|
||
جنگ گاز در دریای مدیترانهمطالب ترجمه شدهFebruary 21, 2020 اتحادغیرمترقبه ترکیه و لیبی همانند یک زلزله ژئوپولیتکیست که تعادل قدرت را در شرق مدیترانه و در سراتاسر خاورمیانه تغئیر میدهد. حرکت بی پروای ترکیه رقبای او را در منطقه غضبناک کرده است و راه را جهت تشدید دراماتیک جنگ داخلی ۹ ساله لیبی باز نموده است... . ترکیه میخواهد مرزهای آبی خود را از اروپا تا آفریقا توسعه دهد و درواقع «یک کریدور آبی از طریق شرق مدیترانه ایجاد نماید که سواحل ترکیه را به لیبی متصل میکند. رهبران در آنکار براین باورند که این توافق «یک کودتای عظیم در ژئوپولیتیک انرژی» است که به «دفاع از حق استقلال ترکیه علیه حامیان نظم موجود منطقه ای کمک میکند». اما رقبای ترکیه بشدت مخالف این طرح اند... تحولات جدید منجر به تشدید جنگ در زمین لیبی میگردد، این تحولات نیز باعث تفرقه های عمیقی دردرون خود منطقه میشود، جایی که در آن اتحادهای جدیدی شکل میگیرد و خطوط جنگ را ترسیم میکند. محور ترکیه و لیبی از یکطرف، در حالیکه در طرف دیگر یونان، امارات متحده عربی، عربستان سعودی، مصر، اسرائیل، فرانسه، آلمان، انگلستان و احتمالا آمریکا میباشند – اگرچه دولت ترامپ هنوز موضع خود را روشن نکرده است. درهرحال، جنگ بین دولت لیبی که شناخته شده بین المللی است و ارتش ملی لیبی حفتر، تنها بخش کوچکی از مبارزات بسیار بزرگتر بر سر هیدروکربن های حیاتی واقع شده در منطقه استراتژیک دریای مدیترانه است... حرکت جاهطلبانه ترکیه این احتمال زیاد را بوجود می آورد که رقبایش حمایت خود را برای جنگ سالار لیبی، حفتر افزایش دهند، کسیکه با بیشترین حسابها، برای سیا یک دارایی است که در سال ۲۰۱۴ به لیبی فرستاده شد تا دولت طرابلس را سرنگون سازد و کشور را تحت دست نشانده آمریکا متحد سازد. در حال حاضر، نیروهای حفتر بیش از ۷۰ درصد قلمرو لیبی را کنترل میکنند، درحالیکه تقریبا حدود ۶۰ درصد جمعیت تحت کنترل دولت وفاق ملی بریاست نخست وزیر فایز ال- سراج هستند... توافق ترکیه و لیبی تلاشیست خام که مرزهای دریایی ترجیحی ترکیه را به دیگر کشورهایی تحمیل کند که هم مرز با دریای مدیترانه قرار دارند. طبیعتا، واشنگتن اجازه نخواهد داد که این اعلان یکجانبه قدرت ترکیه بدون چالش بماند. و درحالیکه استراتژی واشنگتن هنوز اعلام نشده است، این صرفا نشان میدهد که سیاست خارجی استابلیمشنت آمریکا با اعلامیه ۲۷ نوامبر ترکیه غافلگیر شده است. امااین بدین معنی نیست که واشنگتن این وضع موجود را میپذیرد. برعکس، طراحان جنگی آمریکا بدون شک حرف آخر را نسبت به استراتژی جدید میزنند که با هدف دستیابی به اهداف آنها در لیبی است، در حالیکه درعینحال با ضربه مهلکی که به متحدان ناتو در نزدیکی با روسیه رشد نموده و منجر به سردردهای بیحدی در سوریه شده است، برخورد خواهد کرد، و حالا هم ترکیه مزاحم طرح های واشنگتن جهت کنترل منابع حیاتی در شرق مدیترانه شده است. واشنگتن سیاست خارجی اظهارشده ترکیه را به عنوان نشانه «جنگطلبی» میبیند که نیاز به پاسخی با مشت آهنین دارد. اما هرگونه حمله به ترکیه یا منافع ترکی تنها منجر به تشدید رابطه بد بین آنکارا و واشنگتن میگردد، و تنها فشار بیشتری به اتحاد نخ نمای ناتو وارد خواهد ساخت، و فقط اردوغان - پریزدنت ترکیه را بیشتر بسوی مدار مسکو سوق میدهد. درواقع، تیم ترامپ باید درک کند که واکنش بیش از اندازه از سوی آنها میتواند مجددا منجر به تنظیم اتحاد سرنوشت سازی گردد که میتواند منطقه را تغییر شکل بدهد، و همزمان باعث تسریع ظهور نظم نوین جهانی گردد.
جنگ گاز در دریای مدیترانه نوشته: مایک ویتنی برگردان: آمادور نویدی
اتحادغیرمترقبه ترکیه و لیبی همانند یک زلزله ژئوپولیتکیست که تعادل قدرت را در شرق مدیترانه و در سراتاسر خاورمیانه تغئیر میدهد. حرکت بی پروای ترکیه رقبای او را در منطقه غضبناک کرده است و راه را جهت تشدید دراماتیک جنگ داخلی ۹ ساله لیبی باز نموده است. این اقدام ترکیه همچنین رهبران اروپا و واشنگتن را مجبور کرده است تا تصمیم بگیرند که چگونه با طرح ترکیه مقابله نمایند تا از دولت وفاق ملی حمایت شده توسط سازمان ملل دفاع کنند. ترکیه میخواهد مرزهای آبی خود را از اروپا تا آفریقا توسعه دهد و درواقع «یک کریدور آبی از طریق شرق مدیترانه ایجاد نماید که سواحل ترکیه را به لیبی متصل میکند. رهبران در آنکار براین باورند که این توافق «یک کودتای عظیم در ژئوپولیتیک انرژی» است که به «دفاع از حق استقلال ترکیه علیه حامیان نظم موجود منطقه ای کمک میکند». اما رقبای ترکیه بشدت مخالف این طرح اند. آنها این معامله را بعنوان ربودن قدرت آشکار می بینند که قابلیت آنها را جهت انتقال گاز طبیعی از شرق مدیترانه به اروپا بدون گذشتن از آبهای ترکیه تضعیف می نماید. بهرصورت، توافق ترکیه و لیبی زمینه را جهت یک درگیری گسترده اجتناب ناپذیر تنظیم کرده است که بین مصر، اسرائیل، امارات متحده عربی، عربستان سعودی، اروپا، روسیه و آمریکاست. بنظر میرسد که همه طرفهای مذکور کلیه کانالهای دیپلوماتیک را رویهمرفته کنار گذاشته اند و درعوض، آماده جنگ میشوند. در ۲۷ نوامبر ۲۰۱۹، ترکیه و لیبی تفاهمنامه ای را مضاء کردند که ترکیه را ملزم به ارائه کمک نظامی به دولت توافق ملی لیبی می نماید. این تفاهمنامه همچنین مرزهای دریایی ترکیه را بگونه ای تغییر میدهد که بطور چشمگیری بر انتقال گاز از شرق مدیترانه به اروپا تأثیر میگذارد. اسرائیل بویژه نگرانست که این معامله جدید طرحهایش را جهت ۱۹۰۰ کیلومتر خطوط شرق مدیترانه که میدان گازی لیویاتان در خارج از سواحل اسرائیل را به اروپا متصل میکند، تصعیف کند. اخبار وای نت نگرانیهای اسرائیل را در مقاله ای با عنوان: «مانور ترکیه میتواند دسترسی اسرائیل به دریا را مسدود کند»، خلاصه نمود. اینهم بخشی از آن: «دو تا از جنگهای اسرائیل (عملیات سینا در سال ۱۹۵۶و جنگ شش روزه در سال ۱۹۶۷) به علت حق دریانوردی شروع شدند. اسرائیل باید این واقعیت را که در دریای مدیترانه هست، درنظربگیرد. باید اعمال ترکیه را به عنوان یک تهدید استراتژیک مهم درنظر گیرد و هر کاری را که لازمست انجام دهد تا به آن پاسخ گوید... این حوزه های اقتصادی انحصاری تعئین شده که بطور عمده بخش بزرگی از انرژی غنی مدیترانه شرقی بین ترکیه و لیبی را می بُرد، موجی از محکومیتهای بین المللی، وقبل از هر همه یونان، مصر، و قبرس را برانگیخته است، که ممکنست بطور مستقیم یا غیرمستقیم تحت تأثیر قرار گیرند... عدم اعتنای ترکیه نسبت به آبهای اقتصادی یونان، قبرس، و مصرست. آنکارا در ماهیت امر مناطقی را ضمیمه میکند که به درخواست تجدیدنظر در دادگاههای بین المللی بستگی دارد، که ممکنست جهت رفع آن سالها طول بکشد. ازنظر عملی، ترکیه یک مرز دریایی ایجاد کرده است که عرض آن کُل دریای مدیترانه است.»- وای نت نیوز(۱) این تجزیه و تحلیل از مجله برتر سیاست خارجی آمریکا نیز هشداردهنده است. آنرا بررسی کنیم: «ترکیه در یک تلاش ناامیدانه در دو بحران در مدیترانه جهت تغئیر شکل مجدد منطقه بنفع خود، با پیامدهای مخرب بالقوه درگیرست- هم جهت ادامه جنگ داخلی در لیبی، و هم توسعه انرژی آینده در شرق میدیترانه. پیشدستی غیرمعمول ترکیه در این ماه، نسبت به دولت شناخته شده بین المللی لیبی منجر به پیمانی رسمی برای آنکارا شد که در تلاش خود جهت بازداشتن حمله از طرف شورشیان تحت حمایت روسیه در بخش شرقی کشور، حمایت نظامی ازجمله سلاح و احتمالا پرسنل نظامی ارائه دهد. این پیمان نظامی درست چند هفته پس از آن انجام گرفت که ترکیه و همین دولت وفاق ملی به توافقی غیرمعمول دست یافتند که اساسا بخش اعظم غنی از انرژیی مدیترانه شرقی را بین خودشان تقسیم کنند- که دست یونان و قبرس را از ثروت بادآورده آینده قطع میکند...»(«تهاجم جدید ترکیه اتحاد با لیبی را جعل میکند»، سیاست خارجی). تحولات جدید منجر به تشدید جنگ در زمین لیبی میگردد، این تحولات نیز باعث تفرقه های عمیقی دردرون خود منطقه میشود، جایی که در آن اتحادهای جدیدی شکل میگیرد و خطوط جنگ را ترسیم میکند. محور ترکیه و لیبی از یکطرف، در حالیکه در طرف دیگر یونان، امارات متحده عربی، عربستان سعودی، مصر، اسرائیل، فرانسه، آلمان، انگلستان و احتمالا آمریکا میباشند – اگرچه دولت ترامپ هنوز موضع خود را روشن نکرده است. درهرحال، جنگ بین دولت لیبی که شناخته شده بین المللی است و ارتش ملی لیبی حفتر، تنها بخش کوچکی از مبارزات بسیار بزرگتر بر سر هیدروکربن های حیاتی واقع شده در منطقه استراتژیک دریای مدیترانه است. اینهم بخشی از مقاله در جنگ روی صخره ها که به خطرات ناشی ازآن تأکید میکند: «کشف ذخایر عمده ای از گاز طبیعی در مدیترانه شرقی در سال ۲۰۰۹، بازی را تغییر داد و ژئوپولیتیک منطقه را واژگون کرد. این امر موجب اتحادهای جدید و غیرمنتظره ای بین اسرائیل، یونان، قبرس، و مصر شد تا شانس خودکفایی انرژی خودشانرا به حداکثر برسانند. حجم گاز ذخیره شده در میدان های زهر مصر، و لیویاتان و تامار در آبهای اسرائیل، و آفرودایت نزدیک جزیره قبرس قرار دارد. با ذخایر گاز طبیعی قابل بازیافت در این منطقه تخمین زده شده است که بالغ بر ۱۲۰ تریلیون فوت مکعب باشد، مفهوم استراتژیک نمیتواند بزرگتر از این باشد. این مقدار تقریبا حدود همان کُل گاز ثابت شده در عراق است، که در رده ۱۲بزرگترین ذخایر جهان قرار دارد...(میدان گازی اسرائیل) لیویاتان تخمین زده شده است که دارای ۲۲تریلیون فوت مکعب گاز طبیعی قابل بازیافت، و نیم میلیون بشکه نفت بالقوه است.»(دیپلماسی هیدروکرین: حرکت ترکیه ممکنست هنوز به سود صلح باشد»، جنگ روی صخره ها. کام)(۲) حرکت جاهطلبانه ترکیه این احتمال زیاد را بوجود می آورد که رقبایش حمایت خود را برای جنگ سالار لیبی، حفتر افزایش دهند، کسیکه با بیشترین حسابها، برای سیا یک دارایی است که در سال ۲۰۱۴ به لیبی فرستاده شد تا دولت طرابلس را سرنگون سازد و کشور را تحت دست نشانده آمریکا متحد سازد. در حال حاضر، نیروهای حفتر بیش از ۷۰ درصد قلمرو لیبی را کنترل میکنند، درحالیکه تقریبا حدود ۶۰ درصد جمعیت تحت کنترل دولت وفاق ملی بریاست نخست وزیر فایز ال- سراج هستند. طبق اخبار ترکیه: «بیش از نیمی از پرسنل حفتر مزدورانی از روسیه و سودان هستند، که اغلب توسط شیوخ خلیج فارس پرداخت میشوند.» در آوریل ۲۰۱۹، حفتر حمله ای را علیه دولت در طرابلس آغاز نمود، که به آسانی دفع شد. در روزهای اخیر، بهرحال، حفتر با نقض روشن توافق آتشبس برلین حملات خودش را بر شهر میسراتا و فرودگاه طرابلس ازسرگرفت. او همچنین تسلیجاتی از امارات متحده عربی دریافت نمود- علیرغم تحریم تسلیحاتی که بطور اتفاق آرا دو هفته قبل در همان کنفرانس برلین تصویب شد. انتظار میرود که حمایت از حفتر در ماه های آینده همچنان افزایش یابد، البته چنانکه برلین، پاریس و بویژه واشنگتن بر روی برنامه ای به توافق برسند که نیروهای نیابتی را تقویت نمایند و جنگ زمینی را دنبال کنند تا پروژه قدرت ترکیه در دریای مدیترانه را خنثی نمایند. توافق ترکیه و لیبی تلاشیست خام که مرزهای دریایی ترجیحی ترکیه را به دیگر کشورهایی تحمیل کند که هم مرز با دریای مدیترانه قرار دارند. طبیعتا، واشنگتن اجازه نخواهد داد که این اعلان یکجانبه قدرت ترکیه بدون چالش بماند. و درحالیکه استراتژی واشنگتن هنوز اعلام نشده است، این صرفا نشان میدهد که سیاست خارجی استابلیمشنت آمریکا با اعلامیه ۲۷ نوامبر ترکیه غافلگیر شده است. امااین بدین معنی نیست که واشنگتن این وضع موجود را میپذیرد. برعکس، طراحان جنگی آمریکا بدون شک حرف آخر را نسبت به استراتژی جدید میزنند که با هدف دستیابی به اهداف آنها در لیبی است، در حالیکه درعینحال با ضربه مهلکی که به متحدان ناتو در نزدیکی با روسیه رشد نموده و منجر به سردردهای بیحدی در سوریه شده است، برخورد خواهد کرد، و حالا هم ترکیه مزاحم طرح های واشنگتن جهت کنترل منابع حیاتی در شرق مدیترانه شده است. واشنگتن سیاست خارجی اظهارشده ترکیه را به عنوان نشانه «جنگطلبی» میبیند که نیاز به پاسخی با مشت آهنین دارد. اما هرگونه حمله به ترکیه یا منافع ترکی تنها منجر به تشدید رابطه بد بین آنکارا و واشنگتن میگردد، و تنها فشار بیشتری به اتحاد نخ نمای ناتو وارد خواهد ساخت، و فقط اردوغان - پریزدنت ترکیه را بیشتر بسوی مدار مسکو سوق میدهد. درواقع، تیم ترامپ باید درک کند که واکنش بیش از اندازه از سوی آنها میتواند مجددا منجر به تنظیم اتحاد سرنوشت سازی گردد که میتواند منطقه را تغییر شکل بدهد، و همزمان باعث تسریع ظهور نظم نوین جهانی گردد.
درباره نویسنده: مایک ویتنی، تحلیلگر سیاسی و مالیست که در ایالت واشنگتن زندگی میکند. با وی میتوان با ایمیل آدرس زیر تماس گرفت. fergiewhitney@msn.com
برگزدانده شده از: Gas Wars in the Mediterranean By: Mike Whitney Global Research, February 10, 2020 The Unz Review 5 February 2020
https://www.globalresearch.ca/gas-wars-mediterranean/5703184 منابع: (۱)- (“Turkey’s maneuver could block Israel’s access to the sea” (۲)- Turkey’s Gambit Might Yet Pay a Peace Dividend”, warontherocks.com
|
||
مطالب مرتبط |
||
Copyright © 2006 azadi-b.com |