آلترناتیو جایگزینی رژیم اسلامی سرمایه خود مدیریتی شورایی است!

کانون کارگران سوسیالیست
January 24, 2019

آلترناتیو جایگزینی رژیم اسلامی سرمایه
خود مدیریتی شورایی است!
پس از دو دهه رکود و خفقان شدید در ایران جنبش کارگری و سایر جنبشهای اجتماعی بار دیگربه صحنه آمدند. از سال 83 که جنبش کارگری وارد فاز جدیدی از مبارزات علنی و مبارزه برای ایجاد تشکلهای مستقل کارگری شد، در جریان آن چندین کمیته فعالین کارگری (منجمله کمیته پیگیری ،کمیته هماهنگی و... ) ایجاد شد. سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه با رای کارگران وبدون مجوزاستقلال خود را اعلام نمود و اعتصاب بزرگی را در تهران سازمان داد. تعدادی ازچهره های علنی و نیمه علنی فعالین کارگری به صحنه آمدند و مراسم روز جهانی کارگر از خفا بیرون آمد و در خیابانها برگزار گردید. تعداد اعتصابات و اعتراضات کارگری و سایر جنبشهای اجتماعی افزایش پیدا کرد. کارگران نیشکر هفت تپه در جریان اعتصاب های وسیع و طولانی مدت نیزتوانستند سندیکای مستقل خود را ایجاد نمایند. کارگران نشان دادند که با نیروی جمعی و اعتماد و اتکا به نیروی مبارزاتی خود میتوانند تشکلهای مستقل خود را به رژیم تحمیل نمایند و پیگیر خواسته ها و مطالبات خود شوند. 
خیزش چند روزه دیماه 96، ضمن طرح خواست های خود با شعار« اصلاح طلب ،اصولگرا، دیگه تموم ماجرا» نشان داد که اکثریت مردم ایران با عبور از گفتمان اصلاح طلبی ،حکم بر سرنگونی رژیم اسلامی در ایران داده است ونقطه عطفی در سیاست حاکم بر ایران گشوده شد. با این خیزش توجه انواع گرایشات سیاسی بر سر آلترناتیو جایگزینی رژیم اسلامی متمرکز شد. نقطه عزیمت این جنبش در طی دو دهه گذشته وبا مبارزات واعتصابات بیشمارکارگری شکل گرفت.
در یکسال اخیرو مشخصن بعد ازخیزش دیماه نود و شش اعتصابات و اعتراضات کارگری و سایر جنبش های اجتماعی منجمله اعتصاب سراسری در کردستان ، اعتصاب سراسری معلمان و رانندگان کامیون ، اعتراضات متوالی دانشجویان و بازنشستگان سازمانیافته تر ادامه داشته است. اعتصاب یکماهه کارگران هفت تپه در آبان ماه که چکیده مطالباتشان در شعار نان ، کار ، آزادی و اداره شورایی بیان شد، توانست خواست اکثریت جامعه را با اتکا به نیروی سازمانیافته اجتماعی به عملی اجتماعی تبدیل کند و در تاریخ جنبش کارگری به ثبت برساند. هم زمان با اعتصاب کارگران هفت تپه اعتصاب چند هفته ای کارگران فولاد اهوازنیز صدای اعتراض اجتماعی کارگران را رساتر کرد. ما هفت تپه ای هستیم به صدای اعتراض بخش های مختلف جنبش اجتماعی در ایران تبدیل شد. سایر بخش های کارگری و نیزمعلمان ، بازنشستگان ، راننده گان کامیون، پرستاران و دانشجویان به موج اعتراضات کارگری در خوزستان و مشخصن به مطالبات و خواست های کارگران هفت تپه پیوستند. حضورپیشرو زنان کارگرو معلم درموج کارگری خوزستان از ویژگی های جنبش کارگری این دوران بود. شعارهای هفت تپه از سطح مطالبات روزمره و دائمی فراتر رفت وبا چالش علیه خصوصی سازی وآلترناتیوخودمدیریتی بطور بی سابقه ای مبارزه طبقاتی علیه سرمایه داری در ایران را نماینده گی کرد وتوانست  اتحاد و همدلی بخش های مختلف جنبش اجتماعی در ایران را تحقق بخشیده و پیوند میان طبقه کارگر و دیگر نیروهای مترقی اجتماعی را رقم زند. رویکرد اداره شورایی در هفت تپه دربعد وسیعتری راه را برای افق جنبش اجتماعی ضد سرمایه داری در ایران برای متحقق کردن آلترناتیودر جامعه گشود. این آلترناتیوازدرون جنبش های اجتماعی ونقطه اتکایی برای رفع نگرانی اکثریت جامعه ودر جهت تحقق مطالبات پایه ای آنهاست که  طی چهل سال به اشکال مختلف برای آن مبارزه کرده اند. چنین آلترناتیوی شورایی که بر منافع اجتماعی متکی است و از درون مبارزه اجتماعی بیرون می آید نقطه مقابل نسخه هایی است که بعد از خیزش دیماه با شمارش معکوس رژیم استبداد دینی از بالای سر جامعه پیچیده شد.
از سرنگون شده های سلطنتی ولیبرالها که بر سرکرده های امپریالیستی اتکا دارند تا احزاب وسازمانهای چپ در اپوزیسیون که خود را در رابطه با جنبش اجتماعی موجود با ارائه چند مطالبه آلترناتیو کرده اند ودر ماهیت امراین جنبش را نیرویی فشاربر رژیم بیش نمی دانند ودر عمل برای رسیدن به قدرت فرقه ای از نیروی اجتماعی طبقه کارگر سوء استفاده می کنند .در بهترین حالت  خط مشی و سنت این چپ همان روش احزاب کشورهای پارلمانتاریستی بورژوایی است که دعوی قدرت  خانواده گی دارند. سازمانها و احزاب سیاسی چپ اجتماعی می بایست  مبارزه سیاسی علیه گرایشات راست و لیبرال را در چهارچوب تقویت مبارزه طبقاتی ودر جهت منافع طبقه کارگر به پیش ببرند و راه را برای قدرت طبقه و نه حزب هموار کنند.
اداره شورایی محلهای کار و زیست بهترین آلترنایتو پیشبرد امور جامعه است که تمامی کارگران و زحمتکشان و شهروندان در هدایت جامعه دخیل هستند و خود قانونگذار و مجری قانون برای یک زندگی اجتماعی، جمعی و انسانی می باشند. این یک تجربه ذهنی نیست بلکه طبقه کارگر ایران با تشکیل این شوراها بعد از انقلاب 57 به آن حقانیت داد. آلترناتیو شورائی حدود صد و پنجاه سال پیش به نام کمون پاریس به رهبری طبقه کارگر فرانسه اتفاق افتاد. هر چند عمر سیاسی کمون کوتاه بود و با هجوم بورژوازی به شکست انجامید، اما دستاورد این مبارزه و  آلترناتیو شورایی که طبقه کارگر در راس آن قرار داشت، توانست مسئله نان، بهداشت، آموزش و تفریح را بطور برابر و رایگان برای همگان تامین کند، وبه عنوان برگ زرینی درتاریخ ثبت شود. نکته قوت برپائی شوراهای کارگری و مردمی در این است که کارگران و توده های مردم با متشکل شدن در این تشکلها می توانند برای حقوق پایه ای و روزمره خود مبارزه نمایند و اوضاع را به نفع طبقه بهبود بخشند، و خود را برای مراحل عالیتر مبارزه طبقاتی تا درهم شکستن مناسبات سرمایه داری آماده کنند. درمقطع انقلاب 57 اگر چه شکل گیری جنبش های اجتماعی در ایران در بستر مبارزه علیه سرمایه داری مثل امروز نبود ولی تشکیل شوراهای کارگری و نقش کلیدی آنها در جریان سرنگونی رژیم شاه آشکاربود. کارگران درشرکت نفت و بسیاری از مراکزصنعتی و نیز درمناطقی شوراهای منطقه ای تشکیل دادند ونقش اساسی درسرنگونی رژیم شاه داشتند ولی در گرفتن قدرت فاقدافق سیاسی متکی به نیروی اجتماعی طبقاتی بودند. این تجربه ای تاریخی برای طبقه کارگردر ایران است که جنبش کارگری آن را در حافظه تاریخی خود دارد. در موقعیت کنونی که شعار شوراها  فریاد زده میشود و زمینه های تشکیل آن مهیاتر میشود، بیانگیر رشد مبارزه طبقاتی و پیشروی هر چه بیشتری را نوید میدهد.  در پروسه مبارزاتی که در حال گسترش و پیشروی است، همراه و همگام با کارگران مبارز نیشکر هفت تپه  و فولاد اهواز ضروری است که دیگر بخشهای کارگری نیز پروسه ایجاد شوراهای محل کار را در دستور گذاشته و با دخیل کردن هر چه بیشتر کارگران امر و نیازجمعی خود را مستحکمتر کنند. این خود موفقیت برای زحمتکشان جامعه است که قوی تر به اعتصاب، تحصن و اعتراض  پرداخته و خواسته ها و مطالبات خود را سازمان یافته تر به پیش ببرند. اعتراضات و اعتصابات توده ایی موجود در سطح جنبش کارگری و دیگر جنبشهای اجتماعی، پیشبرد مبارزات و سازمان دادن آن خواهند توانست آلترناتیویی باشند که با دخیل نمودن اکثریت مردم در سرنوشت خود اداره جامعه را مدیریت کند.
تغییر و تحولات در جامعه ایران که از پائین و با سازمان یافتن کارگران و توده های زحمتکش شکل میگیرد نه تنها اوضاع ایران را در کلیتش به نفع اکثریت مردم تغییر خواهد داد، بلکه تغییرات اساسی در خاور میانه و در میان کشورهایی که حکومتهای ارتجاعی سرمایه بر آنها حاکم هستند بوجود خواهد آورد. والگویی خواهد شد که طبقه کارگر و سایر زحمتکشان این کشورها هم بر علیه نظام سرمایه داری و حکومتهای ارتجاع حاکم بر آنها می توانند در پیش گیرند. بهمین دلیل است که حرکتهای اعتراضی در ایران با تمام قوا وتوسط بالاترین ارگانهای امنیتی رژیم اسلامی سرکوب میشود .
اکنون جنبش کارگری ایران در کنار دیگر جنبشهای اجتماعی در یک جدال طبقاتی  با بورژوازی است و رویکردش برافق اداره شورایی متکی است ، کارگران در مسیر این مبارزه بنا به نیازهایشان و شناخت درست و واقعی از دشمن طبقاتی خود را سازمان میدهند، در هر حرکت بر نفوذ اجتماعی خود می افزایند و جامعه را حول شعارها و خواستهای خود قطبندی نموده و با پیوند و گرفتن حمایت از سایر جنبشهای اجتماعی جامعه  را تحت الاشعاع  حرکتهای خود قرار داده، و شعار مدیریت جامعه از طریق شوراها که ضامن تحقق معیشت همگانی برای آحاد جامعه است را سر میدهند. معیشت همگانی ای که نان، کار، آموزش، و درمان و بهداشت، آزادی و تفریح را برای همگان تامین خواهد نمود.
تنها آلترناتیو واقعی برای تامین آزادی و رفاه اجتماعی به دور از ستم، استثمار،تبعیض و هر گونه نابرابری در ایران ایجاد شوراهای کارگران و اکثریت جامعه است که اداره امور زندگی خود را درتمام  زمینه های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بدست گیرند!

کانون کارگران سوسیالیست
ژانویه 2019



 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com