آموزش و پرورش و کرونا و جمهوری اسلامی در ایران
آذر کیمیا
September 22, 2020آموزش و پرورش و کرونا و جمهوری اسلامی در ایران
نهاد اموزش و پرورش معمولا باید مایه ی ارامش و تولید دانش و تربیت و توسعه باشد . اما در ایران همه این پدیدها در جهت معکوس نقش ایفا می کنند.حداقل چهار دهه است که نقش این نهاد در کشور با نگرانی و استرس برای دانش اموزان و خانواده ها همراه است. جای علم و دانش و پیشرفت را خرافات، فضای پلیسی، فقر، تنگدستی و یاس و نامنی و جداسازیهای جنسیتی گرفته است.
اگر چه یاد گیری در نهاد اموزش و پرورش مانند سایر نهادها یک پدیده اجتماعی است و با اسیب های خاص خودش همراه است اما نقطه ی خطر ناک قصه وقتی است که اسیب و استرس بر کل روند اموزش و پرورش جامعه انچنان سایه می اندازد که کار کرد مثبت این دستگاه به حداقل خود می رسد. هم اکنون بعد از هشت ماه تعطیلی مدارس نمی توانند یک نرم افزار ارتباط انلاین با جامعه ایجاد کنند. و رشد تکنولوژی در شرایط سخت ویروس کرونایی بجای خدمت به امنیت و دانش بیشتر در جهت انزوای تحصیل کرده گان و محیطهای اموزشی بکار گرفته میشود، بجای تامین نیازمندیهای مادی دانشجو و دانش اموز، بیش از پیش هم جیب آنها و هم والدینشان را خالی تر میکنند. و بدین ترتیب بر خلاف نامش که آموزش و پرورش است به قصه ی پر غصه ای خانواده ها تبدیل شده و مشکلات متعددی را برای انان ایجاد کرده و میکند.
به علاوه، متاسفانه بر خلاف بسیاری از سیستم های اموزشی تربیتی در دنیا فرهنگ حاکم بر آموزش و پروش و همچنین رفتار و نوع اموزش معلمان ما در مدارس روح سلطه گری و سلطه پذیری را تقویت می کند. معلم می گوید و دانش اموز باید گوش بدهد و تقریبا دیالوگ موثری هم در فرایند تعلیم و تربیت بین معلم و دانش اموز رخ نمی دهد. این رویدادها در نهایت عقده ها و استرس های بزرگی به همراه ان پدیدار می شود که خانواده را به عنوان یک نهاد مهم جامعه در گیر میکند. بیشتر بیماریهای روانی و کاستی های اجتماعی از کودکی و نوجوانی فرد را در گیر میکند.اموزش و پرورش با عمل کردهای خود روح کودکان و نوجوانان را تحت تاثیر قرار می دهد. ریشه ی بسیاری از آسیب های اجتماعی را باید از مسیر تحصیلی و دوران مدرسه مورد بررسی قرار داد.
بدون یاد گیری عمیق مهارت های مختلف در دوران تحصیل اموزش های فرا گرفته شده منجر به توسعه نمی شود . سالهاست کیفیت دانش عمومی و تربیتی یک دانش اموز فارغ التحصیل شده چالش جدی جامعه ما است.سطح سواد و تربیت دانش اموزان مورد نقد جدی صاحب نظران قرار دارد.اموزش و پرورش در این زمینه هرگز متناسب با تحولات و تغییرات در ساختار ها و لایه های اجتماعی و مطالبات جوانان پیش نرفته و محتوای کتب درسی نیز نه انعطاف لازم را داشته و نه در جهت رشد و تعالی و ارتقا دانش و پرورش درست و ارتقای آگاهی و شخصیت دانش اموز طراحی شده است.
حالا که در جنگ کرونا گرفتار شده ایم کسی نمی داند تضمین کیفیت اموزش چگونه خواهد شد چه کسی فرایند یاد گیری در اموزش مجازی را، که آن هم معلوم نیست چگونه و چه تعدادی از دانش آموزان از چنین امکانی برخوردار هستند، از طریق سامانه شاد را تضمین می کند.
اموزش و پرورش سالهاست افرادی را تربیت می کند که مهارت های ارتباطی نوشتاری و اجتماعی انها نه تنها مطلوب نیست بلکه معیوب است. دانش اموزان زیادی از دبیرستان ها فارغ التحصیل می شوند بدون انکه بتوانند مشکلات ساده زندگی روزمره را تحلیل کنند برایش راه حلی بیابند و ایده ها و افکار خود را با زبانی روشن و دقیق بر روی صفحه کاغذ بیاورند.
جمهوری اسلامی، قوانین و فرهنگ اسلامی حاکم، نگاه صرف اقتصادی و سودجوئی مادی در امر آموزش و پروش از جانب حاکمیت و سپردن بخشی زیادی به حیطه "خصوصی"، تحمیل فقر گسترده بر اکثر والدین و فرزندان آنها، تداوم تبعیضات جنسیتی و دها مشقات و موانع دیگر عملا محیط آموزش و پرورش را به مکان غیر پیشرفته، غیر متمدن، غیر علمی و به شدت نگران کننده تبدیل کرده است.
پایان دادن به عمر ننگین جمهوری اسلامی و کلیه قوانین پوسیده دینی اقدام نخست گام بر داشتن به سوی یک آموزش پروش درخور جامعه ما میباشد!
منبع: شماره ١٣٣ نشریه سوسیالیسم امروز
١ مهر ١٣٩٩/ ٢٢ سپتامبر ٢٠٢٠