|
||
جنبش دانشجوئی ١٦ آذر ١٣٩٨ و شکاف در حزب کمونیست کارگری !سعيد صالحى نياDecember 14, 2019 جنبش دانشجوئی ١٦ آذر ١٣٩٨ و شکاف در حزب کمونیست کارگری ! مقدمه: جنبش دانشجوئی امسال در پی آمد قیام ابان 98 و در حمایت از این قیام ، خوش درخشید . سیاست سرکوب رژیم اسلامی را نپذیرفت و با تمام نیرو به دفاع از خواستهای قیام 98 در دانشگاهها زیر شدید ترین تدابیر امنیتی رژیم به میدان آمد و ثابت کرد که سنت انقلابی دانشجوئی و چپ همچنان زنده و قدرتمند است و از هر فرصتی برای انعکاس خواستهای توده زحتمکش و کارگر ایران استفاده می کند. قبل از هر چیز دست این عزیزان را می فشارم و بهشان خسته نباشید می گویم. انقلاب آتی ایران طبیعتا در هم پیوندی دانشجویان و کارگران و همه ستم دیدگان شکل می گیرد. نکته جالب در این میان ، تاثیر مبارزات مردم در ایران در اپوزسیون خارج کشور است .همانطور که این مبارزات درون حکومت اسلامی شکاف می اندازد و بحران انها را رشد می دهد ، به همان اندازه و بنا به قانون مبارزه طبقاتی گرایشات اپوزسیون چپ و راست را تکان می دهد و هم به جدائی ها و شکافها دامن می زند و هم اتحادهائی را تقویت می کند. در این مقاله من بیشتر روی تاثیر مبارزات مردم در قیام ابان و اذر 98 روی حزب کمونیست کارگری متمرکز می شوم و تاکییدم اینست که بطور بی سابقه ای شکاف درون این حزب که فرقه تقوائی بوده قابل مشاهده است. همین چند ماه گذشته حول راست رویهای حمید تقوائی و اعلام اتحاد با معصومه قمی و شیرین عبادی و 14 معصوم تضادهای درون رهبری این حزب رشد کرد و به بیرون کشیده شد(4) و اینبار جنبش دانشجوئی ایران کلید دیگری زد به این تضادها تا جائی که اسنگران و علی جوادی و دوستانشان را کنار هم قرار داد، در پاسخ به موضع گیریهای حمید تقوائی در مقابل دانشجویان و خط امامی خواندن انها (1) در تریبونی مستقل به اعلام مخالفت های جدید خود با حمید تقوائی پرداختند(2). من واقعا از رشد شکافها در حزب حمید تقوائی خوشحالم و این اعلام مخالفت اسنگران و علی جوادی را نکته مثبتی می دانم هر چند که با توجه به سابقه این دو پتانسبلی در اینها نمی بینم. اما اعلام این مخالفتها را در کانتکس بیدار شدن عده ای متوهم موثر می بینم. از این مقدمه بگدرم و به محتوی اختلافاهای اینها نگاهی بیندازم:
(1)اعلام مخالفت حمید تقوائی با پیامهای دانشجویان چپ در ایران و خط امامی خواندن انها روی چه محورهائی؟ حمید تقوائی در مصاحبه خود (1) روی دو محور دانشجویان چپ در ایران را مورد حمله قرار داد.یکی اینکه اینها نئولیبرالیزم را عامل بدبختیهای مردم در ایران خواندند و گفته اند که همه دنیا مصیبت نئولیبرالیزم دارد و دیگر اعلام مخالفت دانشجویان با شازده پهلوی و مریم مهر تابان و رجوی امام زمانی! حمید تقوائی از این موضع گیریها شاکی است! او می کوید که در ایران نئولیبرالیزم نیست و چون نیست هر که بگوید نئولیبرالیزم هست خط امامی است! مارکسیست اکادمیک است ! حمید تقوائی بر اساس نظریه انقلاب همه با هم اعلام مخالفت با شازده پهلوی و مریم بانو را جدا کردن مردم از هم می داند و مدعی است اینکار انقلاب ایران را خراب می کند! اینها خلاصه مواضع حمید تقوائی ! عزیزان بروند مستقیم حرفهایش را بشنوند!(1)
(2)اعلام مخالفت اسنگران و علی جوادی با حمید تقوائی در دفاع از مواضع دانشجویان : اسنگران و علی جوادی دچار معضلی هستند که در مقالات قبلیم بهش پرداختم(4) درون این فرقه با سابقه بدی که خود اینها در ساختن این فرقه دارند دارند تلاش می کنند اما ناتوانند از شکل دهی یک مخالفت سازمان یافته . اینها در مصاحبه خودشان (2) ضمن حمایت محکم از دانشجویان اعلام می کنند که فرمولبندی انها در مخالفت با شازده و مریم بانو مجاهد کاملا درست است و هر کس این را نفی کند توده ایست است! (البته تقوائی را نام نمی برند)! بعد در مورد نئولیبرالیزم می گویند که مخالف شعار ضد نئولیبرالیزم هستند چون این نظریه است ! و اختلاف اینها با دانشجویان در این مورد را می شود "بحث کرد"! بازهم از خواننده می خواهم به خود متن اینها مراجعه کند(2) (3)مبارزات حمید تقوائی با دانشجویان چپ در ایران: مدتی پیش بود حمید تقوائی به مبارزاتش با دانشجویان چپ در ایران اغازید! او دانشجویان را بخاطر شعار بر علیه معصومه قمی سرزنش کرد.حالا نوبت سرزنش دیگر اوست ! اینبار دانشجویان چپ را بخاطر دو گناه بزرگ سرزنش می کند. اول اینکه اینها شعار ضد رجوی و شازده داده اند و دومی شعار بر علیه نئولیبرالیزم ! تقوائی بواقع عصبانی است که او را جدی نمی گیرند در ایران و این درد ناک است البته! او سفسطه ای بامزمه دارد بر علیه شعار بر علیه نئولیبرالیزم که : اقا ایران که فرانسه نیست! اگر بگوئیم نئولیبرالیزم همه جا هست ادرس سرنگونی رژیم چه می شود؟ او حتی جلو می رود و می گوید که "حتی شعار ضد سرمایه داری " هم ادرس نیست! یعنی با یک بالانس بامزه او می گوید که "فقط اتحاد بر علیه رژیم" ! و مخالف او حتما می شود مارکسیست خط امامی! اینها کل حرف حمید تقوائی! واقعا خسته نباشی باید گفت بهش!
(4)تئوری اتحاد همه با هم توده ایزم ناب حمید تقوائی: اونها که کمونیزم کارگری را از زبان منصور حکمت شناختند طبیعتا عقلشان می رسد که این کشافیهای تقوائی ربطی به منصور حکمت ندارد. حتی رحمان حسین زاده رسما انرا محکوم کرد! خوبست! متحدین دیروز تقوائی دارند از خواب بیدار می شوند! کمونیزم کارگری امد تا روشن کند که جامعه باید در حداسازی خطوط راست و چپ انتخاب بکند.حالا که جامعه جلو امده و دارد رسما بر علیه همه انتخابهای راست موضع می گیرد حمید تقوائی دارد انها را خط امامی می نامد! عجب! فکر نمی کنم بحثی بیشتر در این موضوع لازم باشد!
(5)بالاخره ربط تئولیبرالیزم با رژیم اسلامی چیست؟ ایا درست است کسی با نئولیبرالیزم مخالفت کند؟ اجازه هست؟ چند نکته: اول:رژیم اسلامی و امواج جنبشهای اسلام سیاسی در خاورمیانه در دهه 70 و 80 میلادی توسط نظام امپریالیستی در خاورمیانه سازمان یافتند و بقدرت رسیدند. سیاست و رویکرد دئولیبرال هم؟ در همان دهه ها! لذا تاریخا اسلام سیاسی با سیاست گذاریهای نئولیبرال پیوند دارد. بحثی هم درش نیست.این عین واقعیت است.
دوم: ایا حزب توده در مقابل خمینی به مخالفت با نئولیبرالیزم پرداخت؟ خیر! حزب توده با شعار اتحاد همه با هم دنبال مبارزات ضد امپریالیستی رفت.اینهم تاریخ واقعی. سوم: بعد از رویکرد خصوصی سازی رژیم اسلامی همراه با سیاستهای نئولیبرال بانک جهانی برنامه ریزی کلان خود را از زمان رفسنجانی اغاز کرد و این روند به طبق خود حامیان رژیم دچار معضلات زیادی بود و دلیلش خصلت ایدئولوژیک و پوپولیستی رژیم بود.لذا رژیم از همانزمان رفسنجانی برداشت "چینی از نئولیبرالیزم" را دنبال کرده که در اسناد انتقادی خود حکومت هم ذکر شده . لازم به توضیح است که نئولیبرالیزم در کشورهای پیرامونی همواره دچار مشکل و اعوجاج بوده و خصلت دیکتاتوری نظامها طبیعتا برای خودی کردن این سیاست کلان در هر منطقه بنوعی مجبور بوده که با قدرت متمرکز سیاسی عجین شود.نمونه بلوک شرق هم همینست.یعنی تئولیبرالیزم در عمل همینست معجونی است از خصوصی کردن در بافت قدرت سیاسی و ایران اصلا جدا از سایر کشورها نیست. اکثر مطلق کشورهای پیرامونی و بلوک شرق همین مسیر را رفتند. چهار: بحرانهای کارگری معاصر ایران بخش مهمیش همین صمره سیاستهای نئولیبرال است. انتقال بحض دولتی به خصوصی و اعتراض به ان و مخالفت با ان از مواضع ثابت طبقه کارگر ایران بوده منجمله در هفت تپه و هپکو(3) سوال اینست که ایا مسیر دیگری برای سرمایه داری در ایران امکانپذیر است؟ توده ایها و راستها می گویند بله!
(6)ایا نئولیبرالیزم نظریه است و نمی شود باهاش جنگید؟! از مهملات بزرگ تقوائی این ادعاست! نئولیبرالیزم مثل کینیزیم فرمولبندی معنینی بوده همانطور که خود نظام سرمایه داری با نظریه پردازان اولیه اش اغاز شد. انسان هر قدر در تاریخ جلو می اید بیشتر از نظریه اغاز می کند. سوسیالیزم همینست الان نظریه است اما کسی ادعا نمی کند که نمی شود براش مبارزه کرد در خیابان! نئولیبرالیزم در دهه 70 و 80 میلادی به سیاستگذاری رسمی جهانی تبدیل شد.تاراندن سرمایه داری در جهان سوم و شکستن حمایت دولتی. الان تئولیبرالیزم استراتژی کلان است روابط معین تولیدی است . شکل عینی نظام سرمایه داری. کارگر در ایران این را می بیند.بالا رفتن قیمت بنزین دقیقا کاهش سوبسید دولتی بر اساس نئولیبرالیزم است. اینها از فاز نظریه دهه هاست گذشته و به مناسبات عینی سرمایه داری تبدیل شده.لذا هم عینی است و هم براحتی قابل لمس.هم حتما هدف مبارزه کارگران
(6)توده ایزم و نئولیبرالیزم و موضع دانشجویان چپ در اذرماه 98:
اول:اطلاعیه ها و شعارهای دانشجویان چپ در اذرماه امسال از حکومت شورائی صحبت می کند.ایا این موضع توده ایستی است؟ لذا مخالفت اینها بر علیه نئولیبرالیزم را باید در این کانتکس دید. طبیعتا خط راستی در جنبش کارگری بوده که در مخالفت با خصوصی سازی خواهان دولتی کردن مراکز تولید و خدمات است.این خط توده ایهاست. این کاملا قابل فهم است اما درون کانتکس سیاسی دیگری. توده ایها خواهان کسب قدرت طبقه کارگر نیستند خواهان رفرم حکومت به حکومت سرمایه داری خوب هستند و نقدشان به نئولیبرالیزم نقدی ارتجاعی است. لذا تلاش تقوائی برای چسباندن دانشجویان چپ به اون متد نقد نئولیبرالیزم نخ نماست.
(7)ایا سرمایه داری در ایران بدیل دیگری جز همین نئولیبرالیزم چینی دارد؟ کمونیستهای کارگری گفته اند خیر! گفته اند که سرمایه داری در ایران راهی بجز همین تئولیبرالیزم چینی ندارد .البته توده ایها و راستها این را نمی گویند.سوسیال دموکراتها همینطور! لذا انکس که مدعی است شعار ضد نئولیبرالیزم غلط است مکانیزم واقعی مناسبات در ایران و زندگی روزمره در ایران را نمی فهمد.نمی داند که سرمایه داری روی اسمان نیست بلکه شکل واقعی معینی دارد که چند دهه است در ایران جلو برده شده و با مختصات حکومتی "بومی "شده. بحران سرمایه داری بطور واقعی بحران نئولیبرالیزم است و بن بستی است که سرمایه داری ازش بیرون نمی اید.
(8) مخالفت تقوائی با دانشجویان چپ چه ماهیت سیاسی دارد؟ تقوائی در فرمایشاتش مدعی شد که تاکیید بر نئولیبرالیزم و شعار ضد شازده و مریم بانو یعنی مارکسیزم خط امامی! پاسخ به او اینست که مخالفت او با مواضع دانشجویان اتفاقا از سر خط راست و توده ایستی اوست. او نه تنها فراخوان همه با هم توده ایها را تکرار می کند بلکه حتی رسما می گوید که الان نمی شود شعار ضد سرمایه داری داد ! این حرفی در اسمانست و الان فقط "سرنگونی رژیم اسلامی! بواقع این مواضع تقوائی قدمی دیگر در گردش براست او و فرقه اش بسمت راست است.متحدین او شازده پهلوی و رجوی هستند و طرف او دانشجویان چپی که حرف لو را نمی خوانند و دنبال نمی کنند.برای او و حامیانش باید خیلی دردناک باشد اینطور نیست؟!
خلاصه کنم: همانطور که گفتم انقلاب ایران مبارزات مردم و طبقه کارگر دارد در اپوزسیون قطب بندیها را تشدید می کند.اگر در سالهای قبل اختلافات درون اپوزسیون در دید ادم غیر سیاسی میلیمتری بود الان خوشبختاه دارد کیلومتری می شود.این تغییرات را باید خوش امد گفت. الان چپ امکانات بسیار بیشتری برای مانور در مقابل راست دارد چرا که بحران ایران رسما بخشی از بحران جهانی سرمایه داریست. نئولیبرالیزم یک مکتب فکری نیست یک واقعیت روزمره یک سیاست کلان جهانی شده است که در کشورهای پیرامونی شکل چیتی و روسی دارد اما محتوایش همانست شکست حمایتهای دولتی و انتقال سرمایه به سرمایه دار چه در بخش دولتی چه خصوصی و نیمه خصوصی حکومت ایران ماهیتش اینست هزاران هزار کاخ ساخته شده در ایران و هزاران هزار اقا زاده میلیاردر اینست. زنده با چنبش چپ دانشجوئی در ایران که عقلش به همه اینها رسیده!
اگر عاقلی در فرقه تقوائی مانده این روزها امکان بیدار شدن دارد قبل از اینکه مثل رجوی خودش را رسما کنار راستها "متحد" ببیند!
منابع بیشتر: (1)مناظره با حمید تقوایی در مورد: نئولیبرالیسم، سرمایه داری و جمهوری اسلامی http://rowzane.com/announcements/article=175581 (2)ارزیابی از نقش و جایگاه ۱۶ آذر ۹۸ و پاسخی به منتقدین / على جوادى و محمد آسنگران http://www.azadi-b.com/J/2019/12/post_215.html
(3)چند منبع در موضوع خصوصی سازی در ایران: خصوصیسازی و کارگران در ایران: نمونهی هپکو / کاظم فرج الهی http://www.tejaratefarda.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF-41/26130-%D8%A7%D8%B2-%D8%AE%D8%B5%D9%88%D8%B5%DB%8C-%D8%B3%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%AA%D8%A7-%D8%AE%D8%B5%D9%88%D9%84%D8%AA%DB%8C-%D8%B3%D8%A7%D8%B2%DB%8C خصوصی سازی به شیوه چینی در ایران https://www.bbc.com/persian/business/2009/11/091129_ka_privatization_iran خصوصیسازی در ایران
(4)مقالات اخیر این نویسنده در مورد اختلافات در حزب کمونیست کارگری “اختلافات ” درون حزب کمونیست کارگری قرار است به کجا برسد؟(سعید صالحی نیا) http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=75902 “دوستان حمید تقوائی” و دردسر محمد اسنگران و علی جوادی! http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=75132
|
||
مطالب مرتبط |
||
Copyright © 2006 azadi-b.com |