نگاهی به اعتصاب بزرگ کارگران زغال سنگ کرمان
اسد گلچینی
June 24, 2020نگاهی به اعتصاب بزرگ کارگران زغال سنگ کرمان
روز ۱۱ اردیبهشت ۹۹، روز جهانی کارگر، بیش از سه هزار کارگر شرکت زغال سنگ کرمان در اعتراض به شرایط کار و تصمیم برای واگذاری این شرکت به بازار بورس وارد اعتصاب شدند، تولید متوقف شد. کارگران به نبرد بزرگی دست زدند و نمایی از قدرت و اتحاد طبقه کارگر را نشان داد. بخشی از طبقه کارگر در ایران در این روز و در ادامه کشمکش ها و مبارزات خود با دولت و کارفرما تصمیم به رودررویی بزرگی میگیرند. این تصمیم و حرکت در ادامه اعتراض کارگران این شرکت در دو سال و نیم گذشته به شرایط و وضعیت ناامن کارشان بود، یک ماه قبل از اعتصاب مذاکره با شرکت در مورد مساله واگذاری آن به بازار بورس صورت گرفته بود و نتیجهای نداشت و اعتنایی به آنها نکردند. کارگران متحدانه تصمیم به مقابلهای بزرگ و رودر رو میگیرند و با اعتصاب موافقت میکنند. اعتصاب برای دستیابی به مهمترین مطالبات کارگران با تجمع در مقابل ساختمان شرکت در کرمان شروع شد.
شرکت زغال سنگ کرمان در مالکیت دولت است و از طریق صندوق بازنشستگی فولاد اداره میشود. تصمیم گرفتهاند تا از طریق شرکت سرمایهگذاری دالاهو به بازار بورس منتقل شود. کارگران میدانند که اجرا شدن این تصمیم شرایط بسیار دشوارتری برای کار و زندگیشان در بر خواهد داشت و تصمیم به طرح مطالبات خود میکنند.
مطالبات کارگران زغال سنگ کرمان
علاوه بر مخالفت با واگذاری شرکت زغال سنگ به بازار بورس، مطالبات مهم دیگری در لیست قرار گرفت از جمله: افزایش ضریب هر سال پرداخت بیمه از ۱.۵به ۲ سال در مشاغل سخت، اجرای دقیقتری از طبقهبندی مشاغل و همچنین مطالبه مهم دائمی شدن قراردادها و بهبود ایمنی در حین کار و در محیط کار و رسیدگی به نیازمندیهای بهداشتی که به ویژه در شرایط کنونی که واگیری ویروس کرونا سلامتی همه کارگران و خانوادههایشان را بطور جدی تهدید میکند.
با توقف تولید، همه مسئولین و دستگاه به تکاپو میافتند که چگونه کارگران را با کمترین وعده و یا انجام برخی مطالب جزیی به سر کار برگردانند. این طبیعت نمایندگان دولت سرمایه داران در مقابل کارگران است. تولید و سود و سهم بازار نباید متوقف شود. مسئولین صندوق بازنشستگی، مسئولین استان، امامهای جمعه در چند شهر مختلف همراه با دستگاه انتظامی و امنیتی بسیج میشوند. کارگران و خانوادهها و همه دوستدارانشان هم تصمیم به بهبود وضع خود دارند و از اجحافات دولت و مسئولین و همه کارگزارانشان مطلعند. یکی دو ساله اخیر کارگران در هپکو،آذرآب، در هفت تپه، در فولاد و معادن فولاد و زعال سنگ در همین کرمان دقیقا با مساله واگذاری مراکز کار به بازار بورس روبرو بودهاند. این مساله یک جدال مهم و گستردهای را بین کارگران و دولت و سرمایه داران موجب شده است. کشمکشها شفافتر و طبقاتیتر شده است. مساله برای دولت و سرمایه داران راهاندازی تولید و آنطور که هر ساله نامگذاری هم میکنند، رونق آن و یا جهش تولید در گرو خاموش کردن کارگران و تن دادن آنها به شرایط سختتر برای باروری تولید و کار ارزان تر است. کارگران زغال سنگ کرمان از این اوضاع باخبرند. متحد و مصمماند که مطالباتشان را پیگیری کنند. در طول بیست روز که از زمان اعتصاب گذشت بارها با نمایندگان و مسئولین صندوق بازنشستگی فولاد مذاکره داشتند. کارفرما و مسئولین در قدمهای اولیه آماده میشوند تا مساله طبقهبندی مشاغل و اقدامات بهداشتی و ایمنی را اجرا کنند. مساله این است که کسی نمیتواند به کارگران در چنین سطحی وعده انجام مطالبات دیگر و بویژه مساله واگذاری به بورس را مورد بحث قرار بدهند. داستان باید از اینها عمقدارتر باشد که هست و نمایندگان کارگران یا شورای کارگری (آنطور که رسانهها از آن نام میبرند) آگاه به این موضوع است. طبق معمول تهدید کردن کارگران و حتی در یک مورد دستگیری سه نفر از کارگران اعتصابی قرار است به عقب نشاندن اعتصاب کمک کند.
دلیل واگذاری در سال "جهش تولید"
بحران اقتصادی عمیقی که دامنگیر جامعه است ناشی از وجود حکومت اسلامی است. باز هم کارگران و مردم زحمتکش قرار است مصائب عظیم ناشی از آن را همچنان متحمل شوند. واگذاری بسیاری از شرکت و کارخانهها به بازار بورس و شرکتهای سرمایهگذاری قرار است راه نجاتی از این بحران باشد. در هر دوره هم رهبر با اینکه "تخصصی" در مسایل مهم اقتصادی ندارد، هر سال را سال سرکوب شدیدتر کارگران و استثمار شدیدتر آنها اعلام میکند؛ پارسال سال رونق بود و امسال جهش تولید. هم رهبر الدنگ میداند که اینها قرار است چرخ اقتصاد ی را بچرخاند و بهشت موجود سرمایه داران را حفظ کند و هم کارگران معنی مصیبت بیشتراز آنرا میدانند. چرا باید واگذار شود را کارگران میدانند؛ قدرت نظامی، امنیتی، وقانون و کل دستگاه تماما و در همه جا در حمایت و در خدمت صاحبان سرمایه است، دامنه این حمایت قدم به قدم و در طی چهاردهه به عرصههای دیگر و محیط های جدیدتری کشانده شده است؛ قانون کار برده داری را قرار بود به طبقه کارگر تحمیل کنند، تمامی کارگران در کارگاههای زیر ده نفر را از شمول قانون کار خارج کردند، در مناطق آزاد شده پارس جنوبی افسار بهره کشی و بیحقوقی دهها هزار کارگر را صادر کردند، هر بخشی از کارخانهها به یک شرکت پیمانکاری داده شد، اصل ۴۴ برای واگذاری شرکتها به بخش غیر دولتی و سرمایه عدالت و سالهای رونق و جهش تولید برای چرخاندن تولید در جامعه به قیمت بهره کشی و سرکوب کارگران بوده است. قرار است همه بخشهایی که بتوانند را به صاحبان سرمایههای در بازار تحویل داده تا اینکه در حمایت هر چه بیشتر دولت و دستگاههای مختلف تابعه به آنها، شرایط بسیار سخت کار، اخراج بخشی از نیروی کار و ... را بر کارگران شاغل تحمیل کنند. این روال تاکنونی کار بوده است و حکومت سرمایهداران بر این روال کارش را ادامه خواهد یافت. اینکه امروز بر اثر مخالفت و مقاومت کارگران میتواند عقب نشانده شود به معنی دست کشیدن از این روال طبیعی که ذات سرمایه و دولتش نیازمند آن هستند نیست. به هر بهانهای و با هر محدودیتی که برای این نظام پیش آید از رهبر تا امنیت و امام جمعه در خدمات حفظ این مقدسات سرمایه داران هستند.
طبقه کارگر در ایران چه بعنوان یک طبقه و چه بعنوان بخشهای مختلف در محلهای کار و زندگی متفاوت، در برابر این شرایط که سرمایهداران و دولت به آنها تحمیل کردهاند دارای وضعیت، شرایط و سرنوشت مشترکی بودهاند. سرکوب و تفرقه و حضور انواع تبلیغات و تشکیلاتهای هیات حاکمه و سرمایه داران در میانشان قرار است به حفظ این وضعیت کمک کند. اما در عین حال کارگران آگاهتر دقیقا مانند سرمایه داران میدانند که قدرت طبقه کارگر در تولید است که اگر قادر به توقف در آن بشوند میتوانند بر سرمایه داران افسار بزنند.
کارگران متحد میشوند و از قدرت واقعی خود استفاده میکنند
در همین منطقه کرمان تجارب آشنا و فراوانی در این مورد وجود دارد. در سال ۹۳ معادن سنگ آهن بافق با حدود پنج هزار کارگر و ۴۰ روز اعتصاب همین داستان واگذاری را تجربه کردند و قدرت عظیمی از کارگران و خانوادههایشان در حالی که مردم شهر آنها را حمایت میکردند به میدان آمد و مساله واگذاری را عقب راندند، هر چند هیچگاه نقشه واگذاری کنار گذاشته نشد. تجربه هفت تپه در خوزستان از حدود ده سال قبل و تجربه شرکت و مراکز تولیدی و خدماتی در اراک در تبریز، در پتروشیمیها در راهآهن در شهرداریها همه وهمه نشان داده است که باید در مقابل تصمیمات دولت و سرمایهدارن ایستاد و تا جایی که متحد شدهایم میتوان مطالبات را بر آنها تحمیل کرد. راه دیگری نیست. در قانون جنگلی که سرمایهداری برای کارگران و مردم ستم دیده گذاشته است برای زنده ماندن از دست زدن به مبارزه قاطع و ایجاد اتحاد و سازمان مناسب تردید نکرد.
کارگران زغال سنگ کرمان با این روشنبینی و قدرت اتحاد بالا، بیست روز تولید را متوقف کردند. سه هزار کارگر این شرکت تنها نبودند، همه خانوادههای آنها و بسیاری از مردم چند شهر حامی آنها بودند و فضایی بر همه مسئولین در همه سطوح وارد کردند و تا حدودی خود را بر روزنامهها و سایتهای مهم تحمیل کردند. جلوی چنین اتفاق بزرگی را نمیتوانستند بگیرند. بعد از حدود دو هفته که از اعتصاب و مذاکرات گذشته بود در روز ۲۲ اردیبهشت، فضایی که مسئولین صندوق بازنشستگی و دیگر مسئولین محلی ایجاد کردند و با چند وعده سطحی مبنی بر اینکه برخی مطالبات کارگران را اجرا میکنند اعلام کردند و رسانهها بانگ برآوردند که از فردا اعتصاب تمام میشود و کارگران به کار بر میگردند. این مساله دروغ بود و صرفا بخشی از سرکوب و تحقیر کردن کارگران و بی اعتنایی به آنها بود. این تلاش احمقانه مسئولین و امام جمعهها طبق گزارش "ماین نیوز" اینگونه طرح ریزی شده بود:
"مسرور مدیرعامل صندوق بازنشستگی فولاد با اشاره به طرح طبقهبندی مشاغل گفت: صورتجلسه این طرح امضا شده ... از مدیر شرکت زغالسنگ خواست که در اسرع وقت، نسبت به اجرایی شدن طرح طبقهبندی و رفع ایرادات احتمالی طرح اقدام کند.
وی همچنین بر افزایش درآمد در شرکت زغالسنگ کرمان گفت: بایستی برای توسعه شرکت، برنامهریزی مدون صورت گیرد چراکه ۹۰ درصد درآمدهای شرکت صرف هزینههای پرسنلی میشود.
مسرور در خصوص اعمال ضریب سنوات کاری کارگران از ۱.۵ به ۲ هم گفت: این موضوع نیازمند قانون جدید است.
وی همچنین از مدیران شرکت خواست که به مسایل رفاهی کارگران بیش از گذشته توجه کنند.
مسرور در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به بورسی شدن شرکت زغالسنگ کرمان گفت: همچنان که پیشتر نیز اعلام کردم موضوع واگذاری این شرکت به بخش خصوصی مطرح نیست و شرکت دالاهو شرکت سرمایهگذاری صندوق فولاد است و ۱۰۰ درصد سهام آن متعلق به صندوق فولاد است. بنابراین کارگران نباید نگران واگذاری شرکت به بخش خصوصی باشند.
مسرور تصریح کرد بورسی شدن شرکت زغالسنگ منافعی را نصیب ذینفعان ازجمله کارگران خواهد کرد که بالابردن شفافیت و افزایش بازده داراییهای شرکت از آن جمله است.
گفتنی است در پایان این جلسه هفت ساعته که سرپرست اداره کل سیاسی، انتخابات و تقسیمات کشوری استانداری کرمان، فرمانداران سه شهر معدنی استان و مدیران ارشد صندوق فولاد نیز حضور داشتند، مقرر شد از روز سهشنبه کارگران فعالیت خود را در شرکت زغالسنگ از سر بگیرند. ضمن اینکه اجرای مطالبات کارگران نیز در دستور کار مسئولان قرار گرفت.
طبق مصوبات این جلسه کارگران شرکت زغالسنگ کرمان بر اساس قوانین کار قراردادهای آنان منعقد خواهد گردید و طرح طبقهبندی مشاغل در این شرکت از فردا لازم الاجرا خواهد شد و کارگران از صبح روز دوشنبه ۲۲ اردیبهشت ماه کار تولید را از سر خواهند گرفت.
مدیرکل اداره تعاون کارو رفاه اجتماعی استان نیز ابراز کرد: در این جلسه کلیه مطالبات کارگران شرکت زغالسنگ بند به بند مورد بررسی قرار گرفت و نظریات اعضای شورای کارگری نیز در آن لحاظ گردید لذا این مطالبات صنفی در اسرع وقت محقق خواهند شد، این مصوبات با رضایت این اعضا تصویب و امضا شد تا تحصن پایان یابد، در این مسیر بیشتر مطالبات به نفع کارگران محقق شد که این رفع این موارد مسببات خرسندی جامعه تولید استان را فراهم کرد.
رضا اسماعیلی در پایان خاطرنشان کرد: کارگران با این مصوبات به محل کار خود برخواهند گشت و تولید از فردا سهشنبه ۲۳ اردیبهشت ماه سال جاری از سر گرفته خواهد شد." پایان نقل قول ماین نیوز.
همانطور که کارگران متوجه شدند در این نقشه شرکت و همه همکاران آنها، غیر از انجام طبقهبندی مشاغل هیچ مطالبه دیگر کارگران برسمیت شناخته نشده است و مشتی دروغ و جواب سر بالا به آنها تحویل داده میشود و دقیقا همان نگرانی کارگران در واگذاری شرکت به بازار بورس را در اشکال دیگری(از طریق شرکت سرمایه گذاری دالاهو) تاکید میکنند و از محسنات آن برای کارگران میگویند، برای اجرای برخی به قانون مجلس نیاز دارند و بالاخره مسئولین و کارگزارانشان دست بر گلوی کارگران گذاشته و ضمن تحقیر و بی حرمتی به سه هزار کارگر اعتصابی و تمام خانوادههای آنها، خود بطور ضمنی تصمیم به پایان اعتصاب گرفته و در میدیای خود آنرا اعلام میکنند. اما کارگران این نقشه پوچ برای آنها و ادامه شرایط تاکنونی را متوجه هستند و تردیدی در ادامه اعتصاب ندارند و خوشبختانه با حفظ اتحاد و همبستگی قهرمانانه ای تا یک هفته دیگر اعتصاب را ادامه میدهد.
تصمیم کارگران این بود که اعتصاب ادامه دارد
روز ۳۱ اردیبهشت و بعد از توافقات مهمی پایان اعتصاب از طرف کارگران اعلام میشود. توافقات مختصری بدست آمده است و در عین حال که به اعتصاب خاتمه میدهند، نمایندههایشان در تهران مذاکره و پیگیری مطالبات را دنبال میکنند. همچنین در مذاکره دیگری که با نماینده خامنهای در کرمان صورت گرفته است وی مهلت ۴۵ روزه گذاشته است که از طریق مسئولین در این مدت به مساله رسیدگی کند.
ماین نیوز نقل میکند که:
"یکی از خواستههای کارگران اجرای طرح طبقهبندی مشاغل و احتساب آن در دستمزد فروردین ماه است؛ خواستهای که «رضا مسرور» مدیرعامل صندوق بازنشستگی فولاد از اجرای آن ظرف روزهای آینده خبر داده است.
کارگران در این مورد گفتند: باتوجه به اینکه دستمزد فروردین ماه سال ۹۹ را دریافت نکردهایم، نمیدانیم که طرح طبقهبندی مشاغل از ماه گذشته اجرایی شده است یا خیر؛ اما نماینده ولی فقیه و امام جمعه کرمان وعده دادند که این موضوع را پیگیری میکنند.
آنها افزودند: خواسته ما این است که بابت اجرای طرح طبقهبندی مشاغل 1 میلیون تومان به دستمزدها اضافه شود اما مدیرعامل شرکت از افزایش حدود 500 هزار تومانی خبر میدهد. باتوجه به وعدهای که حجت الاسلام علیدادی به ما دادند، منتظر هستیم.
کارگران شرکت زغال سنگ کرمان در مورد دیگر خواستههای خود، افزودند: افزایش ضریب هر سال بیمهپردازی از 1.5 به 2 سال در مشاغل سخت، دائمی شدن قراردادهای کار و جلوگیری از ورود سهام شرکت در قالب ورود شرکت مادر زغال سنگ کرمان به بورس، از دیگر خواستههایی است که مطرح کردیم." پایان نقل قول ماین نیوز.
وضعیت و شرایطی که کارگران زغال سنگ کرمان در آن قرار دارند نمایی از وضع کل طبقه کارگر ایران است. کارگران این معادن میگویند دستمزدهایشان به نسبت کارگران در بخشهای خدمات شهری کمتر است. شرایط بشدت ناامنی دارند و کار بسیار شاقی دارند.
هر بخش دیگری از طبقه کارگر در ایران که به مطالبات، مذاکرات، اعتراض و اعتصاب کارگران زغال سنگ کرمان، پیام آن و انتظار در تحقق خواستها یشان دقیقتر نگاه کند، کم و بیش وضعیت خود را خواهد یافت. سرمایه داران و حکومتشان بنا به نیازمندیهای ذاتی سرمایهداری در به کار گیری کار ارزان، استثمار شدید و کسب بیشترین ارزش اضافی از تولیدات و همینطورثروت جامعه در رقابت شدید با هم هستند. طبقه کارگر نیز در نهایت ناامنی کار و دستمزد بسیار پایین و شدت کار بالا و سرکوب قرار دارد. از نظر سرمایه داران و دولتشان مراکز کار یکی پس از دیگری برای "رونق در تولید" و "جهش تولید" به بخشهای دیگر این بازار با قانون جنگلی تحویل داده میشود. کارگران میدانند که این کارها هیچ معنی دیگری غیر از تحمیل شرایط دشوارتر بر آنها ندارد، لذا راه حل، مقابله همه جانبه و قدرتمند است. راه حل به کارگیری قدرت کارگران یعنی اتحاد وسازماندهی اتحاد و توقف تولید است.
تبدیل قراردادهای موقت به قراردادهای دائم، که در مطالبه کارگران زغال سنگ کرمان طرح شده است یکی از مهمترین خواستهاست که تقریبا برای همه طبقه کارگر ایران بشدت مطرح است. تا کنون صف متحدی برای لغو قراردادهای موقت راه نیفتاده است. قراردادهای موقت موقعیت طبقه کارگر را به درجات زیادی در رویارویی با سرمایه داران و کارفرماها و دولتشان ضعیف کرده است. نا امنی شدیدی بر کارگران از هر لحاظ تحمیل شده و دست کارفرماها هم کاملا باز گذاشته شده است. چنانچه امروز کارگران معدن زغال سنگ کرمان در این زمینه موفقیتی کسب کنند تاثیر مهمی در مبارزات دیگر مراکز کار و تولید در ایران برای لغو قرارداد های موقت خواهند گذاشت. کارگران این بخش قدم مهمی در طرح مطالبه قرارداد دائم برداشتند که لازم است و میتواند روی میز بقیه مراکز کار و بخشهای دیگر هم باشد چرا که هر تغییری در این مساله اساسی نیازمند وجود جنبش بمراتب بزرگتر و سراسری تری است.
قدرت طبقه کارگر در اتحاد و سازمان و تشکیلاتشان است. دستیابی به آن در مبارزه برای تحقق مطالبات و استفاده از توقف تولید در ابعاد بیشتری از حداقلهای پاسخ کارگران به اوضاع میتواند باشد که بدون این هیچ پیشروی در تحقق مطالبات طبقه کارگر ایران ممکن نیست.
زنده باد اتحاد و همبستگی کارگران زغال سنگ کرمان و با آرزوی موفقیت در تحقق خواستهایشان.