در ونزوئلا:جنگ قدرت میان دو جناح از حکومت،رقابت میان امپریالیسم آمریکا و روسیه/چین و ...

حزب كمونيست ايران (م - ل - م)
January 31, 2019

در ونزوئلا:
جنگ قدرت میان دو جناح از حکومت،
رقابت میان امپریالیسم آمریکا و روسیه/چین
و فاجعۀ تقسیم توده های مردم میان این قطب های ارتجاعی!


واقعیت زندگی تحت سیستم سرمایه داری امپریالیستی جهانی شده " مدرن"، برای میلیارد ها انسان در سراسر جهان خفقان آور، فلاکت بار و تحمل ناپذیر است. دریک طرف میلیاردها انسان در فقر و محرومیت تحمیل شده توسط کارکرد نظام سرمایه داری به سر می برند و در طرف دیگر اقلیتی کوچک، که با تکیه بر قدرت سیاسی (که نیروهای نظامی ستون فقرات آن است) و انحصار بر تمام منابع اقتصادی، اکثریت عظیم را استثمار کرده و انگل وار بر ثروت هایشان می افزایند و بر سر این که کدام باند این نظام جهنمی طبقاتی را اداره خواهد کرد با یکدیگر می جنگند.
میلیون ها کودک به خاطر سوء تغذیه و بیماری های به آسانی علاج پذیر می میرند و میلیون ها نفر در آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین پس از عبور از امواج دریا و کوره راه ها و مسیر های پر خطر و به امید داشتن کار و امنیت و آسایش مهاجرت می کنند، هزاران دهقان بخاطر ناتوانی پرداخت قرض های بانکی خودکشی میکنند و حیات نیمی از جمعیت بشر، در اسارت روابط پدرسالاری و مرد سالاری که در نظام سرمایه داری تعبیه شده است، سپری می شود. خرافه پراکنی دینی، ناسیونالیسم و شوونیسم توده های مردم را تحقیر و تحمیق کرده و در جنگ های فرقه ای به جان یکدیگر می اندازد.
جهان نیاز مند تغییر و انقلاب است. این ضرورتی است که از دل توده های مردمی که در سراسر جهان علیه شرایط ستم و استثمار خود بر میخیزند، سر بیرون می کشد و خود را فریاد می کند.
در هفته ی اخیر بار دیگر مردم ونزوئلا به پا خواستند تا بر" سوسیالیسم" من در آوری چاووز- مادرو خط بطلان بکشند. سوسیالیسم اینها فقط پوششی است برای یک دارودسته مشخص از سرمایه داران وابسته به امپریالیسم که از زمان حکومت چاووز در ونزوئلا تحت عنوان "بولیواریسم" شکل گرفتند.  اینها هرگز بند ناف اقتصاد ونزوئلا را از سرمایه داری امپریالیستی قطع نکردند و نمی خواستند قطع کنند. سوسیالیسم بولیواری اینها، همان سرمایه داری افسارگسیختۀ نفت محور بود بعلاوۀ پرتاب کردن خرده نان هایی به میان قشری از فقرا و چرب کردن قشری کوچکتر برای تبدیل آنها به پایۀ اجتماعی خود و برای اکثریت جامعه، همان فقر و محرومیت، بیکاری و بی آیندگی ناشی از کارکرد نظام سرمایه داری معوج و وابسته در این کشور به ارمغان آوردند. این شرایط  بدون وصل بودن به بازار جهانی سرمایه داری که تحت حاکمیت و کنترل مراکز مالی و قدرت های امپریالیستی است که خود دچار بحران های عمیق است، غیر ممکن بود.
نفت بر خلاف آن چه بعضی از «چپ ها» می گویند «ثروت سرشار» نیست. نفت روابط سرمایه داری است که مغز استخوان آن استثمار پرولتاریا است. نفت، به عنوان محور اصلی اقتصاد ونزوئلا در پیوند با اقتصاد جهانی است، شکاف و روزنه ی اساسی و مهمی است که به واسطه ی آن، قوانین اقتصاد جهانی ملزومات و جهت گیریهای خود را بر اقتصاد ونزوئلا همانند اقتصاد نفتی تحت حاکمیت جمهوری اسلامی، تحمیل میکند. در اصل پول نفت " چراغ جادوئی"  این به اصطلاح "سوسیالیسم بولیواری" طبقه حاکم در ونزوئلااست که قبل از انجام وظیفه "سوسیالیستی" اش باید از فیلتر آنارشی، رقابت ها، بحرانهای بازار جهانی بگذرد. این نوع "سوسیالیسم" جعلی که مورد حمایت امپریالیست های روسیه و چین است، جز شکاف طبقاتی و فقر مفرط که نماد این شکاف طبقاتی شده است و همچنین فریب و به توهم انداختن مردم چیزی به بار نیاورده است!
از طرف دیگر، اگر چه مردم ونزوئلا بپا خاسته و جنبش میلیونی در جهت رهایی از فقروفلاکت و آیندۀ تاریک به پا کرده اند، اما مرتجع دیگری از همان هیئت حاکمه ونزوئلا به نام گوایدو که از طرف ترامپ فاشیست و امپریالیسم آمریکا حمایت میشود، سکان رهبری بخش مهمی از مردم معترض را به دست گرفته است. صف آراییِ روشنی که منافع کوتاه مدت و درازمدت اکثریت مردم تحت ستم و استثمار ونزوئلا را نمایندگی کند وجود ندارد و صحنه گردان نیروهایی هستند که به طور نقشه مند و مهندسی شده، مردم ونزوئلا را به "انتخاب" یکی از این دو باند سرمایه داری-ارتجاعی سوق میدهد. دارودستۀ گوایدو وعدۀ آینده ای درخشان را به مردم این کشور می دهد و پشتوانه اش رژیم فاشیستی ترامپ است! رژیم فاشیستی ترامپ هم وعدۀ "دموکراسی" برای مردم ونزوئلا می دهد، این  همان نوع "دموکراسی" است که امپریالیسم آمریکا در عراق، افغانستان، لیبی،عربستان، مصر و ... برقرار کرده است!
مردم ونزوئلا همانند مردم تمام جهان نیازمند یک سوسیالیسم واقعی هستند که در نتیجه یک انقلاب کمونیستی و با سرنگون کردن تمام طبقۀ حاکمه و درهم شکستن کل ماشین دولتی آنان به دست می آید. توده ها برای درک این که  سوسیالیسم واقعی چیست باید به تجربه انقلاب های سوسیالیستی قرن بیستم در روسیه (1917-1956) و در چین (1949-1976) نگاه کنند. از آن مهم تر به الگوی سوسیالیسم نوینی که باب آواکیان ارائه کرده است رجوع کنند تا ببینند تفاوت میان سوسیالیسم واقعی و "سوسیالیسم بولیواری" از زمین تا آسمان است.
سوسیالیسم هرگز نمی تواند به صورت خود بخودی از درون روابط سرمایه داری رشد کند. سوسیالیسم هرگز نمی تواند نتیجۀ فرم های خاصی از تشکل کارگران در کارخانه و مردم در محلات، باشد. سوسیالیسم مساوی با "دموکراسی مستقیم" در کارخانه ها و محلات نیست. سوسیالیسم را در عرصه "توزیع ثروت" و با "برنامه انتقالی" و "انتقال تدریجی" و غیره نمی توان برقرار کرد. سوسیالیسم یک قدرت سیاسی طبقاتی، شیوه تولیدی مشخص و یک "دوران گذار" به سوی استقرار کمونیسم در جهان است. همانطور که سرمایه داری یک قدرت سیاسی دیکتاتوری/دموکراسی بورژوایی است، سوسیالیسم هم یک قدرت سیاسی دیکتاتوری/ دموکراسی پرولتاریاست. سوسیالیسم علاوه بر اینکه یک قدرت سیاسی مشخص است، یک شیوۀ تولیدی مشخص و متمایز با شیوۀ تولیدی سرمایه داری است و قوانین خود را دارد. در شالودۀ این شیوۀ تولیدی، اجتماعی کردن مالکیت بر ابزار تولید و از بین بردن استثمار و ستم در هر شکل قرار دارد. در این شیوۀ تولیدی، "توزیع"  بر حسب اصل "از هر کس به اندازه توانش و به هرکس به اندازه کارش" انجام می شود. عمدتا، آن چه تحقق این اصل توزیع ثروت را ممکن می کند، سرنگون کردن مالکیت خصوصی بر ابزار تولید و اعمال دیکتاتوری بر طبقه استثمارگر سابق و علیه رشد طبقه استثمارگر جدید است.علاوه بر این ها، سوسیالیسم یک "دوران گذار" است به سمت استقرار کمونیسم در جهان. زیرا نظام سرمایه داری تمام جهان را در یک پروسه واحد ادغام کرده است. پس، در عین حال که انقلاب کمونیستی و استقرار سوسیالیسم در کشورهای مختلف و در نتیجۀ سرنگون کردن دولت های حاکم در هر کشور به پیروزی می رسد، اما، بدون آن که کشورهای سوسیالیستی پایگاهی برای گسترش همین نوع انقلاب در جهان باشند و به سمت استقرار کمونیسم جهانی حرکت کنند، سوسیالیسم در یک کشور سرنگون می شود و امکان دوام طولانی مدت پیدا نمی کند.  سرنگونی سرمایه داری جهانی  و استقرار کمونیسم یک ضرورت تاریخی-جهانی در مقابل بشریت است. اما این یک فرآیند تاریخی-جهانی بسیار پیچیده است و تا کنون مملو از پیروزی های عظیم و شکست های بزرگ بوده است. در هر حال، بشریت غیر از این راه دیگری برای رهایی از استثمار و انواع و اقسام تبعیض های اجتماعی که شیوۀ تولید سرمایه داری به وجود می آورد، ندارد. پس توهمات را باید دور ریخت و به راه حل های "میانه" متوسل نشد.

پیش به سوی انقلاب کمونیستی در ونزوئلا و ایران و آمریکا و هر نقطه دیگر در جهان!
مرگ بر جمهوری اسلامی، زنده باد جمهوری سوسیالیستی نوین ایران!
حزب کمونیست ایران (م.ل.م)
30 ژانویه 2019
www.cpimlm.com


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com