اعدام در جمهوری اسلامی ایران در آیینه تاریخ؛ به بهانه ی احکام اعدام معترضین آبان ۱۳۹۸
محمدمهدی کوکبی
September 11, 2020عدام در کشورهای زیادی از جهان لغو شده و در قوانین قضایی آنها پاک شده است. اما ایران یکی از کشورهای رکوردار در اعدام است که هنوز با حدّت و شدت، اعدام اجرا میشود. به همین خاطر اعدامها در ایران بارها با واکنش مجامع بینالمللی و نهادهای حقوق بشری و افکار عمومی مواجه شده است. منتقدان نظام جمهوری اسلامی ایران معتقدند اعدام ابزاری برای سرکوب مخالفان و ایجاد رعب و وحشت است تا با هراس افکنی در میان معترضین آنها را از اعتراضات مدنی باز دارند. در چهل سال اخیر به شکلهای مختلف ملت ایران چه در داخل و چه در خارج از ایران مخالفت خود را با اعدام نشان دادهاند. در سالهای اخیر، اعتراضها به صدور احکام اعدام در ایران ابعادی تازهای به خود گرفته است، بطوری که به صورت بیسابقه ای، میلیونها کاربر شبکههای اجتماعی خواستار توقف حکم اعدام سه تن از معترضان دیماه ۱۳۹۶ شدند و اعتصابات سراسری کردستان در سال 1398 به اعدام فرزاد کمانگر و چهار نفر دیگر، و امروز نیز شاهد اعتراضات جهانی به اعدام نوید افکاری هستیم. در این یاداشت با مروری بر تاریخچه اعدام در رژیم جمهوری اسلامی ایران سعی میکنیم ابعاد جنایت در لوای اعدام را در این چهل سال بیشتر روشن کنیم.
اعدام زنان و مردان در ایران در اولین روزهای پس از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ به جرمهای نکرده و بهانههای مختلف و عمدتاً با رأی دادگاه انقلاباسلامی ایران آغاز و اجرا شد. این دادگاهها به دستور روحالله خمینی تشکیل شد و صادق خلخالی در انجام آنها نقش پررنگی داشت.
اولین جرقههای اعدام با گلولههای سربی با بیرحمی تمام در اولین روزهای انقلاب۱۳۵۷ از سران نظام سابق با حکم دادگاه انقلاب به ریاست صادق خلخالی آغاز شد. بنا به گزارش سازمان عفو بینالملل از پیروزی انقلاب تا اسفند ۱۳۵۸ تعداد ۴۳۸ نفر توسط دادگاه انقلاب اعدام شدند. آن چیزی که این اعدامها را بیش از هر چیز زیر سوال می برد، سرعت در اجرای اعدام ها، بدون اینکه فرصت کافی جهت دفاع برای محکومین به اعدام وجود داشته باشد. اعدامهایی که معمولا بدون حضور وکیل و حق استفاده از وکیل اجرا میشد اعدامهایی که در فضای هیجانی انقلاب کمتر کسی را رنجور میکرد و مورد استقبال انقلابیان قرار میگرفت، انگار اتفاق خاصی در جامعه رخ نداده است. اما با گذشت زمان و اختلاف میان احزاب سیاسی و طردشدن بخش عمدهای از انقلابیها و مصادره انقلاب توسط آخوندها، اعدام سایر انقلابیها تحت عنوان ضد انقلاب، اعدام در ایران را بیشتر مورد توجه قرار داد.
برای پیشبرد ایدئولوژی انقلاب شیعی، با ورود به سال 1359، اعدامهای سیاسی شدت بیشتری به خود گرفت. به طوری که در این سال بیش از 624 نفر اعدام شدند اعدامها عمدتاً کسانی بودند که در پیروزی انقلاب 1357 نقش مهمی داشتند. در این سال اعدام به اقوام و اقلیتهای مذهبی هم گسترش پیدا کرد. ازمهمترین اعدامهای آن سال، اعدامهایی بود که توسط خلخالی (منصوب روح الله خمینی به عنوان حاکم شرع دادگاههای انقلاب) در سنندج و مریوان اجرا شد. اعدام هایی که به دادگاهای نیم ساعته و بدون وکیل مشهور بودند. بی گناهی افراد اعدام شده، تخم کینهای را در کردستان کاشت که امروزه به باغ کینهای تبدیل شده، به گونهای که جمهوری اسلامی ایران بعد از چهل سال هنوز از آن خلاصی ندارد. در اثبات بیگناهی اعدامهای سالهای اول انقلاب که به دستور خمینی و به وسیله خلخالی اجرا میشد، به مصاحبه مصطفی میرسلیم در سال ۱۳۹۸ اشاره میکنیم. میر سلیم از اعضای اصلی و با نفوذ هیات موتلفه اسلامی و نماینده حال حاضر مجلس شورای اسلامی ایران در جواب سؤال «آیا این جمله برای آقای خلخالی است که حالا اعدام میکنیم اگر بی گناه بود میرود بهشت؟ گفت: بله از این حرفها میگفتند. حتی بدتر از این کارها هم انجام میدادند. من خبر داشتم که برخی از همراهان ایشان برای اینکه مجوز ورود به یک خانه را بگیرند برخی از مواد مخدر یا موارد دیگر را به داخل منزل پرتاب میکردند و بعد به اهالی خانه میگفتند ما آمدهایم برای تفتیش و …بالاخره این قیبل کارها زیاده رویهایی بود که اوایل انقلاب صورت میگرفت.»
در سالهای 1360 تا 1364 طبق آمارهای سازمان حقوق بشر 14794 نفر اعدام شدند که اسامی اعدامی ها با تمام مشخصات آنها به صورت سند رسمی توسط سازمان حقوق بشر در اختیار فعالین مدنی قرار گرفته است. در سالهای 67-1360 اعدام به زنان و کودکان نیز گسترش یافت که طبق اسامی منتشر شده حدود 3200 نفر فقط زن و کودک اعدام شدهاند.
در تابستان سال 1367 نقطه عطف تاریخی در اعدامهای جمهوری اسلامی ایران رخ داد. واقعهای که به فرمان روحالله خمینی، چندین هزار زندانی سیاسی و عقیدتی در زندانهای رژیم جمهوری اسلامی ایران در ماههای مرداد و شهریور ۱۳۶۷ به شکلی مخفیانه اعدام و در گورهای دسته جمعی دفن شدند. جرم اکثر اعدامیان، همکاری با سازمان مجاهدین خلق ایران و همچنین گروههای چپ، کمونیست و مارکسیست بود. تعداد قربانیان این واقعه از ۳۰۰۰ تا ۴۴۸۲ نفر تخمین زده میشوند. گزارشگران ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد، تعداد زندانیان سیاسی اعدامشده در آن سال را دستکم ۱۸۷۹ نفر اعلام کردهاند.
مقامات ارشد رژیم جمهوری اسلامی ایران انجام اعدامها را انکار نمیکنند، بلکه قریب به اتفاق از آن دفاع کردهاند و آن جنایت را برای حفظ نظام، لازم و ضروری شمردهاند. آیتالله منتظری، بلندپایهترین مخالف اعدامها بود و اعتراضاتش به قیمت برکناریاش از جانشینی آیتالله خمینی و به حبس خانگی تا زمان مرگش انجامید.
سالهای 1367 تا 1378 با اتمام جنگ ایران و عراق و مرگ خمینی و آغاز اعتراضات مردم ایران برای استقرار جامعه مدنی مخصوصا با پیروزی خاتمی در خرداد 1376 امید ایرانیان برای باز شدن فضای سیاسی و آزادی بیشتر فراهم شد. اما نه تنها جامعه مدنی تحقق نیافت، بلکه با بسته شدن فله ای مطبوعات و سانسور هرچه بیشتر مابقی مطبوعات به دستور خامنهای،خفقان در فضای سیاسی گسترش بیشتری بافت و بدنبال آن دستگیری فعالان مدنی فشار مضاعفی را بر جامعه نحیف مدنی وارد کرد نتیجه آنکه حدود 7000 نفر دیگر به اعدامی های انقلاب اضافه شدند.
اعدام در سالهای بعد همزمان با گسترش مدیا و اینترنت و ماهواره نه تنها کاهش پیدا نکرد بلکه کماکان در حال افزایش است. از سال 1378 تا 1379، 5220 نفرو سال 1389، 152 نفر اعدام شدند. با سرکار آمدن روحانی در سالهای 1391 تا 1392، 814 مورد اعدام به ثبت رسید و همچنان ایران در میان سه کشور رکوردار اعدام قرار داشت. در میان اعدامی ها، کودکان، زنان، بهائیان، اقلیتهای مذهبی، علمای اهل سنت، اقوام که بیشتر کردها، بلوچ ها و اعراب و سایر اقشار جامعه دیده می شوند. اعدامها همچنان در سالهای 1394، 1395، 1397 و 1398 توسط جمهوری اسلامی ایران با شکستن رکورد در میان کشورهای مختلف ادامه داشته و دارد.
هم اکنون که در سال 1399 و آخرین سال ریاست جمهوری روحانی و چهل و یکمین سال انقلاب اسلامی ایران قرار داریم، اعدامها در این رژیم کماکان ادامه دارد. اگرچه مجرمین مثل دهه اول انقلاب بدون وکیل نیستند اما طبق گزارشات سازمانهای حقوق بشری و عفو بین الملل و فعالین مدنی، اعترافات گرفته شده از اعدامی ها تحت شکنجه های بسیار سخت و خشنگرفته شده است. نوید افکاری کشتی گیر تیم ملی و از معترضین آبان ماه 1398 است که دو بار محکوم به اعدام شده است. گزارشهای متعددی دال بر شکنجه های وحشتناک نوید افکاری وجود دارد.
برای نجات نوید افکاری از اعدام، موجی از رسانه ها و افکار عمومی جهان با اعتراض، بسیچ شدند تا جلوی اعدام یک بیگناه دیگر را در ایران بگیرند. اما بنظر رژیم ایران می خواهد با اعدام یک بی گناه دیگر پاسخ خود را به معترضین آبان 1398 بدهد و پاسخ اول و آخر رژیم جمهوری اسلامی به اعتراض و نافرمانی اعدام است، چه اعتراضی که در آبان ۹۸ یا اعتراضات که در این 41 سال صورت گرفته است و چه اعتراضی که قرار باشد در ماههای آینده رخ بدهد.
نتیجه اینکه تا رژیم جمهوری اسلامی ایران پا برجا باشد، اعدام بیگناهان برای بقای این رژیم همچنان ادامه خواهد داشت، چرا که رژیم آخوندی معتقد است اعدام هم ابزار درمان است، هم راه پیشگیری، هم بقای حکومت اسلامی.
محمدمهدی کوکبی
9 سپتامبر 2020