|
||
آزادی مشروط و موقتی اسماعیل بخشی مسرت بخش است، اما!گروه کمونیستهای انقلابی سنتز نوین در ایرانOctober 30, 2019 آزادی مشروط و موقتی اسماعیل بخشی مسرت بخش است، اما!
ظرف چند روز گذشته رژیم زندان و شکنجه و جانی ضد بشری جمهوری اسلامی تعداد انگشتشماری از فعالین و کنشگران حوزههای مختلف مدنی را بهطور موقت و مشروط از سیاهچالههایی که مظهر شکنجه و جنایت و گرفتن اعترافهای مهندسیشدهی مذهبِ اسلامِ خون و جنایت هست، آزاد نمود است.
۱- چنین حرکتی نه از موضع قدرت این رژیم جانی بلکه از نقطه استیصال و ضعف است. چنین عقبنشینی حسابشده در شرایطی انجام میشود که رژیم جمهوری اسلامی در سطح جهانی بیش از گذشته از طریق تحریمهای اقتصادی نظام جهانی سرمایهداری-امپریالیستی به رهبری رژیم فاشیست ترامپ-پنس ایزوله و منابع حیاتی مالیش(صدور و فروش نفت و گاز) بلاک شده است. فشار اصلی انسداد روزافزون گردش سرمایه همراه با تورم، کسادی و بیکاری بیش از همه بر فرودستان زحمتکش و جوانان منتقل میشود و به همین خاطر در میان مردم ایران بهویژه قشر تحتانی ستمکش جامعه و جوانان بیکار که آیندهای برای خویش تحت این نظام متصور نیستند و از موقعیت بخورونمیری و دردورنج غیرضروری غیرقابل وصف تحت یک حاکمیت تئوکراتیک مستبد مذهبی سرمایهداری استثمارگر و ستمگر برخوردارند، سران قاتل و ستمگر حاکمان بهطور روزافزون مورد تنفر و ایزوله شده است. در کنار آن دو عامل در عمیقترین لایههای تضادهای اجتماعی، تمایزات طبقاتی و روابط اجتماعی منطبق بر روابط سرمایهداری بیش از گذشته بهطور حادی تشدید یافته است.
۲- همچنین طوفان سهمگین مبارزات تودههای تحت ستم شیلی، هنگ گنگ و مبارزات ضد رژیم ترامپ-پنس در داخل شکم هیولای نظام سرمایهداری-امپریالیسم آمریکا توسط تشکل "نپذیرفتن فاشیسم"(RefuseFascism.org) نوید و امید به بهار تازه و امکان بوجود آوردن یک دنیای بهتر و رادیکال که منافع اساسی اکثریت ستمکشان و استثمارشوندگان را نمایندگی کند در دلو اذهان برافروخته است. بهویژه مبارزات ستمکشان عراق و لبنان گذشته از اینکه نوکِ تیز حملهشان نظامهای ارتجاعی حاکم بر آن کشورها را آماج حمله برای سرنگونی قرار دادهاند، بر ضد نظام دخالتهای جمهوری اسلامی و نیروهای تحت حمایتش(حزبالله، جیش المهدی-طرفدران مقتدی صدر در عراق- و شبهنظامیان "حشدِ شعبی" یا بسیج عراق) نیز مبارزه میکنند، حاکمان جمهوری اسلامی سخت به وحشت انداخته است و بیمشان از آن است که این مبارزات الگویی برای بپاخاستن مجدد جوانان بیکار و فرودستان قشر تحتانی در ایران همچون دیماه ۱۳۹۶ شوند. این نشاندهنده این واقعیت است که لابیها و نیروهای حامی این رژیم در خارج کشور تضعیفشدهاند و ترس از خیزش مردم در بین سران جمهوری اسلامی افزایشیافته است. حاکمان جمهوری جهل و جنایت اسلامی نمیتوانند این عامل را در محاسبات خویش برای ادامه عمر ننگینش یا مرگ حتمی قریبالوقوع در نظر نگرفته باشد!
۳- لایحهای که قرار است نسبت به خصوصیسازیها بازنگری شود بدون آزادی اینها میسر نیست. بودن کارگران نیشکر هفتتپه در زندان با دم زدنشان از تغییر سیاست خصوصیسازیها در تضاد است. بودن کارگران نیشکر هفتتپه در زندان یک بحران لاینحل برای این رژیم ضد کارگر است. برای همین یکبار دیگر شاهدیم که درصدد دامن زدن به توهم و هدایت افکار عمومی در جهت حفظ منافع نظام جمهوری جهل و جنایت هستند. اما آزادی این فعالین کارگری هرچند موقت و مشروط مسرتبخش است. یعنی درواقع کارگران و قلیان با مبارزهی جانانهای که در داخل زندان راه انداختهاند و رسانهای شدن این اخبار بهطور روزمره از طرف مبارزان داخل و خارج کشور، رژیم را وادار به عقبنشینی تاکتیکی نموده است. بهویژه که جمهوری اسلامی دم از بازنگری در مورد سیاست خصوصیسازی یعنی واگذاری شرکتها به بخش خصوصی که "اهلیت" دارند میزند! علی ربیعی وزیر سابق کار و سخنگوی دولت روحانی در گفتوگو با خبرگزاری ایرنا در چهارشنبه ۱ آبان ۱۳۹۸ گفته است که هیئت عالی واگذاری در دولت ایران شرایط واگذاری شرکتهای دولتی به بخش خصوصی را مورد بازنگری قرار میدهد. او با اشاره به شرکتهایی که پس از خصوصیسازی دچار مشکل شدهاند گفت این شرکتها شرایط یکسانی داشتهاند اما در بخش خصوصی به کسانی که "اهلیت" نداشتهاند واگذار شدهاند. اشاره سخنگوی دولت به کارخانجات بزرگی مثل آذر آب، هپکو یا هفتتپه است که در ماههای اخیر صحنه اعتراضات و مبارزات بهحق گسترده کارگری بودهاند. مفهوم "اهلیت" طبق قوانین نظام سرمایهداری ضد کارگری جمهوری جهل و جنایت عبارت است از "شایستگی"، "لیاقت" و "توانایی قانونی سرمایهداران برای تملک(مالک شدن بر) شرکتها"! بنابراین سؤال این است که آیا تغییر رویکرد دولت ایران در خصوصیسازی بر راستای "اهلیت" مشکلات کارگران را برطرف میکند؟ نه خیر بههیچوجه. خر همان خر است اما پالانش(خودیها و آقازادههای جمهوری اسلامی که "اهلیت"شان بهطور انتصابی خواهد بود!) قرار است عوض شود!
۴- در کنار تأثیر برجسته عوامل سهگانه بر واقعیت عینی در ایران، عامل انتخابات مجلس پیشرو برای رفع انزوای روزافزون رژیم در میان مردم را نباید فراموش نمود. از هماکنون کلید شروع سکانس مضحک و تکراری انتخابات مجلس شورای اسلامیشان برای انتخاب بین بد و بدتر زده شده است و این فرصتی را برای اینکه کلیه اقشار و طبقات را با این ژستها و پُژهای به اصلاح دمکراتیک متوهم نموده و بهپای صندوقهای رأی که از همین حالا نتایج و آمار مشارکت امت مسلمان "برای کوبیدن بر دهان دشمنان نظام مشخص است" بیاورند، امکانپذیر میسازد. اما طبق ضربالمثل "بزک نمیر بهار میاد، کمبزه با خیار میاد!"، وضعیت وحشتناک زندگی معیشتی و سرکوب آزادی اندیشه و بگیروببندها و زندانی و شکنجه، تحدید از طریق تلفن زدنهای جیرهخواران وزارت اطلاعات به فعالینی که سالها قبل فقط به خاطر اینکه از حق معیشت و زندگی شرافتمندانه برخودارد بودن مبارزه و مقاومت کردهاند یا لب به سخن گشودهاند، آنچنان گسترده است که کشاندن مردم با اتکا به الگوهایی که تاریخمصرفشان همچون عمر ننگین این نظام منسوخ گذشته است و دیگر یارای توهم پراکنی برای کشاندنشان بهپای صندوقهای رأی را ندارد. برای همین تنها گزینه مقابل این نظام دروغپرداز ایجاد توهم از طریق اعلام ارقام نجومی مهندسیشده برای بالا بردن میزان مشارکت در این انتخابات هست. در طول ۴۰ سال عمر ننگین جانیان جمهوری جهل و جنایت در فاصله چند ماه قبل از شروع هر انتخابات فرمایشی، سران جانی دو نقاب مزورانه بر چهره پلید خویش میزنند! یکی نقاب "تظلم" و شکایت از دشمنان خارجی داخلی نظام و دودیگر نقاب طرفداری و حمایت از "امت مسلمان مستضعف" ایران! اما در کنار این پُزهای و دروغپردازیهای توهمانگیز که صرفاً در دوران انتخابات سروکلهاش همچون یک خونآشام نیمه مرده روبهمرگ پیدا میشود، از یکسو آزادی مشروط و موقت با وثیقههای سنگین تعداد انگشتشماری از فعالین مدنی حوزههای مختلف مبارزات اجتماعی نیز بخشی از مدیرت افکار عمومی در یک عقبنشینی تاکتیکی است، و از سوی دیگر با گامی به عقب چند گام بهپیش میراند و شمار هجوم شبانه به خانههای فعالینی که تاکنون برای این نظام ضد بشری ناشناخته بودهاند، از طرف جیرهخواران وزارت اطلاعات سیر تصاعدی پیدا میکند! در دوران انتخابات فرمایشیشان کار بیشرمان ضد بشری لباس شخصی، زندانبان و شکنجهگران، بازجویان و قضات بی دادگاه این جمهوری جهل و جنایت "سکه میشود"! اما افزایش فشار و فضای ترور و خفگان نتیجهای مگر به میدان آمدن نیروهای جوان تازهنفس انقلابی به صحنه مبارزه ندارد. زیرا هرکجا ظلم است مقاومت و مبارزه هم هست و این قانون تاریخی تغییر و تحولات جامعه بشری از زمان عهد باستان و تاکنون بوده است. همانگونه که در بیانیه قبلی اشاره نمودهایم هیچ خواستی بدون مبارزه رادیکال متحدانه از پایین توسط قشر فرودست به رهبری حزب کمونیست انقلابی ایران(که فعلاً موجود نیست و باید توسط کمونیستهای انقلابی ساخته شود!) مسلح به یک استراتژی انقلابی علمی قابل حصول نیست و به دست آوردن آزادی بدون ازخودگذشتگی برای رسیدن به جامعهای که دیگر در آن از زندان و شکنجه و تمایزات طبقاتی و روابط اجتماعی منطبق بر روابط سرمایهداری خبری نباشد، میسر نیست! تا زمانی که رژیم جمهوری اسلامی سرکار است ستم و استثمار، بازداشت و شکنجه، اتهامات واهی، پروندهسازی، تحمیل وثیقههای سنگین و احکام ظالمانه و اعترافات مهندسیشده تحت شکنجههای ضد بشری همچنان ادامه خواهد داشت. هر چیزی بهجز انقلاب اجتماعی با شرکت میلیونها نفر از قشر تحتانی جامعه در تحلیل نهایی راهکاری است که به بازتولید ستم و استثمار نظام سرمایهداری منجر میشود!
سرنگونی جمهوری اسلامی هم مطلوب، هم ممکن و هم ضروری است!
نیاز عاجل و ضروری ما مبارزهای متحدانه و رفیقانه توسط کمونیستهای انقلابی برای به وجود آوردن جامعه سوسیالیستی که منافع اساسی زحمتکشان فرودست را نمایندگی کند است. انقلاب و نه چیزی کمتر!
۸ آبان ۱۳۹۸ گروه کمونیستهای انقلابی سنتز نوین کمونیسم در ایران کانال کمونیسم نوین در تلگرام
|
||
مطالب مرتبط |
||
Copyright © 2006 azadi-b.com |