اخباروگزارشات کارگری ٣٠ تیرماه ١٣٩٩

اخبار کارگرى
July 21, 2020

اخباروگزارشات کارگری ٣٠ تیرماه ١٣٩٩

- آغاز هفته ششم اعتراضات کارگران مجتمع کشت وصنعت نیشکر هفت تپه با ادامه اعتصاب وتجمع مقابل فرمانداری شوش

تجمع کارگران بخش حراست مجتمع مقابل دفتر حراست دراعتراض به کاهش ساعت اضافه کاری

+۳۵ روز از دور جدید اعتصاب کارگران هفت تپه گذشت

اتحاد، همبستگی و تشکل مستقل طبقاتی کماکان رمز پیروزی است

- دومین روزاعتصاب وتجمع کارگران نیروگاه دماوند در اعتراض به کاهش حقوق ومطالبات وعدم پرداخت بموقع وبخطر افتادن امنیت شغلیشان درپی واگذاری مجدد شرکت

- تجمعات اعتراضی کارگران شرکتی شهرداری بندرعباس نسبت به عدم پرداخت ماه ها حقوق مقابل ساختمان شورای شهر

- گزارش همدلی و همراهی تا شکستن حکم ظالمانه ی 7 معلم

گزارش دیدار نمایندگان تشکلهای صنفی فرهنگیان با انجمن صنفی فرهنگیان خراسان شمالی

- بیگاری کشیدن اززنان كارگر تحت لوای دوره آزمایشی و غفلت مصلحتی وزارت کار

- بازی کردن مدیران شرکت توزیع سیمان آلاداغ بجنوردبا جان کارگران وخانواده هایشان برای سود اندوزی بیشتر

- جان باختن یک دندان پزشک ویک پرستار درلارستان بر اثر ابتلا به بیماری کووید 19

- جان باختن کارگر فضای سبزشهرداری جزیره کیش بر اثر بیماری کووید 19

- له شدن کارگر یک معدن شن و ماسه خرم بید زیر لودر

- جان باختن یک کارگر مقنی در کاشان بدنبال سقوط درچاه

*آغاز هفته ششم اعتراضات کارگران مجتمع کشت وصنعت نیشکر هفت تپه با ادامه اعتصاب وتجمع مقابل فرمانداری شوش

تجمع کارگران بخش حراست مجتمع مقابل دفتر حراست دراعتراض به کاهش ساعت اضافه کاری

روز دوشنبه 30 تیر، کارگران مجتمع کشت وصنعت نیشکر هفت تپه با ادامه اعتصاب وتجمع مقابل فرمانداری شوش،ششمین هفته اعتراضشان را نسبت  به عدم پرداخت بموقع حقوق وحق بیمه وادامه بلاتکلیفی شغلی بدلیل تعیین تکلیف نهایی نشدن با خصوصی سازی وسهامداران شرکت وعدم بازگشت بکار همکاران حق طلب اخراجیشان،آغازکردند.

امروز همچنین جمعی از کارگران بخش حراست شرکت هفت تپه برای بنمایش گذاشتن اعتراضشان نسبت به کاهش ساعت اضافه کاری از طرف رئیس حراست دست به تجمع مقابل دفتر حراست مجتمع زدند.

+۳۵ روز از دور جدید اعتصاب کارگران هفت تپه گذشت

اتحاد، همبستگی و تشکل مستقل طبقاتی کماکان رمز پیروزی است

 دور جدید اعتصاب و اعتراضات کارگران شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه علیه خصوصی سازی و بلاتکلیفی معیشتی و شغلی، و برای پرداخت فوری حقوق های معوقه و بازگشت به کار فوری کارگران اخراج شده و در کل علیه گروگان گیری کارگران وخانواده هایشان از طرف کارفرمایان با دادن وعده و وعیدها و وقت کشی مسئولان شهرستان، استان و کشور وارد ۳۵ مین روز خود شده است. کارگران  با تظاهرات و تجمع هر روزه در مقابل فرمانداری شوش خواهان پاسخگویی به مطالبات به حق خود هستند و تا کنون نشان داده اند که سیاست های سرکوب گرانه جمهوری اسلامی خللی بر عزم آنان وارد نمی کند.

رژیم اسلامی طبق معمول در مواجهه با خواست کارگران به روش همیشگی خود، یعنی دستگیری، بازداشت و زندانی کردن کارگران متوسل شده است. روز سه شنبه ۲۴ تیر حوالی ساعت ۱۱ صبح  چهار نفر از فعالین کارگری هفت تپه، یوسف بهمنی، محمد خنیفر، مسلم چشمه خاور و ابراهیم عباسی توسط پلیس اطلاعات و امنیت شوش دستگیر و بازداشت شدند. اگر چه رژیم  تحت فشار کارگران معترض، مجبور شد که با قید وثیقه این فعالین کارگری را آزاد کند، اما  نفس دستگیری آنها پته ادعای دستگاه قضایی رژیم  در مبارزه با فساد و کارگر پناهی، همانند مورد صدور احکام شلاق و زندان برای کارگران آذر آب، حتی برای آنانی که به این دروغ  دل خوش کرده بودند، به روی آب انداخت. ابراهیم رئیسی در اردیبهشت امسال در دیدار با تعدادی از کارگران، اعلام کرده بود که: بعضی از خصوصی سازی ها درست نبوده، ارز دولتی گرفتند و آن را در بازار فروختند. هدف او از آن دیدار که به دعوت خود قوه قضاییه برگزارشده بود، این بود که در رقابت بین باند های حکومتی، برای رسیدن به اهداف جناحی و شخصی خود، قوه قضاییه که سراپایش را فساد گرفته و نماد جنایت، اعدام، زندان و شکنجه است را پرچم دار مبارزه با فساد و حامی کارگران و محرومان معرفی کند. اکنون دادگاه بعضی از آن اختلاس گران در حالی جریان دارد که متهم اصلی آن یعنی امید اسد بیگی همچنان آزاد است، اما در عوض ارگان های سرکوب رژیم، فعالین کارگری را با هدف زهر چشم گرفتن از پنج هزار کارگر هفت تپه دستگیر می کنند.  

تا آنجا که به موضوع حرف حساب و منطق مربوط است، بر کسی پوشیده نیست که در طول تمام این سالها حق با کارگران هفت تپه بوده است. آنها در دهها اعتصاب و اعتراض اعلام کرده اند که وضعیت در هفت تپه بعد از خصوصی سازی شرکت، از پیش هم بدتر شده است،  گفتند کارفرمای خصوصی به پشتوانه مالکیت هفت تپه مشغول باند بازی و رشوه دهی و دریافت تسهیلات بانکی و ارزی با هدف اختلاس است. فریاد زدند که  کارفرمای خصوصی، ابتدایی ترین توافق کاری در هر جای جهان، یعنی پرداخت به موقع دستمزد را زیر پا می گذارد و چند ماه به چند ماه دستمزد کارگران را پرداخت نمی کند. گفتند امنیت شغلی و آینده آنها و خانواده شان در خطر جدی قرار دارد. در تمام این سالها کل حکومت از دستگاه اجرایی و قضایی گرفته تا نیروی انتظامی و پلیس و یگان ویژه و مقامات ریز و درشت استانی بطور یک پارچه و متحد در برابر کارگران ایستادند. به تظاهرات کارگران یورش بردند، کارگران را مورد ضرب شتم قرار دادند، شبانه به خانه کارگران هجوم آوردند ، بازداشت شان کردند و سپس برایشان پرونده امنیتی تراشیدند و به زندان محکوم شان کردند. کارگران را وحشیانه شکنجه کردند و از اقرارهای زیر شکنجه، برنامه " طراحی سوخته" تهیه کردند و بی شرمانه در تلویزیون سراسری به نمایش گذاشتند.

حکم سرکوب برای هفت تپه را کلیت رژیم صادر کرده بود. مجریان، ارگان های مستقیم سرکوب و رسانه های حکومتی بودند. مجرمان نیز کارگران هفت تپه بودند، و جرم شان نیز مشخص بود: آنها با صدای بلند، نان و آزادی طلب کرده بودند و خواهان اداره شورایی شرکت شده بودند.

"فاتحان" بی شرم و بی  شرف آن نبردهای نابرابر اما می دانستند که در وجدان عمومی جامعه، نبرد را به کارگران  باخته اند، و از آن مهم تر، می دانستند که  جنگ به پایان نرسیده است و کارگران هفت تپه برای رسیدن به کار و آزادی و یا حتی برای  بقا، راهی جز مبارزه و اعتصاب و اعتراض نخواهند داشت. لغو احکام فعالین کارگری هفت تپه و نمایش های مبارزه با فساد توسط قوه قضایه، بطور همزمان هم حاکی از عقب نشینی حداقل بخشی از رژیم در برابر کارگران هفت تپه بود و هم حاکی از تلاش رژیم برای خرید زمان برای تعیین تکلیف با هفت تپه در فرصت دیگر و به شیوه دیگر بود. دادگاه مالکان خصوصی هفت تپه نیز بر سر تعیین همین "شیوه دیگر" بر پا شده است. بی شک اگر باندهای مافیایی که پشت سر اسد بیگی ایستاده اند و خود اسدبیگی مهره ای کوچک از آنان است پر زور نبودند او تا هم اکنون اگر سرش بالای دار نرفته بود، حداقل  مالکیت شرکت را ازدست داده بود و خود را در زندان می یافت. اینکه حتی دادگاه دستور نداده که دستمزد کارگران از حساب شرکت پرداخت شود، به دلیل "خلا قانونی" نیست؛ بلکه برآیند جدال باندهای قدرت است. در هیچ جای جهان کارفرمای خصوصی که به اتهام اختلاس محاکمه می شود، نمی تواند همزمان دستمزد کارگران را به گروگان بگیرد، بلکه بر عکس عدم پرداخت دستمزد، یا  به بیان بهتر "سرقت دستمزد"، جرم دیگری محسوب می شود و پرونده را سنگین تر می کند.

اعتصاب کنونی کارگران هفت تپه این معادله بین باندها و جناح های حکومتی بر سر آینده هفت تپه را به هم زده است. بی شک هر یک از جناح ها و باندها سعی خواهند کرد که از اعتصاب کارگران در جهت اهداف خود سواستفاده کنند. اما همه آنان در یک چیز اشتراک نظر دارند و آن اینکه اعتصاب و مبارزه متحدانه کارگران، به زیان منافع آنان و نظام آنهاست. از منظر منافع رژیم سرمایه داری و ضد کارگر جمهوری اسلامی، اعتصاب باید به هر وسیله ممکن مهار و یا سرکوب شود. دستگیری چهار تن از فعالین کارگری یکی از گامهای رژیم در راستای این سیاست بود که کماکان ادامه دارد. 

اما رژیم علاوه بر توسل به سرکوب مستقیم سعی دارد که به شیوه های مختلف در میان کارگران اعتصابی تفرقه ایجاد کند و اعتصاب را با ایجاد  چند دستگی درمیان کارگران و فرسوده کردن انرژی آنان به شکست بکشاند. درست یک هفته قبل از بازداشت کارگران در ۱۷ تیر ۱۳۹۹ حاتم شاکرمی معاون روابط کار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در نشست بررسی "مشکلات کارگری" در  هفت تپه با اشاره به تعهدات کارفرما مبنی بر پرداخت حقوق و مزایای فروردین ماه گفت : "کارگران باید به کار خود بازگشته و ضمن انجام فعالیت‌های مربوطه از هر گونه تجمع، اعتصاب و ترک کار خودداری کنند. شورای اسلامی کار نیز باید همکاری‌ها لازم را با مدیریت این مجموعه برای ادامه فعالیت و حضور کارگران در واحد را داشته باشد."  در حقیقت در این جلسه حاتم شاکری و محمدباقر الفت معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضائیه در همراهی با اسد بیگی به دروغ عدم پرداخت دستمزدها را تنها مربوط به فروردین ماه اعلام کردند.  سپس با در نظر گرفتن بسته پانصد هزار تومانی تنها برای ۲۸۵۵ نفر از کارگران و تهدید کل کارگران نسبت به  پیامد "قانون شکنی" تلاش کردند که اختلاف در میان کارگران را دامن زنند و از این طریق به قول خودشان تکلیف کارگران هفت تپه را یکسره کنند.

کارگران هفت تپه از این امتیاز بر خوردارند که  تجربه دهها اعتصاب و اعتراض در سالهای گذشته و نیز تجربه ایجاد تشکل مستقل کارگری را دارند. اکنون بیش از هر زمانی لازم است که این تجارب به طور همه جانبه به کار گرفته شود. کارگران هفت تپه تا هم اکنون از این تجارب به خوبی بهره گرفته اند: مطالبات خود را بطور شفاف مشخص کرده اند. آشکارا اعلام کرده اند که شورای اسلامی کار که می کوشد منافع کارگران را در مصالحه و معامله با مقامات حکومتی قربانی کند را نماینده خود نمی دانند. اعتصاب را از محل شرکت به شهر کشانده اند و اخبار اعتصاب و اعتراضات را بطور روزانه انعکاس داده اند. اینها همه نقاط قوت این اعتصاب است. آنچه که اکنون بسیار مهم است، حفظ و تداوم اتحاد و همبستگی در میان کارگران و خنثی کردن  توطئه های تفرقه انگیز است. در عین حال، تلاش برای تشکل یابی مستقل به ویژه با به میدان آمدن نسل جدیدی از فعالان کارگری باید از سر گرفته شود. در کنار همه اینها لازم است که کارگران، اعضای خانواده خود و مردم شهر را به حمایت ازاعتصاب، تشویق و ترغیب کنند و همزمان در کسب حمایت های کارگران مناطق دیگر بطور فعال کوشش نمایند. همه شواهد حاکی است که اعتصاب کنونی از اهمیت بسیار زیادی بر خوردار است، به طوری که  نتیجه آن می تواند آینده هفت تپه را رغم زند؛ بنابراین با تمام نیرو باید برای موفقیت آن مبارزه کرد.

همانطور که کارگران هفت تپه تاکید کرده اند و در بیانیه های حمایتی دیگر تشکل های کارگری به درستی آمده است، اعتصاب کارگران هفت تپه، تنها به کار و زندگی کارگران شرکت نیشکر هفت تپه خلاصه نمی شود، بلکه این اعتصاب بخشی از مبارزه طبقه کارگر ایران است. پیروزی کارگران هفت تپه پیروزی برای همه کارگران و شکست آن، شکست طبقه کارگر در یک مبارزه است.  بنابراین وظیفه همه کارگران و تشکلهای کارگری است که از اعتصاب کارگران هفت تپه حمایت کنند.

اتحاد بین المللی بار دیگر همبستگی خود را با اعتصاب کارگران هفت تپه اعلام می کند و مانند سالهای گذشته در جهت تقویت این مبارزات و دستیابی کارگران هفت تپه به مطالبات برحقشان با تمام توان تلاش خواهد کرد. هرگونه اذیت و آزار و بازداشت کارگران هفت تپه و دیگر کارگران کشور باید فوری متوقف گردد. ما از تشکل های کارگری در جهان می خواهیم که کارگران هفت تپه را در این مبارزه تنها نگذارند و به هر شکل ممکن از آنان و مطالبات به حق شان حمایت کنند.

اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران

۱۹ ژوئیه ۲۰۲۰

*دومین روزاعتصاب وتجمع کارگران نیروگاه دماوند در اعتراض به کاهش حقوق ومطالبات وعدم پرداخت بموقع وبخطر افتادن امنیت شغلیشان درپی واگذاری مجدد شرکت

روزدوشنبه 30 تیر برای دومین روز متوالی، کارگران نیروگاه دماوند باادامه اعتصاب وتجمع اعتراضشان را نسبت به کاهش حقوق ومطالبات وعدم پرداخت بموقع وبخطر افتادن امنیت شغلیشان درپی واگذاری مجدد شرکت بنمایش گذاشتند.

امنیت شغلی و حفظ حقوق و مزایای عرف بر اساس ماده 26 قانون کار خواسته اکید تجمع کنندگان است.پیگیری معوقات حق سنوات، صندوق ذخیره شرکت، بیمه عمر، و اعلام مخالفت با واگذاری شرکت به شخص ثالث موارد مطروحه جهت پیگیری است.

روز یکشنبه 29 تیر کارگران نیروگاه دماوند دراولین روز اعتصابشان نامه ای  خطاب به مدیرعامل بانک دی نوشتند که با بیان دغدغه ها و مشکلات پیش آمده در این سالیان پس از واگذاری نیروگاه به بخش خصوصی(یعنی بنیاد شهید و امور ایثارگران)، خواستار توقف روند واگذاری به شرکت ثالث و تضمین بابت امنیت شغلی و روانی خود شدند.

کارگران معترض همچنین خواستار حضور برات کریمی مدیرعامل بانک دی(وابسته به بنیاد شهید و امور ایثارگران ) در نیروگاه جهت پاسخگویی شدند.

اما عصر روز گذشته مدیرعامل بانک دی در گفتگو با یکی از رسانه‌ها خطاب به کارگران گفته است که تاکنون هیچ تفاهم و توافقی برای واگذاری این نیروگاه با هیچ شرکتی انجام نشده است. با این‌ وجود کارگران که در عمل شاهد تغییرات و اقدامات واگذاری مدیریت بهره‌برداری نیروگاه هستند، نسبت به اظهارات وی انتقاد دارند.

درهمین رابطه،کارگران حاضر در تجمع به خبرنگار رسانه ای گفتند: فرایند واگذاری مدیریت بهره‌برداری تولید برق نیروگاه دماوند جدی است و این کارگران هستند که بیشترین زیان را خواهند دید.

*تجمعات اعتراضی کارگران شرکتی شهرداری بندرعباس نسبت به عدم پرداخت ماه ها حقوق مقابل ساختمان شورای شهر

طی روزهای گذشته، کارگران شرکتی شهرداری بندرعباس برای انعکاس صدای اعتراضشان نسبت به عدم پرداخت ماه ها حقوق بارها دست به تجمع مقابل ساختمان شورای شهرمرکز استان هرمزگان زده اند.

روز دوشنبه 30 تیر،رییس شورای شهر بندرعباس به خبرنگار رسانه ای  گفت: شاهد مراجعه پرسنل شرکتی شهرداری به دلیل عدم دریافت حدود 7 تا 8 ماه حقوق به شورا هستیم.

وی افزود:حقوق پرسنل و نیروهای شرکتی شهرداری کاهش پیدا کرده که با توجه به تورم باید افزایش پیدا می‌کرد اما متاسفانه این اتفاق نیفتاده است.

*گزارش همدلی و همراهی تا شکستن حکم ظالمانه ی 7 معلم

گزارش دیدار نمایندگان تشکلهای صنفی فرهنگیان با انجمن صنفی فرهنگیان خراسان شمالی

در پی صدور احکام قضایی دهشتناکی که علیه هفت تن از معلم خراسان شمالی صادر شده بود ده‌هاتن  از فعالان صنفی و اعضای هیئت مدیره شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان کشور به نمایندگی از جامعه فرهنگیان و فعالین صنفی از اقصی نقاط کشور به بجنورد سفر کردند و علاوه بر دیدار با خانواده‌های این معلمان نشست هایی با معلمان خراسان شمالی و چند تن از مقامات منطقه‌ای برگزار کردند.

شورای هماهنگی تشکل های  صنفی فرهنگیان کشور طی بیانیه‌ای از مقامات موثر در پرونده دعوت کرده بود که با توجه ویژه نسبت به اعاده دادرسی هفت معلم خراسانی موجبات تبرئه آنان را فراهم نمایند  و بر این اساس در بدو امر  

-استاندار خراسان شمالی

-دادستان عمومی و انقلاب خراسان شمالی

-مدیر کل اطلاعات خراسان شمالی

-مدیرکل آموزش و پرورش خراسان شمالی رابرای بیان مطالبات خود دعوت به هم اندیشی کرده بود.

در صبح شنبه اولین نشست در دفتر مدیرکل آموزش و پرورش برگزار شد که در آن چند تن از نمایندگان معلمان حضور یافته و به طرح مطالبات جامعه فرهنگیان در خصوص احکام قضایی علیه معلمان خراسان شمالی پرداختند .

مدیر کل آموزش و پرورش استان هم ضمن ارائه گزارشی کوتاه از روند پیگیری ها و مذاکرات انجام شده در گذشته، قول دادند تا از طریق دایره حقوقی اداره کل، ضمن برقراری ارتباط با وکیل پرونده و کسب جزئیات بیشتر، اقدامات لازم را بعمل آورد.

ضمنا ایشان طی مذاکره تلفنی با اداره کل اطلاعات استان، در خواست دیدار را مطرح کرده و نتیجتاً از طریق حراست اداره کل نامه مذکور و نام اعضای داوطلب خواهان جلسه با مدیر کل اطلاعات فاکس شد اما متاسفانه علیرغم پیگیری تلفنی هم، انجام این دیدار میسر نشد.

در روز دوم سفر جمعی دیگر از نمایندگان به ساختمان استانداری مراجعه کردند  لیکن علی رغم درخواست دیدار در روزهای پیشین در نبود استاندار اجازه ورود به ساختمان استانداری داده نشد.

در پیگیری های تلفنی با دفتر مدیر کل سیاسی و امنیتی استانداری(خانم دکتر قوپرانلو) که پیگیری برگزاری جلسه به ایشان موکول شده بود، اطلاع حاصل شد که معاونت سیاسی و امنیتی استان با طرح این موضوع که دستگاه قضا، مستقل از قوه مجریه است و کاری از ایشان در این مورد برنمی آید، موضوع را به دادستان محترم استان(آقای ایلالی) ارجاع دادند و این در حالی بود که پیشتر دیدار روز دوشنبه با دادستان تنظیم شده‌بود .

امتناع استانداری از برگزار نشست در واقع تاکیدی چندباره بر دوگانگی شعار و عمل دولت تدبیر و امید بود که علی رغم وعده‌های انتخاباتی در عمل هرگز قدمی برای تحقق تشکل‌یابی مستقل انجام ندادند.

در نهایت بیانیه‌ی شورای هماهنگی و  خلاصه ای از پرونده، به دبیرخانه استانداری خراسان شمالی تحویل داده شد که مقرر شد جواب مکتوب استانداری به دبیرخانه شورای هماهنگی ارسال شود.

در روز دوشنبه و سومین روز حضور فعالین صنفی از دیگر مناطق کشور نشست با دادستان برگزار شد .

با گذشت دقایقی از نشست و طرح انتقادات از سوی نمایندگان معلمان ،  جلسه به تنش کشیده شد و دادستان خواستار اتمام نشست بود با خروج چندتن از نمایندگان از جلسه ، این نشست با تعداد محدودتری ادامه یافت اگرچه دادستانی روی اجرای حکم و تسهیلات احتمالی در زمان اجرای حکم تاکید داشت اما در نهایت وعده کردند در اعاده دادرسی همکاری لازم را برای احقاق حق خواهند داشت و نشستی اختصاصی هم با هفت معلمان خراسانی خواهند داشت.

دیدارهای منطقه‌ای با ارسال نامه‌هایی جداگانه به هر دو نماینده بجنورد  در مجلس شورای اسلامی و امام جمعه بجنورد خاتمه یافت و ادامه پیگیری های شورا در وزارت آ.پ و دستگاه قضایی خواهد بود که گزارش های آن متعاقبا از همین کانال منتشر خواهد شد.

همراه شو عزیز کین درد مشترک

هرگز جدا جدا درمان نمی شود.

*بیگاری کشیدن اززنان كارگر تحت لوای دوره آزمایشی و غفلت مصلحتی وزارت کار

متاسفانه این روزها یکی از معضلات جدی برای گروهی از جویندگان کار به خصوص خانمهای متقاضی کار (بر اساس بررسی های به عمل آمده از بازار کار و با توجه به آگهی های منتشر شده از سوی شرکت ها به خصوص شرکت های کوچک) چالشی به نام دوره آزمایشی است.

کارفرمایان به جويندگان كاراعلام مي كنند ماه اول و یا حتی چند ماه اول به صورت آزمایشی است و در دوره آزمایشی هیچ تعهدی مبنی بر پرداخت حقوق و دستمزد و بیمه نخواهند داشت و متعاقباً هم ماه های بعدی نیز به بهانه های مختلف از پرداخت حقوق و مزایای قانونی طفره می روند. به گونه‌ای برخورد می‌کنند که کارگر بعد از یک دوره کار چند ماهه و به دلیل عدم دریافت هیچ گونه وجهی مجبور به قطع همکاری شود و کارفرمایان نیز با همین شگرد عده دیگری را استخدام می کنند و این سیکل غیر قانونی و معیوب تکرار می شود.

گویا برای برخی از کارفرمایان استثمار كارگران به خصوص خانم ها امری بدیهی شده است و آنها به دلیل خلاء دستگاههای نظارتی، هیچ واهمه ای از تکرار چنین شیوه های وقیحی ندارند و در این میان کارگر به دلیل فقدان مدارک مستند که رابطه کارگری و کارفرمایی را اثبات نماید از پیگیری مطالبات خود از سوی مراجع مربوطه نیز  محروم می شود.

 این در حالی است که به استناد ماده 11 قانون کار دوره آزمایشی تعریف خاص خود را دارد وکارفرما مکلف است در دوره آزمایشی حقوق و مزایای کارگر را برابر قانون پرداخت نماید در قانون کار دوره آزمایشی که کارفرما هیچگونه تعهدی به لحاظ پرداخت حقوق و مزایا و بیمه و رعایت ایمنی و بهداشت غیره نداشته باشد، وجود ندارد و متاسفانه این مسئله یکی از شیوه‌های رایج برخی از کارفرمایان شده است که هر روز نیز به تعداد آنها اضافه  می شود.

 از طرفی به استناد ماده 96 قانون کار نظارت بر اجرای صحیح مقررات قانون کار به عهده بازرسین کار ادارات کار می باشد چرا که کارگر به دلیل فقدان مدارک و با توجه به شرایط بیمارگونه  بازار کار که بین عرضه و تقاضا توازن و همخوانی وجود ندارد و به دلیل ترس از دست دادن کار، مجبور به پذیرش چنین شرایطی می شود.

بنابراین رسالت دستگاههای نظارتی و به ويژه بازرسین کار در چنین شرایطی می تواند محلی بسيار تاثر گذار باشد که متاسفانه به نظر می‌رسد بازرسین محترم کار وظیفه و رسالت خود را فراموش کرد ه اند.

 آنها مکلفند که به کارگاه‌ها سرکشی کرده و از وضعیت کارگران آگاهی پیدا کنند بنابراین به نظر می رسد که وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعي به عنوان دستگاه متولی باید با حساسیت بیشتری  نسبت به این موضوع  ورود كند و جلوی این اقدامات غیر قانونی ،غیر اخلاقی و غیر حرفه ای را بگیرد.

گزارشی رسانه ای شده بتاریخ 30 تیرماه 1399

*بازی کردن مدیران شرکت توزیع سیمان آلاداغ بجنوردبا جان کارگران وخانواده هایشان برای سود اندوزی بیشتر

شرکت توزیع سیمان آلاداغ که بزرگترین شرکت توزیع سیمان ، کارخانه سیمان بجنورد در سطح کشور است به دلیل شیوع بیماری کووید 19بین کارگرانش در معرض تعطیلی موقت قرار گرفت.

شرکت آلاداغ بجنورد با بیش از 30کارگرکه اصلی ترین درگاه خرید سیمان با تناژ بالاست، هفته گذشته فعالیتش را به دلیل ابتلا کارگرانش به بیماری کووید 19 یکی پس از دیگری به حالت نیمه تعلیق درآورد.

در ابتدای هفته گذشته با مرخصی استعلاجی بدون نسخه یکی از کارگران که دارای علای م بیماری کووید 19بود مخالفت شد. نتیجه آزمایش خون این کارگر وتایید ابتلایش وقتی اعلام شد که تعدادی دیگر از کارگران این شرکت هم مبتلا شدند و تا درروزهای آخرهفته گذشته تعداد زیادی از آنها یا در بیمارستان بستری شدند و یا مجبور به  قرنطینه خانگی شدند.

خاطرنشان میشود که پیش ازشیوع این بیماری در شرکت آلاداغ،کارگران در خواست تجهیزات بهداشتی لازم برای مقابله از جمله ماسک، مواد زد عفونی کننده و...کرده بودند که مورد موافقت مدیران شرکت قرار نگرفت وبعبارتی دیگر برای سود اندوزی بیشترجان کارگران وخانواده هایشان را به بازی گرفتند.

 

*جان باختن یک دندان پزشک ویک پرستار درلارستان بر اثر ابتلا به بیماری کووید 19

روز یکشنبه 29 تیر،محبوب زینلی زاده دندان پزشک و فرید حمایت پرستارشاغل در مراکز درمانی شهرستان لارستان دراستان فارس بر اثر ابتلا به بیماری کووید 19 جان باختند.

بنابه گزارشات رسانه ای شده،بیش از 50 درصد کادر بهداشتی و درمانی شهرستان لارستان  به بیماری کووید 19 مبتلا شده اند و خستگی مفرط و هجوم بیماران کرونایی، کار را برای کارکنان مراکز درمانی این شهرستان سخت کرده است.

بنابهمین گزارشات،آمار فوتی های ناشی از این بیماری در لارستان در حالی که تا خرداد ماه اندک بود، این روزها به شکل قابل توجهی افزایش یافته است وآمار مبتلایان نیز به همین میزان رو به افزایش بوده تا جایی که هم اکنون تمامی تخت های بیماران کرونایی در لارستان ، خنج و اوز تکمیل شده و دانشکده علوم پزشکی لارستان را مجبور به افزایش تخت های مراقبت‌های ویژه موسوم به آی سی یو کرده است.

*جان باختن کارگر فضای سبزشهرداری جزیره کیش بر اثر بیماری کووید 19

روز دوشنبه 30 تیر،یکی از کارگران فضای سبزشهرداری جزیره کیش بر اثر ابتلا به بیماری کووید 19 جانش را ازدست داد.

به گزارش یک منبع خبری محلی، آخرین آمار رسمی مبتلایان به کوید 19 در جزیره کیش را می‌توان همان عدد 347 که در تاریخ 10 تیر توسط سخنگوی شورای سلامت جزیره کیش اعلام شد دانست، اما با توجه به آمارهای غیررسمی و تأیید نشده تعداد مبتلایان به کرونا در جزیره کیش از عدد 700 عبور کرده و روزبه‌روز بر این آمار اضافه می‌شود.

طبق اعلام منابع غیررسمی یکی از بیماران مبتلابه کوید 19 صبح امروز براثر این بیماری جان خود را ازدست‌داده و تعداد بیماران فوت‌شده در جزیره کیش به عدد 6 رسیده است.

با توجه به اطلاعات به‌دست‌آمده فرد فوت‌شده از کارگران زحمتکش فضای سبز جزیره کیش بوده  است.

*له شدن کارگر یک معدن شن و ماسه خرم بید زیر لودر

روز دوشنبه 30تیر، یک کارگر معدن شن و ماسه شهرستان خرم بید دراستان فارس حین کار تعمیر لودر،به علت  حرکت لودر به علت هوا گرفتگی و برخورد با آن در دم جان باخت.

*جان باختن یک کارگر مقنی در کاشان بدنبال سقوط در چاه

روز جمعه 27 تیرماه، یک کارگر مقنی52 ساله حین کار در جاده مشهد اردهال شهرکاشان بدلیل نقص فنی بالابر چاه وسقوط به عمق 23 متری چاه قنات جانش را ازدست داد.

akhbarkargari2468@gmail.com

 

 


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com