کرونا را شکست میدهیم، اما چگونه؟
نشریه عصیان
March 29, 2020کرونا را شکست میدهیم، اما چگونه؟
کرونا امان همه را بریده است. شرایطی سخت، عجیب و نگرانکننده بر زندگی همه تحمیل شدهاست. اما بیکفایتی دولت در برخورد با این شرایط، دروغگویی، عوامفریبی و برخوردهای غلط و غیرعلمی با یک مقوله کاملا علمی، نگرانیها را دو برابر کردهاست. " کرونا را شکست میدهیم" شعار تو خالی و مزخرف این روزها است. کادر درمان در حالیکه جانشان را کف دستشان گذاشتهاند، در حال تلفشدن هستند و فرسوده شدهاند. کمبود امکانات پزشکی مثل تخت و دستگاههای مورد نیاز بیماران در بیمارستانهای دولتی که از نتایج خصوصیسازی دربخش درمان است وکمبود امکانات و تجهیزات ساده مثل ماسک و دستکش و لباس مناسب، آمار این تلفات را بالا بردهاست. عدم پذیرش نیروی کمکی از پزشکان بدون مرز نیز بخشی از بیکفایتی و بیدرایتی است. ارائه آمار غیرواقعی از مبتلایان و فوت شدهگان، انکارکردن بیماری در زمانی که در قم وجودداشته و پذیرش توریست از چین در ماه بهمن، فقط از یک حکومت ارتجاعی و فاشیست بر میآید. اما فاجعهبارترین اتفاق اینروزها، برخورد با بیماری کرونا از طریق خرافه دین و طب اسلامی است. در حالیکه علم پزشکی و نخبهترین و خبرهترین دانشمندان و محققان در پیشرفتهترین مراکز پزشکی و تحقیقاتی دنیا هنوز در مهار، پیشگیری و درمان قطعی این بیماری به نتیجه نرسیدهاند، مبلغان کریه مذهبی با روغن بنفشه و داروهای من درآوردی به مردم اطمینان میدهند که درمان میشوند و یا شفای بیماران را از امامها و امامزادهها میخواهند. تفکر ضدعلمی و خرافه آن قدر مجعول و ناتوان است که کلا صورت مساله را پاک میکند و به جای برخورد واقعی با بیماری، آنرا حمله بیولوژیکی دشمنان از نوع جن و انس میداند. شاید جن و انس هم اسم رمز و وسیلهای است برای پیغام فرستادن برای دشمنانی مانند ترامپ که باید با او وارد مذاکره و گفتگو شد.
تئوری توطئه از سوی طبقه حاکم در میان مردم هم رواج پیدا کردهاست و باعثشده نتوانند دلایل واقعی و علمی هر اتفاق و پدیده را ببینند. البته این نگرش مردم در نتیجه چهلویک سال حاکمیت دروغ، فریب و جنایت است. فاشیستها و سردمداران جهل و خرافه در همهجای دنیا به یکروش برخورد میکنند. در ایتالیا و در واتیکان با یک قاشق مشترک، به مردم آب مقدس میخورانند و ترامپ، ویروس را " اهل چین" میداند و این همهگیری جهانی را سادهنمایی میکند.
ناشناخته بودن این بیماری و قرارگرفتن مردم در موقعیت استیصال باعث میشود به خرافه، تقدیر و خدا چنگ بزنند و حکومتها هم از این موقعیت استفاده میکنند. اما این موضوع در ایران نسبت به بقیه دنیا یک تفاوت اساسی دارد و آن، آمیخته شدن دین با دولت است. در نتیجه حکومت، خودش یک سر طناب علمستیزی را در دست دارد و به جای برخورد علمی با یک مشکل پزشکی، مردم را به توکل به خدا و خواندن صحیفه سجادیه حواله میدهد. اما دشمنی دین و خرافات با علم در واقع دشمنی با بشریت است. نداشتن دیدگاه علمی نسبت به دنیا و وقایعی که رخ میدهد مانع از درک و پیداکردن دلایل رخدادها و درنتیجه راهحل آنها میشود.
یورش انسانها به حیاتوحش و اشغال و تخریب محیطزیستشان، قاچاق این حیوانات و استفاده از آنها برای خوراک و تغذیه انسان، منجر به انتقال این ویروس به بدن انسانها شدهاست، نه تقدیر الهی. همانطور که از بینبردن جنگلها و درختان و زیرساختهای زیرزمینی راه را برای سیل به عنوان یک پدیده طبیعی در جهت تخریب محل زندگی انسانها، دامها و مرگ آنها باز میکند. اینروزها که یک ویروس نانومتری این اشرف مخلوقات! راخانهنشین کرده و دست و پای آنها را در سراسر دنیا بسته، کارخانهها را از کار انداخته و ماشینها و هواپیماها را متوقف کرده، آب وهوا تغییر محسوسی کرده و دمای زمین در حال پایین آمدن است. بلاهایی که بشر سر طبیعت و حیوانها آورد، حالا گریبان خودش را گرفتهاست. دنیا در حال ورشکستگی است. بزرگترین کارخانههای دنیا چراغها را خاموش کرده و ماشینهایشان را از کار انداختهاند. همانهایی که به طبیعتهای بکر و دستنخورده آفریقا و آسیا یورش میبردند تا کارخانههای خود را احداث کنند و برای سود بیشتر مردم آنمناطق را استثمار کنند، آنهایی که زبالههای صنعتی و سمی خود را به دریاها میریختند و همانهایی که از سوخت فسیلی استفاده میکردند، امروز کرونا راه حیات اقتصادی و بیولوژیکشان را بستهاست. اینها از دلایل به وجودآمدن این بیماری ناشناخته است و نیازی به رمل و اسطرلاب و پیشگویی ندارد. بسیاری از فعالان محیط زیست در سراسر دنیا، پیش ازاین هشدار داده بودند.
ناشناختهبودن این ویروس برای انسان واعتراف دست اندرکاران علم به نشناختن این ویروس و هشدارهای حداقلی برای پیشگیری از ابتلا به آن که نسبت به دو ماه پیش همچنان در حال تکامل است، بیشتر از هر چیزی موید این است که با یک مقوله علمی روبرو هستیم. چرا که علم و دانش مطلق نیست و مدام در حال تکامل است. برخلاف مبلغین مذهبی که خود را مطلقاندیش و خطاناپذیر میدانند. علم چیزی جز تلاش بشر برای شناخت پدیدهها ومواجهشدن با ضرورتها و گذر از آنها نیست وحالا که با کرونا مواجه شده، دانشمندان، محققان و پزشکان دست به کار شدهاند تا آنرا بشناسند و بتوانند راه درمان و مهار آنرا پیدا کنند که امری ممکن و دردسترس خواهد بود، همانطور که وبا و طاعون شناخته و درمان شدند.
اما در ایران، دین در تقابل با علم و تلاش انسان برای شناخت از آن قراردارد و این تقابل در چنین روزهای سختی، گرفتاری مردم را چند برابر کردهاست. اگر چه کرونا گریبان همه را گرفتهاست، اما بیشترین قربانیان از بین مردم هستند.
اگر با دیدگاه علمی به کرونا نگاه کنیم و توصیههای علمی را رعایت کنیم میتوانیم با آسیب کمتری این دوره را سپری کنیم. اما سوال اینجا است که آیا همه مردم در جنگ با کرونا موقعیت یکسانی دارند؟ مثلا مهاجران خاورمیانه و افریقا که در کمپهای کشورهای دیگر گیر افتادهاند و هیچ امکاناتی ندارند. مهاجرانی که پشت مرزهای مکزیک هستند. یا مهاجرین ساکن اروپا که در خوابگاههای کثیف، شلوغ و با حداقل امکانات همراه با زن و بچه زندگی میکنند و نمیتوانند ماسک ده دلاری و دستکش بخرند. کپرنشینها و زاغهنشینهای مناطق محروم که حتی دسترسی به آب هم ندارند. به همه اینها، بیخانمانها و زندانیان سراسر دنیا را اضافه کنید. بیشترین قربانیان کرونا از میان این افراد هستند. کرونای سرمایهداری صدها برابر بیشتر از کرونا ویروس در هرساعت و هرلحظه، انسانها را قربانی میکند. همانطور که کرونای جمهوریاسلامی، نماینده دینی سرمایهداری، مسئوول جان هزارن انسان در چهاردهه حاکمیت دین، دروغ و جنایت است. این روزها فرصت خوبی است که هر کس از خود بپرسد آیا بعد از گذراندن این دوره، ما همان انسانهای قبل خواهیم بود؟ با همان شیوه و نگرش به زندگی، دنیا و قدرتهای حاکم؟ آیا نیاز به تغییرات بزرگ احساس نمیشود؟
باید با علم به جنگ این وضعیت و نجات بشریت برویم. خرافه را جایگزین علم کنیم تا بتونیم به ریشهها برسیم. مقابله با سیل، ویروس، زلزله و طوفان در جامعه ای که مبنای آن سود نباشد با جامعه طبقاتی امروز و سودمحور، زمین تا آسمان متفاوت است.