ناسیونالیسم خطری که از نو باید شناخت (٧)

اقبال نظرگاهی
May 14, 2020

ناسیونالیسم خطری که از نو باید شناخت (٧)

عقبگرد عظیمی بعد از فروپاشی شوروی بر جامعه جهانی تحمیل شد. لیبرالیسم قرن بیستمی جای خود را به نئولبرالیسم و ناسیونالیسم دموکرات در خاورمیانه جای خود را به اسلام سیاسی دادند. اگر خط کمونیسم کارگری نبود جنبش کمونیستی ایران شکست میخورد و امروز جنبش چپ ناسیونالیست زده و ضد امپریالیست و حامی اسلام سیاسی. وهمان نقشی را ایفا میکرد که امروز چپ عراق و سوریه و لبنان و فلسطین.  کمااینکه توده و اکثریت و مائوئیستها و تروتسکیستها در عین ناسیونالیست بودن  حامی جنبش اسلامی در منطقه  و ضد امپریالیست هستند. ناسیونالیسم چه نوع چپ آن مانند سازمانهای چریک فدایی و راه کارگر چه نوع مذهبی آن مانند سازمان مجاهدین و سازمان خبات در کردستان چه نوع سکولار و لائیک آن مانند جمهوریخواهان دموکرات و جمهوریخواهان لائیک همگی تمامن در خاک و مرز و پرچم پرستی و فدا کردن جان برای "وطن" مشترکند. هیچ فرقی در ترک و فارس و کرد بودنشان نیست از نظرگاه جامعه. علت تنوع سازمانی و حزبی و پلاتفرمهای بعضن متضاد ناسیونالیستها ایدئولوژی بشدت سیال و نامتعین و اپورنیست ناسیونالیسم است. ناسیونالیسم توان و ظرفیت و پتانسیل آن را دارد تا خود را در هر لباسی مخفی کند. و با هر معجونی درآمیزد. و در هر شرایطی خود را تغییر رنگ و ظاهر دهد. با هر دین و مذهبی ممزوج گردد و در تمام حالات منافع "ملی" را حفظ و پاسداری نماید. لذا ناسیونالیسم یا به منافع یک اقلیت منتهی میشود و یا آن اقلیت با پیشروی بطرف فاشیسم جامعه را مرعوب و مطیع خود میسازند.

پیام اخیر خالد عزیزی رهبر حزب دموکرات کردستان به طرفداران اسلام سیاسی در کردستان برای اتحاد جنبش ناسیونالیسم با جنبش اسلامی که یک بار در سالهای 57 و 58 شکست داده شد – چراغ سبزی است به حکومت اسلامی که حزب دموکرات علی رغم تمام ترورها و توپ باران جلسه رهبری این حزب در اربیل عراق توسط سپاه در سال 1396 اما هنوز حاضر به خدمت گذاری و به عهده گرفتن امر سرکوب اعتراضات مردمی و کمونیستها در کردستان است به شرط شریک شدن در اداره شهرهای کردستان. پرداختن به سخنان خالد عزیزی به خاطر برجسته کردن وجه خطرناک ناسیونالیسم است و نه بررسی صحت و سقم اشارات آقای عزیزی به تاریخ مقاومت مردم کردستان در سال 58. هدف این نوشته جلب توجه به خطر ناسیونالیسم برای امروز و فردا است و نه بررسی چند و چون حزب دموکرات و جریان مکتب قرآن در سالهای 58 و 59.

امروز حزب دموکرات کردستان بار دیگر میتواند با اسلامیهای کردستان چه مفتی چیها و چه سلفیها و چه حشد الشعبیهای شیعه اما کرد بازمانده از جمهوری اسلامی متحد شود تا جلو تحقق سوسیالیسم و حکومت شورایی را بگیرد. چون در حکومت شورایی این رهبران انتخاب نخواهند شد و منافع شخصی و حزبی و مالی و طبقاتیشان تامین و تضمین نخواهد بود. اگر همکاری و هم خطی  حزب دموکرات با جمهوری اسلامی در دهه 60 به فاجعه جنگ علیه کومه له و قربانی چند صد پیشمرگه انجامید. امروز و فردا آشتی کردن جماعت مفتی زاده و سلفیها با حزب دموکرات توسط رهبران ناسیونالیست میتواند به فاجعه بسیار بزرگتری بیانجامد. از طرف دیگر جمهوری اسلامی آماده است تا در پروسه فروپاشی خودش تمام جامعه ایران را در خون و ازهم پاشی فرو ببرد و حزب دموکرات دارد برای نقش بازی کردن در آن سناریو اعلام آماده گی میکند. بی گمان دیگر جریانات ناسیونالیستی در کردستان مانند پژاک و خبات و سازمانهای زحمتکشان مهتدی و ایلخانی زاده در این همکاری با رژیم از هم اکنون با هر دو بخش حزب دموکرات رقیب هستند.

اگر بحث ما با خالد عزیزی شروع میشود اما نه ایشان ونه حزبش تنها مورد نقد و نظر ما نیستند بلکه کل ناسیونالیسم در کردستان با هر سه جناح راست (اسلامی) میانه (دموکرات) و چپ آن مورد بحث است. لذا منهای تعریف و تمجید آقای عزیزی ازاحمد مفتی زاده و تبرئه ایشان از همکاری با جمهوری اسلامی و برادران پاسدارش علیه جنبش آزادی خواهی و حق طلبی در کردستان - بحث اصلی اینجا اشاره به دورنمای همکاری ناسیونالیسم و جنبش اسلامی علیه جنبش سوسیالیستی در کردستان است.

تاریخ در هر جا معمولن تکرار میشود اول بصورت تراژدی و دوم بصورت فکاهی. تکرار حکومت اقلیم کردستان عراق که یک تراژدی بود و هنوز هست برای جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی زن و کارگر و جوانان و یک جامعه سالم - در کردستان ایران خیال و آرزو و توهم فکاهی گونه ناسیونالیستهای "روژهلات" است. در صورت تحقق این خواب و خیال مشترک جمهوری اسلامی و ناسیونالیسم در کردستان - جامعه کردستان در خطر سناریوی جنگ و کشتار و داعشیزه شدن خواهد بود.

بر بستر ارتجاعی و فلاکتباری که حکومت اسلامی بر جوامع ایران تحمیل کرده است جریانات ارتجاعی شبه آلترناتیویی مانند مفتی چیها و سلفی ها و خبات ها را در جامعه کردستان بوجود آورده است تا جمع و تشکیلات خود را در سایه امکان فعالیت نیمه علنی گسترش داده و بر مبنای این واقعیت عینی اما سطحی- احزاب و سازمانهای ناسیونالیست را به تلاش برای اتحاد با اسلامیها ی کردستان واداشته است. اگرچه احتمال اتحاد تشکیلاتی جنبش ناسیونالیستی و جنبش اسلام سیاسی در کردستان ناممکن است اما اتحاد عمل آنها علیه جنبش سوسیالیستی از هم اکنون قطعی و حتمی است.

در نتیجه: بار دیگر یا سوسیالیسم یا بربریت دورنمای جامعه کردستان است. یا سوسیالیسم می برد و شوراها تمام قدرت را بدست میگیرند و یا ناسیونالیستها و اسلام گرایان با تمام شعبات و جناحهایشان چیزی جز بربریت برای جامعه به ارمغان نخواهند برد. لذا وظیفه امروز کمونیستهاست تا تلاش کنند با به میدان آوردن طبقه کارگر و زحمتکش حق طلب و جنبش زنان برابری طلب و جنبش جوانان پیشرو و مردمان آزادیخواه سنگر محکمی در برابر ارتجاع حاکم و ارتجاع  منتظر فرصت تدارک ببینند. اگر طبقات محکوم و بی حقوق جامعه کردستان نتوانند برهبری کمونیستها متشکل و متحد و آماده برای اداره شهر و روستا از طریق شوراهای مستقیم خود گردند احتمال جابجایی قدرت از جمهوری اسلامی به ناسیونالیسم اسلامی خطری است که آینده جامعه کردستان و بلطبع جامعه ایران را تهدید میکند.

14 مه 2020

اقبال نظرگاهی


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com