گرامی باد ۸ مارچ روز مبارزه و همبستگی زنان جهان

پرویز ورزقان
March 08, 2020

گرامی باد ۸ مارچ روز مبارزه و همبستگی زنان جهان
ایده ۸ مارچ توسط کلارا زتکین زن مبارز و کمونیست از آلمانی، در روز های ۲۶ و ۲۷ آگوست سال ۱۹۱۰ در کنفرانس سوسیالیستی زنان درکپنهاک پیشنهاد شد. یکی دیگر از مهمترین پیشنهادات در این کنفرانس، پا فشاری و باور مند بودن به استقلال اقتصادی زنان بود زیرا تا زمانی که زنان از استقلال اقتصادی برخوردار نباشند، همواره  مورد ستم  جنسی و خشونت، بخصوص در روابط خانوادگی و زناشویی قرار می گیرند. بنابر این حضور زنان در عرصه تولید و تامین نیازهای اقتصادی خود، به هر چه کمتر شدن این ستم کمک خواهد کرد. مبارزه زنان برای رفع ستم جنسی، ستم طبقاتی، ستم ملی و ستم نژادی از آن سالها تا به امروز ادامه دارد و بسیاری از زنان کمونیست، مبارز و آزادیخواه و زنان کارگر در این راه جان باخته اند و همچنان در  چارچوب خانه ها که ظاهرن امن ترین مکان برای یک انسان است و در کوچه و خیابان، کارخانه و ادارات و در زندانها توسط هیولای نظام مرد سالار و وحشی مورد ضرب و شتم، نابرابری و تحقیر،  تجاوز و شکنجه قرار گرفته اند و در بسیاری از موارد نیز یا به قتل رسیده اند و یا شرایط سخت زندگی آنها را وادار به خودکشی می کند.  در نظام سرمایه داری، حضور زنان به عنوان رئیس جمهور،  نخست وزیر، وزیر، مالک فلان شرکت، مالک فلان بانک و یا شرکت بیمه، رئیس و مدیر فلان کارخانه، نماینده پارلمان، خواهر زینبهای پلیس بسیجی، هنربندها و هنرپیچه های مزدوری که مبلغ کهنه پرستی، چند همسری، خانه داری و کدبانویی هستند و ارزشهای ارتجاعی نظام را تبلیغ می کنند، زنان رئیس پلیس و یا ژنرال ارتش و......آری این زنان هیچ ربطی به دخالتگری زنان در جامعه و یا رهایی زنان از یوق ستم جنسی ندارد. این بخش از زنان همیشه در طول تاریخ یا به طبقه حاکمه تعلق داشتند و یا در دربار آنان به عیش و نوش می پرداختند و از تماشای قتل عام دهقانان نیز لذت می بردند.  این زنان در واقع تحکیم کننده نظام استثمارگر، زن ستیز، طبقاتی و ستمگر  هستند. ناگفته نماند، بودند زنانی که بردگان جنگی بوده  و به زور مجبور می شدند خواسته های مالکین خود را بر آورده سازند. مسئله، رهایی زنان کارگر و دیگر اقشار خلق از ستم جنسی، ستم طبقاتی، ستم ملی و ستم نژادی است که انواع این ستمها همچنان در خانه و کارخانه، ادارات و محلات و در هر جایی که این زنان حضور داشته باشند اعمال می شود. مسئله رهایی زنان از شرایطی است که یا با از دست دادن همسرانشان در جنگ و یا اعدام آنها، مورد تجاوز سربازان، پاسداران، آخوندها و  دیگر عوامل دشمن قرار می گیرند و مجبور هستند تا آخر عمر درد ها و رنجهای روانی و جسمی را  با خود حمل کنند. در جامعه ایران جدا از دیکتاتوری طبقه سرمایه دار که فشار آن بر زنان کارگر با پرداخت دستمزدهای بسیار ناچیزو توهین و تحقیر و گاهن آزار جنسی همراه است، حاکمیت استبداد فرد که دیروز در قالب شاه بود و امروز در قالب ولایت فقیه  بعلاوه حاکم بودن قوانین قرون وسطایی و مرد سالار نیز حاکم است که حتی زنده بودن را نیز برای زنان غیر قابل تحمل کرده است. متاسفانه در ایران بخش زیادی از زنان در این هستی غیر انسانی آسیمیله (حل) شده اند و با ذهنیت مرد سالار و پوسیده فرزندان خود را تربیت می کنند که این مسئله نیز خود به باز تولید این روند دردناک خدمت می کند. و اما در همین کشورهای آمریکا، فرانسه و آلمان و....ترکیه لائیک که راستهای ایرانی آنها را نظامات سکولار دمکراسی می نامند، روزانه زنان جان خود را در خشونتهای مرد سالار یا از دست می دهند و یا مورد آسیبهای جدی جسمی و روحی قرار می گیرند. رهایی زنان نه با حرفهای بی محتوای سکولار دمکراسی که بعضن تلاش می کنند بعنوان زرورق، نظام ظالمانه طبقاتی را با آن پوشش دهند، بلکه با مبارزه سازمانیافته و قدرتمند طبقه کارگر و انقلاب کمونیستی میسر است.  آلکساندرا کولونتای که بعنوان کمیسر رفاه (وزیر رفاه) بود، اولین زنی بود که در طول تاریخ پس از انقلاب اکتبر کارگران و رنجبران ۱۹۱۷ روسیه در حاکمیت حضور داشت. رهایی زنان و کمتر شدن آلام آنها، بدون طبقه کارگر  متشکل در تشکیلات انقلابی و حضور قدرتمند آن در عرصه سیاسی حتی در چارچوب همین نظام طبقاتی، به هیچ وجه ممکن نیست، چرا که بورژوازی در ایران، وحشی تر  و واپسگرا تر از آن است که بخواهد به در خواستهای بر حق زنان گردن بگذارد. کافی است به دستمزدهای بسیار ناچیز و شرایط کاری را که کارفرمایان ایجاد کرده اند نظر بیافکنیم، آنوقت می توان بسادگی پی به آزادیخواهی و عدالت طلبی دروغین این طبقه پی برد. لذا زنان اردوی کار همچنان که بر مبارزه بر حق خود برای برپایی تشکلات مستقل زنان در راه رفع ستم جنسی تلاش می کنند، میبایستی کمک کنند تا کارگران بعنوان یک طبقه برای خود بطور متحد و سازمانیافته در عرصه مبارزات سیاسی و اقتصادی حضور پیدا کنند. راه رهایی زنان از انواع ستمها تنها با الغای نظام طبقاتی ممکن است و برای این امر بایستی زنان و مردان طبقه کارگر و رنجبر، با هستی و ذهنیت مرد سالار و واپسگرا به مبارزه بپردازند و کمک به ایجاد و تقویت ستاد جنگ خود که همانا حزب کمونیست انقلابی می باشد، نمایند، چرا که مبارزه زنان، مبارزه ای است طبقاتی. کارگران خواهان آزادی بیان، حق تشکل، حق اعتصاب، حق تجمع و تظاهرات و حق دخالت در امور کارخانه، ادارات، محلات و امور کشور هستند، لذا تنها با تحقق این درخواستها است که زنان و دیگر اقشار خلق نیزاز انواع ستمها از جمله ستم جنسی خلاصی می یابند.
پیروز باد اتحاد و مبارزات متشکل زنان و مردان کارگر و رنجبر بر علیه ستم جنسی، ستم ملی،ستم طبقاتی و ستم نژادی.
 


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com