در حاشیه یک ابراز وجود زبونانه
دیکریشن
June 02, 2020در حاشیه یک ابراز وجود زبونانه
جنبش هفت تپه برای کارگران و خانوادههای آنها اگر نانی نداشت، برای یک دو جین اپورتونیست و حکومتی داشت. از یکسو رییس قوه قضاییه با تعمیم دعوای جناحیش و پس از افشاگریهای بی امان کارگران مبارز این مجتمع به محاکمه مالک این بنگاه دست زد تا از این طریق برای خود اعتباری اجتماعی دست و پا کند و از سوی دیگر اداره کل چپ وزارت اطلاعات نیز با ساختن طراحی سوخته و دستگیر کردن عدهای از کارگران و مدافعان آنها برای خود بودجهای مضاعف دریافت کرد.
این میان خبر میرسد: «کنفدراسیون بین المللی مواد غذایی (آی یو اف) با ارسال نامه ای خطاب به «مسئولین مربوطه» خواهان شرکت نماینده ی رسمی خود آقای فریدون نیکوفرد در جریان دادگاه امید اسدبیگی مالک این شرکت شده است. این نامه در روز ۷ خرداد (۲۷ می ۲۰۲۰) ارسال شده است. آی یو اف اتحادیه بین المللی کارگران تغذیه، کشاورزی، هتل، رستوران، پذیرایی، دخانیات، یک فدراسیون بین المللی متشکل از ۴۲۵ اتحادیه کارگری در ۱۲۷ کشور است و بیش از ۱۰ میلیون کارگر را نمایندگی می کند. آی یو اف، فریدون نیکوفرد از کارگران باسابقه ی متجمع هفت تپه را عضو خود معرفی کرده است.» جالب است اتحادیهای با چنین نقش بزرگی در صنایع غذایی در سطح جهان تنها ۱۰ میلیون کارگر دارد، حال آنکه حداقل ۳۰ درصد از نیروی کار جهان امروز در بخش غذا و صنایع کشاورزی فعالیت میکنند.
با این حال تعداد کم اعضا اگر نسبت به این اتحادیه پرسشبرانگیز باشد معرفی نیکوفرد به عنوان یک کارگر با سابقه و نماینده کارگران هفت تپه، قطعا شک را به یقین تبدیل میکند که این اتحادیه جهانی هیچ درکی از ماجرای هفت تپه ندارد.
در بخشی دیگر از این پیام آمده است: «آقای نیکوفرد نماینده برگزیده اتحادیه صنفی کارگران هفت تپه و عضو سازمان آی یو اف است.» جالب است این تشکل بدون هیچ اعلام رسمی و بدون هیچ فعالیت در مجتمع ساخته شده و جز اتحادیهای در آن سوی جهان در محیط کارگری هیچ حضوری نداشته است.
فریدون نیکوفرد همراه با رضا رخشان از جمله فعالینی هستند که در دوره سکوت میان اعتراضات سندیکای هفت تپه در سال ۸۷ تا سال ۹۶ از فضای مسکوت مانده در این بنگاه استفاده کردند و از این راه برای خود نان و نامی دست و پا کردند. اینها به هیچکدام از طیفهای سیاسی شناخته شده چپ گرایشی نداشتند ولی با استفاده از ادبیات به اصطلاح ورکریستی و مستضعف پناهی خود حسابی از تک منبری که ساخته بودند استفاده کردند.
البته خیانت این دو صرفا بر علیه کارگران هفت تپه نبود، زیرا وقتی دو تن از خودفروختگان شرکت واحد برای خود شیرینی اقدام به برگزاری به اصطلاح یک مجمع عمومی کردند با وجود بایکوت گسترده کارگران شرکت واحد رخشان خود را به تهران رساند و حرفهایی زد از جنس همان نقدهایی که هر تواب و خود فروختهای بیان میکند.
با این حال با آغاز دور جدید اعتراضات این مجتمع آنها نیز لباس مستضعف پناهی را کنده و علیه کارگران هفت تپه و مدافعان آنها به لجن پراکنی گسترده دست زدند. این رفتار آنها سبب شد تا بارها شعار مرگ بر رخشان و مرگ بر نیکوفرد در اعتراضات هفت تپه طنین انداز شود که تنها با درخواست اسماعیل بخشی این شعارها قطع میشد.
جان کلام آنها هیچ تفاوتی با عوامل وزارت اطلاعات و کارفرما نداشت. میگفتند شعار شورا از بیرون به درون کارخانه آمد و عامل اصلی سرکوب تندروی کارگران مبارز بوده است. این حرفها البته پرچم اصلی چپ حاشیهای و غیرکارگری بود که تحت عنوان انتقاد مطرح میشد ولی چیزی جز تبلیغ اتهامات وزارت اطلاعات نبود.
اینکه نیکوفرد به نان و نوایی برسد البته که کسی را ناراحت نمیکند. اینکه یک اتحادیه جهانی آنها را به رسمیت بشناسد از نظر چپگرایان هیچ مشکلی ندارد ولی مساله اساسی این است که او نه نماینده کارگران هفت تپه است و نه تشکل دست سازش تشکلی کارگری.
اگر نیکوفرد جرات دارد با برگزاری مجمع عمومی در محیط کارخانه از اعتبار خود پرده برداری کند.
تجربه برگزاری مجمع عمومی سندیکای حاکمیت ساز واحد که با حمایت چشمگیر امثال رخشان و نیکوفرد برگزار شد اما شکستی سخت را تجربه کرد این دو را از بلندپروازی دور کرده است. با این حال خیال باطلی است که تصور شود این دو میتوانند به این بازی ادامه دهند. کارگران مبارز نشان دادهاند از خیانت نخواهند گذاشت اما اگر فردی روش خود را تغییر دهد و به جای خود فروختگی و اعتصاب شکنی به حمایت از منافع پرولتاریا روی آورند احتمال بخشش وجود دارد.
نیکوفرد و تشکل دست ساختهاش بهتر است قبل از به دست آوردن دل کارفرما و دولت و اتحادیههای جهانی ابتدا اعتماد کارگران را به دست آورند وگرنه باز هم افشا خواهند شد و این بار اتحادیه آی یو اف باید پاسخگوی اعمال یکی از اعضایش به کارگران همان بخش باشد