بیانیه در باره حداقل دستمزد سال ٩٨

حزب سوسیالیست انقلابی ایران
January 26, 2019

بیانیه حزب سوسیالیست انقلابی ایران در باره حداقل دستمزد سال ٩٨
( حداقل دستمزد کمتراز"خط فقر٦ میلیون تومان" جنایت است! )

طبقه کارگر ایران اکنون در شرایط بسیار ویژه تری  به پای  فصل مبارزه برای افزایش حداقل دستمزد خود می رود. از یکسو شاهد عروج یک جنبش اعتراضی رادیکالتر کارگری، گسترش اعتراضات  توده زحمتکشان و مزد بگیران در اقص نقاط کشور، اعتراض به اخراج و دستمزدهای معوقه در شهرها و مراکز مختلف، و به ویژه به همت مبارزات پیشرو کارگران هفت تپه و فولاد ، که نه تنها کل جنبش را یک گام بجلو برد، توانست توجه و حمایت بیش از پیش جامعه ایران و افکار عمومی جهانی را به حقانیت مبارزات طبقه کارگر ایران جلب نمایند، طوری که  حتی پدید وقیحانه "اعتراف گیری" نیز به نفع طبقه کارگر و به زیان نظام فاسد اسلامی-سرمایه داران تمام گردید. برای مقابله با این روند، از سوی دیگر با یک مجموعه عکس العمل پیشگیرانه تعرضی امنیتی-اقتصادی و سرکوبگرانه سازمانیافته شده تر جمهوری اسلامی علیه طبقه کارگر روبرو هستیم.  اما در مجموع جنبش ما و کل جامعه در موقعیت مساعد تری برای پیشروی بیشتر قرار دارد. در عین حال باید واقف بود که آن پیشرویها و کسب موقعیت مساعد بدست آمده هنوز گامهای نخست جنبش ما برای ورود به یک نبرد سرنوشت ساز و نهائی کارگری-سوسیالیستی علیه کل بساط حاکمیت و سرمایه داری ایران میباشد. در صورت توجه جدی تر جنبش به رفع موانعها و کمبودها ی موجود در این برهه پیشروی  ما سریعتر و دستاوردهای بیشتر ممکن تر خواهد شد. اگر مبارزات  طولانی مدت  وپرشور و پیشرو هفت تپه و فولاد با موجی از اعتصاب و اعتراض سراسری کارگری، نه  صرفا  طومار نویسی و اطلاعیه حمایتی  صادر کردن، رو برومیگردید اکنون با تناسب قوای بسیار مساعد تری رو میشدیم وحتی شاهد سرکوب و جنایت علیه فعالین آن دو مرکز کارگری هم در این ابعاد نمیبودیم.

اکنون عرصه حداقل دستمزد فرصت دیگری برای کل طبقه است تا متحدانه و هوشیارانه گام مهمتری بردارد وسال آینده با درد و رنج اقتصادی کمتری راه پر پیچ و خم مبارزه انقلابی وسوسیالیستی خود را طی نماید. یک رکن مهم پیروزی در این مبارزه علاوه بر بسیج کل طبقه و خنثی کردن شگردهای رژیم در پوشش "شورایعالی کار"، پرهیز جدی  کارگران ازتحلیل ها و پیش بینهایی سطحی و همواره غلط از آب در امده و دعوت به ماجراجوئی بخشهای از چپ بقایای سال ٥٧، و همزمان پرهیز از دیگر نیروهای دست راستی و حلقه بگوشان امریکا و دیگر دولتهای مرتجع میباشد.بخشی از آن چپی که با هر طرقه ای به رقص "انقلاب"کردن می افتد، اخیرا مدعی شد: " حکومت اسلامی تنها وزارت اطلاعاتش کار میکند بقیه ارگانهایش از کار افتاده اند"!!، راست هم به جای پنچ بار روزانه ده بارنماز میخواند تا  خداوندشان به دادشان برسد مثلا در کنفرانس ورشو و یا مناسبت دیگری راهی برای تبدیل مجدد مردم به رعیت، حال با پوشش تخت و تاج و یا لچک بنفش، یا ترکیبی از هر دو، برای خود پیدا کنند. طبقه ای که اینها را بخوبی نشاسد و راهش را در همه عرصه های مبارزه از آنها، هم  ازچپ پوپولیست و هم  ازراست ملی گرا و مذهبی جدا نکند، آینده ای بجز تداوم بردگی کنونی نخواهد داشت! جنبش حق طلبانه افزایش دستمزد و اصولا مبارزه اقتصادی طبقه کارگرامر آنها نیست و نباید اجازه داد با پروپاکند و تبدیل اولویتهای خود به اولویت جامعه همزمان با جمهوری اسلامی مانع تمرکز فعالیت و پیشروی جنبش کارگری در این عرصه مهم باشند.


در شرایطی که طبقه ما با مرگ و میر بسیار گسترده ناشی از" سوانح کار"، اخراج و بیکار سازیهای وسیع، به گرو گرفتن  دستمزد ٦ برابر زیر خط فقراعلام شده توسط خود نهادهایی رژیم ( خط فقر اعلام شده توسط مقامات رژیم ٦ میلیون تومان اعلام شده است) دست و پنچه نرم میکند، در شرایطی که فعالین معترض به این اوضاع وحشیانه سرکوب و پرونده "امنیتی" برایشان درست میکنند، و با توجه به رساتر شدن صدائی اعتراض به این ‌همه اجحافات و اعمال بی حقوقی ها، چنانچه خود رهبران عملی و پیشرو کارگری از تحولات درس گرفته باشند، چنانچه جنبش سوسیالیستی ما ازمون بهتری گرفته باشد، میتوانیم در این برهه بیشتر از هر دوره ای در سروسامان دادن به اتحاد جنبش مان اقدامات عملی را راه اندازی  کنیم. بر بستر تحرکات گسترده  مربوط به فصل تعیین "حداقل دستمزد سال ٩٨" که خود رژیم و ارگانهایش مدتها است با طرح "افزایش بیست درصدی" آنرا پیش کشیده اند، جنبش میلیونی و عظیمی برای افزایش حداقل دستمزد سال ٩٨، و در این بستر سازماندهی اعتراض و اعتصاب برای آزادی همه فعالین در بند، ممنوع کردن اخراج، حق بیمه بیکاری ، برابری زن و مرد، حق تشکل و تحزب  کارگری، آزادی فوری بازداشت شدگان و... به میدان آمد و با پختگی و آمادگی بیشتر کل مراکز کارگری را به یک هفت تپه و فولاد دیگری تبدیل کرد. نباید اجازه داد پروژه های رژیم ضد کارگری از جمله هیاهوی "٤٠ مین سالگرد حاکمیت" ضد انقلابی شان این امر مهم دها میلیون کارگر و خانواده های آنها را به حاشیه برانند و بتوانند دوباره یکطرفه و بدون مقاومت  تصمیمات ضد انسانی و ضد کارگری شان را در واخر اسفند ماه به طبقه کارگر و به جامعه تحمیل نمایند.

طبقه کارگروزحمتکش جامعه نه تنها گردش چرخ اقتصاد و پول و تولید ثروت انبوه کالاها و کلیه تولیدات و دستاوردهای پیشرفته و نیازمندیهای روزمره جامعه را بردوش دارد، نه تنها تامین خدمات و هزینه های کل کشور ناشی از تلاش و دسترنج شبانه روزی او است،که هزینه دشمنان و سرکوبگران خود، از جمله هزینه ماشین گسترده دولتی، ارتش، سپاه، بسیج، پلیس، لباس شخصی، حزب الله قمه کش، خود فروختگان خبرچین، سازمانهای اطلاعاتی و گله آخوند و مساجد و مذهب و تمام ارگانهای مفت خور ایدئولوژیکی و فرهنگی و اداری جمهوری اسلامی و نظام حاکم بورژوازی ایران را نیز تامین میکند، اما همچنانکه همه بر آن واقف هستند، این سازندگان هستی جامعه خود و خانواده شان جزو محرومترین، فقیرترین و سرکوب شده ترین بخش جامعه محسوب میگردند. خود و فرزندانشان در راس لیست قربانیان مرگ و میر، ارتش بیکاران بدون پول و امنیت، کارتون خوابها، گور خوابها، معتادین، بی خانمانها، کودکان کارو خیابانی، کولبران، “بردگان مدرن”، و متحملین غیر انسانی ترین درد و رنج و زندگی پر مشقت قرار دارند. این موقعیت هولناک، بنیاد جنایت آفرینی، تضاد، بحران، کشمکش طبقاتی، وارونگی جامعه سرمایه داری، و چهره کریه و وقاحت جمهوری اسلامی و طبقه حاکمه را نشان میدهد. اما با اگاهی بر واقعیت فوق و ضرورت تعمیق نفرت و اگاهی طبقاتی جنبشمان علیه شرایط موجود، و اعلام مستمر این واقعیت ساده که تا زمانی نظام کار مزدی برقرار است، خبری از خوشبختی و رهایی واقعی کارگر و بشریت نیست، جنبش سوسیالیستی طبقه کارگر به منظور پایان دادن به حاکمیت نظام سرمایه داری، نه “اصلاح درونی طبقه حاکمه” و دولت، به مثابه پیگیرترین بخش جنبش طبقاتی بر تحمیل رادیکالترین و گسترده ترین “اصلاحات” به نفع طبقه خود و وادار کردن دشمن طبقاتی و دولت به عقب نشینی تاکید میکند.

همچنانکه اشاره گردید، به دلیل فضای سیاسی کنونی کشور و اعتراضات گسترده جاری، برای تحمیل مطالبه افزایش دستمزد خود و همچنین تلاش برای اتحاد و همبستگی طبقاتی کارگران علیه دولت و سرمایه داران دریچه بهتری برای رهبران عملی و سوسیالیست طبقه و كل کارگران بازتر شده است. از این جهت کلیه نهادها و تشکلهای کارگری، معلمین، بازنشستگان، کارکنان مراکز درمانی و خدماتی و از جمله طبقه کارگر در مراکز کلیدی و صنعتی کشور را دعوت میکنیم تا  بطور متحد حول افزایش دستمزد به میزان حداقل ٦ برابر حدقل دستمزد کنونی،(٦-٧ میلیون تومان) همفکری نمایند و چون تن واحد علیه نظام فاسد و استثمارگر به میدان بیایند. پیشنهاد میکنیم در اوایل اسفند ماه متحدانه یک یا چند روز مشخصی را به عنوان روز،یا روزهای، اعتراض و اعتصاب سراسری اعلام نمایند. حکومتی که از راه دزدیدن دستمزد و استثمار و سرکوب کارگران و صف آزادیخواهان توانسته بطور سر سام آوری بودجه زیادی را برای سال ٩٨ دستگاهی سرکوب و خرافه مذهبی اختصاص دهد ، نظامی که رئیس بانک مرکزی آن از "دها میلیارد دلار سرمایه گزاری خارخی" و مقام دولتی دیگر از "ناپدید شدن ٣ میلیارد و نیم دلار" دیگر در همین ماه خبر میدهند، نظامی که هر روز موشک هوا میکند و در چندین کشور هزینه های سر سام آور تروریستها را تامین میکند، حکومتی که تک تک سران و عواملش به "اختلاس های میلیاردی" و دزدان قانونی، و "برادران قاچاقچی" و  نمونهای بیشمار دیگر که از زبان خودشان افشا میگردد، نباید بتواند به بهانه اینکه "تحریم اقتصادی هستیم"،  پول نداریم، بودجه نداریم، و یا با چانه زدن حول سیستم  تحقیر آمیز"یارانه" مردم فریبی کنند و جمعیت ٦٠-٧٠ میلیونی را به زندگی زیر خط فقڕ همچنان محکوم و راضی نگهدارند وساکت کند،  دستمزد کارگران را ندهد،  و امسال از دادن کمترین حق یعنی حداقل دستمزد ٦-٧ میلیون تومان برای سال ٩٨ کارگران خود داری نمایند. طبقه ما، اگر به عنوان یک طبقه عمل کند، حتی بخشی  موثری از آن  متحدانه به میدان بیاید این دزدان و جانیان نمیتوانند بیش از این شرافتمندترین انسانهای آن جامعه را به این شکل گرسنه نگهدارند، سرکوب و زندان شان کنند و از این طریق راه بقا و ادامه حیاط كثیف و ظالمانه خود را تضمین کنند.

توجه طبقه کارگر و فعالین پیشرو و سوسیالیست را به محورهای ضروری و متحد کننده زیر حول مبارزه برای افزایش" حداقل دستمزد سال ٩٨"، جلب مینمائیم:

١-مبارزه برای افزایش دستمزد باید شامل همه کارگران اعم از"خارجی" ویا "بومی" باشد. ٢-مبارزه برای افزایش دستمزد جدا ازمبارزه همزمان برای آزادی بدون قید و شرط تشکل و تحزب کارگران و حق اعتراض و اعتصاب و انتخاب نمایندگان مستقیم کارگری در مراکز مختلف نیست!٣- تعیین حداقل دستمزد تنها در صلاحیت نمایندگان کارگران است. ٤-خانه کارگر، شوراهای اسلامی، انجمنهای صنفی و شورایعالی کار نهادهای دولتی و ضد کارگری اند، وهر نوع تصمیم شورایعالی کار به عنوان یک نهاد دولتی برای طبقه کارگر ایران فاقد اعتبار است.
٥-مزد برابر برای زنان و مردن در ازاء کار مشابه٦- ورود و دخالت نیروی نظامی و انتظامی به محل اعتراض و اعتصاب کارگران در محل کار بعنوان اقدام مجرمانه محسوب گردد. ٧- ممنوعیت اخراج، پرداخت کامل آخرین حقوق دریافتی به کارگرانی که بنگاه آنها تعطیل میشود تا مقطع اشتغال به شغل جدید.٨- موظف شدن دولت به پیدا کردن مشاغل مشابه برای کارگرانی که به دلیل تعطیلی بنگاه ها بیکار میشوند-٩ بیمه بیکاری مکفی برای همه افراد آماده به کار بالای ١٦ سال برمبنای آخرین حقوق دریافتی ١٠-  پرداخت بیمه بیکاری مکفی و سایر هزینه های ضروری به کلیه کسانی که بعلل جسمی یا روانی توان اشتغال به کار ندارند. ١١-بیمه کامل کارگران در مقابل صدمات و خسارات ناشی از کار، اعم از اینکه در محیط کار و یا خارج آن رخ داده باشد.١٢-پرداخت- حقوق کامل بازنشستگی به کارگرانی که در نتیجه صدمات ناشی از کار توانایی کار کردن را از دست میدهند. ١٣– ازادی فوری همه کارگران بازداشی و محکوم کردن اقدام شنیع و فاشیستی "اعتراف گیری" زیر شنکنجه .

در جامعه ای که سازندگان جامعه، کارگران، وانسانهای زحمتکش و شرافتمند، بجای احترام و امنیت و رفاه،  همواره گرسنگی، فقر، بی حقوقی، بی مسکنی، سرکوب، زندان، توهین، نبود آزادی و حق تشکل و تحزب، و کودکان کار و خیابانی و اعتیاد و.. را تجربه میکند، آن جامعه یک جامعه بیمار، و آن نظام ، یک نظام مستبد و فاشیست سرمایه داری است، که بجز زیرو رو کردنش هیچ راه دیگری وجود ندارد!

زنده باد اتحاد و همبستگی طبقاتی کارگران!
زنده باد آزادی، زنده باد برابری، زنده باد سوسیالیسم!
حزب سوسیالیست انقلابی ایران

iransocialist@gmail.som
www.simroz.org
٦ بهمن ١٣٩٧
٢٦ ژانویه ٢٠١٩


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com