اخبار و گزارشات کارگری ٢٢ اردیبهشت ماه ١٣٩٩
اخبار کارگرى
May 11, 2020اخبار و گزارشات کارگری ٢٢ اردیبهشت ماه ١٣٩٩
- ادامه اعتراضات نسبت به کشتار کارگران میهمان در سرحد ایران وافغانستان با تجمع مقابل کنسولگری ایران درهرات
- خاتمه اعتصاب کارگران شرکت معادن زغال سنگ کرمان پس از 7روز درپی دستیابی به بخشی از مطالباتشان
- تجمع اعتراضی کارگران کارخانه کنتورسازی ایران نسبت به بلاتکلیفی شغلی ومعیشتی مقابل دادگستری قزوین
- ادامه اعتراضات کارگران اداره کل راهداری و حملونقل جادهای استان قزوین نسبت به اخراج ازکار و وعده های توخالی با تجمع دوباره مقابل وزارت راه وشهرسازی
- تجمع اعتراضی رانندگان ناوگان حمل ونقل درون شهری قم نسبت به بلاتکلیفی معیشتی مقابل سازمان اتوبوسرانی
- اعتراضات دامنه دار کارگران شهرداری منجیل نسبت به عدم تبدیل وضعیت،سطح پایین حقوق وپایمالی حقوقشان توسط شرکت های پیمانکاری
- اعتراض کارکنان و بازنشستگان صدا وسیما نسبت به عدم افزایش احکام حقوقیشان در سال جدید
- اعتراض کارگران شرکت قطار های مسافری و باری جوپارنسبت به بلاتکلیفی معیشتی
- محمود بهشتی لنگرودی به زندان اوین بازگردانده شد!!!
- اطلاعیهی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان سراسر ایران پیرامون انتخاب و معرفی محمد حبیبی بهعنوان معلم نمونه سال تحصیلی ۹۹_۹۸
- جان باختن کارگربازنشسته معدن زغالسنگ البرز غربی براثربیماری شغلی
- جان باختن یک کارگر درایلام در حادثه ریزش دیوار
- جان باختن یک کارگرجوان در دماوند زیرآوار
*ادامه اعتراضات نسبت به کشتار کارگران میهمان در سرحد ایران وافغانستان با تجمع مقابل کنسولگری ایران درهرات
روز دوشنبه 22 اردیبهشت در ادامه اعتراضات نسبت به کشتار کارگران میهمان در سرحد ایران وافغانستان،جمعی از اعضای خانواده جان باختگان واهالی شهرهرات دست به تجمع مقابل ساختمان کنسولگری ایران در هرات زدند وبا برافراشتن پلاکاردها و دست نوشته ها وسردادن شعارهایی ضمن محکوم کردن شکنجه وکشتار کارگران میهمان خواهان محاکمه و مجازات مسببانشان شدند.
یکی از برگزارکنندهگان این گردهمایی اعتراضی در برابر ساختمان کنسولگری ایران در هرات به یکی از خبرنگاران افغانستان گفت:مرزبانان ایرانی کارجویان افغانستانی را مجبور کردهاند تا خودشان را در روخانهی هریرود پرتاپ کنند. او این حادثه را «جنایت بشری» خوانده، افزود که آنان خواستار تأمین عدالت در این موردند.
وی افزود:این کارجویان فقط بهخاطر پیداکردن لقمهی نانی به ایران رفته بودند اما مرزبانان ایرانی آنان را شکنجه و به رودخانه غرق کردهاند.
او اضافه کرد:معترضان خواستار پیگیری این رویداد توسط سازمانهای بینالمللی میباشد.
یکی دیگر ازبرگزارکنندگان این تجمع اعتراضی گفت:دولت افغانستان و سازمانهای حقوق بشری مکلفاند هرچه زودتر نتایج تحقیقاتشان را با مردم شریک سازند. او با اشاره به شواهد موجود در پیوند به اقدام مرزبانان ایران به شکنجه و به دریا انداختن کارجویان افغانستان، از مسوولان وزارت خارجۀ کشور میخواهد که همۀ تلاشهایشان را برای محاکمۀ عاملان رویداد «دهانۀ ذوالفقار» به کار گیرند.
یکی از حاضرین در تجمع نیز گفت:رویداد شکنجه و قتل کارجویان افغانستان از سوی مرزبانان ایرانی به پیمانۀ تکاندهنده است که هیچ تعللی در محاکمۀ عاملان این رویداد، نباید صورت گیرد. او با انتقاد از اقدامات نهادهای حامی حقوق بشر و سازمان ملل در پیوند به این رویداد میگوید که تنها محاکمۀ عاملان شکنجه و قتل کارجویان افغانستان میتواند بخشی از درد خانوادههای قربانیان را تسکین بخشد.
بنابه گزارشات منتشره،روزیکشنبه 21 اردیبهشت هیأت افغانستان به ریاست محمد حمید طهماسی، نخستین یافتههایش را با رسانهها شریک کرد. براساس یافتههای این هیأت، ده نفر در این رویداد کشته و ۱۵ نفر دیگر ناپدید شده اند.
همچنین قرار است که هیأت مشترک حقیقتیاب افغانستان و ایران در مورد چگونگی غرقشدن کارجویان افغانستان در رودخانهی هریرود شکل بگیرد.
*خاتمه اعتصاب کارگران شرکت معادن زغال سنگ کرمان پس از 7روز درپی دستیابی به بخشی از مطالباتشان
کارگران شرکت معادن زغال سنگ کرمان پس از هفت روزبدنبال برگزاری جلسه رسیدگی به خواسته هایشان و وعده عقد قرارداد بر اساس قانون کاروپرداخت حقوق از اول سال جاری برمبنای اجرای طرح طبقه بندی مشاغل وهمچنین پرداخت حقوق 7روزاعتصاب،به اعتصابشان خاتمه دادند.
بنابه گزارش 22اردیبهشت یک منبع خبری محلی،آخرین جلسه رسیدگی به اعتراضات کارگران شرکت ذغال سنگ به طرح طبقه بندی اشتغال در اداره کار شهرستان کرمان با شرکت نمایندگان کارگران،مدیر عامل صندوق بازنشستگی فولاد و فرمانداران شهرستان های زرند، راور و کوهبنان ، مدیران شرکت ذغالسنگ و مدیر عامل شرکت دالاهو تشکیل شد.
طبق مصوبات این جلسه کارگران شرکت ذغالسنگ کرمان بر اساس قوانین کار قراردادهای آنان منعقد خواهد گردید و طرح طبقه بندی مشاغل در این شرکت از فردا لازم الاجرا خواهد شد ودستمزد کارگران بر مبنای طرح طبقه بندی از ابتدای فروردین ماه اجرایی خواهد شد.
براساسا این توافق نامه کارگران حقوق 7روزه اعتصاب خود را از شرکت ذغال سنگ دریافت خواهند کرد و از فردابرسرکارشان بازخواهند گشت.
*تجمع اعتراضی کارگران کارخانه کنتورسازی ایران نسبت به بلاتکلیفی شغلی ومعیشتی مقابل دادگستری قزوین
روز دوشنبه 22 اردیبهشت،جمعی از کارگران کارخانه کنتورسازی ایران برای سردادن فریاد حق خواهی واعتراض نسبت به بلاتکلیفی شغلی ومعیشتی دست به تجمع مقابل دادگستری قزوین زدند.
یکی از کارگران حاضردرتجمع به خبرنگار رسانه ای گفت: حقوق سال ۹۶ و همچنین ۹۷ و ۹۸ ما عقب افتاده و الان نزدیک ۲۷ ماه هست که حقوق نگرفتهایم. در صورتی که حالا هم این حقوق عقب افتاده پرداخت شود، با وجود این تورم و گرانی خیلی به درد ما نمیخورد.
وی افزود: در حال حاضر شرکت تعطیل است و تولید به صورت کامل متوقف شده است و استانداری و فرمانداری نیز با این امر موافق هستند. هیچ کسی از این موضوع و حقوق کارگران حرفی نمیزند و پیگیریای انجام نمیدهد. بیمه ما نیز پرداخت نشده است که ما حداقل از بیمه بیکاری استفاده کنیم. مشکلات زیادی داریم که کاملاً ما را مستاصل کرده است. حتی در هفته گذشته نیز در مقابل دادگستری رفتیم و خواستیم که تعدادی از تجهیزات و امکانات شرکت را به مزایده بگذارند تا حقوق کارگران از آن طریق داده شود، که فعلا خبری نشده است.
*ادامه اعتراضات کارگران اداره کل راهداری و حملونقل جادهای استان قزوین نسبت به اخراج ازکار و وعده های توخالی با تجمع دوباره مقابل وزارت راه وشهرسازی
روز دوشنبه 22 اردیبهشت،کارگران اداره کل راهداری و حملونقل جادهای استان قزوین برای باری دیگر خودرابه پایتخت رساندند تا با تجمع مقابل وزارت راه وشهرسازی صدای اعتراضشان را نسبت به اخراج از کارو وعده های توخالی منعکس کنند.
قابل یادآوری است 51 نفر از اداره کل راهداری و حملونقل جادهای استان قزوین(عوارضیهای راه)بجای جذب در سازمان راهداری از اول فروردین ماه سال جاری از کار اخراج شده اند و از آنها خواسته شده برای دریافت بیمه بیکاری اقدام کنند.
این کارگران برای اعتراض به این تصمیم وبازگشت برای کار از 18 فروردین ماه سال جاری تا به امروزبارها دست به تجمع مقابل مقابل استانداری و اداره کل راه و شهرسازی قزوین، سازمان راهداری و حمل و نقل جاده ای کشوردرتهران و و وزارت راه وشهرسازی زده اند.
*تجمع اعتراضی رانندگان ناوگان حمل ونقل درون شهری قم نسبت به بلاتکلیفی معیشتی مقابل سازمان اتوبوسرانی
روز دوشنبه 22 اردیبهشت،جمعی از رانندگان سازمان اتوبوسرانی درون شهری ومالکان اتوبوس(بخش خصوصی)قم برای اعتراض به بلاتکلیفی معیشتی بدنبال شیوع بیماری کووید 19دست به تجمع مقابل سازمان اتوبوسرانی زدند.
تجمع کنندگان اعتراضشان را به عدم حمایت معیشتی دولت منجمله برخورداری از حق بیمه بیکاری بنمایش گذاشتند.
قابل یادآوری است که تعداد 530 اتوبوس در شهر قم تردد مي کنند که حدود نيمي از آن ها متعلق به بخش خصوصي است و درآمد آنها با شيوع بیماری کرونا به شدت کاهش يافته است.
*اعتراضات دامنه دار کارگران شهرداری منجیل نسبت به عدم تبدیل وضعیت،سطح پایین حقوق وپایمالی حقوقشان توسط شرکت های پیمانکاری
روز دوشنبه 22اردیبهشت، کارگران شهرداری منجیل درادامه اعتراضات دامنه دارشان نسبت به عدم تبدیل وضعیت ،سطح پایین حقوق وپایمالی حقوقشان،خواهان حذف شرکت پیمانکاری وعقد قرارداد دائمی شدند.
این کارگران پیمانی شهرداری منجیل که تعدادشان به 35 نفر می رسد به خبرنگار رسانه ای گفتند:با حضور پیمانکار مطالباتشان کاهش پیدا کرده و این موضوع آنها را در شرایط بد مالی قرار داده است.
آنها افزودند:تبدیل وضعیت استخدامی از کارگر پیمانکاری به قرارداد مستقیم مطالبهای است که تمامی این سالها از جانب آنها دنبال شده است.
یکی از کارگران پیمانکاری شهرداری منجیل در اینباره گفت: در مجموعه شهرداری منجیل بیشتر از 6 سال است به همراه همکارانم تحت مسئولیت یک شرکت واسطهای مشغول کار بودهایم، شرکتی که به بهانه تامین نیرو عملا هیچ نقشی در ارائه خدمات ندارد و به واسطه کار کارگران به سود دست پیدا میکند.
او افزود: حقوقی که از شرکت واسطهای دریافت میکنیم کفاف زندگیمان را نمیدهد در عین حال با وجود تشابه نزدیکی که میان حرفه آنها با برخی نیروهای قرارداد مستقیم و حتی رسمی وجود دارد اما دستمزدهایی که به آنها پرداخت میشود به هیچ وجه قابل مقایسه نیست.
این کارگر پیمانکاری شهرداری منجیل با بیان اینکه بارها مسئله تبدیل وضعیت استخدامی خود را از شهرداری و شورای اسلامی شهر منجیل مطالبه کرده اند، افزود: ماههای پایانی سال گذشته شهردار منجیل وعده برکناری پیمانکار و عقد قرارداد مستقیم را به کارگران پیمانی مجموعه شهرداری داد اما با ظهور پدیده کرونا این مطالبه کارگران پیمانی شهرداری روی زمین مانده و پیگیری نمیشود.
او افزود: در چند سال گذشته حقوق کارگران پیمانی معمولا با دو تاسه ماه تاخیر پرداخت میشد اما حقوق کارکنان و کارگران قرارداد مستقیم شهرداری تقریبا بهروز بوده است. آخرین حقوقی که ما دریافت کردهایم مربوط به آذر و دی ماه 98است که اخیرا دریافت کردهایم و خبری از پرداخت مابقی مطالباتمان نیست. پیش از این نیز کارفرما در پرداخت کامل اضافهکاریها وحق مسکن کوتاهی کرده است. به عنوان نمونه حق مسکن 100 هزار تومانی را سال گذشته هر ماه 40 هزار تومان دریافت کردهایم. ما در زمینه مشکلاتمان به هر مسئولی شکایت میبریم فقط شنونده است و اقدامی نمیکند.
به گفته وی؛ علاوه بر پرداخت دستمزدهای پایین، مسئله فقدان امنیت شغلی نیز ازجمله نگرانیهای کارگران پیمانکاری شهرداری منجیل است. به عنوان نمونه قراردادهای کوتاهمدت زیر یک سال و سه ماهه و یک ماهه موجب شده امنیت شغلی کارگران از دست برود. این در حالیست که در طول این سالها بارها کارگران شاهد بودهاند بعد از خاتمه قرارداد، از میان همکارانشان شماری به عنوان نیروی مازد معرفی و در نتیجه بیکار شدهاند.
*اعتراض کارکنان و بازنشستگان صدا وسیما نسبت به عدم افزایش احکام حقوقیشان در سال جدید
روز دوشنبه 22 اردیبهشت، کارکنان و بازنشستگان صدا وسیمابرای اعتراض نسبت به عدم افزایش احکام حقوقیشان در سال جدید دست به تجمع درمحل کارشان زدند.
برخی از تجمعکنندگان به خبرنگاررسانه ای گفتند:نه تنها فوقالعاده 50 درصدی حقوقی که دولت مجوز افزایش آن را از اسفند 98 برای همه دستگاههای کشوری و لشگری صادر کرده برای کارمندان شاغل و بازنشسته سازمان صداوسیما اعمال نشده بلکه مدیران منابع مالی سازمان میگویند افزایش 15 درصدی سالانه هم منوط به تامین اعتبار دولت است.
آنها افزودند:بر این باورند که معاونت مالی سازمان ارادهای چون دیگر دستگاههای کشوری و لشگری برای احقاق حقوق کارکنانش ندارد و اگر این اراده وجود داشت باید احکام جدید حقوقی ناشی از افزایش 50 درصدی فوقالعادهها صادر میشد و اگر اعتباری هم وجود نداشت طبق مقررات؛ جزیی از دیون سازمان صداوسیما به کارمندان شاغل و بازنشستهاش محسوب میشد.
تجمع کننده دیگری هم که بازنشسته بود، تاکید کرد: چطور برای وزارتخانه آموزش و پرورش با 1/5 میلیون کارمند اعتبار وجود دارد ولی برای صدا وسیما با حداکثر 30 هزار کارمند هیچ اعتباری تخصیص داده نمیشود.
خاطرنشان می شودکه برخی از مدیران منابع انسانی در این تجمع حاضر شدند و از تامین نکردن اعتبار دولت برای این افزایشها سخن به میان آوردند ولی تجمعکنندگان مطالب آنان را قابل قبول و قانونی ندانستند.
*اعتراض کارگران شرکت قطار های مسافری و باری جوپارنسبت به بلاتکلیفی معیشتی
کارگران شرکت قطار های مسافری و باری جوپاراعتراضشان رانسبت به عدم پرداخت حقوقشان اعلام کردند.
کارگران شرکت قطار های مسافری و باری جوپاربه خبرنگاریک رسانه دراستان کرمان گفتند: بدنبال شیوع بیماری کووید 19 و قطع شدن سفرهای ریلی از اول اسفند ماه بیکارشده اند وتابه امروز نه ازطرف کارفا حقوقشان پرداخت شده است ونه ازحق بیمه بیکاری برخوردارشده اند.
شرکت قطارهای مسافری و باری جوپار ( سهامی خاص ) در راستاي سياست خصوصي سازي در راه آهن جمهوري اسلامي ايران بعنوان اولین شرکت بخش خصوصی در كشور فعالیت رسمی خود را از سال 1381 در زمينه كرير ريلي مسافري و باري آغاز نموده وبعنوان یکی از بزرگترین کریرهای مسافری ریلی در مسیرهای تهران- مشهد، تهران- بندرعباس، تهران- کرمان، تهران زاهدان و کرمان – مشهد فعالیت دارد.
*محمود بهشتی لنگرودی به زندان اوین بازگردانده شد!!!
در حالیکه مطابق بخشنامه نوروزی قوه قضاییه ، همه زندانیان سیاسی یا به اصطلاح امنیتی که تا ۵ سال حکم داشتهاند و یک سوم حکم خود را گذرانده اند مشمول آزادی می شدند ، روز گذشته از دادیاری اوین با این معلم زندانی تماس گرفته شد و از وی خواسته شد که حداکثر ظرف ۲۴ ساعت خودش را به زندان اوین معرفی نماید .
طی دوران مرخصی و مراجعه ایشان به دادیاری ، بارها به وی گفته شده بود که مشمول بخشنامه است و دیگر به زندان باز نخواهد گشت ، اکنون دادیاری می گوید اجرای بخشنامه برعهده اجرای احکام است و اجرای احکام هم هنوز جواب نهایی را ابلاغ نکرده است ، و طبق دستور دادستان مرخصی زندانیان به دلیل شیوع کرونا به اتمام رسیده و باید برگردند!!!!؟؟؟؟
به هر روی تصمیم به بازگرداندن ایشان به زندان در شرایط شیوع بیماری کرونا ، موجب شگفتی ونگرانیست.
محمود بهشتی لنگرودی معلمی است که تنها به جرم دفاع از حقوق همکارانش (ارتقائ معیشت و منزلت معلمان) و دانش آموزان (آموزش رایگان ؛ عادلانه و کیفی ) رنج زندان را تحمل می نماید و با این که ریاست قوه ی قضاییه ، بارها اعلام کرده بین فعالیت های صنفی و سیاسی با فعالیت های امنیتی که جامعه را دچار مخاطره می نماید فرق قائل است شایسته نیست که بیش از این در حق این گونه فعالان جفا روا داشته شود.
باید از مقامات پرسید که :
به راستی ، امنیت چه کسانی با آزادی امثال بهشتی به خطر می افتد؟؟؟؟
برگرفته از کانال تلگرام کانون صنفی معلمان
*اطلاعیهی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان سراسر ایران پیرامون انتخاب و معرفی محمد حبیبی بهعنوان معلم نمونه سال تحصیلی ۹۹_۹۸
هرسال، مسئولان دولتی و وزارتی سیستم آموزش کشور، به مناسبت هفته معلم و متکی بر یک سری دادههای کمی بارنگ و لعابهای عمدتاً ایدئولوژیک و رانتی... تعدادی از فرهنگیان را بهعنوان معلم نمونه معرفی مینمایند. در این راستا، به دلیل سیستم متمرکز و دیدگاههای رانتگرایانه حاکم بر وزارت آموزشوپرورش، نهتنها هیچ نشانی از معلمان خلاق، پویندگان روشهای آموزش نوین، کیفی، عادلانه و نیز فعالان صنفی دیده نمیشود؛ شاهدیم که این قشر از معلمان با بیاعتنایی و بیمهری به روشهای مختلفِ قهرآمیز و انحصارِ سیستماتیک کنار گذاشته میشوند. بسیاری از معلمان و فعالان خلاق که به آموزش با کیفیت و فراگیر باور دارند، یا فرصت مطرحشدن پیدا نمیکنند یا به دلیل شخصیتسازیهای توخالی آمران امر، عطای این گزینش نمایشی را به لقایش میبخشند و از تکمیل فرم معلمِ نمونه خودداری میکنند تا به سیستم بفهمانند که این شو و نمایش را قبول ندارند.
از سوی دیگر، در روزهای آغازین اردیبهشت امسال، آموزشوپرورش ایران، در یک اقدام ضد معلمی و ضد آموزشی، معلم زندانی #محمد_حبیبی، عضو هیئتمدیره کانون صنفی معلمان تهران را بازخرید و از کار اخراج نمود.
پیشازاین نیز متأسفانه معلمان و فعالان صنفی بسیاری توسط قوه قضاییه بهصورت ظالمانه حکم میگیرند و زندانی میشوند و متعاقب آن آموزشوپرورشِ مطیع، بیقاعده و قانون آنها را اخراج و یا تبعید نموده است.
اخراج محمد حبیبی بهعنوان یک معلم که سالهای نهچندان دور در مناطق کمتر توسعهیافتهی خوزستان و شهریار تهران تدریس میکرد، خیانت و توهینی به جامعهی معلمان و فرهنگیان است. او شاهد فقر و نداری اولیای دانش آموزان، ترک تحصیلهای اجباری (محصول آموزش طبقاتی و تجاری) و سرخوردگی دانشآموزانی که بیاعتماد به آیندهاند، بود، با نوجوانان و جوانانی که از کار تا مدرسه، از کارگری تا بیهدفی، راه میرفت و فکر میکرد و مینوشت، با پیشکسوتان آموزشی درباره معیشتشان همدردی و همدلی میکرد و از وضعیت نابهنجار مدارس تراژدی غم میسرایید و شجاعانه کوتاهیهای فرادستان آموزشی را نقد میکرد، در نظر منسوبان قدرت اخراج میشود.
محمد حبیبی به گواه روزنامهنگاران صادق و فعالان صنفی مستقل و دردمند، یک معلم صنفی است با قلم توانا، دیدی مستقل و نکتهبین و پیشنهاددهندهای آگاه به شرایط اجتماعی روز. او قبل از آنکه برای سیستم و فرادستان بنویسد فریاد بیصدایانی بوده است که در طبقات آموزش این روزهای سیستم آموزشی کشور هرروز نحیفتر و رنجورتر و البته مطرودتر میشوند.
اخراج محمد حبیبی از شغلی که به آن عشق میورزد، در آستانه هفته معلم برای فعالان و تشکلهای صنفی بهمثابهی دهنکجی آشکار نهاد آموزشوپرورش به فرهنگیان ایران است. ازاینرو شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران ضمن محکوم کردن برخوردهای امنیتی و قضایی با فعالان صنفی، محمد حبیبی را بهعنوان معلم نمونهی سال تحصیلی ٩٩_۹۸ به جامعه معرفی میکند.
این انتخاب برای کسانی که از عدالت و تغییر فراری هستند، برای نیل به ارزشهای آرمانیِ علمآموزی، می تواند چراغ راهی باشد.
متاسفانه هستند معلمانی که در راهروهای پرونده سازی امنیتی، حیران و سرگردانند و منتظرند روزی سیستمقضایی برای آنها حکم دهد و وزارت آموزش و پرورش اخراج و تبعید کند. طرحی که در نظر جامعه فرهنگیان و فعالان صنفی مطرود است.
این انتخاب در نزد افکار عمومی و معلمان و دانش آموزان جایگاه ویژهای دارد و بدون شک معلمان آگاهی و حقطلبِ بسیاری را می توان نام برد که در کمال نمونه و الگو بودن مورد بیمهری و ظلم و زندان و اخراج سیستم حاکم قرار گرفتهاند ما به همهی این عزیزان احترام می گذاریم. انتخاب محمد حبیبی بهعنوان معلم نمونه سمبل و واکنشی طبیعی به ظلم مضاعفی است که در دو دهه فعالیت صنفی ، بر همه فعالان صنفی رفته است و بی گمان نهادهای سرکوبگر روزی تن به خواستههای بحق فرهنگیان و فعالان صنفی خواهند داد. ما نیز در این مسیر همچنان بر عهد خود خواهیم ایستاد.
۲۲ اردیبهشت۱۳۹۹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
*جان باختن کارگربازنشسته معدن زغالسنگ البرز غربی براثربیماری شغلی
پیرمرد جانش را از دست داد؛ سالها کار کردن در معادن زغالسنگ، برایش ریه نگذاشته بود؛ ریهها از خس خس مدام و شبانهروزی به انسدادِ کامل رسید؛ دیگر نفس بالا نیامد؛ زندگی «آچمز» شد و مرگ با فراغ بال آمد و ته ماندهی نفسهای پیرمرد را خیلی ساده بلعید...
در اسفند و فروردینِ کرونا زدهی اخیر، جنگ بازنشستگان به خصوص بازنشستگانِ نفستنگِ معدن با بیماریهای مزمن، به جدالی نفسگیر و شبانهروزی کشانده شد؛ جدالی که از سالها قبل ادامه داشته اما آمدن یک دیومنحوس به نام کرونا، آن را به تنگناهای بسیار باریک کشاند.
خانوادهی این معدنکار که سالها در معدن زغالسنگ البرز غربی کار کرده، میگویند: بیماری از اولین سالهای بازنشستگی مثل نوزادی زشترو ظهور کرد؛ این هیولای کوچک به مرور زمان بزرگ و بزرگتر شد و راه دم و بازدم را به تمامی مسدود کرد؛ همین بیماری سخت انسداد و نابودی ریه در اسفندماه شدت گرفت؛ پیرمرد پیش از این بارها در بیمارستان مسیح دانشوری تهران بستری شده بود اما این بار به خاطر شرایط کرونا، رفت و آمد و مراجعات مکرر به درمانگاههای طرف قرارداد و داروخانهها و همچنین بستری شدن احتمالی، هر روز دشوارتر شد؛ تا اینکه یک روز، خیلی نابهنگام، دیگر نفس بالا نیامد؛ بالا نیامد که دیگر نیامد...
این بازنشستهی معدنکار سالهای طولانی درگیر رفت و برگشت از رودبار گیلان به تهران بوده است؛ در تمام سالهای رنج و بیماری، نه داروی خوب در شهرستان پیدا میشد و نه دکتر و بیمارستان باکیفیت؛ شاید هر دو ماه، مجبور میشد به تهران بیاید و به درمانگاه فولاد برود؛ بعد از آن، برود داروخانههای طرف قرارداد و سپس بیمه ملت به عنوان بیمهگذار صندوق فولاد که درنتیجه، هر بار ویزیت شدن و دارو گرفتن، خود روندی بسیار طولانی میشد.
درمان بازنشستگان همیشه درگیر نارساییها و کاستیها بوده اما با آمدن کرونا، اوضاع پیچیدهتر از قبل شد. در فرودین ماه، درمانگاه فولاد، تنها کارهای ضروری و واجب را انجام میداد و به خاطر آمدن کرونا، بسیاری از فعالیتها متوقف مانده بود. حالا که درمانگاه باز شده، باز هم مشکلات و نگرانیهای دیگری، ذهن و زندگی بازنشستگان را درگیر کرده است. برای نمونه، یکی از بازنشستگان فولاد میگوید: هفته گذشته برای گرفتن نسخه داروهایم مراجعه کردم؛ چون به زمان اتمام قرارداد بیمه ملت نزدیک بودیم، با همه داروهایی که پزشک در دفترچه نوشته بود، در پیشفاکتور موافقت نکردند. گفتند فقط یک تعداد از داروها را میتوانیم بدهیم. این در حالیست که 60 هزار تومان پول بابت گرفتن نسخه پزشک داده بودم؛ حالا نصف نسخه را میدادند و نصف دیگر باطل میشد.
بازنشستگان معدنکار عموماً و اکثراً مشکلات حاد تنفسی دارند و رفت و برگشت برای گرفتن پیش فاکتور از داروخانه های طرف قرارداد و بازگشتن برای گرفتن تایید از بیمهگزار و دوباره بازگشت به همانجا؛، برای آنها بسیار دشوار است اما سختیها فقط مختص این گروه از بازنشستگان نیست.
خانواده داغدار آن معدنکار گیلانی میگویند: «ما میدانستیم که کرونا آمده و خیلی خطرناک است؛ ترسیدیم پدرمان را خیلی به بیمارستان و درمانگاه ببریم؛ گفتیم به خاطر ریهی ناقصی که دارد، زودتر از همه مبتلا میشود؛ مبتلا که نشد ولی بالاخره بعد از سالها جنگیدن با ریههای پر از گرد
ذغالسنگ، شکست خورد؛ عمرش را داد به شما...»
*جان باختن یک کارگر درایلام در حادثه ریزش دیوار
یک کارگر حین کار خاکبرداری در ایلام براثر ریزش دیوار دچار مصدومیت شدید شد وپس از انتقال به بیمارستان جانش را ازدست داد.
*جان باختن یک کارگرجوان در دماوند زیرآوار
روزیکشنبه 21 اردیبهشت،یک کارگر 30ساله حین کارساختمانی درشهرستان دماوند زیر آوارگرفتارشد ودردم جان باخت.
akhbarkargari2468@gmail.com