ناسیونالیسم خطری که از نو باید شناخت (٢)

اقبال نظرگاهی
May 02, 2020

ناسیونالیسم خطری که از نو باید شناخت (٢)

این قسمت به تناقضات شناختی یووال نوح هراری اختصاص دارد. صادق صبا گفتگویی با هراری دارد و می پرسد: "همانطور که شما گفتید کرونا یک بحران جهانیه و راه حل جهانی لازم داره. ولی ما دولت ملت داریم و بعضی کشورها حتا بیشتر بسمت ناسیونالیسم پیش میروند. شما فکر نمیکنید که این نظم جهانی فعلی برای مقابله با بحرانهای جهانی مثل ویروس کرونا و یا گرمایش زمین ناتوانه؟" در پاسخ به این سئوال است که جناب هراری علوم مختلف سیاست و اقتصاد و جامعه و تاریخ را نادیده گرفته و تعلق طبقاتی خودش را آشکارو دستان خالیش را باز میکند. هراری می گوید: "من با ساختار دولت-ملت و مرز مخالفتی ندارم. ما به آنها نیاز داریم. اما با داشتن تنها یک دولت واحد جهانی یا چیزی شبیه  اون موافق نیستم. ما به دولت ملتها نیاز داریم. اما نیاز داریم که اینها با هم همکاری کنند." هراری در اقرار به عدم مخالفت با ساختار دولت-ملت و مرز در واقع تعلق سیاسی خودش را به وضع موجود نشان می دهد چرا که معضلات امروز بشر و از جمله کرونا اگر در ریشه و پیدایش به دولت-ملت بی ربط باشند در چاره ناپذیری و گسترش عینن به ناتوانی و مهمتر به موانع دولت-ملت ها مربوط میشوند. در یک بررسی علمی انسان محور و نه بازار محور "ما" به این دولت ملتها نیاز نداریم. هراری مانند هر دانشمند مدافع وضع موجود با شنیدن هر انتقادی از نقش منفی دولت-ملتها فوری سعی می کند چنین نقدی را تخیلی و ناشی از آرزوی دست نیافتنی "یک دولت واحد جهانی" بنامد و اعلام عدم توافق بکند. انگاری با توافقش فردا چنین دولتی تشکیل می شود و ایشان از حمایت حامیانش بی بهره خواهد شد. او اصرار دارد که "ما" به دولت ملتها نیاز داریم تا با آن خاطر حامیانش را آسوده کند که ایشان راه حلهایش فراتر از خواست سیاستمداران نیست و نخواهد بود. تنها خواست هراری از سیاستمداران این است که ضمن ایمان به ناسیونالیسمشان "با هم همکاری" کنند.

سپس هراری سعی میکند "درک" غلط  ما را از ملی گرایی یادآور شود و تاکید کند که "ملی گرایی می تونه چیز خیلی خوبی باشد". او آموزشمان می دهد که "ملی گرایی به معنای تنفر از خارجیها نیست. ملی گرایی به این معنیه که آشق هم وطناتون باشید و ازونا مراقبت کنید." یکی از خصیصه های بنیادی ناسیونالیسم نامتعین و سیال گونه گی آن است. این خصیصه به ناسیونالیستها فرصت میدهد ده ها تفسیر و حتا اجرای متناقض داشته باشند و همه را برناسیونالیسم با موفقیت سوارکنند. بعنوان مثال تنفر از خارجی ها و غیر خودیها همیشه توسط ناسیونالیسم ترویج و توسط ناسیونالیستها اجرا شده و بانی و باعث خونریزیها شده اما برای هراری به آسانی این تنفراز خارجی ها نه وجود داشته و نه اصلن معنی دارد. برای هراری ملی گرایی یعنی عشق و آشقی. در این خود فروختگی فکری ملی گرایی چیزی جز "عشق به هم وطناتون" نیست. حتمن برای اثبات چنین عشقی هم باید سراغ هیتلر و استالین و ناتانیاهو و ترامپ برویم که چه در گذشته و چه امروز چنان از مرز و بوم وطن دفاع می کنند که خون آدمها در مقیاس ملیونی برای چنین عشقی هیچ است. معلوم نیست این صاحبان دولت-ملتها که آشق هموطناشونند چطور نخواستن و نتوانستن مانع ورود بحرانهای چندگانه و این اواخر کرونا به وطنشان را بگیرند؟ چطور چند صد هزار نفر قربانی داده شده و چطور هیچ تمهیدات پیش گیرنده و آماده گی از قبل در قبال بیماری کرونا وجود نداشت. حتا وقتی از قبل توسط بیل گیتس از آمدنش با خبر شده بودند؟ کجاست آن "مراقبت" دروغین؟ اگر چین و ایران دارای دولت ملتهای بی دروپیکر و زیراستاندارد هستند قرار نبود فرانسه و انگلیس و اسپانیا و ایتالیا و خصوصن امریکا زیر چنین معضلی خراب کند و بماند. مراقبت دولت-ملتهای هراری دارای مصداق عینی نیست و کذایی بودن و غیر ضروری بودن دولت-ملتها را آشکار می سازد.

هراری ناچار است به راه حل جهانی برای بحرانها و از جمله کرونا اقرار کند اما نگران است که چنین اقراری به سوسیالیسم ترجمه شود و این دلیل اصلی بحثهای بی پایه و متناقض او در تعریف و تمجید از دولت – ملت است. هراری همکاری با خارجی ها را از سر ناچاری و به خاطر عشق و "مراقبت از هم وطنان خودمان" توصیه میکند نکند کسی گمان ببرد که اینجا ضرورت سوسیالیسم خود را به رخ میکشد. برای توجیه و لزوم "همکاری" هراری حتا خود را ناچار میسازد که تزی صادر کند و بگوید که "من فکر نمیکنم که هیچ تضاد ناگزیری بین دولت-ملتها و همکاری جهانی وجود داشته باشد." اگر تضادی وجود ندارد پس چرا هیچکدام از معضلات در سطح ملی قابل حل نبوده اند و وقتی هم مرزها را شکسته اند و ده ها دولت-ملت را در بر گرفته اند هنوز حل و فصل نشده اند. برای مثال نه بحران مهاجرت و نه گرمایش زمین – نه تجارت کودک و زن و نه تجارت اسلحه و مواد مخدر حل نشده اند. چرا دولتهای سر به مریخ کشیده شده سر ماسک دماغ یقه هم را پاره میکنند؟ مگر نه اینکه هر کدام از سر عشق و مراقبت از هم وطن پا روی هم نوع و همکاری جهانی می گذارند؟ مگر نه اینکه هر طرف آغاز و ابداغ کرونا را نقشه و طرح دولت-ملت رقیبش می داند! آیا واقعن تضادی برای آقای هراری نه در بعد سیاسی و تبلیغی و نه در بعد اقتصادی و اجتماعی قابل دیدن نیست؟

جالب است هراری بدون اسم بردن از ترامپ مقصر عدم همکاری جهانی را به گردن "رهبران افراطی ملی گرا و پوپولیست" می اندازد. سئوال این است که کدامیک از این رهبران ملی گرا معتدلند و کاری پیش برده اند در مبارزه با بحرانهای جهانی؟ پوتین؟ کامرون؟ مرکل؟ خی جین پینگ؟ انتظار یک بحث روشن از این دانشمند در خدمت سیستم نیست اما فرافکنی و سفسطه گری هراری در انگشت گذاشتن بر روی نقطه حساس یا ضعف اجتماعی بجای نشانه گرفتن و آشکار ساختن مانع دولت های ملی بخشودنی نیست. هراری میگوید: "من از ویروس نمی ترسم از چیزهایی مثل نفرت بین انسانها می ترسم ... می بینیم که اقلیت های قومی و مذهبی را مسئول شیوع این ویروس می دانند. بتازگی خبر بسیار بدی شنیدم که هندوها در هندوستان مسلمانها را به شیوع عمدی اپیدمی در این کشور متهم میکنند." جناب هراری عزیز صحبت سر نفرت بین دولتهای ملی بود و نه "نفرت بین انسانها". و آیا پدیده "اقلیت های قومی و مذهبی" ساخته و پرداخته دولت های ملی نیستند؟ سومن دعوای هندوها و مسلمانها بر سر شیوع اپیدمی همان دعوای چین و امریکا نیست؟ بلاخره اگر دولت ملت هند می آمد و مستدل و روشن شیوع اپیدمی را بیان میکرد آیا دیگر جایی برای اتهامات هندوها به مسلمانان می ماند؟ به همچنین اگر سازمان بهداشت جهانی مستقل بود و بطور مستقل منشع و عامل شیوع کرونا را اعلام می کرد آیا جایی برای مچ گیریهای چین و امریکا از یکدیگر می ماند؟ پس اگر سازمان بهداشت جهانی مستقل نداریم یعنی دولت ملتها مانع هستند و این یعنی ورشکستگی ناسیونالیسم. آقای هراری کتمان چرا؟ زیر خاک کردن سوسیالیسم به چه قیمتی؟

به قول آنتونیو گوترش: "هر کشوری سیاست خودش را دنبال کرد؛ کشورهای مختلف با دیدگاه‌های مختلف و این امر به ویروس امکان گسترش داده است." دبیرکل سازمان ملل متحد در مصاحبه ای با بی بی سی گفت این که رهبران جهان نتوانسته‌اند "برای مقابله‌ای هماهنگ با کووید۱۹ گرد هم بیایند" یک "تراژدی" است و خواستار "یک رهبری" در زمینه مبارزه علیه این ویروس شد. هم هراری و هم گوترش به ناکارآمدی و حتا به مانع بودن دولتهای ملی در حل معضلات جهانی و در اینجا کرونا اذعان دارند. اما پروفسور هراری علنن متوسل به سفسطه میشود تا راه حل جهانی بحرانهای جهانی را به "همکاری" اگرامروز شاید فردای دولتهای ملی تقلیل دهد و از خطر سوسیالیسم حتا بدون اسم بردن از آن به دولت ملتها و ناسیونالیسم پناه ببرد.

دوم مه 2020  - اقبال نظرگاهی


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com