دورود فراوان به کارگران مبارز / مزدک

مطلب
August 04, 2020

دورود فراوان به کارگران مبارز !
هفته های متمادیست که کارگران صنایع مختلف برای خواستهای متعارف و حقوق معوقه خود در اعتصاب و اعتراض هستند . حقوق و خواستهائی که جزء تعهدات سرمایه داران و دولتمردان آنهاست . اما از تعهدات خود طفره رفته و مشقت معیشتی هر دم فزاینده کارگران و زحمتکشان را شدت میبخشند  و بار ورشکستگی اقتصادی که خود بانی آن هستند را به گرده کارگران میاندازند . اعتراض و اعتصابات کارگران هفت تپه و هپکو و صنایع نفتی و پتروشیمی ..... همگی در مورد حقوق معوقه و تلاش برای زنده ماندن است . اما تمامی رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی نه گوش شنوائی برای شنیدن و نه تمایلی برای خواستهای کارگران اعتصابی دارند . زیرا خود کلیت حاکمیت مسبب این سیه روزیست .
جمهوری اسلامی همچون تمامی رژیمهای سرمایه داری نه تنها به اتکای متعصبانه به نیروهای سرکوبگرش ، سپاه و بسیج و ارتش .. ، و تمامی دستگاههای تبلیغاتی ، صدا و سیما و روزنامه و سازمانهای فرهنگی و سیاسی ..  ، بطور یکپارچه و سیستماتیک  کارگران و زحمتکشان را سرکوب میکند  بلکه از عدم وجود سازمان سیاسی کارگری که خود جمهوری اسلامی مانع اصلی شکل گیری آنست ، بهره میجوید .
تمامی رژیمهای سرمایه داری علیرغم اتکای به نیروی سرکوب و سازمانهای تبلیغ و تحمیق برای تداوم انقیاد کارگران از یک عامل تعیین کننده در سرنگونی سرمایه متفوق القولند . و آن اینکه نگذارند کارگران به سازمان سیاسی ، حزب ، انقلابی و مبارز  خود دست یابند . زیرا به تجربه تاریخی دریافته اند آنچه که قادر است کارگران " گورکنان سرمایه "  را به پیروزی برساند وجود حزب سیاسی کارگری انقلابی است !
در نظامهای سرمایه داری در نتیجه مبارزات کارگران نهایتا با درجات مختلف سرمایه داران به سازمانهای صنفی کارگران همچون اتحادیه وسندیکا .. برای پیگیری مسائل معیشتی کارگران تن در داده اند . هرچند علیرغم این تن در دادن مستمر و مکرر در بی اثر و کم اثر کردن آنها میکوشند و حتی با برپائی سازمانهای زرد همچون شوراهای اسلامی سعی در کنترول و منحرف کردن مبارزات کارگران میکنند .
ممانعت از ایجاد حزب سیاسی انقلابی کارگری خاص جمهوری اسلامی نیست ، عمده دغدغه رژیم سلطنتی پهلوی نیز ممانعت از شکل گیری یک سازمان سیاسی کارکری انقلابی بود و در سرکوب هرگونه تلاشی برای ایجادش هرگز کوتاهی نکرد و بهنگامیکه جنبش توده ائی نتیجه اش بقدرت رسیدن فاجعه بار رژیم جمهوری اسلامی پس از قیام ۵۷ است .
گرچه برخی از سازمانهای با پیشینه چریکی با تنی زخم آلود از رژیم شاه به دوران قیام و پس از آن رسیدند و در یکی و دو سال پس از قیام رشد چشمگیر قارچی داشتند ، اما بعلت عملکرد و بینش و شیوه های کار  خاص خود و سرکوبهای کینه توزانه رژیم و کشتار و به بند کشیدن اعضا و هواداران ، سازمانها را به نابود کشاند و سازمانهای سیاسی پیش از قیام قادر به ایجاد حزب همه گیر کارگری انقلابی در ایران نشدند . اعضا و هوادارانی که مجبور به ترک ایران شدند در کشورهای مختلف پراکنده گشتند و با تجزیه شدنها و بدور افتادن از محیط مادی مبارزه توانائی اندک را از دست دادند .
چهل و دو سالست که رژیم از سرکوب سازمان یافته نظامی ، فرهنگی و تبلیغاتی برای تداوم استثمار سرمایه دارانه بهره میجوید و چهل و دو سالست که از شکل گیری سازمان ، حزب ، سیاسی کارگری ممانعت بعمل میاود . اما روند استثمار شدید و فساد رژیم و فلاکت معیشتی زمینه مبارزه کارگری را همواره زنده نگهداشته و علیرغم کارشکنی های رژیم ، کارگران با میارزات خود به سازمانهای صنفی خاص خود دست یافتند و در چند سال اخیر در پیشبرد و رهبری خواستهای صنفی کارگری نقش چشمگیری هم دارند .
سیاستهای ویرانگر اقتصادی و سیاسی و اجتماعی جمهوری اسلامی که با شیوع ویروس کرونا و تحریمها شدت هم یافته ، و بواقع کلمه زندگی را برای کارگران و تهیدستان مختل کرده ، نه تنها خواستهای اقتصادی بلکه تقابل سیاسی با رژیم جمهوری اسلامی را ارتقاع داده است و چشم انداز خیزش و قیام دیگری را محتمل نموده . و این امر را برخی دولتمردان اذان هم میکنند .
از این رو نه تنها جمهوری اسلامی بر شدت سرکوبهای پیشگیرانه کننده و تفرقه انگیزی و جنگ روانی خود علیه توده ها افزوده  بلکه تمامی جناحهای خارج حکومتی سرمایه که عمدتا خارج از ایران هستند ، به تکاپو برای جانشین شدن جمهوری اسلامی انداخته است .
آنچه که امکان بقاء جمهوری اسلامی و احتمال جانشینی آن با رژیم سرمایه داری دیگر را ممکن ساخته  عدم حضور حزب سیاسی کارگری انقلابی با آگاهی مارکسیستی است .
اما این امر حیاتی نیز نمیتواتد خارج از میدان مبارزه کار علیه سرمایه کل بگیرد .
همچنانکه کارگران آگاه در درون مبارزه روزمره خود به تشکیل سازمانهای صنفی دست یافتند ، این امر تشکیل حزب سیاسی کارگری انقلابی نیز بعهده و در توان آنهاست .
هرچند سرکوب ، تحمیق ، نفوذی و اقدامات امنیتی جمهوری اسلامی از عوامل منفی و مشقتبار ایجاد چنین حزبی است ، اما با توجه به روند مبارزه ،  کارگران آگاه ومبارز و فعالین کارگری مارکسیست توانائی ایجاد بنیادهای اولیه چنین حزبی هستند . حزبی قطعا کارگری و مارکسیستی . زیرا احزاب کارگری بسیاری وجود دارند که خود کارگذار و دنبالچه سرمایه هستند همچون احزاب کارگری انگلستان و اسرائیل و برزیل... و حتی احزابی که نامشان سوسیالیست  یا سوسیال دمکرات یونان و پرتقال و اسپانیا و فرانسه که عملکردی شبیه  احزاب کارگری ذکر شده دارند .
تشکیل حزب کارگری انقلابی که سازماندهی کارگری و اشاعه آگاهی سوسیالیستی در درون طبقه کارگر از وظائف عمده آن برای غلبه  بر سرمایه و ارتجاع و کسب قدرت سیاسی توسط شوراهای کارکری امری اساسی است .
اعتصابات و مبارزات کارگران شرکت نفت و دیگر صنایع رژیم شاه را به زیر کشید اما در نبود ستاد رزمنده کارگری انقلابی خمینی و دارو دسته اش میوه قیام را ربودند . در عدم حزب کارگری سوسیالیستی تکرار دور باطل محتمل میباشد .
مزدک .
۱۴/مرداد/۱۳۹۹


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com