. مجبور شدم از صفر شروع کنم و دوباره بزنم به دل دشت و کوه، آه که فقط این دشت و این کوه و این درختان سنگ صبور من هستند. زن‌های کولبر شبیه من هستند، یعنی بیوه‌اند، تا جایی که من می‌شناسم هیچ کدام شوهر ندارند. کار ما‌هایی که توی این محور خوری آباد کار می‌کنیم، سخت‌تر است؛ مجبوریم شب کولبری کنیم، چون اینجا یکی از مراکز هنگ مرزبانی است و، چون دشت است نمی‌توانیم پشت صخره‌ها پنهان شویم، مجبوریم در پناه درخت‌ها بایستیم. دشت خوری آباد خیلی وسیع است و تپه‌های زیادی هم دارد، بین 8 تا 10ساعت طول می‌کشد برویم و همین مقدار هم طول می‌کشد که برگردیم. راستی، فکر نکنید که کولبر شدن به همین راحتی‌هاست. شرایط دارد، اولا باید یک کولبر با تجربه و قابل اعتماد معرفیت کند که صاحب بار اعتمادش جلب شود و بار دستت بدهد، جثه هم مهم است صاحب بار ورنداز می‌کند اگر بداند توان حمل 10 ساعت بار 40 کیلویی را نداری قبولت نمی‌کند. برای همین هست که زن‌های کولبر بین 30 تا 45 سال سن دارند البته حتی 50 ساله و 60  ساله هم داریم، اما خوب، چون زن کولبر یا شوهرش مرده، یا علیل شده و یا بدهکار است و توان پرداخت بدهی‌اش را ندارد کولبری می‌کند.»

اورامانات، محور نودشه به گردنه تته: بین ما تا مرگ فاصله‌ای نیست

اسمش شرافت است، 60 سال سن و دیابت دارد. زانوهایش را با روغنی که دارد چرب می‌کند و می‌گوید: «این پا دیگر برای من پا نمی‌شود. اما چه کنم مجبورم کل تابستان را کار کنم. شوهرم چند سال پیش مرد و مرا با 5 بچه تنها گذاشت، نه مستمری دارم و نه بیمه‌ای، کل تابستان را به همراه خواهرم، دختر عمو و بقیه زن‌های فامیل کولبری می‌کنیم. در زمستان هم سجاده یا گلیم و قالی می‌بافیم. در نودشه ما دامداری نیست، ولی درخت گردو و انار هست، ما زن‌های کولبر در فصل انار، رب انار و لواشک درست می‌کنیم و یا در فصل گردو، گردو پاک و خشک می‌کنیم به کردستان عراق برای فروش می‌بریم. کلا ما دوبار کولبری می‌کنیم، از اینجا نان و عسل و مواد خوراکی محلی می‌بریم و از اونور هم که هر چیزی باشه برای فروش میاریم. کل تابستان کولبری می‌کنیم تا برای زمستان خرجی داشته باشیم، زمستان به زنان بار نمی‌دهند، چون سال پیش زن کولبری توی سرما یخ زد و مرد. اگر اصرار هم کنی فایده ندارد، می‌گویند وقتی که کول برمی‌داری معلوم نیست زنده به پایین کوه برسی یا نه، اگر مادر خانواده هم بمیرد تکلیف بچه‌ها چه می‌شود؟! من هم یکبار نزدیک بود که بمیرم. 5 ساعت از راه را پیاده آمده بودم که هنگ مرزی تفنگ‌هایشان را به سمتم گرفتند، مجبور شدم بارم را که نزدیک 40 کیلو بود به پایین دره پرت کنم، داد و فریاد کردم، فهمیدن زن هستم، شلیک نکردن، اما اخطار سختی دادند.

فرار کردم، اما فردای آن روز مجبور شدم دوباره 8 ساعت بین سنگ و خار پیاده‌روی کنم تا بارم را پیدا کنم و تحویل دهم. اگر بار به هر دلیلی گم شود یا آسیب ببیند به شدت سرزنش می‌شویم و مجبوریم خسارت بار را به صاحبش بدهیم. یک عمر است کولبری می‌کنم، اما هنوز نفهمیدم چرا کولبر‌ها را می‌کشند، یا چرا بارهایمان را می‌گیرند و بیچاره‌مان می‌کنند مرزبانی که خوب از حال و روز ما خبر دارد، می‌داند توقیف بار، ما را به خاک سیاه می‌نشاند، از کجا پول بیاوریم خسارت بدهیم.

تازه اگر از دست ماموران هم نجات پیدا کنیم، ممکن است صخره‌ها و دره‌ها جانمان را بگیرند، ارتفاعات نودشه به تته از شدت ارتفاع و دشواری رفت و آمد معروف است. کوچکترین اشتباه یا مثلا خطای چشم و سر خوردن پا باعث می‌شود که از کوه پرت شوی یا به درون دره بیفتی.»

سروآباد، محور شویشه: با بارش از کوه پرت شد و مرد

مریم، کولبر 45 ساله و مادر سه فرزند است که یکی از آن‌ها هموفیلی دارد. مریم می‌گوید: «شوهرم کارگر بود، سال 80 توی جاده مریوان – سنندج، تصادف کرد و مرد. من ماندم و سه بچه، بدون پشتوانه و مستمری و هیچی، ما خانوادگی کولبری می‌کنیم یعنی من و برادر و خواهر و بعضی وقتا عروسمان، کولبری کلا به صورت خانوادگی و فامیلی است. بارمان هم همه چیز هست، پوشاک، سیگار، چای، پوشک بچه و هر چیزی که صاحب کار بخواهد، به کولبر‌های زن بار‌های خیلی سنگین مثل لوازم خانه نمی‌دهند، به نظرشان این کار اخلاقی نیست، چون زن‌ها زیر این بار‌های سنگین حتی ممکن است بمیرند، چند سال پیش این اتفاق افتاد، توی محور تته زنی که مجبور بود به خاطر بچه‌هایش بیشتر کار کند تا پول بیشتری بگیرد، بار سنگین گرفت، اما در میان راه طاقت نیاورد و همراه با بارش به پایین دره پرت شد و مرد. در مقابل کاری که انجام می‌دهیم دستمزدمان کم است.

بنویسید به ما خون جگر هم بدهند/ درد دلی با کوهستان/ دردهایمان را به صخره‌ها می‌گوییم/ بین ما و مرگ فاصله‌ای نیست/ مرگ، آشنای نزدیک ماست

البته میزان مزد به انصاف صاحب کار هم بستگی دارد که صاحب کار‌ها هم انصاف ندارند، همین چند ماه پیش بود که داد و فریاد کردیم دستمزد ما چرا همراه با تورم زیاد نشده، آن موقع ما زن‌ها 50 تومان و مرد‌ها 100 تا200 تومان می‌گرفتند. صاحب کار‌ها راضی نشدند ما یعنی همه کولبر‌ها دست به اعتصاب زدیم و بار نبردیم، تا اینکه صاحب کار‌ها مجبور شدند حقوق زن‌ها را به 80 تا 100هزار تومان و مرد‌ها را به 150 تا 200 تومان افزایش دهند.

باری که از کردستان می‌بریم، چون با دینار دستمزدمان را می‌دهند، به نفع‌مان است. البته همه زن‌های کولبر نمی‌توانند از کردستان بار ببرند مثلا زن‌هایی که توی محور خوری آباد کار می‌کنند از کردستان چیزی نمی‌برند. کار ما خیلی سخت است، اینطور بگویم که کار ما کار انسان نیست، بارکشی که کار انسان نیست، اما در مقایسه با کار قبلیم، کولبری بهشت است! من به همراه خانواده‌ام 5 سال پیش در کوره‌های آجرپزی در «شال» نزدیک بوئین زهرا کار می‌کردیم، جهنم بود، جهنم! حاضرم در این دره‌ها پرت شوم و بمیرم، اما به آنجا برنگردم.»

بخشی ازیک گزارش رسانه ای شده بتاریخ 20 شهریور

*تجمع اعتراضی اهالی روستای حسین آباد جنگل نیشابور نسبت به کم‌آبی و برای لغوقرارداد اجاره چاه آب ازطرف آستان قدس رضوی

روز پنج شنبه 20 شهریور،جمعی از اهالی روستای حسین آباد جنگل نیشابور برای بنمایش گذاشتن اعتراضشان نسبت به کم‌آبی و برای لغوقرارداد اجاره چاه آب ازطرف آستان قدس رضوی دست به تجمع در محل زندگیشان زدند.

بنابه گزارش رسانه ای شده،بدنبال این تجمع اعتراضی،سه دهیار منطقه روستای حسین آباد جنگل به همراه چند تن از اهالی روستا در محل فرمانداری نیشابور حاضر شدند و در جلسه ای با حضور معاون سیاسی فرماندار و مسؤولان دیگری ازشهرستان نیشابور و نماینده آستان قدس رضوی طرح دعوی کردند.

دراین جلسه مقرر شد پس از رایزنی و گفت و گو با  آستان قدس از مدت دو سال اجاره باقی مانده قرارداد 10 ساله اش اجاره یکی از چاه‌های آب یک سال را کسر کند.

اما علیرغم این تصمیم گیری درجلسه فرمانداری اهالی حسین آباد جنگل در میدان روستا به تجمع اعتراضیشان ادامه دادند و خواستار واگذاری چاه آب اجاره داده شده، به اهالی روستا هستند تا از آن برای کشاورزی استفاده کنند.

*زنده زنده سوختن یک کارگرجوان کارخانه ای در شهرک صنعتی فولاد لنجان  در کوره ذوب ریخته گری

یک کارگر 28 ساله حین کار دریک کارخانه شهرک صنعتی فولاد لنجان بدرون کوره ذوب ریخته گری سقوط و زنده زنده سوخت.

*مصدومیت 2 کارگر شرکت ملی حفاری ایران حین کار در دکل حفاری 56 فتح در منطقه تنگ بیجار ایلام

ظهر روز سه شنبه 18 شهریورماه،2 کارگر شرکت ملی حفاری ایران حین کار در دکل حفاری 56 فتح در منطقه تنگ بیجار ایلام دچار حادثه ومصدوم شدند.

برپایه گزارش رسانه ای شده بتاریخ 21 شهریور،یکی از کارگران سکوبان دستگاه بنام کریم سخیری به شدت از ناحیه دست اسیب دید وپس از انتقال به بیمارستان مورد عمل جراحی پیوند عضو (دست)   قرار گرفت و کارگردیگر بطور جزئی دچار آسیب دید.

akhbarkargari2468@gmail.com

 

 


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com