ادامه سرکوب ها، نشانه دیگری ازناتوانی رژیم در کنترل بحران

گرایش مارکسیست های انقلابی ایران
September 29, 2019

ادامه سرکوب ها، نشانه دیگری ازناتوانی رژیم در کنترل بحران

سرکوب وحشیانه کارگران هپکو و دستگیری عده کثیری ازکارگران درهفته ای که گذشت، باری دیگربربی پایگی اظهارات ابراهیم رئیسی درباره بررسی مجدد احکام صادره برای کارگران هفت تپه، اسماعیل بخشی، محمد خنیفرو روزنامه نگاران حامی آنان صحه گذاشت. این سرکوب به درستی ثابت کرد که نظام اقتصادی و سیاسی حاضرقادربه حل مشکلات موجود نخواهد بود. آنان علیرغم همه ادعا ها و درباغ سبز نشان دادن ها چاره ای به جزسرکوب درپیش رو ندارند، و دامنه این سرکوب ها با گسترش اعتصابات و اعتراضات کارگران و دیگر زحمتکشان جامعه ابعاد گسترده تری به خود خواهد گرفت.

سیاست های نئولیبرالی اتخاذ شده طی دو دهه اخیرو گسترش خصوصی سازی ها نه تنها گره ای از مشکلات حاکمیت سرمایه داری جمهوری اسلامی نگشود، بلکه به آن گستره تازه ای بخشیده و وخامت اوضاع را بیشتر نمود. طبقه سرمایه دار ایران بنا به خصوصیت ابترو دلال مآبانه خود که ناشی ازخواستگاه اولیه و چگونگی شکل گیری تاریخی آن می باشد، هیچگاه قادربه راه اندازی چرخ صنایع خصوصی شده نخواهد بود. سرمایه داران ایران یا چون گذشته ازاربابان زمینداربا تفکراتی فئودالی تشکیل شده بود، و یا چون امروزدرارتباط تنگاتنگ با اندیشه های دلال منشانه بازارشکل گرفته‌ است، و درست به همین سبب است که صاحبان صنایع خصوصی شده امروز تنها در صدد تضمین سود حداکثر بوسیله رانت خواری بوده و تلاش می کنند که هرچه زودتراز طریق شیردوشی مالی صنایع فروخته شده و با کمک  دریافت اعتبارات مالی از بانک های وابسته به وابستگان حکومتی؛ فروش زمین ها و سرانجام ماشین آلات موجود بدان دست یابند. قدم بعدی نیزکیسه کردن این منابع مالی و کوچ به کشورهای اروپایی، کانادا، دوبی و یا کشورهای دوست و برادر آمریکای لاتین است.  آنان در کشور ثالث نیز از این تفکرجدا نشده وهمچنان به زندگی انگلی خود ادامه می دهند.

کارگران هپکو اخیرا در گزارشی اعلام کرده اند که تولید کارخانه تقریبا به صفر رسیده است. کارخانه عظیم هپکو که تولیدات آن درزمانی نه چندان دور نه تنها بازار های داخلی، بلکه دیگر کشورهای منطقه را اشباع می نمود اینک در آستانه فروپاشی است؛ در حالی که می‌شد با اتخاذ سیاستی درست و برنامه ریزی شده از این فروپاشی جلوگیری نمود، سیاستی که توسط تولید کنندگان واقعی، یعنی کارگران براحتی قابل اجرا بود.

کارگران هپکو در بیانیه اخیرخود انگشت بر این نابودی برنامه ریزی شده صنایع گذاشته اند. آنان در این بیانیه اعلام کردند که یکی از دلایل عمده خرابی های سیل های اخیر ایران عدم دسترسی حکومت به ماشین آلات سنگین راه سازی بوده است. ماشین آلاتی که می شد از کارخانه هپکو و یا کارخانجات مشابه خریداری نمود و از ورشکستگی آنان جلوگیری نمود؛ اما صاحبان این کارخانجات بنا به همان خصلت عقب مانده و دلال مآبانه خود از ادامه تولید خوداری کرده و به پول سازی از طریق جذب اعتبارات بانکی بسنده نمودند.

چنین روندی باعث زمینگیر شدن مجتمع عظیم هفت تپه نیز گردید. واردات شکر از چین و دیگر تولید کنندگان جهانی توسط باند مکارم شیرازی طی چند ساله اخیر ضربات جبران ناپذیری به تولید کنندگان داخلی شکر، ازجمله کارگران کارخانه نیشکر هفت تپه وارد آورد.

مکارم شیرازی به خاطر تجارت غیرقانونی شکر که باعث کسب بیش از ۱۰۰ میلیون دلار درآمد شد به سلطان شکر معروف است. او بر حکومت ایران فشار آورده تا یارانه تولیدکنندگان داخلی شکر را کم کند درحالی که خودش بازاررا ازشکروارداتی گران‌تراشباع می‌کند. وچنین روندی، آن چنان که دیدیم، نتیجه ای به جزبیکارشدن کارگران وافزایش فقرعمومی جامعه به دنبال نداشته است

این روند اجتناب ناپذیر، یعنی تامین سود حداکثر، البته در چهارچوب مناسبات سرمایه داری موجود، روندی است که نه تنها حاکمیت سرمایه داری فعلی، بلکه هیچ حکومت دیگری مبتنی بر مناسبات مشابه قادر به حل آن نمی باشد. بحران سرمایه داری ایران به عنوان زائده ای از بحران جهانی سرمایه داری همان طور که ژیژک فیلسوف کمونیست اسلووانیای در رابطه با بحران در فرانسه و جنبش جلیقه زرد ها می گوید: تنها با تغییر بنیادی و انقلابی سیستم موجود قابل حل است.

در حال حاضر حکومت جمهوری اسلامی در باتلاقی که خود آفریده مذبوحانه دست و پا می زند.

در این میان کارگران کارخانجات مختلف پس از تجربه راه حل مختلف از جمله مماشات، مذاکره و مصالحه، سرانجام دریافته اند که حتی دولتی سازی نیزچاره کارنخواهد بود، چرا که ارکان وتاروپود دولت و آقازاده ها و باند های مافیایی و خصوصی چنان در هم تنیده که تفاوت ماهوی و آشکاری بین دولتی کردن و یا خصوصی سازی وجود ندارد.

حل مشکل تنها در گرو اداره شورایی کارخانجات و کنترل تولید توسط آنان می باشد. اسماعیل بخشی و همرزمانش در تجربه عینی و عملی به این آگاهی وقوف یافتند و اداره شورایی به عنوان آگاهی پیشروان کارگری اینک می‌رود تا به وجدان عمومی طبقه تبدیل شده و جنبه عینی بگیرد، و دقیقا به همین علت است که حاکمیت و مهره هایی مانند رئیسی چاره ای به جز سرکوب در پیش رو ندارند، چرا که بقا و دوام کل نظام در سرکوب این آگاهی نهفته است؛ و به همین علت است که نمی توان وقعی به ادعاهای رییسی و دیگر چاکران درگاه گذاشت. اما در شرایط فعلی و با توجه به شدت و عمق بحران در بالا و پائین جامعه، حتی سرکوب نیز چاره ساز نخواهد بود.

سرکوب زمانی موفق می شود که بتوان حداقل با اجرای پاره ای از اصلاحات اقتصادی بخش های متوسط جامعه را به سوی خود کشید و با تکیه بر آنان به سرکوب استمرار بخشید. به عنوان مثال دولت رایش هیتلری در کنار سرکوب شدید مخالفان، بویژه کارگران و کمونیست ها در دهه سی توانست از طریق فعال نمودن صنایع، از جمله صنایع تسلیحاتی و ایجاد کار، ارتش فاشیستی خود را سازماندهی کند و حاکمیت خود را مستقرکند، اگرچه رایش قدرتمند المان نیز علیرغم همه این تلاش ها سرانجام نابود گردید.

درنتیجه کارگران نیزدرپاسخ به این سرکوب ها چاره ای به جزسازماندهی اعتراضات و اعتصابات مشترک و سراسری ندارند، حقیقتی که می رود تا اندک اندک جای خود را باز نماید. پیام همدردی کارگران هپکو به مبارزان هفت تپه؛ حمایت کارگران آذرآب، واگن سازی پارس و کنتور سازی قزوین از حرکت کارگران هپکو و محکوم نمودن سرکوب ها و اتخاذ تاکتیک های اعتراضی مشابه طلیعه هایی هرچند اندک از این همبستگی است.

در زمانی که سرمایه داران در اتاق های فکر نقشه های سرکوب را می چینند و اجرا می کنند، کارگران نیز چاره ای به جز ایجاد سازمان مستقل و رزمنده خود ندارند، حزب طبقه کارگر متشکل از پیشروان کارگر و روشنفکران کارگر ی تنها ارگانیست که می تواند به شکلی منطقی به بحران فعلی پاسخ داده و در جهت بازسازی جامعه و رفاه همگانی حرکت کند. هرگونه کم کاری، فرقه گرایی و یا نخبه گرایی در شرایط کنونی نتیجه ای به جز به هدررفتن این پتانسیل انقلابی و به عقب انداختن مرگ محتوم حکومت سرمایه داری جمهوری اسلامی نخواهد داشت.

گرایش مارکسیست های انقلابی ایران

۵ مهر ۱۳۹۸



 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com