این قصه را الم باید که از قلم هیچ نیاید / بهروز شادیمقدم
شعر
December 24, 2019این قصه را الم باید که از قلم هیچ نیاید
![](https://scontent-arn2-2.xx.fbcdn.net/v/t1.0-9/80298012_573216153477904_6995165097001746432_n.jpg?_nc_cat=100&_nc_ohc=QXaHiwwSND4AQmJe2m9is8_l0SQJIzCa0I4pC7wVHM8lF5cHtflF1BpNg&_nc_ht=scontent-arn2-2.xx&oh=b54b84e7a8734d6e81c97f30847d2886&oe=5EB27359)
ای جان داده تکیه بر دیوار
در شبی سرد و جانسوز زمستانی
در این کهسار .
ای برادر ای رفیق ای یگانه ترین یار .
ای رفته تا رهایی .
بگو آیا تا رهایی ما هنوز راهی هست در این کهسار ؟
بهروز شادیمقدم
24.12.2019