عسل محمدی آزاد شد!

ناصر باباميرى
January 06, 2019

عسل محمدی عضو هیئت تحریه نشریه گام امروز 15 دی ماه آزادی مشروط گرفت. عسل بعد از اینکه حدود دو ماه پیش اسماعیل بخشی نماینده و سخنگوی کارگران نیشکر هفت تپه و سپیده قلیان خبرنگار دستگیر شدند، ایشان نیز طولی نکشید به دلیل حمایت از مبارزه کارگران هفت تپه و فولاد و ضمنا پوشش دادن مسائل کارگری در نشریه گام، مورد تعقیب، سپس با ضرب و شتم به گروگان گرفته شد. عسل نیز طی اینمدت نظیر اسماعیل بخشی و سپیده قلیان و علی نجاتی و سایر زندانیان زیر اذیت و آزارهای شکنجه گران رژیم متحجر اسلامی قرار گرفت تا شاید مقاومتش را درهم شکنند و وادارش کنند به شوهای جعلی! اما عسل نیز همچون اسماعیل و سپیده آبدیده تر از آن بود برغم شکنجه های مخوف زیر بار این فشارهای روانی و جسمی از مواضعش که دفاع از حق و حقوق حقه خود و کارگران و همه آزادیخواهان بوده عقب نشینی کند. همین امر موجب شد عسل هم بعد از تلاشها و فشارهای گسترده حامیان زندانیان در بند در داخل کشور و کمپینهای اعتراضی و حمایتی خارج کشور علیه رِژیم، با قید وثیقه سنگین چهار صد میلیون تومانی آزادی مشروط بگیرد.
رژیم جرم و جنایت کور خوانده. فکر میکند میتواند زیر شکنجه های عصر حجری جامعه را بیش از این به بند بکشد. کل جامعه ایران دیدند سپیده برغم همه فشارهای روانی و جسمی وقتی آزادی مشروط گرفت با چه جسارتی نوشت:«هفت تپه یک اتفاق تاریخی در گذشته‌ای دور برای درس و عبرت سیاسی کارگران نیست. آنچه که در هفت‌تپه گذشت، آغاز سیاست‌ورزی طبقاتی کارگران به شکل عیان و تمام عیار بود. سرکوب کارگران هفت‌تپه هم با دستگیری‌ها، نه آغاز شد و نه پایان یافت! سرکوب در هفت‌تپه با حمله‌ی همه جانبه به معیشت کارگران، با تصویب حداقل حقوق‌های تحقیر آمیز، با روی کار آمدن سیاست های خصوصی سازی آغاز شده بود و اکنون نیز به شدت تداوم دارد.» و در ادامه آورده بود: «سی روزی که با ضرب و شتم شروع شد و با شکنجه‌های روانی ادامه پیدا کرد و با وثیقه‌ی پانصد میلیون تومانی، چنان که گویی من مرتکب جنایت شده‌ام پایان یافت. در حال زندگی همچنان ادامه دارد...»
کماینکه دیدیم اسماعیل بخشی را هم که نتوانستند زیر شکنجهای مخوف به زانو در آورند به قید وثیقه نیم میلیاردی مشروط آزاد نمودند. تازه بعد از آزادی اسماعیل، همه تلاشها و نقشهایی که اطلاعات و نیروهای امینیتی کشیده بودند تا بتوانند راههای بازگشت اسماعیل به میان کارگران را سد کنند اعم از حسر خانگی همه حبابی شد و ترکید. اسماعیل نه تنها همه آزارهای روانی و جسمانی در زندان را به جان خرید و زانو نزد بلکه بعدا هم تمام قد و استوار در برابر توطئه های رژیم ایستاد. یعنی روزهای بعد از آزادیش نیز با فضایی که نیروی اطلاعاتی و امنیتی و دیگر اجیر شدگان علیه ایشان و خانواده اش ایجاده نمودند دست کمی از فشارهای درون زندان نداشته و ندارد.
اما با وصف همه اینها اسماعیل آبدیده هفت تپه می بینیم طی نوشته ای علنا علیه کل نظام جمهوری اسلامی و وزیر اطلاعات این رژیم اعلام جرم نموده!
در کیفرخواست یکجا اسماعیل نوشته: «اول اینکه در روزهای اول بدون دلیل یا هیچ حرفی تا سر حد مرگ مرا شکنجه و زیر مشت و لگد گرفتند که تا 72 ساعت در سلولم از جایم نمی‌توانستم تکان بخورم و آنقدر زده بودند که حتی از تاب درد خوابیدن هم برایم زجز آور بود و امروز پس از گذشت تقریبا دوماه از آن روز سخت در دنده های شکسته ام، کلیه ها، گوش چپم و بیضه هایم احساس درد میکنم »

خلاصه در پایان این کیفرخواست جهت دادخواهی وزیر اطلاعات و کل نظام را اینگونه به مصاف می طلبد: «لذا جناب آقای علوی اینجانب اسماعیل بخشی برای شنیدن پاسخ هایتان شما را به یک مناظره در یک برنامه زنده تلویزیونی دعوت میکنم».
این اقدام اسماعیل بخشی برای رژیم حاوی این پیام مهم است و میگوید شما اگر با این دستگاه کشتار و شکنجه فکر می کنید می توانید، جنبش کارگری و دیگر جنبشهای مترقی و آزادیخواه اعم از جنبش رهایی زن و جنبش دانشجویی و غیره را متوقف کنید سخت در اشتباهید! این جنبش کماکان برغم فراز و فرود مبارزاتی کماکان به پیش می تازد و در این میدان یقین بدارید شما بازنده اید. میخواهد بگوید، برغم شکنجه و کشتاری که چهار دهه است را ه انداختید مگر نمیبنید پرچمی که جنبش کارگری بر افراشته مدام در اهتزاز است و تا آمده بیش از پیش دیگر جنبشهای رادیکال را به متحد خود در میدان مبارزه مبدل نموده. اسماعیل میخواهد با این اعلام جرم علیه رژیم بگوید در این نبرد دو اردوی کار و سرمایه دیر و زود شاید داشته باشد اما ما برنده ایم و سرمایه داران بازنده خواهند بود.

پیشا پیش به عسل این آزادی را باید تبریک گفت. همچنین به خانواده اش، جنبش کارگری، دانشجویی و همه آزادیخواهان که بیش از یک ماه است در اشکال گوناگون از اعتراض به این احکام و تعرضهای وحشیانه به ذره فرو گذار نبوده اند. موجزتر از این هر گروگانی زیر دست شکنجه گران مخوف رژیم اسلامی چقدر وحشیانه اذیت و آزار جسمی و روانی داده میشود اما مرگبارتر از همه برای گروگان زمانی است اگر این جلادان تاریخی بدانند تنها افتاده و کسی علیه اشان اعلام جرم نکرده. تا آزادی فوری و بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی دربند و یکسره کردن انقلابی تکلیف این نظام مبارزه کماکان به پیش می تازد.
زنده باد آزادی
زنده باد مبارزه متحدانه کارگران و دیگر آزادیخواهان
05.02.2019


 
 

        Del.icio.us Technorati Furl Digg Google Netvouz Add to Balatarin Send to Frinds by Y! Messenger Share/Save/Bookmark

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com