زیادی کم، زیادی دیر! ورود زنان به قفس استادیوم!

آذر ماجدی
October 18, 2019

پس از هیاهوهای بسیار تعداد اندکی زن به استادیوم راه یافتند تا در قفسی مسابقه فوتبال را نظاره کنند. اپوزیسیون دست راستی، ملی – اسلامی ها و اصلاح طلبان حکومتی می کوشند این باصطلاح عقب نشینی رژیم اسلامی را بعنوان یک پیروزی در بوق و کرنا کنند. بخشی از اپوزیسیون باصطلاح چپ و جنبش حق زن نیز به این قافلۀ فریب و ریا پیوسته اند. برخی حتی آنرا دستاورد خودسوزی سحر معروف به "دختر آبی" خوانده اند.  

جنبش آزادی زن و جمهوری اسلامی دو دشمن آشتی ناپذیر!

چهل سال است که یک جنبش عظیم برای کسب حقوق زن در ایران شکل گرفته و یک آن خاموش نشده است. چهل سال است که بویژه مساله حجاب اسلامی و آپارتاید جنسی در راس اعتراضات اجتماعی و سیاسی قرار گرفته است. رژیم اسلامی یک لحظه از تعرضات زنان و نیز مردان علیه این نمادهای عصر حجر آسایش نداشته است. اولین اعتراض وسیع و توده ای علیه این رژیم ارتجاعی و ضد انقلابی توسط هزاران زن و علیه حجاب شکل گرفت. 8 مارس 1357 در تاریخ مبارزات جنبش آزادی زن در سطح جهان به ثبت رسیده است. آوازۀ مبارزات و مقاومت سرسختانه زنان آزادیخواه در تمام جهان پیچیده است. جنبش آزادی زن در ایران به الگویی برای زنان تحت ستم منطقه و زنان سرکوب شده توسط جنبش و حکومت های اسلامی بدل شده است. بواسطه این جنبش و تلاش های فعالین جنبش آزادی زن امر آزادی زن و جنبش اسلامی بعنوان دو دشمن آشتی ناپذیر در اذهان ثبت شده است.

در چنین متنی است که جمهوری اسلامی زیرکانه کوشیده است با ایجاد دست اندازها، نقطه سازش ها، تحریف ها، و ارائه روایت های دروغین جنبش آزادی زن را به بیراهه بکشاند. اینجاست که نقش اصلاح طلبان حکومتی و جنبش ملی – اسلامی برجسته شده است. حکومت اسلامی با درک عجز خویش در سرکوب و خاموش کردن جنبش آزادی زن، جنبشی تحت نام "اصلاح طلبی" را ساخته و پرداخته کرد. بیش از دو دهه این اصلاح طلبان حکومتی کوشیده اند در عرصه داخلی و بین المللی روایتی کاملا دروغین از اسلام، حجاب و آپارتاید جنسی و آزادیخواهی و ترقیخواهی ارائه دهند. دلقک های مزدوری که شغل شریف شان ارائه روایت های دروغین در رسانه های بین المللی است بهمراه عده ای نان به نرخ روز خور در عرصه تبلیغات و آکادمیا به باز نویسی هر ایده و آرمان ترقیخواهانه مشغول شدند.

در ایران جنش فمینیسم اسلامی را علم کردند و در خارج به تبلیغ و باصطلاح بررسی این "گفتمان" پرداختند. مقوله نسبیت فرهنگی که بر بستر پست مدرنیسم به میدان آمد، عمدتا حاصل همین تلاشها بود. سپس اسلامو فوبی را به بازار ارائه دادند. مدتیست که از هر دو "گفتمان" فمینیسم اسلامی و نسبیت فرهنگی عبور کرده ایم. رژیم اسلامی پس از سرکوب خیزش مردم در سال 88 عده ای مزدور را برای فعالیت متمرکز تر به خارج صادر کرد. این مزدوران در رسانه های دولتهای غربی که با دست جمهوری اسلامی را پس می زدند و با پا پیش می کشیدند، از جمله بی بی سی و صدای آمریکا و رادیو فردا مشغول به کار شدند.

حال با خیزش دیماه 96 اصلاح طلبان حکومتی و ملی – اسلامی ها دست در دست جنبش ناسیونالیسم پرو غرب، یعنی رژیم سابقی ها فعالانه در تلاشند که جنبش آزادیخواهانه و برابری طلبانه مردم ایران را به کجراه بکشانند. اینجاست که نقش مساله زن در ایران و جنبش علیه ستمکشی زن نقش برجسته ای می یابد. هدف اصلی این جریانات ارتجاعی و دست راستی پایین آوردن توقعات مردم، قرار دادن نقطه سازش ها و ایجاد دست انداز مقابل جنبش عظیم برای سرنگونی جمهوری اسلامی است. مبارزه علیه حجاب اسلامی را می کوشند به مقابله با "حجاب اجباری" تقلیل دهند؛ مبارزه برای ریشه کن کردن نظام آپارتاید جنسی را به شرکت در استادیوم های ورزشی، آنهم باین شکل مسخره، محدود کنند. به نهادهای ارتجاعی برای دستیابی به این امر متوسل می شوند؛ به کاخ سفید دخیل می بندند؛ و زمانی که چند صد زن اجازه ورود به استادیوم داده می شود تا در قفسی بنشینند و نظاره گر فوتبال باشند آنرا به یک پیروزی بزرگ ارتقاء می دهند. و طنز تلخ آنجاست که عکس هایی که از این خیمه شب بازی منتشر می شود، زنانی هستند که با تکان دادن  پرچم جمهوری اسلامی در حال پایکوبی هستند.

برخی از این مزدوران معلوم الحال وقاحت را به آنجا رسانده اند که در دفاع از "آزادی بیان" 50 حزب اللهی در مقابل استادیوم در اعتراض به ورود زنان به استادیوم، قلمفرسایی می کنند و به جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی درس آزادیخواهی می دهند که باید آزادی این مزدوران را برسمیت بشناسید! جل الخالق! واقعا که دنیای وارونه ای است. چهل سال است که از قبل اعدام ها، سرکوب ها، سنگسارها و فقر و فلاکت اکثریت مردم به نان و نوایی رسیده اند و دارند بما درس آزادی بیان می دهند. گویی مخالفین چپ و آزادیخواه جمهوری اسلامی مخالف آزادی بیان در جامعه بوده اند. شرم و حیا هم خوب چیزی است.

این تمهیدات را باید هشیارانه افشاء و حاشیه ای کرد. روشن است که ما کمونیست های کارگری اصیل و رادیکال از هر بهبودی در وضعیت مردم استقبال می کنیم. بخش مهمی از مبارزات ما به ایجاد بهبود در شرایط مردم اختصاص دارد. اما در عین حال هشیارانه تکه نانی را که زیر فشار اعتراضات توده ای بعنوان بهبود جلوی جامعه می اندازند، افشاء می کنیم. اجازه نمی دهیم که جمهوری اسلامی و اپوزیسیون دست راستی توقعات و خواستهای مردم را تقلیل دهند. ما با آپارتاید جنسی در تمام اشکال آن مبارزه می کنیم و آگاهیم که برای ریشه کن کردن آن باید پیش از هر چیز جمهوری اسلامی سرنگون شود. ما با حجاب اسلامی بعنوان ابزار و سمبل بردگی و بندگی زن مخالفیم و می دانیم که برای نابودی آن باید رژیم اسلامی سرنگون شود. ما خواهان آزادی بی قید و شرط و برابری کامل زنان هستیم و آگاهیم که برای تحقق آن باید این نظام را کنفیکون کنیم و بر ویرانه های آن یک جامعه آزاد، برابر و مرفه بسازیم.

جنبش آزادی زن باید هشیارانه با اینگونه دسیسه ها مقابله کند. به کم راضی نشود. اجازه ندهد که اهداف و آرمان های آزادیخواهانه و برابری طلبانه اش را به بازی بگیرند، تحریف کنند و به انحراف بکشانند. باید جمهوری اسلامی را اکنون که در عجز و ذلت دست و پا می زند یک آن آرام نگذاشت. با هر سانتیمتر عقب نشینی آن باید یورش خود را متحد تر و مستحکم تر سازمان دهیم.

 

و سرکوب مساله زن یکی از مسائل مهم جامعه ایران است. جنبش


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com