نامه ای برای سپیده قلیان ، اسماعیل بخشی و علی نجاتی !
حمید شعبانی
January 20, 2019نامه ای برای
سپیده قلیان ، اسماعیل بخشی و علی نجاتی !
کله فندقی های حکومت دزد، فاسد، شکنجه گر و اعدام بازهم باعث تهوع شدند.
شما سه رهرو و رهبر راه نان و آزادی را دستگیر کردند، با شکنجه و شوک الکتریکی مجبور تان کردند به اعتراف.
اعترافی که نافش به شکنجه وصل است.
اینها دال بر تسلیم شما نیست ، سندی دیگر بر درماندگی نظامی است که ماندنش به اعدام و دزدیدن نان مردم است ، شرم از این ها شرم میکند.
بی آبرو تر از آنند که خود از حقانیتشان بگویند، به پیشگاه شما زانو زده اند . و نشان وزن و رتبه بالا و عظیم اجتماعی شماست.وگر نه چرا بدرگاه شما استغاثه میکنند.؟
شانزده ماه در شکنجه گاهای مخوف این هیولا ها، زندانی انفرادی بوده ام . تار و پود شان را می شناسم ، خدعه ، وحشیگری ، دروغ ، بی اعتماد به نفسی ، اعدام نمایشی، تجاوز جنسی، اطاق شکنجه ، نماینده خمینی، برف و یخ داخل سلول، دیوارهای شوک الکتریکی و خونین ، گرسنگی، بی خبر نگاهداشتن از روز و شب و ... با دانه دانه سلول هایم تجربه کرده ام.
منهم میدانم که شما را هم شکنجه کرده اند آنچه به نام شما گفته میشود، حرف شما نیست. زبان وزارت اطلاعات رژیم است ، این حنجره نظامشان است.
ترس و وحشت کلیت حاکمیت زر و تزویر است.
پشت لحظه لحظه این نمایش ، کابل است، آویزان کردن است. دیکته پس از شکنجه هاست.
این نظام فاسد میخواهد بگوید شما تسلیم شده اید. این دروغ است. این آنها هستند که محقر و رزل اند.
اگر در دهه های شصت، اعترافات از این دست ، فریبنده بود و احزاب سیاسی را به سکوت و بی عملی و شرم، میبرد و پشت زندانی را خالی میکردند،
اما امروز ، نازنینان ، روزگار دیگری است ، ما به تجربه و با هزینههای سهمگین هم که باشد "عاقل تر و بالغ تر " شده ایم ، همانگوه که سپیده گفته اینها افشای شکنجه گر بودن، ستمگری و فساد آنهاست. و ذره ای از حقانیت و عزیز بودنتان نمیکاهد که هیچ ، بلکه به خاطر تحمیل این رنجهای مافوق تحمل انسانی و کارکرد به غایت پیشرو، شایسته بیشترین محبت و مواظبت هستید.
احترام تان به شکستگی دستان شکنجه و نظام بر روی هر کوچه و کارخانه در اهتزاز باد