مذاکره با جمهوری اسلامی، پشت به مردم، رو به دشمن!
چريکهای فدائی خلق ايران
July 11, 2019مذاکره با جمهوری اسلامی، پشت به مردم، رو به دشمن!
انتشار خبر مذاکرات مخفیانه چهار جریان سیاسی کُرد با رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی بار دیگر سیاستهای مماشات طلبانه و مغایر با منافع مردم ایران و کُردستان این جریانات را در مقابل دید همگان قرار داد. این چهار جریان، حزب دمکرات کُردستان ایران، حزب دمکرات کُردستان ، حزب کومله کُردستان ایران) سازمان انقلابی زحمتکشان کُردستان ایران) و کومله زحمتکشان کُردستان می باشند که بر اساس گزارشاتی که تاکنون منتشر شده و همچنین بنا بر اعتراف صریح "رهبری دورهای مرکز همکاری احزاب کُردستان ایران" (عمر ایلخانی زاده، دبیرکل حزب کومله زحمتکشان کُردستان)، با نمایندگان جمهوری اسلامی (با وساطت یک نهاد نروژی مرتبط با وزارت خارجۀ دولت نروژ، NOREF − Norwegian Centre for Conflict Resolution) ، "ملاقات ها" و "دیدارهائی" داشته اند.
خبر این مذاکرات که عمر ایلخانی زاده طی بازی با کلمات می کوشد آن را نه خود مذاکره بلکه زمینه سازی برای مذاکره جلوه دهد ، چند روز پیش توسط مسئولین سازمان کُردستان حزب کمونیست ایران (کومله) منتشر شد و معلوم گردید که خود این جریان نیز در جریان گفتگوهای چهار جریان سیاسی مذکور با نمایندگان جمهوری اسلامی از طریق وساطت نهاد نروژی فوق الذکر قرار داشته ولی چنین موضوع پر اهمیت در سرنوشت خلق کُرد و همچنین دیگر خلق های ایران را نه تنها به مردم اعلام نکرده بودند ، بلکه حتی با توده سازمانی خود نیز در میان نگذاشته بودند. اما، تا جائی که به چهار جریان سیاسی فوق الذکر بر می گردد، آن ها با مخفی نگه داشتن دیدار ها و مذاکرات خود با نمایندگان جمهوری اسلامی از مردم ایران و به طور ویژه از خلق کُرد، در واقع بر این واقعیت مهر تأئید می زنند که در شرایط کنونی - بر اساس تحلیل مشخص از شرایط مشخص - مذاکره کردن با نمایندگان جمهوری اسلامی تا چه حد مغایر با منافع خلق کُرد و زمینه سازی برای دسیسه هائی است که رژیم ضد خلقی حاکم در جهت تداوم حاکمیت ننگین خود علیه خلق کُرد و همه مردم ایران تدارک می بیند.
بیشک اگر غیر از این بود این جریانات در همان زمان آغاز این موضوع آن را علنی می کردند، به خصوص که فریبکارانه مدعی اند که "هر مذاکرهای باید علنی باشد." آیا همین نفس تلاش برای مخفی کردن دیدار و مذاکره با نمایندگان رژیم از طرف آن ها ، خود دلیل بر عدم حقانیت آن ها نمی باشد و نشان نمی دهد که آن ها به ضرورت اطلاع داشتن توده ها از این مذاکرات که اتفاقاً به نام خلق کُرد و مردم ایران صورت گرفته، اهمیتی قائل نیستند؟
باید از جریانات سیاسی مذکور که به قول خودشان با نمایندگان جمهوری اسلامی "در سطح بالا" دیدار و مذاکره کرده اند پرسید که زمانی که در کُردستان مناطق آزاد شده وجود داشتند و سازمان های عمدۀ خلق کُرد چند هزار پیشمرگه در اختیار داشتند و در تشتت فعلی نیز بسر نمی بردند چرا جمهوری اسلامی حاضر به تن دادن به کوچکترین خواست های آن ها نشد؟ و چرا این رژیم با حمایت های مستقیم و غیر مستقیم دولت ها و محافل امپریالیستی، حتی از میز مذاکره برای ترور برخی از رهبران خلق کُرد سود جست؟ آن گاه این ها باید پاسخ دهند که حالا که همگی به کُردستان عراق عقب نشینی کرده و از قدرت آتش قابل توجهی هم برخوردار نیستند و تشکل های قبلی شان هم چند تکه شده است، چرا جمهوری اسلامی باید تن به تحقق مطالبات خلق کُرد بدهد؟ در شرایط مشخص کنونی با توجه به توازن قوا بین این نیروها با رژیم حاکم بر ایران و در اوضاع و احوالی که این سازمان ها در آن قرار دارند، از مذاکره با جمهوری اسلامی هیچ سودی برای خلق مبارز و رنجدیدۀ کُرد حاصل نخواهد شد. این ادعا نیز که چون "ایران در وضعیت بینالمللی نامناسبی قرار گرفته و در یک بحران عمیق داخلی فرو رفته است." پس جمهوری اسلامی تن به "ملاقات" با "احزاب کُرد ایرانی" داده و گویا در شرایطی است که می تواند خواست های مردم را متحقق سازد، توهم پراکنی برای توجیه سازشکاری این نیروهاست. در حالی که اتفاقاً قرار داشتن جمهوری اسلامی در شرایط نامناسب ، ضرورت مبارزه هر چه گسترده تر جهت سرنگونی این رژیم سراپا ننگ و جنایت و سرکوبگر را در مقابل خلق کُرد و دیگر خلقهای ایران قرار می دهد.
واقعیت این است که جریانات سیاسی مذکور حتی از مذاکرات شکست خورده قبلی خویش هم درس نگرفته اند و نمی خواهند درک کنند که هدف جمهوری اسلامی از فرستادن نمایندگان خود "در سطح بالا" برای دیدار و گفتگو با آنان تنها به منظور پیشبرد اهداف ضد مردمی خود است و این یک تاکتیک حیله گرانه از طرف این رژیم مکار و دشمن خلق های ایران بوده و دسیسه چینی دیگری علیه منافع و مصالح خلق کُرد و به تبع از آن علیه همه توده های تحت ستم ما می باشد.
همچنین باید تأکید نمود که نه تنها آن هائی که امروز با وساطت نیروی نروژی در نشستی برای مذاکره با جمهوری اسلامی شرکت کرده اند ، بلکه حتی سازمان کُردستان حزب کمونیست ایران (کومله) نیز که مطابق اظهارات مسئولانش پس از دیدار با نیروی نروژی، در این مذاکرات شرکت نداشتند، از آن جا که این مساله را همان زمان به اطلاع افکار عمومی نرساندند ، با امر مذاکره و مذاکره چی ها برخورد سازشکارانه داشته اند.
نکته قابل توجه دیگر این است که همه این نیروها بدون آن که با تحلیل مشخص از شرایط مشخص نشان دهند که در شرایط کنونی، مذاکره با دشمن چه نفعی می تواند عاید جنبش مردم سازد در توجیه سیاست مماشات طلبانه با رژیم سراپا ننگ و جنایت جمهوری اسلامی ، مدعی می شوند که "هیچگاه اصل مذاکره بر سر مسائل کردستان را رد نکردهاند" یا برخی از آن ها به یک امر درست کلی متوسل شده و مطرح می کنند که مذاکره با دشمن را نمی توان برای همیشه رد نمود. بلی! درست است، مذاکره با دشمن تاکتیکی است که گاه در جریان گسترش مبارزات خلق های مبارز در مقابل جنبش های انقلابی قرار می گیرد ، اما همه مساله این است که این تاکتیک باید در جهت تقویت و رشد استراتژی نابودی دشمن و رسیدن به مطالبات اساسی توده ها قرار گیرد. در رابطه با مسأله ملی نیز این تاکتیک باید به ایجاد چنان شرایط دموکراتیکی کمک نماید که ارادۀ آزاد توده ها بتواند در آن آشکارا بروز کند تا خلق ها با اشراف به همه مسایل، قادر به تعیین حق سرنوشت خود گردند.
اما واقعیت این است که دیدار و مذاکره انجام شده توسط نیروهای سیاسی کُرد فوق الذکر در راستای استراتژی سرنگونی جمهوری اسلامی قرار ندارد و به واقع در مخالفت با منافع توده هاست. این مذاکره نه مثلا برای خریدن زمان برای نیرو های انقلابی و تقویت صفوف جنبش، بلکه بر عکس بازی در بساط دشمن می باشد. جمهوری اسلامی از این دیدار و مذاکره، باز داشتن نیروی جریانات سیاسی مذکور از مبارزه علیه رژیم و بی تحرک نگاه داشتن آن ها و به زائدۀ خود تبدیل کردن چنین نیروهایی را دنبال می کند. در عین حال که چنین مذاکره ای می تواند توهم و چشم انداز های غیر واقعی را در میان مردم اشاعه داده و تشتت را در صفوف مخالفین دامن بزند. از قبل روشن است که جمهوری اسلامی به مثابه دشمن جنایتکار خلق کُرد و همه مردم ایران از چنین مذاکره و همکاری ای به عنوان یک دسیسه جهت مقابله با اعتراضات توده ای که از دی ماه سال 96 تاکنون از حرکت باز نمانده و با چنگ و دندان، سلطه سیاه رژیم وابسته به امپریالیسم جمهوری اسلامی را آماج قرار داده، استفاده خواهد کرد. کارگران و توده های دلاور ما در جریان این اعتراضات، با پشت کردن به صحن نماز جمعه ها و مقامات و امام جمعه های مزدور جمهوری اسلامی از جمله فریاد زدند، "پشت به دشمن، رو به مردم". اما جریانات سازشکار و عقب مانده فوق با قبول خفت تن دادن به تعظیم در بارگاه دشمنان توده ها و شرکت در چنان نشست ها و ملاقات با دشمنان و مذاکره با آن ها نشان دادند که در پاسخ به آن ندا، سیاست "پشت به مردم، رو به دشمن" را روش خود قرار داده اند.
چریکهای فدایی خلق ایران ضمن محکوم کردن مماشات طلبی آشکار جریانات سیاسی مذاکره کننده و همچنین اختفای آن از توده ها به مدت بیش از یک سال، بر ضرورت سرنگونی جمهوری اسلامی با همه جناح های درونی اش تأکید نموده و بر این باورند که مطالبات اساسی خلقهای ایران و خلق کُرد تنها با قدرت یابی خود توده های ستمدیده در بستر مبارزه مسلحانه با دشمنان رنگارنگ شان متحقق خواهد شد.
جمهوری اسلامی، با هر جناح و دسته، نابود باید گردد!
سیاستهای مماشات طلبانه مغایر با منافع مردم ایران ، محکوم است.
خلقهای ایران تنها در یک شرایط دموکراتیک قادر به تعیین حق سرنوشت خود هستند.
چریکهای فدایی خلق ایران
18 تیر 1398- 9جولای 2019