انسان در اکثر اوقات زندگی مجبور به سازش است!

بهروز ناصری
October 14, 2019

انسان در اکثر اوقات زندگی اش مجبور به سازش است. به عبارت دیگر سازش بخشی از زندگی انسانی است. سازش در سطوح مختلف معنی دارد. از زندگی شخصی و خصوصی گرفته که پر است از سازش تا مبارزه سیاسی و اجتماعی.

 سازش امری هر روزه و هر دقیقه ایست. انسان آگاه بایست هر روزه آگاهانه  به سازش در حیطه خصوصی و اجتماعی تن دهد. سازش از زاویه خصوصی و اجتماعی بیان دیگری از اخلاق منعطف و مداراگراست که برای همه ما لازم و ضروریست که از این خصوصیت برخوردار باشیم. شما مجبورید و لازم هم هست که هر روز با فرزندتان، همسرتان و دوست و همکارتان سازش کنید. این نوع سازش قابل دفاع  و لازم است.

یک نوع  سازش دیگر که در مبارزه سیاسی معنی و مفهوم پیدا میکند، رابطه مستقیمی به توازن قوا و وزن سیاسی- اجتماعی و نظامی بین مردم و احزاب سیاسی  و دولتها دارد. این نوع سازش با نوع سازش اول که اخلاقی و اجتماعی است از اساس متفاوت است. اگر سازش نوع اول برای زندگی کردن و مناسبات بین انسانها لازم است، این سازش نوع دوم، تجمیلی و اجباری است.  امروزه این کارگران و زحمتکشان و احزاب سیاسی متعلق به جنبشهای مردمی هستند که مجبور به تن دادن به سازش میشوند.

کارگران، معلمان، پرستاران و تمام صنوف مختلف متعلق به طبقه کارگر و زحمتکش، همواره در حال مبارزه برای بقاء و مبارزه برای کسب خواستهای ابندای اش هستند. آنان روزمره در حال سازش با طبقه ی مقابل خود هستند. امروز کارگران و زحمتکشان در اکثر مواقع سازشکار هستند. و این دقیقا دیکتاتورها، حکومتهای جنایتکار و مذهبیون افراطی هستند که بویی از سازش نبرده اند و مدام به سرکوبگری مشغولند. حکومتهای منطقه در ایران، ترکیه، عراق و سوریه از جمله حکومتهای منطقه هستند که سراسر حیاتشان توام بوده با سرکوبگری مردم زحمتکش و کارگر کردستان.

  این مسئله ی سازش تحمیلی به کارگران و جنبشهای مردمی و احزاب سیاسی، انعکاسی است از مناسبات کار و سرمایه و تفوق سرمایه علیه کار و طبقه کارگر در سطوح مختلف ملی و بین المللی.

کارگران و زحمتکشان هنوز موفق نشده اند که قدرت لایزال خود را بصورت متشکل بکار بیندازند و هنوز پراکنده اند.  به همین دلیل سرمایه داران و دولتهای سرکوبگر و مستبد  به هر جنایت، فریب و دروع متوسل میشوند تا وضع موجود هر چه بیشتر به نفع آنان ادامه یابد.

از این منظر توافق و مانور نیروهای دمکراتیک سوریه با دولت اسد و در تقابل با تعرض نظامی ارتش ترکیه، کاملا قابل درک است.

لنین (1920 ص 61) می نویسد که « شگفت آور است که این چپ ها با چنین نظریاتی چگونه حکو محکومیت قطعی بلشویسم را صادر نمیکنند! زیرا ممکن نیست چپ های آلمانی ندانند که سراسر تاریخ بلشویسم، خواه پیش از و خواه پس از انقلاب اکتبر سرشار از موارد مانور، ساخت و پاخت و سازش با احزاب دیگر و از آنجمله با احزاب بورژوایی است!».

در شرایط امروز بایست با تمام قوا برای حق تعیین سرنوشت و  آزادیهای سیاسی در جامعه، حقوق دمکراتیک مردم و کارگران پای فشرد و تا توازن قوا در ابعاد وسیعتر و بزرگتری در خاورمیانه به نفع کارگران و مردم زحمتکش کردستان و سایر ملل تغییر کند.


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com