افکاري در مورد همهگيريِ ويروس کروناي کوويد-١٩
مطالب ترجمه شده
March 21, 2020افکاري در مورد همهگيريِ ويروس کروناي کوويد-١٩*
نشريه انقلاب -8 مارس 2020
نشريه انقلاب- 8 مارس 2020
ترجمه سهراب
من اخبار و تحليلها در مورد بحران ويروس کرونا را دنبال کردم و ميخواهم برخي از نکاتم را در اين مورد بيان کنم. من تلاش نمودم تا تکوين پروسه بحران را در پرتو سه سئوال ارزشگذاري کنم:
چه اتفاقي دارد ميافتد؟
چرا دارد اتفاق ميافتد؟
منافع بشريت چيست؟
اينها برخي از افکارم در مورد بحران در حال ظهور ميباشد که به دو موضوع اصلي تقسيم شده است: برخي اطلاعات پايهاي و دورنما در مورد بحران ويروس کرونا (کوويد – 19) و بخش دوم، اين امر که رژيم فاشيستي ترامپ/ پنس اين بحران را بدتر کرده است – و احتمالا خطر، تازه آغاز شده است.
برخي اطلاعات پايهاي و دورنماي بحران ويروس کرونا
ويروس کروناي جديد (کوويد – 19) پديدهاي طبيعي است، اما چگونگي برخورد به آن بر يک بستر اجتماعي صورت ميگيرد. اين ويروس بخشي از خانواده بيولوژيکي ويروسهاي موسوم به ويروسهاي کرونايي است. سربرآوردنِ و شيوع اين ويروس در چين غيرمنتظره و پيشبينينشده بود. کاملا رخدادي «تکاندهندة شگفتانگيز» بود و به اين معنا مانند فاجعه طبيعي و يا تصادف است. ميتوانيد آن را با تندباد دريايي مقايسه کنيد. در اين حالت يک فاجعه طبيعي در مقياس بزرگ است که ميتواند در سطح همهگيري جهاني (پاندميک) بشود.
همانند ديگر فجايع طبيعي، اثراتش بر مردم و چگونگي برخورد با آن در عرصه اجتماعي اتفاق ميافتد. ما در جامعه تقسيم شده به طبقات و تقسيمبنديهاي مهم اجتماعي ديگر زندگي ميکنيم. جهان به مشتي کشورهاي امپرياليستي – مانند آمريکا و ژاپن و کشورهاي اروپاي غربي ازيکسو و بسياري از کشورهاي جهان که تحت سلطة اينها هستند و اصطلاحا جهان سوم خوانده ميشوند، تقسيم شده است. بهطور مشخص اين اتفاق در شرايطي رخ ميدهد که ملتها و مردم جهان در هر سطحي درهمتنيده شدهاند و در بسياري کشورها جنبشهاي فاشيستي در قدرتند يا براي کسب قدرت منازعه ميکنند. کل چيدمان صحنه در مورد تشخيص اين بيماري، اطلاعرساني در مورد آن و درمان مردم و نهايتا اينکه چه کسي ميميرد و چه کسي زنده ميماند توسط اين عوامل تعيين ميشود.
خانواده ويروس کرونا براي دانشمندان و متخصصين بهداشت شناخته شده است؛ اما اين بهمعناي آن نيست که دانشمندان ميتوانستند پيشبيني کنند اين ويروس چگونه و چه زماني تکامل خواهد يافت، به چه اشکال خاصي تبارز خواهد يافت و در کجا و چه زماني همهگير خواهد شد. در سال 2003-2002 علت شيوع سارس (سندرم تنفسي حاد) نوع ديگري از ويروس کرونا بود. اگر چه ويروس سارس درصد مرگ و مير بالاتري را در ميان مبتلايان داشت اما همهگير شدن آن بهسرعت کروناي جديد نبود و در کل جهان کمتر از هزار نفر از مبتلايان جان باختند. درحاليکه از کوويد-19 تا زمان نگارش اين مطلب، نزديک به سه هزار نفر جان باختهاند.
خصلتِ اين ويروسها کماکان مورد تحقيق دانشمندان است. اينکه اين ويروس چگونه ظاهر شد و تکامل يافت و چگونه دچار موتاسيون (جهش) ميشود، چگونه بر انسانهاي متفاوت تاثير ميگذارد و شيوع پيدا ميکند – و همچنين چگونه از يک گونه به گونه ديگر منتقل ميشود، چيزهايي هستند که مورد مطالعه قرار ميگيرند.
دانشمندان همچنين تحقيق ميکنند ببينند فاکتورهاي اجتماعي با روند تکاملي و شيوع ويروسها چگونه تداخل ميکند. در مورد اخير، اين تحقيق شامل رابطة ميان ويروسهايي مانند کروناي جديد (کوويد – 19) با تغييرات آب وهوايي، تاثيرات تجاوز انسانها به زيست بومِ وحوش، الگوهاي مهاجرتهاي انساني و تنيدگي و جهانيسازي بسيار بالاي نظام سرمايهداري را شامل ميشود. هرچند علتها و ديناميکهاي عميق و زيربنايي اين امراض جديد و نيز برهم کنش آنها با جامعه بهطور علمي قابل شناختن هستند، اما بهمعناي اين نيست که امکان پيشبيني زمان و مکان اين شيوع مشخص جهاني ممکن بود.
ويروس کرونا بهسادگي سرايت ميکند
پزشکان متخصص اخطار ميدهند که به نظر ميآيد اين ويروس کرونا همانطورکه سرماخوردگي و آنفولانزا سرايت ميکند، بهسادگي از يک شخص به شخص ديگر سرايت ميکند. براساس بالاترين درک آنها در اين زمان 80 درصد مردمي که به اين ويروس مبتلا ميشوند هيچ علايمي از بيماري در آنها نمايان نميشود و يا به شکل ملايمي مريض ميشوند. اين امر باعث ميشود که سرايت آن تسريع شود.
بر مبناي مشاهداتي که تاکنون انجام شده، اين ويروس در ميان سالمندان و کساني که بيماري ديگري دارند بهمراتب کشندهتر از آنفلونزا است. اين ويروس در ايالت ووهان (چين) ضربة سختي به کادر پزشکي و بهداشت زده و پرستاران و دکترهاي جواني جان باختهاند. در چين براي کساني که بيماران را درمان ميکردند کمبود وسايل حفاظتي وجود داشت و از پرستاران ساير کشورها خواسته شد که به کمک بيايند. اين بهمعناي آن است که کارکنان بهداشت در صف اول به اين بيماري مبتلا شدهاند و نميتوانند به کار ادامه دهند.
سلطه امپرياليسم آمريکا بحران را بدتر کرده است
اگر چه نگراني در مورد شيوع آن در آمريکا وجود دارد اما تقريبا هيچ اقدامي مانند تخصيص بودجه و ارائة تخصص و يا بسيج مردم براي کمک به ساير نقاط جهان که پيشاپيش درگير کوويد-19 شدهاند، نميشود.
مثلا تصورش را بکنيد که در ايران چه خواهد شد. ايران اکنون درگير همهگيريِ کوويد-19 شده است. تحريمهاي آمريکا و ممنوعيت تجارت و تراکنشهاي مالي ميان ايران و جهان که با قصد به تسليم واداشتن ايران تحميل ميشود پيشاپيش اقتصاد آن را فلج کرده است. حتا قبل از وارد شدن ضربة کوويد-19، تحريمها باعث کمبود دارو شده و بحران بهداشت را تشديد کرده بود. اين تحريمها قبل از اين هم موجب مرگ و مير زيادي شده بود. و الان چه خواهد شد؟
سلطه امپرياليسم از جمله امپرياليسم آمريکا بر جهان باعث شده ديگر نقاط دنيا، کشورهاي آفريقا و آسيا و آمريکاي لاتين با فقر شديد و شرايط زندگي بيش از حد پرجمعيت و نظام پزشکي ضعيف روبهرو باشند. اين شرايط ميلياردها نفر از مردم را در مقابل اين آفتهاي عصر مدرن بسيار شکنندهتر ميکند و باعث مرگ و مير بيدليل ميشود.
...
در همان حال که تلاشهاي قهرمانانهاي توسط دانشمندان و کارکنان بهداشت و بسياري آدمهاي معمولي صورت ميگيرد که با اين ويروس مقابله کرده و به حداکثر جان بيماران را نجات دهند؛ اما تلاشهاي صميمانة کساني که سعي ميکنند اين پاندمي را متوقف کنند توسط جهانبيني و روابط اقتصادي و الويتهاي سياسي نظام جهاني امپرياليستي بهشدت به عقب رانده ميشود.
به جاي تمرکز بر شکست اين اپيدمي در سطح جهاني بسياري از کشورها مرزهايشان را بستهاند و منابع را براي جمعيت خودشان اختصاص دادهاند درحاليکه در حال حاضر اقلامي مانند البسه حفاظتي در چين و ديگر نقاط جهان بهشدت مورد نياز است.
کمک به کشورهاي ديگر پيشکش! مقامات آمريکايي در ابتدا حتا وعدة تامين واکسيناسيون يا درمان را براي همه اهالي آمريکا ندادند. آلکس آذار، وزير خدمات بهداشتي و انساني بحث کرد که دولت مقاديري بودجه براي مقابله با اين ويروس اختصاص ميدهد اما سرمايهگذاري خصوصي نيز انجام ميشود و اين سرمايهگذارها بايد سود هم ببرند. البته در اين سيستم سود خواهند برد. به خاطر بياوريم که چند سال طول کشيد تا آمريکا داروهاي نجاتبخش بيماري ايدز را در اختيار مردم قاره آفريقا بگذارد و باعث شد که دهها مليون نفر بيدليل بميرند.
شيوع ويروس کوويد-19 و برخي اقداماتي که براي متوقف کردن آن اتخاذ شده پيشاپيش عمکرد نرمال بسياري از جوامع را مختل کرده است. حکومت چين (که عليرغم ادعاي رهبرانش اصلا يک کشور کمونيستي نيست)** در مناطقي که بهشدت درگير شدهاند قرنطينه بيسابقهاي را بر 45 ميليون نفر اعمال کرد. محدوديتهاي سفر به کشورهايي که تجمعي از همهگيري را داشتهاند هرچه گستردهتر شده است. ...حکومتها تلاش ميکنند گسترش آن را محدود کنند و عملکرد نرمال جامعه با روشهاي کاملا بيسابقه مختل شده است که بر زندگي ميليونها نفر تاثير ميگذارد.
رژيم ترامپ/پنس دست به اقداماتي زده که تاثيرات کوويد-19 را جداً بدتر کرده است. اين رژيم پس از به قدرت رسيدن، زيرساختهاي مقابله با بيماريهاي عفوني را ازهم گسيخت، رهبران کليديِ اين بخش را بيرون کرد و حتا تلاش کرد بودجه «مرکز کنترل و بازداري بيماريهاي مسري» را کم کند که موفق نشد. وقتي با بحران کوويد-19 مواجه شد، کابينه ترامپ در ابتدا اعلام کرد که دو و نيم ميليارد دلار بودجه براي مبارزه با همهگيري محتمل در آمريکا اختصاص ميدهد که بسيار کمتر از آن چه بود که لازم است. حتا از آن بدتر اعلام کرد به ديگر بخشهاي جهان که در حال حاضر بهشدت درگير همهگيري اين ويروس شدهاند، هيچ کمکي نخواهد کرد.
جنايتکارانهتر از اين که رژيم ترامپ/پنس جنگ همهجانبهاي را عليه علم و روش علمي و دانشمندان پيش برده است.
تا اينجا که به متخصصين بيماريهاي واگيردار اخطار داده شده که از اطلاعرساني به مردم پرهيز کنند. کارکنان بهداشتي را بدون تعليمات و البسه حفاظتي مامور کردند که براي درمان کساني که بهعلت آلوده شدن به بيماري کرونا در پايگاههاي نظامي آمريکا قرنطينه شدهاند، بروند...
ترامپ، مايک پنس را که يک بنيادگراي مسيحي و معتقد به نص صريح انجيل است بهعنوان رييس طرح مقابله با ويروس منصوب کرد. پنس به درست بودن تئوري فرگشت اعتقاد ندارد و عليه علم جنگ صليبي راه انداخته است. يکي از متخصصان بينالملليِ بيماريهاي پاندمي وقتي خبر را شنيد توئيت کرد «او.ام.جي» (اوه خدای من!). اين جنايت عليه بشريت است. در کنفرانس مطبوعاتي هيچ يک از خبرنگاران در اين مورد از او سوالي نکردند...
تحقير دائمي مهاجرين توسط رژيم ترامپ/ پنس علاوه بر اينکه تقويت برتريطلبي ملي توسط امپرياليسم است، موجب به وجود آمدن انبار باروتي براي گسترش «خارجي هراسي» شده است. بهويژه عليه کساني که تبار چيني، کره جنوبي و ديگر کشورهاي آسيايي را دارند که اين ويروس از آن جا شروع شد. در شهرهايي مانند شيکاگو رستورانهاي محله چينيها بدون هيچ دليل منطقي خالي شدهاند! اين روند ميتواند کريهتر از اينها شود. اما مردم دنيا نياز دارند متحد شده و با اين بحران همهگير مقابله کنند.
افرادي مانند «استيو بانون» و وزير تجارت «ويلبور راس» که استراتژيستهاي فاشيستِ ترامپ هستند، در اين وضعيت که حکومت چين درگير مقابله با يک بحران جدي سلامت است، فرصتي ميبينند براي تضعيف دروني چين که رقيب امپرياليسم آمريکا است.
اعضاي رژيم فاشيستي ترامپ در رسانهها رقباي ترامپ در حزب دمکرات را متهم به ايجاد هول و هراس و ضربه زدن به اقتصاد کردهاند. تا زماني که منافعشان ايجاب کند دانشمنداني که خطر اين بحران را جدي ميبينند خراب خواهند کرد. اما زماني که اين ويروس به شکل جدي در آمريکا شيوع پيدا کند آن گاه دور از انتظار نيست که ترامپ و فاشيستها تلاش کنند از آن براي جهش در تحکيم فاشيسم در آمريکا استفاده کنند و دست به اقدامات سرکوبگرانه بزنند و ترس و نفرت عليه مهاجرين و مردم کشورهاي ديگر را تقويت کنند.
پانوشت:
*اين مطلب گزيدهاي است نسبتا کامل از مقالهاي باعنوان:
Thoughts from a Reader on the Coronavirus COVID-19
موجود در سايت www.revcom.us
**چين کشور کمونيستي نيست. پس از مرگ مائوتسه دون در سال 1976 انقلاب چين شکست خورد و سرمايهداري احيا شد. چين تبديل به کارگاه عرقريزاني براي قدرتهاي امپرياليستي شد. حتا با وجود آنکه امروز چين بهعنوان يک قدرت امپرياليستي ظهور کرده است، در همين حال دلايل گوناگوني دارد که هنوز نام «کمونيست» را حفظ کرده است. براي اطلاعات بيشتر رجوع کنيد به کتاب تاريخ واقعي کمونيسم به قلم ريموند لوتا در لينک زير:
https://cpimlm.org/wp-content/uploads/2019/07/tarikh-waghei-komonism.pdf
به نقل از نشريه آتش101 – فروردین 99
n-atash.blogspot.com
atash1917@gmail.com