نگاه هفته: مجموعه اخبار و گزارشات هفته در شهرهای کردستان / نسان نودینیان

اخبار
March 28, 2019

نگاه هفته: مجموعه اخبار و گزارشات هفته در شهرهای کردستان

 

نسان نودینیان

 

در ستون نگاه هفته ایسکر شماره ( ٩٨١) اخبار متنوعی را پوشش داده ام. چند فعال اجتماعی و کارگری آزاد و یا دستگیر شده اند.

خبر مهم و تاثیر پذیر تهیه طوماری است که مردم سنندج در دفاع از اسماعیل بخشی و علیه شکنجه تهیه شده است. فراخوان ما این است مردم کردستان وسیعا و فعالانه اقدام به تهیه طومار و پیوستن به امضا طومار کنند. جمع آوری طومار و امضا در دفاع اسماعیل بخشی علیه شلاق فعالین کارگری و مدنی اهمیت بالایی دارد. هم اکنون جنبش وسیعی برای دادخواهی و علیه شکنجه و  فعالین کارگری و مدنی در سطح سراسری در جریان است. مردم سنندج با تهیه طومار استارت یک اقدام مهم را زدند. به این کمپین مهم علیه شکتجه و در حمایت از اسملعیل بخشی بپیوندید. 

انتشار ایسکر همزمان است با رویداد فاجعه بمباران شیمیایی حلبچه و جانباختن بیش از ٥هزار نفر و جانباختن رفقای رزمنده  و کمونیست گردان شوان. در این رابطه نوشته ای بسیار خوب از رفیق عبه سیدمرادی و همچنین کامنت بسیار انسانی و احساسی از او را منتشر کرده ام.

در حالی که مردم شهر سنندج به استقبال سال نو رفتند! با امضای طوماری در حمایت از اسماعیل بخشی رهبر اعتصاب کارگران هفت تپه نشان دادند در این لحظات پایانی سال در کنار زندانیان سیاسی هستند، نشان دادند در کنار خانواده اسماعیل بخشی و سایر فعالینی هستند. که به اتهامات واهی "بخطر انداختن امنیت ملی" در زنذان هستند. جای جعفر اعظیم زاده، سپیده قلیان، اسماعیل بخشی، اسماعیل عبدی، محمد حبیبی، اتنا دائمی، گلرخ ایرائی و.... زندان نیست آنها باید در کنار فرزندانشان، پدر، مادر، همسر، خواهر و برادرانشان همراه کارگران و مردم در جشن های سال نو حضور داشته باشند.

زنده باد آزادی و برابری رفاه

 

اقبال شعبانی فعال کارگری و عضو سندیکای خبازان و بارزس سندیکا با قید وثیقه 100 میلیونی آزاد شد!

اقبال شعبانی فعال کارگری شهر سنندج و بازرس سندیکای خبازان این شهر با قرار وثیقه 100 میلیون تومانی از زندان آزاد شد. جای فعالین کارگری زندان نیست، تمامی کارگران زندانی و زندانیان سیاسی باید فوری و بدون قید شرط ازاد شوند!

کمیته کردستان حزب آزادی اقبال شعبانی را صمیمانه به کارگران و مردم و به سندیکای خبازان شهر سنندج تبریک میگوید!

 

دهمین مجمع عمومی گروه کوه نوردان چل چمه

جمعه ٢٤ اسفند (١٥ مارس ٢٠١٩) دهمین مجمع عمومی گروه کوه نوردان چل چمه با حضور تعداد زیادی از زنان و مردان ورزش دوست و کوه نوردان شهر سنندج برگزار شد.

 

4فروردین‌ماه رضا امجدی فعال کارگری شهرسنندج با تودیع وثیقه‌ی سی میلیونی موقتا آزادگردید!

ما دستگیری فعالین کارگری و اجتماعی را محکوم میکنیم و اعلام میکنیم، جای فعالین کارگری، فعالین اجتماعی زندان نیست. خواهان لغو فوری تمامی اتهامات امنیتی بر پرونده های فعالین هستیم!

 

نیروهای ادارە اطلاعات یک فعال کارگری را در شهر سنندج بازداشت و بە مکان نامعلومی منتقل کردەاند.

روز جمعە (٢ فروردین ٩٨ ) ، نیروهای ادارە اطلاعات شهر سنندج رضا امجدی، از فعالین کارگری اهل حسن آباد این شهر را بازداشت و بە مکان نامعلومی منتقل کردەاند. بە گفتە یک منبع مطلع، نیروهای امنیتی در حین بازداشت رضا امجدی اقدام بە ضرب و شتم این شهروند سالخردە نمودەاند.

با گذشت دو روز از بازداشت رضا امجدی، هیچ خبری از سرنوشت وی در دست نمی باشد.

رضا امجدی در سال ٩٤ پس از برگزاری مراسم روز جهانی کارگر بازداشت و بە تحمل ٣ ماه حبس محکوم شدە بود و در ١٩ شهریور ماه همان سال پس از اتمام دوران محکومیتش از زندان آزاد شدە بود.

 

تجمع اعتراضی کارمندان و کارگران شهرداری سنندج

تجمع اعتراضی کارمندان و کارگران شهرداری سنندج در اعتراض به 6 ماه حقوق معوقه در مقابل ساختمان شهرداری با برخورد خشونت بار نیروی انتظامی مواجه شد.

 

حادثه رانندگی جان پرویز پیری پور کارگر زحمتکش

بعداظهر روز ۲۸/۱۲/۹۷پرویز پیری پور کارگر زحمتکش اهل روستای اویهنگ ساکن دماوند که در حال برگشت به روستا بود در جاده گردنه صلوات آباد که در چند کیلومتری حاشیه شهرستان سنندج قرار دارد. با ماشین خود دچار سانحه رانندگی میشود و جان خودش را از دست میدهد. پرویز ۳۵ ساله و دارای همسر و فرزند میباشد. اینگونه حوادث برای کارگران مهاجر و فصلی این روستا و دیگر روستاهای اطراف یکی دو مورد نیستند. بلکه در سال به دفعات مکرر تکرار و قربانی اثرات تبعیض و نابرابری قرار می گیرند.

 

دیداری مجدد بر سر مزار عزیزان برای دادخواهی

امسال هم به رسم هر سال خانواده های اعدام شدگان تابستان ٦٧سنندج و خانواده عزیزان گردان شوان روز جمعه ٢٤ اسفند بر مزار جانباختگان راه آزادی و سوسیالیزم حضور به هم رساندند و داد و فریاد عدالت خواهیشان را علیه جمهوری آدم كش اسلامی به نمایش گذاشتند.

علیرغم تلاش و اقدام جنایتكارانه رژیم اعدام برای تخریب و از بین بردن اثار جنایت علیه بشریت ، خانواده ها اما سالهای متمادی مقاومت كرده و از این تصمیم و اقدامات جلوگیری كرده اند.

امسال مادر داغدیده رامین حسین پناهی هم در محل حضور داشته و گفته بود كه محل دفن رامین هنوز برای ما مشخص نشده و میخواهم در كنار شما خانواده های داغدیده یاد همه جانباختگان را گرامی بداریم و فریاد دادخواهیمان را مكررا بلند كنیم و بگوییم كه فراموش نمیكنیم.

عكس متعلق به دیدار خانواده ها در روز جمعه این هفته میباشدكه دایه شریفه مادر رامین حسین پناهی و پدرم در آن دیده میشود كه بر مزار رفیق جانباخته جمال اسكندری ایستاده اند.

یاد همه زنان و مردان كمونیست و آزادیخواه گرامی و عزیز است.

عبه سیدمرادی

 

به یاد جانباختگان کمونیست گردان شوان

عبه سید مرادی

در ١٧ و ١٨ مارس ١٩٨٨ در چنین روزهایی جمعی از پیشمرگان کومله در اطراف شهرحلبچه و در جریان جنگ ارتجاعی و ویرانگر ایران و عراق مورد حمله بمباران شیمیایی قرار گرفتند، بمباران شمیایی که رژیم جنایت پیشه بعث صدام برروی شهر حلبچه و اطراف انجام داد که منجر به آن فاجعه عظیم انسانی شده بیش از ۵٠٠٠ نفر زن و مرد و کودک خردسال مظلومانه جان باختند. پیشمرگان کومله که براثربمباران شیمیایی مسموم شده بودند بعلت تصمیمات غلط ودیررس و انتظاراقدام نجات از طریق قایق و عبور از روی رودخانه سیروان که قایقها هم مورد حمله قرار گرفتند و آنجا هم رفقایی جان باختند ، سه روز وقت طلایی را از دست دادند. عاقبت پس از سه روز نیروهای درنده جمهوری اسلامی که به کمک احزاب و دسته های ناسیونالیست کرد عراقی وارد منطقه حلبچه شده بودند به آنان حمله کردند و اکثر آنان در آن مصاف بشدت نابرابر، جان خود را از دست دادند و جمعی دیگر از این زنان و مردان کمونیست وفداکار به اسارت درآمدند که در جریان قتل عامهای تابستان سال ۶٧ در اسارتگاههای زندان سنندج به داراعدام سپرده شدند . همبندان آنان که بعدها اززندان آزاد شدند تعریف میکردند که هنگامیکه این رزمندگان کمونیست با چشم بند و دست و پای زنجیر بسته راهی میدان اعدام بودند ؛ با سر دادن شعار زنده باد سوسیالیزم هم مرگ و هم جانیان را غرق حقارت کردند.

مرگ و جانباختن این دهها رزمنده کمونیست، جدا از اینکه زخم عمیقی بر قلب خانوادهایشان بود، کارگران و مردم زحمتکش کردستان جمعی از پیشروان خود را از دست دادند .برای ما همرزمانشان، برادران و خواهران و همکلاسیهایشان چنین بود که تعداد زیادی از چهره های دوست داشتنی و خستگی ناپذیر راه آزادی و سوسیالیزم را از دست دادیم. تاثیرات و شوک این خسارت انسانی هنوز برطرف نشده است.

محبوبیت گردان شوان وکسب اعتماد در میان کارگران و مردم محروم به آسانی بدست نیامده بود. این رزمندگان کمونیست ، در میدان نبرد با دشمن درنده و نیروهای آدمخوار جمهوری اسلامی ، که دهها بار در شهر سنندج و اطراف، درکمینگاهها و جاده ها به شکست کشانیده بودند، محبوب مردم شده بودند. مردم میدیدند چگونه مزدوران رژیم توسط واحدهای پیشمرگان کومه له (گردان شوان) از پای درمی آیند و در روز روشن در خیابانهای شهر سنندج مورد حمله قرار میگرفتند و افراد شرور و مزدور به محض اطلاع از حضور گردان شوان در منطقه ، شب را در خانه هایشان بسر نمیبردند.

اما خلاصه کردن و کسب آن همه محبوبیت رفقای گردان شوان فقط به عرصه توانایی برجسته نظامی همه مطلب را ادا نخواهد کرد. آن دهها زن و مرد رزمنده کمونیست ، قبل از پیوستن به تشکیلات مسلح و علنی ، فعالین و رهبران عرصه های مبارزه توده ای و اجتماعی در شوراها و تشکلهای کارگری و دانش آموزی بودند که سالها و ماهها بعد از پیروزی قیام بهمن ۵٧ در شکلگیری جریان چپ و برابری طلب نقش داشتند و علیه سموم ناسیونالیستی در جامعه مبارزه کرده بودند و در نقد جامعه سرمایه داری بعنوان عامل همه نابرابریهای اجتماعی فعالانه میکوشیدند. جایگاه سیاسی و تعلق این رزمندگان کمونیست، درگرایش و جنبش چپ و سوسیالیستی در ایران و کردستان حک شده است، گرایشی که با خواستها و شعارها و حرکتهای علنی و اعتراضی ، جنبشی برای عدالت ، علیه فقر و استثمار و رهایی انسان میباشد .

تعلق تشکیلاتی این عزیزان هم بر همه روشن میباشد. آنها از اعضا و کادرهای حزب کمونیست ایران که در سازمان کردستان آن حزب (کومه له) سازماندهی شده بودند فعالیت میکردند . تلاش دارودسته های منشعب از کومه له برای چسباندن خود به آنها ، تلاشی ارتجاعی و بیشرمانه است. این دارو دسته ها رسالتشان را علیه آن تاریخ، چپ و سوسیالیسمی تعریف کرده اند، که این کمونیستها در دفاع از آن جان باختند. جریاناتی که مشغول تحریکات ارتجاعی ضد کمونیستی هستند، اجازه ندارند این تاریخ پر از افتخار مبارزه برای آزادی و برابری را مصادره کنند.اما از نظر مردم و کارگران پیشرو، این کمپینهای ارتجاعی، مایه نفرت مردم علیه آنها خواهد شد. چنانچه تا کنون بارها خود مردم در تلویزیون هایشان جواب در خور را به آنان داده اند.

جا دارد که به این واقعیت اشاره کنم که وقوع این فاجعه و از بین رفتن آن دهها انسان رزمنده قابل پیشگیری بود . علت از بین رفتن و جانباختن این رفقا نه فقط درتصمیمات غلط و دیررس روزهای ٢۶ و ٢٧ اسفند ١٣۶٧، بلکه نادیده گرفتن و توجه نکردن به اطلاعاتی بود ، که حاکی از تمرکز نیروهای جنایتکار جمهوری اسلامی و اتحادیه میهنی کردستان و دیگر همکاران عراقی آنان خبر میداد. کما اینکه، رفیق شوکی خیرآبادی فرمانده جسور و توانای گردان شوان خبر تمرکز نیروها در مرز را بوسیله بی سیم ارسال کرده بود. اما اقدام بجا و درخور و مطابق با آن وضعیت صورت نگرفت. هنوز بعد از سپری شدن بیش از بیست سال از این تراژدی انسانی جا دارد این سوال را طرح کنم که: فرستادن واحد نظامی کومه له به روستای بیاره و به آن منطقه جنگی و آلوده به مناسبات دیپلماتیک و نظامی مابین جمهوری اسلامی، اتحادیه میهنی و دولت بعث عراق، تابع چه ضرورتی بود ؟ اعزام نیروی نظامی ای که هیچ آشنایی با منطقه نداشتند ، از امکانات توده ای، ارتباطی و امکانات نظامی قابل توجه و قابل اتکا برخوردار نبود. قبلا کار تشکیلاتی به معنی امکانسازی توده ای و اجتماعی که در طول ده ها سال فعالیت کومه له یکی از ارکان و ساختارهای ادامه کاری فعالیت نظامی و سیاسی ما بود، صورت نگرفته بود. از طرفی دیگر نیروهای مرتجع مذهبی و حزب دمکرات دارای نفوذ و تشکیلات بودند و متاسفانه همین فاکتور ابراز وجود، و رقابت با حزب دمکرات، یکی از عاملهای اصلی آن تصمیمات غلط بود . و اغراق نخواهد بود اگر بگویم همین دیدگاه سنتی و ناسیونالیستی از کار نظامی علت از دست دادن تعدادی پیشمرگ و کادر کومه له بود ، از جمله ارسال نیروی نظامی به اورامانات و سرنوشت گردان ٢٢ ارومیه که دهها تن از آنان توسط جمهوری اسلامی و حزب دمکرات ازبین رفتند. اگر پیشمرگان گردان شوان توسط بمباران شیمیایی عراق و آدمخواران جمهوری اسلامی جانباختند. اما دیدگاه و روشهای ناسیونالیستی که انسانها برایش وسیله و فقط نیروی نظامی میباشند ، درآن تراژدی غم انگیزهم تاثیرداشتند.

هنگامیکه خواستم این نوشته را تهیه کنم ، متاسفانه خبر از بین رفتن ۴ نفر در مرز ایران و عراق را شنیدم این انسانها مخالف جمهوری اسلامی بودند و توسط جنایتکاران اسلامی از بین رفتند و خانواده هایشان را عزادار کردند ، اما سران سازمان زحمتکشان مسئول غیرمستقیم این حوادث و ماجراجویها هستند. اطلاعیه و توجیهات این سازمان هم که در رقابت فرقه ای اخیرا نوشته شده، هنوز نمیتواند افکار عمومی و صفوف این جریان را از ماجراجویی نظامی، ناسیونالیستی و فرقه ای پاک کند. فرستادن افراد بی تجربه و بی گناه به قتل گاههای جمهوری اسلامی اقدامی غیر انسانی میباشد . عمر ایلخانی زاده و اطرافیانش لایق این نیستند که کسی با آنها به قصد مبارزه همراه شود ، اینها نماینده تفکر و سیاست ناسیونالیستی کرد هم نیستند . یک دارودسته و فرقه کوچک که مشغول چماقداری و فحاشی علیه کارگر و چپ و از این راه امرار معاش میکنند، میباشند.. باید اینها را بیشتر از این رسوا کرد.

طنز تاریخ! در گرامیداشت رزمندگان کمونیست سازمان کردستان حزب کمونیست ایران، اینروزها دار و دسته های انشعابی از کومه له، از طیف سازمان زحمتکشان با برگزاری میزگرد در ارتباط با تراژدی انسانی از دست دادن گردان شوان اظهار نظر میکنند. سران این “سازمانها” تاریخ سازمان کردستان حزب کمونیست ایران ـ کومه له به مصاف نادمان سیاسی طلبیده شد. اینها با اولین انشعاب بسرکردگی عبدالله مهتدی این تاریخ را در پیشگاه دو خرداد و ناسیونالیسم و باندهای جنایتکار اتحادیه میهنی، نفرین شده اعلام کردند. به افتخارات کمونیستی و دوره های سیاسی این سازمان بمثابه یک بخش از حزب کمونیست ایران پشت کردند. گردان شوان و رزمندگان کمونیستی که در این گردان جان باخته اند تمام عضو حزب کمونیست ایران بودند. سوسیالیسم و آرمانهای کمونیستی و برنامه حزب کمونیست ایران جزو آرمانها و آرزوهای شیرین آنها بود. زندگی و کاراکتر سیاسی و اجتماعی این رفقای جان باخته با تاریخ حزب کمونیست ایران و آرمانهای کمونیستی و برنامه این حزب شکل گرفته بود. این جانباختگان مبارزین کمونیستی بودند که به همین نام در خاطرات مردم ثبت شدند. ایده و سیاست و اهداف کنونی این “سازمانها” حزب کومه له و سازمان زحمتکشان، دشمنی و ضدیت با آرمانها و اهداف این عزیزان است. پرداختن به تاریخ سیاسی این عزیزان و فاکتور گرفتن از سابقه سیاسی و سازمانی شان، یک شارلاتانیسم سیاسی و یک عوامفریبی است، که اینها میخواهند از شهرت سیاسی و اجتماعی عزیزان جان باخته و آن تاریخ استفاده کنند. خوشبختانه و از بخت بد این سازمانها(حزب کومه له و سازمان زحمتکشان) تاریخ معاصر ایران و از جمله تاریخ حزب کمونیست ایران پر است از شاهدان زنده ای که از سازندگان و فعالین این تاریخ هستند.

یاد عزیز رزمندگان کمونیست گردان شوان با ادامه آرزوهای سوسیالیستی آنها گرامی باد.

١۴مارس ٢٠١٠

ایسکرا ۹۸۱

 

 


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com