حرکت های اجتماعی و نقش محوری طبقه کارگر
گرایش مارکسیست های انقلابی ایران
November 17, 2019
حرکت های اجتماعی و نقش محوری طبقه کارگر
دولت سرمایهداری جمهوری اسلامی تعرض جدید به حیات اقتصادی اقشار زحمتکش و فقیر جامعه را آغاز کرده ومردم نیز با خروشی همهگیر وسراسری به مصاف آن برخاستهاند.
در ساعات آغازین بامداد ۲۴ آبان ماه به ناگهان نرخ بنزین سه برابر افزایش پیدا کرده و به لیتری ۳۰۰۰ تومان رسید. با یک حساب سرانگشتی ساده میتوان دریافت که افزایش ۳۰۰ درصدی بنزین درعرض یک شب چه تاثیرات درازمدتی بر زندگی بیش از۷۰ در صد از مردم، که بنا به گفته مسئولین خود نظام زیرخط فقر زندگی کرده و قادر به تامین مایحتاج اولیه زندگی نیستند، خواهد گذاشت.
اتخاذ چنین تاکتیکی در شرایط شکننده فعلی و در آستانه انتخابات اگر نمایانگر حماقت مطلق نظام نباشد، مطمئنا نشانه منتهای ذلت و زبونی رژیم است.
سردمداران نظام پوسیده جمهوری اسلامی تلاش میکنند با انتقال فشارهای اقتصادی ناشی ازتحریم و سوء مدیریت و فسادهای مالی درهمه سطوح حکومتی که درطی چهار دهه گذشته تمامی اقشار حقوق بگیر جامعه، بویژه کارگران و دیگر لایههای فقیر را روز به روز بیشتربه سمت فقر مطلق سوق داده، باز هم به شکلی گستردهتر به درون منجلاب فقر و نداری براند. اما حرکت یکپارچه و متحد مردم دراعتراض به این گرانی دراقصینقاط کشور پاسخ صریح و روشنی به سردمداران رژیم داده است.
بنابه اخبار رسیده تا کنون مردم درشهرهای مشهد، نیشابور، شیراز، گچساران، تهران، کرج، کنگان، اصفهان، سنندج، مریوان، جوانرود، شهریار و بسیاری دیگر از شهرهای ایران دلاورانه به خیابانها آمدهاند تا صدای نفرت و انزجار خود از سیستم حاکم را به گوش حکومت برسانند.
آنان چشمدرچشم استبداد شعار مرگ براستبداد میدهند. در گچساران مردم با فریاد خواهان نابودی و سرنگونی رژیم شدهاند. در اهواز مردم در مقابله با نیروهای امنیتی یک صدا شعار سردادهاند: "نترسید؛ نترسید؛ ما همه با هم هستیم"؛ ودرمشهد شعارمرگ بردیکتاتور در فضا طنینانداز شده است.
در تهران بزرگراهها و جادهها توسط مردم معترض و ماشینها مسدود شده و مردم بدون هراس رودرروی سرکوبگران رژیم ایستادهاند، و حرکت موتورسواران رژیم به علت ترافیک جادهها فلج شده است.
مردم درفردیس بانکها را به آتش کشیدهاند و در کرج و شهریار، شیراز، مشهد، سنندج، مریوان و بسیاری ازشهرهای دیگر به مراکز سپاه و کلانتریها حمله کردهاند. مجسمه منحوس خمینی در شهریار به پایین کشیده وآتش زده شد.
در جوانرود، مریوان و سنندج و بسیاری دیگر از شهرها نیروهای سرکوبگر رژیم دست به تیراندازی مستقیم زده و تاکنون بیش از دهها تن از مردم بیگناه به دست ماموران رژیم به قتل رسیده اند.
درگزارشها آمده است که ماموران در جریان سرکوب مردم معترض در سیرجان به سوی آنان شلیک کردند ودستکم یک نفر از معترضین بر اثر شلیک نیروهای ضد مردمی جمهوری اسلامی, جان باخته است. رژیم در مشهد با تمام قوایش به مقابله با مردم رفته است. نیرویهای سرکوبگر به صورت گسترده از گاز اشکآور استفاده کردهاند.
اینترنت توسط دولت قطع شده تا صدای اعتراض مردم به گوش جهانیان نرسیده و امکان تماس و سازماندهی مختل شود.
اگر چه این میزان از توحش از رژیم جنایتکاری چون جمهوری اسلامی امری دور از انتظار نیست، اما پاسخ قاطعانه مردم نشان میدهد که آنان مشروعیت خود را به طور کامل درجامعه ازدست دادهاند. چنین نشانهای در افزایش سرکوبها و بگیر و ببندهای اخیر به خوبی هم ثابت کرد که پشت رژیم از وحشت شنیدن ناقوس محتوم مرگ نه چندان دور خود، به لرزه افتاده است.
اما علیرغم همه این تلاشها شعله خشم مردم شعلهورتر شده و قیام مردمی ابعاد گسترده تری به خود میگیرد. مردم به جان آمده ازستم دریافتهاند که راه برونرفت از شرایط فعلی چیزی به جزسرنگونی حاکمیت جمهوری اسلامی نخواهد بود.
رژیم منحط جمهوری اسلامی طی چهل ساله گذشته ابتدایی ترین حقوق زنان را انکار کرد، حقوق ملیتها را نادیده گرفته و آنان راسرکوب کرد ؛ معلمان روانه زندانها شدند و بازنشستگان مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.
پاسخ کارگران معترض هفت تپه، آذرآب، هپکو، خاور و صدها مراکز تولیدی دیگر نیز که در عمل اجتماعی و در خلال زندگی واقعی خود به نفی حقانیت این سیستم رسیده اند، اخراج و شکنجه و زندان بوده است.
نماینده کارگران هفت تپه، اسماعیل بخشی به زندان افکنده شد و کارگران دیگر تحت فشار شدیدترین امواج هتک حرمت و ارعاب و ترس قرار گرفتهاند، اما نشان دادند که در سایه تلاش متحد و تداوم اعتراضات میتوانند جانیان رژیم را وادار به عقب نشینی کنند.
اینک و در شرایط بحرانی فعلی ضروریست که این تداوم و همبستگی به دیگر اقشار تحت ستم جامعه تسری یابد.
اتصال این اعتراضات خودجوش به حرکتهای متشکل کارگری رمز تداوم و پیروزی این حرکت شکوهمند مردمی خواهد بود.
اینک ضروریست که دست به سازماندهی این تظاهرات گسترده و پراکنده بزنیم. هر حرکت پیروزمندی نیازمند سازماندهی درشکل شوراهای محلی است که از طریق ارتباطات اینترنتی تصمیمات مشترکی اتخاذ میکنند. در صورت عدم سازماندهی هیچ حرکت خودجوشی قادر به مقاومت در مقابل سرکوب منظم رژیم حاکم نخواهد بود.
وجود چنین شبکه سازماندهندهایی درجریان تظاهرات جلیقه زردهای فرانسه موفق بوده که این جنبش را تداوم بخشیده و به اشکال عالیتری ارتقا دهد.
تظاهر کنندگان در شعارهای امروز خود روشن کرده اند که دیگر خواهان تداوم بقای این حاکمیت، به هر شکل و صورت آن نیستند. اما شرط پیروزی ادامه حرکت تا نفی کامل نظام است. اگرچنین حرکتی در ادامه راه متوقف شود مطمئنا سرکوب خونینی به دنبال خواهد داشت.
بهراستی نیز نه این حاکمیت و نه هیچگونه نظام دیگری بر پایه مناسبات سرمایهدارانه قادر نخواهد بود پاسخ مناسبی برای بحران روبهرشد کنونی ارائه دهد. پاسخ در نفی کامل این نظام و برپایی حکومتی بر پایه شوراهای کارگری و دیگراقشار زحمتکش جامعه نهفته است.
گرایش مارکسیستهای انقلابی ضمن حمایت کامل از کلیه اعتراضات ضد حکومتی مردم بر این باور است که با ورود کارگران به مرکز اعتراضات از طریق اعتصاب عمومی و ایجاد شوراهای کارگری محلات و کارخانه ها امکان تصاحب خروش انقلابی مردم برای باری دیگر، همچون قیام شکوهمند ۵۷ توسط خوشه چینان و فرصت طلبان مسدود خواهد شد .
پیش به سوی سازمانیابی شوراهای کارگران و مزدبگیران فقیر
پیروز باد دموکراسی شورایی به رهبری طبقه کارگر
گرایش مارکسیستهای انقلابی ایران
۲۶ آبان ۱۳۹۸