نظر یک کمونیست لیبرتر سوئیسی در مورد جلیقه زردها و همهپرسی به ابتکار شهروندان
مطالب ترجمه شده
January 05, 2019نظر یک کمونیست لیبرتر سوئیسی در مورد جلیقه زردها و همهپرسی به ابتکار شهروندان
بخشی از جلیقه زردهای فرانسه مدتیست که خواهان برپایی همهپرسی به ابتکار شهروندان، به اختصار RIC، سه حرف اول Référendum d’initiative citoyenne، شدهاند و عدهای آن را با رجوع به همهپرسیهای سوئیس مقایسه میکنند. بیان نکاتی خالی از لطف نیست.
از آنجایی که اتین شوار، که نزدیک به محافل راست افراطیست، از «ریک» بسیار سخن میگوید، بسیاری از انقلابیان به هراس افتادهاند و میگویند که راست ملّیگرا در سوئیس از ابزار همهپرسی در بیست سال گذشته استفاده و خود را به کانون مباحثات اجتماعی بدل کرده است.
دو نکته را یادآوری میکنم. اوّلاً نباید چنین تصوری پیش آید که لیبرترها در هر صورت با رفراندوم مخالفاند، چرا که در این صورت تصویر نامناسبی در انظار عمومی پیدا میکنند. ثانیاً ساز و کاری که جلیقه زردهای فرانسه برای «ریک» پیشنهاد میکنند، به مراتب از همهپرسیهای سوئیس دمکراتیکتر است. جلیقه زردهای فرانسه میخواهند که با امضای پانصد هزار نفر بتوان رفراندومی راه انداخت. این تعداد برابر با 1% کل دارندگان حق رأی است در حالی که در سوئیس بین یکونیم تا دو درصد است. جلیقه زردهای فرانسه خواهان «ریک» برای: 1) عزل نمایندگان منتخب؛ 2) پیشنهاد یک قانون؛ 3) لغو یک قانون و 4) اصلاح قانون اساسی هستند. موارد یکم و دوّم در سطح ملّی سوئیس امکانپذیر نیست و فقط در برخی کانتونها، که ساز و کارها دمکراتیکتر از سطح ملّی هستند، میّسر است.
«ریک» از لحاظ نظری میتواند قدرت را به شهروندان بسپارد. در سوئیس این عملاً انجمنها، سندیکاها و احزاب سیاسی هستند که میتوانند از ابزار همهپرسی استفاده کنند. امّا از یاد نبریم که سندیکاهای مبارز و احزاب چپ رادیکال تقریباً در سطح ملّی در سوئیس وجود ندارند. وضعیّت در فرانسه بسیار متفاوت است. سندیکاهایی مانند ث.ژ.ت. (CGT)، سولیدر (Solidaires) و اف.او. (FO) میتوانند، با توّجه به نیرویی که دارند، منشائی برای همهپرسی علیه قوانینی شوند که پارلمان فرانسه برای دستمزد حداقل یا ساعات کار هفتگی تصویب میکند.
واضح است که در یک همهپرسی تمام کسانی که موضوعش ربطی بدانان ندارد، میتوانند رأی بدهند و همین توانایی دگرسازی نتیجه را دارد. با این حال دستمزدبگیران چنان پرشمارند که نتیجه همهپرسی اغلب به نفع جنبش صنفی خواهد بود. سندیکاهای فرانسه به اندازه کافی عضو دارند تا بتوانند مجموعهی امضاها را برای فراخوان یک همهپرسی گرد آورند، زیرا در غیر این صورت طومار پیش از آن، هزینه مالی سنگینی دارد. در سوئیس جمعآوری امضاها به شرکتهای متخصص واگذار میشود که برای صد هزار امضا نزدیک به چهارصد هزار یورو میگیرند. احزاب راست افراطی فرانسه همچون «مجمع ملّی» و «برپا فرانسه» به سختی توانایی پرداخت چنین مبالغی را دارند.
من این نکات را نوشتم تا اصل مطلب ادا شود. چرا که هر کسی که واقعاً ضدسرمایهداریست خوب میداند که بین کاپیتالیسم و دمکراسی مستقیم ناهمخوانی ریشهای وجود دارد. زیرا پایههای نظم سرمایهداری، که با حکمرانی بازار و تقدیس مالکیّت خصوصی عجین است، یک بخش مهم هستی اجتماعی، یعنی اقتصاد را، بیرون از دمکراسی قرار میدهد.
با این حال انقلابیانی که حتی برای لغو کار دستمزدی مبارزه میکنند، نمیتوانند مخالف افزایش حقوق حداقل باشند. به همین دلیل مبارزه برای جامعهای واقعاً دمکراتیک، که فقط با برچیدن کاپیتالیسم حاصل خواهد شد، بدین معنا نیست که از گسترش دستاوردهای مردمی، حتی در چارچوب دمکراسی بورژوایی، دست شست. مطالبات اقتصادی منافاتی با خواستههای دمکراتیک ندارند و هر دو دسته را میتواند با هم پیش برد.
نویسنده: گیوم
پیوند به مطلب اصلی: https://urlz.fr/8zat
مترجم: نادر تیف
15 دی 1397 – 5 ژانویه 2019
روز پرده هشتم جلیقه زردهای فرانسه (Acte8 des Gilets Jaunes)