مردم دفتر امام جمعه و فرمانداری لردگان توسط را به آتش کشیدند!
بهرام رحمانی
October 06, 2019bahram.rehmani@gmail.com
در حالی که ایدز در جهان کاهش یافته بر عکس در ایران، هموازه رو به افزاش است! یک دلیل آن، تابوهای سنتی و مذهبی در ایران در رابطه با آموزشهای جنسی است. سانسور و اختناق حکومت اسلامی، همانند عرصههای دیگر جامعه، بهداشت عمومی جامعه بهویژه دختران و زنان در معرض انواع و اقسام خطرات و بیماریها قرار داده است.
بهگفته رییس مرکز تحقیقات ایدز ایران، طی دو سال اخیر تعداد زنانی که از طریق روابط جنسی به این بیماری مبتلا شدهاند ۱۰ برابر شده است. مینو محرز شمار مبتلایان به ایدز در ایران را بیش از ۶۶ هزار نفر برآورد کرده است.
رییس مرکز تحقیقات ایدز ایران، چندی پیش گفته بود: «از دو سال پیش اصلیترین راه انتقال ایدز در کشور تماس جنسی است. زمانی انتقال این بیماری ۹۷ درصد در معتادان مرد و سه درصد در زنان معتاد بود، اما طی دو سال اخیر تعداد زنان مبتلا از طریق روابط جنسی ۱۰ برابر شده است.»
اخیرا خبر تکاندهندهای در یکی از روستاهای لرستان منتشر شده که از جمعیت ۱۸۰۰ نفری این روستا، حدود ۵۰۰ نفر به بیماری ایدز مبتلا شدهاند.
صبح روز شنبه ۱۳ مهرماه ۹۸، مردم روستای چنارمحمودی در اعتراض به مبتلا کردن نزدیک به ۵۰۰ نفر از اهالی این روستا توسط سرنگ آلوده در مقابل ساختمان بهداشت در لردگان تجمع کرده بودند که مورد تهاجم وحشیانه ماموران نیروی انتظامی قرار گرفتند.
در جریان درگیری ماموران نیروی انتظامی با مردم براثر تیراندازی ماموران شماری از مردم زخمی شدند.
مردم و جوانان خشمگین لردگان در پی سرکوب مردم و حمله وحشیانه نیروی انتظامی به مردم، همچنین بهسمت فرمانداری لردگان رفته و ساختمان فرمانداری را به آتش کشیدند.
جوانان لردگان خیابانها را نیز به آتش کشیده و با پنجر کردن خودروهای یگان ویژه ماشینهای آنها را از کار انداختند.
مقامات و مسپولین حکومت اسلامی مانند همیشه در این مورد نیز اطلاعات نادرست به جامعه میدهند و یا سعی دارند با قربانی کردن یک نفر بر انبوه جنایات خود سرپوش بگذارند.
انتشار خبر ابتلای شمار زیادی از مردم روستای «چنار محمودی» از توابع شهرستان لردگان استان چهارمحال و بختیاری به بیماری ایدز در شبکههای اجتماعی و تجمع روز گذشته مردم این روستا در مقابل ساختمان فرمانداری لردگان خبرساز شده است. یک بهیار خانه بهداشت این روستا در ارتباط با این موضوع بازداشت شده است.
مردم چنار محمودی میگویند، عامل انتقال اچآیوی «سرنگهای آلودهای» بوده که از آنها برای گرفتن آزمایش قند خون ساکنان این روستا استفاده شده است. وزارت بهداشت ایران اما ضمن تایید آلوده بودن «عدهای» به اچآیوی، انتقال آن از طریق سرنگ آلوده را تکذیب کرده است.
معترضان در خصوص دلیل این تجمع گفتند: «خانه بهداشت بهخاطر آزمایش قندخون با استفاده از سرنگ آلوده، تعداد زیادی از اهالی روستا را به ایدز مبتلا کرده است.»
در این میان رییس دادگستری استان چهارمحال و بختیاری از تشکیل پرونده قضایی در این خصوص و نیز بازداشت یک بهیار خبر داده است. بهگفته احمدرضا بهرامی: «برخی ادعا دارند که یکی از بهیارانی که در یکی از مراکز بهداشت کار میکرده است در زمانی که برای انجام آزمایشات از آنها خون میگرفته به جای اینکه برای هر فرد از یک سرنگ استفاده کند از سرنگ مشترک استفاده میکرده است که در حال حاضر فرد مذکور در بازداشت بهسر میبرد.»
بهگفته این مقام قضایی: «دستگاه قضایی با پیگریهای خاص و فوری خود موضوع را مورد بررسی قرار داده است و سایر مسئولان نیز در حال پیگیری موضوع جهت کشف منشاء موضوع هستند.»
رییس مرکز مدیریت بیماریهای واگیر وزارت بهداشت اما موضوع ابتلای شمار کثیری از اهالی روستای چنار محمودی به ویروس بیماری ایدز از طریق سرنگ آلوده را «به دور از حقیقت» عنوان کرد و گفت که راه انتقال اچآیوی به مبتلایان «به اطلاع آنها رسیده است.»
محمدمهدی گویا با بیان اینکه «ما انتظار داریم رسانهها کمک کنند تا مردم درباره این موضوع نترسند»، گفت: «مگر میشود وزارت بهداشت آزمایشی روی مردم انجام دهد که مردم را آلوده کند؟ اصلا چنین چیزی امکان دارد؟ اگر اینگونه باشد که باید ما را بگیرند و اعدام کنند! من از اساس این موضوع را تکذیب میکنم.»
گویا در عین حال تصریح کرد: «معدودی از اهالی این روستا مبتلا به این عفونت هستند که راههای ابتلای آنها کاملا مشخص است و تحت مراقبت و درمان قرار دارند و به هیچ عنوان، انتقال عفونت از طریق آزمایشهای تشخیصی و... در میان آنها، صحت ندارد.»
این مقام وزارت بهداشت در عین حال تاکید کرد: «وزارت بهداشت به هیچ عنوان خود را مجاز نمیداند که در این مورد، اطلاعات شخصی بیماران را اطلاعرسانی و رسانهای کند.»
کیانوش جهانپور، سرپرست مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت ایران نیز گفت: «ابتلا برخی از مردم این منطقه به این بیماری ارتباطی با انجام تست قند خون نداشته و یک موضوع قدیمی است.»
بهگفته این مقام وزارت بهداشت: «در آزمایشات انجام شده مشخص شد برخی از این افراد ۸ سالی میشود که به بیماری ایدز مبتلا شدهاند.»
بازداشت بهیار وزارت بهداشت و سخنان رییس دادگستری چهارمحال و بختیاری با واکنش وزیر بهداشت ایران نیز مواجه شد. سعید نمکی در پی این اظهارات در نامهای به علیرضا آوایی، وزیر دادگستری ایران، تایید کرده که «از چندی قبل با پیگیری یکی از بهورزان سختکوش» مواردی از ابتلا به ویروس اچآیوی در یکی از روستاهای شهرستان لردگان «شناسایی» شده است.
وزیر بهداشت ایران در عین حال با بیان اینکه موضوع «جهت حفظ شئونات مردم منطقه به نحو کاملا محرمانه» پیگیری شده، افزوده است که: «کانون آلودگی در معتادان تزریقی و افرادی با روابط نامطلوب شناخته شد.»
سعید نمکی در ادامه با اشاره تلویحی به رییس دادگستری چهارمحال و بختیاری نوشته است: «آرام و بیصدا این حرکت بیماریابی ادامه داشت تا امروز یکی از مقامات قضائی استان با ورود به موضوع و ابراز مطلب غیر کارشناسانه مبنی بر مقصر بودن بهورز روستا و آلودگی بیماران از طریق سرنگ آلوده توسط وی، اقدام به جلب این نیروی خدوم و زحمتکش نمود و غمانگیز آنکه رسانههای مغرض بیگانه به استناد این اعلام نظر و رفتار عاری از هرگونه دیدگاه کارشناسی، خبر کذب آلودگی مردم یک روستا به دلیل قصور پرسنل مرکز درمانی و استفاده از سرنگ آلوده به ویروس ایدز را منتشر کردهاند.»
وزیر بهداشت همچنین در نامه خود به وزیر دادگستری ایران ضمن درخواست «رسیدگی» به موضوع، ابراز تاسف کرده که «با عملکردی ناشیانه اینگونه حرمت اینان(کارکنان مراکز بهداشت و درمان) و نهایتا نظام ارائه خدمت جمهوری اسلامی ایران بیعزت میشود.»
نمکی در نهایت خطاب به وزیر دادگستری ایران نوشت: «بدیهی است در صورت عدم اعاده حیثیت بر باد رفته کارمند خدوم و همچنین نظام سختکوش ارائه خدمات بهداشتی و درمانی کشور، اینجانب و همکارانم جهت جلوگیری از دلسردی خادمین عرصه سلامت از هر کوششی دریغ نخواهیم کرد.»
محمدحسین قربانی، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی، با اشاره به «جمعیت ۱۸۰۰ نفری» روستای چنار محمودی گفته است: «متاسفانه به علت مشکلات و نبود رونق اقتصادی و فقر چیزی حدود ۲۴۰ نفر از اهالی روستا به اعتیاد روی آوردهاند که از این تعداد نیز ۲۰ نفر معتاد تزریقی هستند.»
بهگفته این نماینده مجلس، با تشخیص و تلاش بهورز روستا برخی از اهالی برای انجام آزمایش به مرکز استان فرستاده شدهاند و «نتیجه آزمایشها نشاندهنده ویروس HIV مثبت بود و حساسیت ایجاد کرد.»
قربانی درباره بازداشت بهورز منطقه توضیح داد: «این فرد به دنبال بیماریابی بوده است و شجاعت این کار را داشته که به شناسایی بیماران بپردازد و گزارشات خود را به مراجع بالاتر اعلام کند.»
این عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس افزود: «پس از بررسیها مشخص شد تنها ۲۶ نفر از اهالی این روستا به ایدز مبتلا شدهاند که در میان آنها آزمایش یک نوزاد ۷ ماهه نیز مثبت بود.»
با وجود تایید ابتلای شماری از اهالی روستای چنار محمودی به ویروس بیماری ایدز، محمد خالدی سردشتی، نماینده لردگان در مجلس شورای اسلامی گفت: «تاکنون گزارشات دقیق نیست و جواب قطعی داده نشده است. پس از جمعآوری تمامی گزارشها میتوان پاسخ قطعی داد که ابتلای افراد به چه ویروسی است. تاکنون گزارشات ضد و نقیض بوده اما موارد مشکوک نیز دیده شده است.»
در حالی که شرکتکنندگان در تجمع اعتراضی در برابر فرمانداری لردگان «سرنگهای آلوده» خانه بهداشت را عامل انتقال اچآیوی میدانند، مسئولان این وزارت خانه چنین اتهامی را رد کرده و شخص وزیر نیز «کانون آلودگی» را «معتادان تزریقی و افرادی با روابط نامطلوب» معرفی میکند.
همزمان با اظهارات عضو کمیسیون بهداشت مجلس مبنی بر اینکه «تنها ۲۶ نفر» در روستای چنار محمودی مبتلا به ویروس ایدز آلوده شدهاند، خبرگزاری مهر روز گذشته با استناد به منبعی ناشناس خبر داده بود که «۵۰ نفر» در این روستا به اچآیوی مبتلا هستند و «پرونده آنها در مراکز درمانی و امنیتی موجود است.» این خبر گزاری دلیل ابتلای این افراد را «روابط در گذشته» عنوان کرده بود.
اما مهدی محمودی چالبطان، نماینده لردگان در شورای عالی استانها، در گفتوگو با سایت «رویداد۲۴»، گفته است: «روستای چنار محمودی حدود ۶۰۰ خانوار دارد که گفته شده بیش از ۲۰۰ نفر آنها مشکوک به ابتلا به ایدز هستند.»
همزمان «یک منبع آگاه» نیز در گفتوگو با این سایت خبری شمار مبتلایان را «حدود ۶۰ نفر» اعلام کرده است.
در حالی که وزیر بهداشت ایران «روابط نامطلوب» را یکی از کانونهای ایدز در چنار محمودی معرفی کرده، این «منبع آگاه» گفته است: «ظاهرا یک زن طی سالهای گذشته با مردان این شهر رابطه داشته و آنها را به ویروس HIV آلوده کرده است. از چند روز گذشته این ماجرا برای برخی مدیران بهداشت روشن بود و به صورت زیرپوستی در روزهای گذشته در حال آزمایش روی مردم روستا بودند تا منابع انتشار ویروسHIV را کشف کنند. اما متاسفانه شایعات محلی باعث بازداشت مسئول اداره بهداشت روستا شد و بازداشت ایشان باعث شد شایعات بیاساس بیشتر باور شود و مردم به خانه او حمله کردند و آن را آتش زدند.»
این «منبع آگاه» افزوده است: «متاسفانه فضای منطقه ملتهب شده و مردم اجازه تداوم آزمایشها را نمیدهند، اما گویا حدود ۶۰ نفر از اهالی روستا به این ویروس مبتلا هستند. جمعیت روستا حدود ۱۰۰۰ نفر است و فقط ۴۰۰ نفر آزمایش شده بودند و متاسفانه بچه شش ماهه هم بین مبتلایان وجود دارد، اما حالا برخی افراد تهدید میکنند که در صورت تداوم آزمایشها، با سرنگ دیگران را آلوده میکنند.»
در شرایطی که آمار مقامها و منابع مختلف از شمار مبتلایان به بیماری ایدز در روستای چنارمحمودی لردگان میان ۲۶ تا ۲۰۰ نفر در نوسان است و مدیرکل روابط عمومی وزارت بهداشت ایران نیز تعداد آنان را «بسیار کمتر از آمار اعلامشده در برخی رسانهها» عنوان کرده، به گفته نماینده لردگان در شورای عالی استانها، «یک تیم تحقیقاتی» در منطقه مستقر شده، «مامور شبکه بهداشت» این منطقه در حال حاضر تحت مراقبت بوده و دادستانی، فرمانداری و نیروهای امنیتی نیز «در حال انجام تحقیقات برای پی بردن به اصل موضوع هستند.»
پیش تر رییس مرکز تحقیقات ایدز ایران مینو محرز با تاکید بر ضرورت «آموزش و اطلاعرسانی درباره افزایش ایدز از طریق روابط جنسی» و لزوم برداشتن «گامهای اساسی» گفت: «در کشور بیش از ۳۴ هزار نفر مبتلا به ایدز ثبت شده است که از این تعداد ۱۶ یا ۱۷ هزار نفر از مبتلایان تحت درمان مداوم قرار دارند، ولی سایر این افراد درمانی انجام ندادهاند یا تحت مراقبت مراکز مشاوره بیماریهای رفتاری قرار ندارند.»
رییس مرکز تحقیقات ایدز ایران «نبود سیستم غربالگری و مراجعه کردن افراد پرخطر» را عامل پیشرفت کُند شناسایی موارد جدید ابتلا به این بیماری دانست و گفت: «هر سه ماه یکبار حدود دو هزار مورد جدید شناسایی میشود. تخمین زده میشود بیش از ۶۶ هزار مورد ابتلا به ویروس ایدز در کشور داشته باشیم. حداقل نیمی از این تعداد از ابتلای خود اطلاعی ندارند یا اگر دارند آن را کتمان می کنند. این افراد میتوانند با انجام مقاربتهای جنسی با سایرین باعث انتقال عفونت HIV شوند.»
مینو محرز ۲۵ شهریورماه گذشته نیز از کمبود «خطرناک» تجهیزات پزشکی برای بیماریهای عفونی در ایران خبر داده و همزمان هشدار داده بود: «اگر وضعیت به این صورت ادامه پیدا کند، در همه زمینهها با کمبود مواجه میشویم.»
بر اساس آمار وزارت بهداشت ایران، تا ابتدای دیماه سال گذشته(۱۳۹۶) حدود ۳۶ هزار و ۵۷۱ مورد ابتلا به ایدز در ایران شناسایی شده که ۵۰ درصد آن مربوط به افراد ۲۱ تا ۲۵ ساله بوده است. افسر کازرونی، رئیس اداره کنترل ایدز و بیماریهای آمیزشی وزارت بهداشت ایران، هشتم اردیبهشتماه گذشته گفته بود، موارد شناساییشده ۴۰ درصد شمار مبتلایان هستند و ۶۰ درصد آنان هنوز از وضعیت خود آگاهی ندارند. او افزوده بود که بیشترین آمار ابتلا به ایدز در سنین زیر ۱۵ سال در ایران، مربوط به انتقال این بیماری از مادر به کودک بوده است.
کارشناسان از چند سال پیش بدینسو از تغییر الگوی انتقال ویروس ایدز در ایران از سرنگهای آلوده در میان معتادان تزریقی به تماسهای جنسی خبر دادهاند.
مسئولان حکومت اسلامی تا چند سال پیش از ارائه رسمی آمار و اطلاعات دقیق درباره شیوع ایدز در ایران و سهم روابط جنسی در انتقال ویروس «اچآیوی» خودداری میکردند.
تازهترین آمار رسمی ایران درباره بیماری ایدز از افزایش شمار مبتلایان بهویژه در میان زنان و از طریق رابطه جنسی سخن میگوید.
بر اساس آمارهای رسمی ایران ایدز در این کشور در میان زنان و جوانان افزایش یافته است. آمارها نشانگر آن است که اعتیاد تزریقی و رابطه جنسی عمدهترین راههای آلودگی به ویروس بیماری HIV (اچآیوی) در ایران است. اما بهتدریج ابتلا از طریق رابطه جنسی افزایش پیدا کرده و شمار مبتلایان در بازه زمانی ۲۱ تا ۳۵ سال نیز افزایش یافته است.
بقیه راههای انتقال از طریق مادر به کودک، خون و فرآوردههای خونی اعلام شدهاست.
طبق آماری که پروین افسر کازرونی، رییس اداره ایدز وزارت بهداشت، به خبرگزاری ایلنا اعلام کرده، تا اول فروردین سال ۱۳۹۶ شمار مبتلایان به ایدز در ایران ۶۶۳۵۹ نفر تخمین زده شد که از این تعداد ۳۴۹۴۹ نفر شناسایی شدهاند.
بسیاری از کارشناسان شمار واقعی مبتلایان به ایدز در ایران را بسیار بیشتر از آمارهای رسمی میدانند.
اما بهنظر میرسد شمار مبتلایان طبق تخمین بیش از ۱۰۰ هزار نفر باشد.
سالهاست که گفته میشود در ایران بیش از سه میلیون نفر معتاد هستند که از این تعداد حدودا ۲۰ درصد اعتیاد تزریقی دارند. یعنی حدودا ۶۰۰ هزار معتاد تزریقی ما در ایران داریم که میزان اچآیوی در بین آنها بیش از ۱۵درصد است. یعنی ما حداقل ۹۰ هزار معتاد تزریقی مبتلا به ایدز در ایران داریم. با توجه به اینکه دوسوم موارد ایدز از طریق اعتیاد تزریقی است اگر یکسوم به ۹۰ هزار اضافه کنیم تخمینها بالای ۱۲۰هزار نفر را نشان میدهد. از آنجایی که حدودا ۳۶ هزار نفر شناسایی شدهاند در واقع با تقسیم ۳۶ هزار بر ۱۲۰ هزار متوجه میشویم که حدودا ۲۵ تا کمتر از ۳۰ درصد از افراد مبتلا به ایدز از آلوده بودن شان اطلاع دارند.
در این میان، «تابو» بودن روابط جنسی در ایران و عدم آموزش در این زمینه که با موانع سنتی، مذهبی، قانونی و فرهنگی توجیه میشود و نبود آموزش کافی در رسانههای سراسری، مدارس و دانشگاها و باعث شده که این روند در آینده نگرانکننده باشد.
به گفته متخصصان استفاده از کاندوم به هنگام آمیزش جنسی و درمان مادران مبتلا، شانس انتقال را از «۳۵ درصد به زیر ۲ درصد» کاهش میدهد.
کارشناسان تشخیص زودرس را در برخورداری بیماران از یک زندگی عادی عاملی کلیدی میدانند. یعنی هر چه زودتر فرد مبتلا شناسایی شود نه تنها باعث میشود که بیماری را به نزدیکانش منتقل نکند، مرد به همسر و زن به بچهاش، بلکه اگر او هر چه زودتر درمان بشود شانس انتقال میتواند به صفر برسد. و سوم این که طول عمرش را میتواند به حد طبیعی افزایش بدهد.
اکنون بیش از ۲۵ نوع داروی مختلف در این زمینه وجود دارد. داروهای چندگانه هستند که با مکانیزمهای مختلف باعث توقف تکثیر ویروس در بدن میشوند و این توقف باعث میشود که سطح ویروس در خون کاهش پیدا کند و به سطحی برسد که بهسختی قابل شناسایی است. این کاهش تکثیر باعث میشود که سلولهای ایمنی بدن از بین نرفته، تولیدشان افزایش پیدا کند و فرد از نظر سیستمایمنی تقویت شود و شانس ابتلا به عفونتهای فرصتطلب در او کاهش پیدا کند.
از دیگر راهکارهای مقابله با ایدز پیشگیری از تولد نوزادهای جدید مبتلا به ایدز با شناسایی بهموقع مادران باردار است.
در حالی که طبابت و حرفه پزشکی از مشاغل خطیر، حساس و ضروری در جامعه به شمار میرود به گفته مسئولان وزارت بهداشت ۱۵ هزار پزشک که شماره نظام پزشکی دریافت کردهاند در مشاغل دیگر فعالیت میکنند.
بهگزارش مشرق، ۷ مرداد ۱۳۹۷، پزشکی از جمله رشتههای دانشگاهی است که بسیاری از افراد به امید دستیابی به وضعیت اقتصادی مناسب و جایگاه اجتماعی بالا بهسمت آن سوق مییابد.
علاقهمندان به این حوزه زیاداند و داوطلبان هر ساله کنکور سراسری موید این مسئله؛ ولی علیرغم اینکه در جامعه بسیاری متصور هستند پزشکی رشته پردرآمدی است خود پزشکان این مسئله را قبول ندارند بهطوری که رییس انجمن پزشکان عمومی ایران اعلام کرده است، بیش از نیمی از این پزشکان به کارهای دیگر میپردازند و فعالیت حرفهای نمیکنند.
مصطفی قلی خسروی، رییس اتحادیه مشاوران املاک استان تهران نیز چند روز پیش اعلام کرد: ۴۰۰ پزشک در تهران داریم که همزمان با کار طبابت، در حوزه واسطهگری ملک نیز فعال هستند و مجوز بنگاه معاملات املاک دارند. البته اعلام این خبر با واکنشهای مختلفی از مردم همراه شد از جمله اینکه امار بالای خطای پزشکی بخشی از آن به دلیل چند شغله بودن پزشکان است، پزشک باید همه فکرش طبابت باشد و ...
ایرج حریرچی، سخنگوی وزارت بهداشت در مورد اینکه چرا برخی از پزشکان در زمینه مشاورین املاک فعالیت دارند، اظهار داشت: ما دسترسی مشخصی به این اطلاعات نداریم و متاسفانه فعالیت پزشکان در سایر حیطهها از دلایل خاصی برخوردار است که انتخاب دانشجو در دوره پزشکی یکی از این موارد به شمار میرود.
او افزود: دانشجویی که با اجبار خانواده و بدون علاقه به این حیطه وارد میشوند نمیتواند پزشک خوبی برای جامعه باشد. برخی از افراد که موفق به کسب رتبه مناسب برای حضور در رشته پزشکی نمیشوند در دانشگاههای معتبر وغیرمتعبر خارج از کشور تحصیل میکنند و خواهان ورود به کشور هستند.
سخنگوی وزارت بهداشت با بیان اینکه مکانیسم ورود به دانشگاه در کشورهای خارجی آسان اما خارج شدن از آنها دشوار است، توضیح داد: در مواقعی گزارشها نشان میدهد که ۷۰ درصد این افراد توانایی خارج شدن از دانشگاه و کسب مدرک را ندارد.
او گفت: اینگونه اتفاقات باعث شده که در حال حاضر ۱۵ هزار پزشک که شماره نظام پزشکی دریافت کردهاند در مشاغل دیگر فعالیت کنند که فعالیت در زمینه مشاغل ساختمانی نیز از جمله آنها بهشمار میرود هر چند ماه آمار دقیقی از فعالین در این بخش نداریم اما باید توجه کنیم که بخش بهداشت و درمان کشور طی سالهای گذشته خروج سرمایه قابل توجهی برای سایر حوزهها داشته است.
محمد جهانگیری، معاون سازمان نظام پزشکی در ارتباط با فعالیت پزشکان در صنوف مختلف بیان داشت: آمار دقیقی در مورد اینکه چه تعداد پزشک در حوزههای مختلف فعالیت میکنند نداریم و مسائلی که در این زمینه اعلام میشود ممکن است تخمینی باشد البته سایر صنوف میتوانند این آمار را در حوزه خود استخراج کنند ولی ما در نظام پزشکی چنین مسئلهای را دقیق بررسی نکردیم.
او افزود: در صورتی که پزشکی همراه با مسئله طبابت در حرف دیگر فعالیت کند، مشکلی نداشته و تخلف بهشمار نمیرود و امروزه پزشکان زیادی در حوزههای مختلف همچون تجارت، فعالیت در مجلس شورای اسلامی، خوانندگی، هنرپیشگی و وکالت فعال هستند و نمیتوان مانع پزشکان از این مسئله شد چرا که عوامل مختلفی از جمله علایق آنها را به این سو سوق میدهد.
مهران مدیری سریالی با نام «اتاق عمل» برای به طنز کشیدن وضعیت جامعه پزشکی امروز ایران، ساخته که از همان بدو رونمایی از موضوع، مورد انتقاد جدی جامعه پزشکی قرار گرفت! تا جایی که او را مجبور به تغییر نام سریال به «مرکز حاشیه» کردند! در تاریخ ۲۴ اسفند ۱۳۹۳ بود که وزیر بهداشت با انتشار نامهای خطاب به ریاست سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به پخش سریال «در حاشیه» اعتراض کرد.
درآمد بالای پزشکان در جامعه شهرت دارد و بهطور کلی همه میدانند که پزشکان جز قشر مرفه جامعه به حساب میآیند. اما گاهی اتفاق میافتد که برطرف کردن جان انسانها از سوی پزشکان بهنوعی تجارت تبدیل می شود.
دی ماه ۱۳۹۳ در آستانه پخش سریال طنز «در حاشیه» علیرضا زالی، رییس نظام پزشکی در نامهای به معاون سیما ضمن ابراز نگرانی از مضامین مطرح شده دراین سریال گفت: «بدون شک نظام سلامت و جامعه پزشکی ایران یکی از موفق ترین نظام های سلامت در منطقه و حتی جهان است.»
همچنین در تاریخ ۲۴ اسفند ۹۳ بود که سیدحسن هاشمی، وزیر بهداشت و درمان با انتشار نامهای خطاب به ریاست سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به پخش سریال «در حاشیه» به کارگردانی مهران مدیری اعتراض کرد.
داستان «در حاشیه»، در مورد مامور شدن هومن صحرایی در یک مرکز درمانی تعطیل است تا آن را راهاندازی کند. اما در این مسیر با «سهراب کاشف» و «بهروز عشقی» که سابقه کلاهبرداری و شیادی دارند همراه میشود. وی که فردی متعهد و آرمانگرا ست بهزودی به اهداف سودجویانه آنها آگاهی پیدا میکند و با کمک «دکتر کی مرام» که از اساتید معتبر دانشگاه و حوزه درمان است در جهت راهاندازی یک مرکز درمانی استاندارد و کار آمد برمیآید.
تشکیل چند جلسه پیدرپی طی آخرین روزهای سال ۹۳ در سازمان نظام پزشکی و بهدنبال آن شورایعالی بیمه منجر به تصویب افزایش ۱۵ درصدی تعرفههای پزشکی در سال ۱۳۹۴ شد تا باز هم همه چیز به نفع پزشکان باشد و به ضرر بیماران!
طبق بررسیهای انجام شده در راستای مقایسه درآمد پزشکان با درآمد دیگر شغلها در سال ۹۲ ملاحظه میشود که درآمد پزشکان کم که نبودهُ بلکه درآمد روزانه اغلب آنها از درآمد ماهیانه سایر شغلها بیشتر است!
برای محاسبه میانگین حقوق مشاغل در سال ۹۲، دو برابر حداقل حقوق را بهعنوان میانگین حقوق در نظر گرفتهایم:
کمترین حقوق مربوط به «کارگران» و «پرستاران» میباشد. میانگین حقوق «کارگران» در سال ۹۲ یک میلیون تومان و «پرستاران» یک و نیم میلیون تومان است!
پس از آن «مهندس ماهر» با میانگین حقوق ۴ میلیون تومان و «اساتید دانشگاه» نیز با درآمد ۴ میلیون تومان در ردیف بعدی قرار میگیرند.
به این ترتیب متوسط حقوق تمام وقت، مربوط به ۱۷۶ ساعت کاری در بیمارستان دولتی یا بخش عمومی «متخصص اورولوژی» ماهانه ۲۶ میلیون تومان، «متخصص جراح چشم» ۳۰ میلیون تومان، «متخصص زنان و زایمان» ۳۱ میلیون تومان، «متخصص گوش و حلق و بینی» ۳۲ میلیون تومان، «جراح قلب» ۳۸ میلیون تومان، «متخصص ارتوپدی» ۴۹ میلیون تومان و «جراح مغز و اعصاب» ۶۵ میلیون تومان ماهانه درآمد دارند!
بهوضوح مشاهده میشود «اساتید دانشگاه» و «مهندس ماهر» که همانند پزشکان تحصیل کرده اند، درآمد این چنینی ندارند.
لازم به ذکر است که این درآمد بخش دولتی است و در بخش خصوصی مبلغ حقوق پزشکان ۵ برابر میشود! یعنی یک پزشک جراح مغز و اعصاب مبلغی حدود ۳۰۰ میلیون تومان در ماه درآمد دارد! البته یک پزشک خصوصی در بخش خصوصی با تعرفههای قانونی!
جالب است که بدانید ما ۳۰۰ پزشک با درآمد یک میلیارد تومان در ماه داریم که اغلبشان مالیات هم نمیدهند! و حدود ۲ هزار پزشک در کشورمان که درآمدشان ماهیانه بالای ۵۰۰ میلیون تومان است، وجود دارد!
در این میان پزشکانی هم هستند به صورت شاخص از آنها سئوال شده است که روزی صد میلیون تومان درآمد دارند که حالا ثانیهای هم میتوانیم درآمدشان را حساب کنیم!
پزشکان ایران ۵ برابر همکاران آلمانی خود درآمد دارند. علی گرجی رییس مرکز علوم اعصاب دانشگاه مونستر آلمان حلقه مفقوده پزشکی کشور را اخلاق نامید و تاکید کرد که مشکل پزشکی ایران نه بیمارستان است و نه تجهیزات پزشکی و گفت: درآمد یک جراح مغز و اعصاب در ایران ۵ برابر کشور آلمان است.
وی افزود: در ایران یک پزشک متخصص نسبت به پزشک آلمانی پول خیلی زیادتری میگیرد اما سرویسی که در مقایسه با آنها ارائه میکند بسیار پایینتر است.
رییس مرکز علوم اعصاب دانشگاه مونستر آلمان ادامه داد: درآمد یک متخصص مغز و اعصاب در ایران با احتساب درآمد در بخش خصوصی، دولتی و زیرمیزیها از همتای آلمانی به مراتب بیشتر است.
وی با بیان اینکه اگر تنها حقوق پزشکان از بخش دولتی را در نظر بگیریم درآمد پزشکان ایرانی به مراتب کمتر از آلمانیها است، گفت: متخصص جراح مغز و اعصاب در ایران نسبت به همتای آلمانی خود پول کمتری از دانشگاه میگیرد. اما نکته مهم این است که پزشک آلمانی تنها میتواند در یکی از ۲ بخش دولتی یا خصوصی فعالیت کند.
گرجی خاطر نشان کرد: سرویسی که پزشکان ایرانی ارایه میکنند ۵ درصد سرویس پزشکان آلمانی است و من واقعاً متاسفم که در سیستم پزشکی چند سال اخیر مواردی دیده شده که جای تاسف دارد.
وی با اشاره به وجود پزشکانی پاک دست در جامعه پزشکی ایران گفت: البته همکارانی داریم که درست و با جان و دل کار میکنند اما مسئله پول در جامعه پزشکی بسیار پررنگ شده است.
گرجی با اظهار تاسف از وضعیت کنونی جامعه پزشکی گفت: اکنون اگر از یک جوان بپرسید که میخواهید چه رشتهای بخوانی میگوید جراحی و در چرایی آن نیز تاکید میکند «چون پول در آن است.»
وی گفت: متاسفانه این افراد محققان را آدم حساب نمیکنند و میگویند که این افراد مغز ... خوردهاند که محقق شدهاند.
بهگفته وی حلقه مفقوده جامعه پزشکی امروز اخلاق است و تا زمانی که این مسئله درست نشود بهترین امکانات و بهترین اموال پزشکی نیز برای کشور هیچ فایدهای در پی نخواهند داشت.
گرجی در پاسخ به این سئوال که آیا سیستم باید فرد را ملزم به اخلاقمداری کند گفت: خیر سیستم اجباری را نباید داشته باشد بلکه مسائلی که در سیستم به آنها ارزش داده میشود خود به خود مهم میشوند و همه آن را رعایت میکنند.
رییس مرکز علوم اعصاب دانشگاه مونستر آلمان ادامه داد: در سیستم پزشکی کنونی ما پول دارای اهمیت است بهطوری که پزشک موفق را پزشکی میدانند که درآمد بالاتری داشته باشد.
وی در ادامه صحبتهای خود در مورد ضعف اخلاق پزشکی گفت: امروز حتی استاد نیز معنای خود را از دست داده است موارد بسیاری دیدم که استاد راهنما پول پایاننامه را میگیرد اما به دانشجو میگوید که پایاننامه مشکل خودت است و خودت باید آن را انجام دهی.
چرا آموزش جنسی مهم و ضروری است؟ بر اساس طرح جدید وزارت آموزش بریتانیا، آموزش سلامت روان و مهارتهای زندگی سالم برای دانشآموزان دوره ابتدایی و راهنمایی در مدارس انگلستان اجباری خواهد شد.
این درس که در حال حاضر مراحل مشاوره نهایی و آموزش به معلمان را طی میکنند، تا پاییز سال ۲۰۲۰ در تمام مدارس تدریس خواهد شد.
از جمله مواد درسی مهارتهای پرورش اعتماد به نفس و «استقامت» روحی (resilience)است.
در این کلاسها به سلامت جسمی نیز پرداخته خواهد شد. کودکان یاد میگیرند که با پیشه کردن سبک زندگی سالم - ورزش روزانه و تغذیه سالم- از مشکلات آتی جلوگیری کنند.
همزمان با این برنامه، پیشنویس درس دیگری در زمینه رابطه و آموزش جنسی هم برای دانشآموزان انگلیسی آماده شده است.
سال گذشته میلادی «دمیان هیندز»، وزیر آموزش بریتانیا گفته بود: «سلامت جسمی و روانی، مهمترین مسئولیت مدارس در آماده کردن بچهها برای ورود به دنیای بزرگسالان است.»
«با اجباری شدن دروس سلامت روان به کودکان ابزارهایی میدهیم که بعد از پایان مدرسه به شکوفایی برسند.»
بر اساس قانونی که سال پیش به تصویب رسید، درس رابطه از همین حالا در مدارس ابتدایی انگلستان اجباری است و در دوران راهنمایی هم دانشآموزان کلاسهای رابطه و آموزش جنسی را میگذرانند.
در کلاسهای آموزش به معلمان، آنها مدام سوال میکنند که سر کلاس از چه کلمات و اسمهایی برای توضیح اندامهای جنسی زن و مرد استفاده کنند یا برخورد معلمان با پدر و مادرهایی که نمیخواهند فرزندانشان در این کلاس حضور داشته باشد، چگونه باید باشد؟
با وجود اینها، دستاندرکاران این برنامه معتقدند که این آموزشها بچهها را برای زندگی بزرگسالی آماده میکند.
انجمن جهانی سلامت جنسی، هر ساله روز چهارم سپتامبر را بهعنوان روز جهانی سلامت جنسی گرامی میدارد و به مناسبت این روز پیامهایی برای ارتقای سلامت جنسی که یکی از حوزههای مهم سلامت عمومی، سلامت خانواده و جامعه است، منتشر میکند…
سازمان جهانی بهداشت سلامت جنسی را اینگونه تعریف میکند: «سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی مربوط به فعالیت جنسی، نه صرفا نبود بیماری، اختلال عملکرد یا معلولیت.» سلامت جنسی نیازمند نگرش مثبت به این موضوع است و شامل بهرهمندی افراد از رابطه جنسی رضایتبخش، مطمئن، بیخطر و دور از اجبار و خشونت است.
سلامت جنسی رویکردهای مختلف زیستپزشکی، بالینی، آموزشی، بهداشتی، اخلاقی و حقوقی دارد. همچنین موضوعهایی مانند فیزیولوژی و کالبدشناسی باروری و جنسی در انسان، مشکلات جسمانی در زنان و مردان مربوط به رابطه جنسی، بیماریهای مقاربتی و پیشگیری از آنها و رفتارهای جنسی و اختلالهای جنسی زناشویی را دربرمیگیرد.
آموزش سلامت جنسی به تسهیل زندگی سالم جنسی برای همگان کمک میکند. مداخلهها و اقدامهای مربوطه در کلینیکهای سلامت جنسی برای حفظ سلامت جنسی افراد است و در نهایت تحقیقات سلامت و رفتارهای جنسی نیز برای تولید علوم مبتنی بر شواهد ضروری است تا افراد را در حفظ و بقای سلامت جنسی یاری کند.
توجه به ارتقای سلامت جنسی در سطوح مختلف فردی و اجتماعی حائز اهمیت است. اهمیت پرداختن به موضوعهایی مانند «آموزش سلامت جنسی به زوجهای در آستانه ازدواج، آموزش پیشگیری از بیماریهای مقاربتی و ایدز، پیشگیری، مشاوره و درمان اختلالات جنسی و ناهنجاری در رفتارهای جنسی و پیشگیری از رفتارهای پرخطر جنسی، پیشگیری از آزار و خشونتهای جنسی» امروزه بیش از پیش نمایان است.
توجه به جوانان و نوجوانان بهعنوان گروهی که در هر جامعهای ممکن است رفتارهایی داشته باشند که سلامت جنسی آنها را تهدید کند امری ضروری است.
البته نقش مشاوران مدارس و کتب و رسانهها در این خصوص نیز بسیار مهم است. همچنین بسیاری از باورهای غلط در خصوص موضوعات جنسی از همین دوران کودکی و نوجوانی شکل میگیرند و بر عملکرد جنسی در دوران بزرگسالی نیز تاثیر میگذارند بنابراین آموزش سلامت جنسی متناسب با سن کودکان و نوجوانان و با توجه به نیازهای اطلاعاتی و مهارتی آنان بههمراه ارزشها، در بهبود سلامت جنسی آنها در دوران جوانی و بزرگسالی نقش زیادی دارد.
انتقال ویروس عامل ایدز، اچ آوی، از طریق تماس جنسی در حال افزایش است که عمدتا بهدلیل فقدان آگاهی کافی و بهدلیل تابوهای اجتماعی مربوط به آمیزش جنسی و مهمتر از همه بهدلیل سانسور و اختناق است.
سازمان ملل متحد اعلام کرده است که چنانچه بودجه تامین داروهای درمان اولیه بیماری ایدز فراهم شود، میتوان به کاهش چشمگیر مرگ و میر ناشی از این بیماری امیدوار بود.
مایکل سادیبی، مدیر برنامه کنترل ایدز سازمان ملل متحد (UNAids) گفته که پژوهشهای جدید نشان دادهاند که در صورت مصرف بهموقع داروهای کنترل ایدز، میتوان از انتقال ویروس اچ آی وی(عامل زمینه ساز بیماری ایدز) تا میزان ۹۶ درصد پیشگیری کرد.
بهگفته سادیبی، چالش فعلی این است که چطور دسترسی همگانی به این داروها تسهیل شود.
وی همچنین مقابله با باورهای غلط و ننگ اجتماعی ناشی از ابتلا به ایدز را راهکاری موثر در کنترل این بیماری دانست.
بر اساس یک گزارش سازمان ملل متحد میزان مرگ و میر ناشی از ابتلا به بیماری ایدز، در ۱۰ سال گذشته نزدیک به ۲۵ درصد کاهش داشته است. بنابراین حکومت اسلامی ایران در عرصه بهداشت و درمان نیز فجایع بزرگ انسانی بر جامعه ایران تحمیل کرده است!
نظام پزشکی در ایران، به غایت عقب مانده است و مسئولان و مقامات حکومتی نیز به این وزارتخانه نیز همانند سایر وزارتخانهها و نهادهای جامعه، به چشم تاجر و داد و ستد و کسب سود نگاه میکنند. از این رو، نظام سلامت از چند بخش تشکیل شده است که یکی از مهمترین آنها حوزه درمان و مراجعه بیمار به پزشک است. در سالهای گذشته هر چه بر کمیت پزشکان در استان افزوده شده است بههمان میزان بر دغدغههای شهروندان هم اضافه شده است.
از پروسه طولانی اخذ نوبت ویزیت از سوی شماری از متخصصان، باید به تعرفه ویزیت و کیفیت انجام این کار در مطبهای عموما پرازدحام تا تجویز مکرر انواع «داروها» و فراموش کردن ارتباط روحی با بیمار اشاره کرد.
در این بین اما تعدادی از پزشکان، درمانگاهها و بیمارستانها، تجارت را جایگزین اصل طبابت کردهاند. از اینرو، اگر بیماری بهدلیل مشکلات مالی و دلایل شخصی به درمانگاههای بیمارستانها یا کلینیکهایی که از سوی بیمههای درمانی ایجاد شده مراجعه کند، بعضی از پزشکان حاضر در این مراکز در کسری از ثانیه و بدون هیچگونه نگرانی عنوان میکنند «اینجا که نمیتوانم برای بیماری شما راهکاری پیدا کنم بیایید مطب» و کارتهای ویزیت همیشه آماده هم در کف دست بیمار هاج و واج مانده گذاشته میشود و بیماری دیگر به اتاق به اصطلاح معاینه فراخوانده میشود.
میگویند طبابت بدون اخلاق پزشکی معنا ندارد. میگویند این روزها پزشکی در ایران به شاخهای از تجارت تبدیل شده است، میگویند بعضی از پزشکان ابایی ندارند از دریافت زیرمیزی و تماسهای مستقیم با بیمار و خانوادهاش برای ترغیب آنها بهحضور در بیمارستانها و کلینیکهای خصوصی به جای دولتی.
میگویند سیستم بهداشت و درمان ایران بیمار است و پزشکی باید تا نسخهای شفابخش برایش بپیچد تا به کما نرود.
به این ترتیب، بی توجهی سازمان نظام پزشکی بهبعضی از تخلفات پزشکان متخصص و در سوی دیگر بیتوجهی به حقوق پزشکان عمومی و شماری دیگر از اقشار این جامعه مانند پرستاران سخن به میان آورد. در حالی که بار اصلی ارائه خدمات درمانی در ایران بر دوش پزشکان عمومی و پرستاران است. پزشکان . پرستارانی که اغلب با مشکل معیشتی مواجه هستند چون درآمد زیادی ندارند. البته بماند که حدود ۱۰ هزار نفر از فارغالتحصیلان پزشکی بیکار هستند.
در حالی که ارتباط مناسب و اخلاقی پزشک با بیمار و محدود کردن نگاه مالی در پروسه درمان بر بازگشت شان انسانی و غیر تجاری به این حرفه تاثیر زیادی دارد.
دکتر کامیار علایی همراه با برادرش آرش علایی از بانیان کلینیکهای مثلثی در ایران است. او به دلیل فعالیتش در زمینه مبارزه با ایدز چند سال را مانند برادر خود در ایران زندانی بود.
کلینیکهای مثلثی که نخستین بار ۱۷ سال پیش در ایران بنا شد دارای سه راس مثلث مشاوره و درمان ایدز، اعتیاد و بیماریهای آمیزشی(بهغیر از ایدز) است که در زمینه مقابله با این بیماری در شهرهای بزرگ ایران بنا شده است.
خدمات این کلینیکها در صورت تمایل بیمار به صورت مخفی یا ناشناس انجام میشود و بیماران برای دادن آزمایش و دریافت مشاوره نیازی به معرفی و افشای نام خود ندارند.
مطابق سرشماری سال ۱۳۹۵ روستای چنار محمودی از توابع لردگان واقع در استان چهار محال و بختیاری ۱۴۹۸ نفر جمعیت دارد. مردم این روستا در اعتراض به نرخ بالای مبتلایان به بیماری ایدز یا افرادی که آزمایش HIV آن ها مثبت شده است دست به اعتراض زدهاند.
در این مورد نیز هم آمار و هم مواضع متنقض و متفاوتی از سوی مقامها و نهادهای رسمی حکومت اسلامی در رسانه ها منتشر شده است. نخست این فاجعه را انکار کردند اما مسئولان وزارت بهداشت با محرمانه اعلام کردن اطلاعات مربوط به کانون بیماری، شیوه انتشار، آمار مبتلایان و دلایل گسترش این بیماری، هر چه بیش تر افکار عمومی را مخدوش کردند.
به گفته بسیاری از کارشناسان و اقتصاددانهای حوزه سلامت، افزایش تعرفههای خدمات درمانی منجر به ورشکستگی بیش تر سازمان بیمه سلامت و سازمان تامین اجتماعی شده و افزایش هزینههای مردم را به دنبال آورده است. باید توجه داشت که بیش از ۷۵ درصد بار مالی افزایش تعرفههای خدمات درمانی متوجه دو بیمهگذار بزرگ، یعنی سازمان تامین اجتماعی و سازمان بیمه سلامت میشود.
در حال حاضر هم سازمان تامین اجتماعی میلیاردها تومان بابت صورت حسابها به دانشگاه علوم پزشکی، داروخانهها و پاراکلینیکها بدهکار است. با توجه به موارد گفته شده، بدیهی است که افزایش تعرفههای درمانی سال ۹۸ُ فجعهبار بوده و هزینههای زیادی را هم بر مردم تحمیل شده است.
رییس جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران، با انتقاد از عملکرد بیمهها، اعلام کرد که بیمارستانهای ایران در حال ورشکستگی هستند و این شامل بخش دولتی و بیمارستانهای درجه ۳ و ۴ بخش خصوصی نیز می شود.
ایرج خسرونیا رییس جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران، یکشنبه ۴ نوامبر ۲۰۱۸ در گفتوگو با خبرگزاری مهر اظهار کرد: دولت و وزارت بهداشت باید بیمارستانها را نجات بدهند، زیرا در غیر این صورت، دوباره به همان روزهایی بر میگردیم که بیماران را برای تهیه ملزومات مصرفی، به خارج از بیمارستانها ارجاع میدادند.
وی افزود: بیمارستانها پولی ندارند و در حال حاضر شاهد تعدیل برخی پرسنل بیمارستانها در بخش خصوصی هستیم و در بخش دولتی نیز، نیرو جذب نمیشود. در نتیجه آن، فشار کار بر دوش پرسنل شاغل قرار دارد.
خسرونیا با اشاره به مشاهده مواردی از ارجاع بیماران به خارج از بیمارستانها، گفت: اگر به فکر نباشیم، بیمارستانها کاملا ورشکسته خواهند شد.
در همین حال، «محمود جباروند» رییس انجمن چشم پزشکی ایران، در گفتوگو با خبرنگار مهر، بیان کرد: با توجه به اینکه بیمهها نتوانستند به موقع به تعهداتشان عمل کنند و بیمارستانها را با مشکلات مالی مواجه کردند، بیمارستانها در تهیه و جایگزین کردن لوازم مصرفی با مشکل مواجه هستند و این وضعیت باعث ایجاد محدودیت در ارائه خدمات درمانی جدید شده است.
وی با عنوان این مطلب که بخش دولتی پولی ندارد که بتواند تجهیزاتی جایگزین کند، افزود: این مشکلات باعث میشود که محدودیت خدمات داشته باشند و بیماران در صفها قرار گیرند. البته بعضیها ترجیح میدهند به بخش خصوصی بروند که همین مسئله باعث افزایش هزینههای مردم شده است.
جباروند با اذعان به محدودیتهایی که در نظام پرداخت و تهیه تجهیزات پزشکی ایجاد شده است، گفت: وزارت بهداشت چارهای جز این ندارد، وقتی خدماتی ارائه داده و بیمهها به تعهدات خودشان عمل نکردهاند، میبایست در ارائه خدمات محدودیتهایی ایجاد کند. چون در غیر این صورت بیمارستانها آسیب میبینند.
ایرج فاضل رییس کل سازمان نظام پزشکی ایران، با انتقاد از عملکرد بیمهها در کشور، گفت: آنچه به اسم بیمه باید باشد، نداریم. اگر بهطورکلی بیمه نداشتیم مسائل بهتر اجرا میشد. بیمه مجموعه ثروتمندی است که همه پول را برای روز مبادا میدهد ولی دائم با «نداریم، نداریم» بیمهها مواجه هستیم. چرا این مجموعههای ثروتمند فقیر شدهاند، شاید بار زیاد به آنها تحمیل شده بدون اینکه افزایش درآمدی داشته باشند و در واقع دخل و خرج بیمهها به هم نمیخورد.
گفتنی است، در ۹۰ درصد بیمارستانهای دولتی در ایران، بیماران از نحوه خدماترسانی و سرویسدهی رضایت ندارند. از طرفی مطابق تحقیقات انجام شده مهمترین چالشهای شناسایی شده بین بیمارستانها و سازمانهای بیمه عبارت از کسورات، تاخیر در پرداخت هزینههای بیمارستان، سلیقهای عمل نمودن، عدم حضور و تعداد کم نماینده بعضی سازمانهای بیمهای در بیمارستانها، عدم وجود تعامل کافی بین دو سازمان، عدم مسئولیتپذیری پرسنل بیمارستان در مدیریت هزینهها و عدم عقد قرارداد بیمارستان دولتی با بیمه تکمیلی و بیمارستان خصوصی با بیمه پایه مطرح است و...
به گزارش رسانه های ایران، ارديبهشت ماه سال ۱۳۹۰، چند روز پیش اهالی یک منطقه با اطلاع دادن به کلانتری محل از ۲ بیماری خبر دادند که کنار اتوبان خلیج فارس بعد از پل شهید کاظمی و در زمینهای کشاورزی آن حوالی رها شده بودند.
پیگیریها از افراد حاضر در محل، مشخص کرد که یک دستگاه آمبولانس مزدا خاکی رنگ با سه نفر سرنشین، ۲ بیمار را با وضعیت کاملا نامناسب در کنار جاده رها کردهاند.
این ۲ بیمار که یکی از آنها دارای شكستگی پا و عفونت و دیگری دارای سوختگی بودهاند، در بیمارستان بستری بودند که به علت نداشتن پول کافی برای ادامه درمان به این مکان منتقل شدهاند.
در همین حال، صبح امروز یکشنبه ۴ اردیبهشت دادسرای عمومی و انقلاب تهران اعلام کرد که عاملان رها کردن دو بیمار در کشتزارهای اطراف تهران را با تشکیل پرونده قضایی تحت پیگرد قانونی قرار داده است. بنا بر این گزارش، در این زمینه پرونده قضایی در دادسرای ناحیه ۶ تهران تشکیل شده و تحقیقات درباره این پرونده ادامه دارد.
خبر رها شدن دو بیمار بیبضاعت از سوی یک بیمارستان دولتی در بیابانهای اطراف تهران، عجیب و شوکهکننده بود. دادسرای عمومی و انقلاب تهران اعلام کرده که عاملان رها کردن دو بیمار یکی از بیمارستانهای دولتی در کشتزارهای اطراف تهران تحت پیگرد قانونی قرار گرفتهاند.
حمید فرازی، بیماری که در چند روز گذشته تصاویر مربوط به وی در کنار اتوبان خلیج فارس، داغترین و البته تلخترین تصاویر رسانهای کشور محسوب میشود، در گفتگو با اعتدال به انتشار ابعاد دیگری از عدم رسیدگی مسئولان بیمارستان امام خمینی به وی پرداخت .
«... همان شب اول همسرم، ۵۰ هزار تومان به حساب بیمارستان واریز کرد. پس از واریز وجه و بستری من در بیمارستان، و در معاینات اولیه پزشک دستور داد تا فردا مرا برای عکسبرداری منتقل کنند.
فرازی اظهار داشت: به دلیل اینکه همسرم برای تهیه مابقی پول بیمارستان چند ساعتی طول داده بود، مرا شبانه به زیرزمین انتقال دادند و هنگامی که صبح شد من و بیمار دیگری که از ناحیه صورت و باسن دچار سوختگی شدید شده بود را لای آهن پارههای زیرزمین بیمارستان پنهان کردند.
این بیمار چهل ساله که بیست و دوم تا بیست و سوم فروردین شبها و روزهای تلخی را در این بیمارستان سپری نموده است، ادامه داد : بعد با آمبولانس قدیمی که دیگر از آن استفاده نمیشد ما را گذاشتند توی آمبولانس؛ وقتی اعتراض کردم و گفتم خانمم میآید دنبالم گفتند: آدرس تو را داریم، میبریم خانهات تحویلت میدهیم، این یکی را هم تحویل کهریزک میدهیم. بعد چند ساعت چشم باز کردیم، دیدیم توی بیابانهای اطراف بهشت زهرا هستیم و ما را عین زباله انداختند زمین و فرار کردند.(عصر ایران ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۰ -۲۸ آوریل ۲۰۱۱)
فیلم بیرون انداختن پیرمرد بیمار زیر سرم از بیمارستان امام اهواز و رها کردن او در پیادهرو بهخاطر بیپولی در شبکههای اجتماعی منتشر شده است.
در این فیلم دردناک صحنه بیرون انداختن یک پیرمرد بیمار که حتی توان راه رفتن را ندارد و زیر سرم بوده، توسط بیمارستان امام اهواز را مشاهده میکنید. این پیرمرد با حال نامناسب، لباس بیمارستانی و آثار سرم بر دستش در پیادهرو قرار داده شده است و همسر پیر و بیپناه او با استیصال دنبال راه حلی برای رسیدگی و نجات وی میباشد. پیرمرد محروم که دیگر رمقی ندارد، بر روی پتویی که وسط پیاده رو انداخته شده افتاده و حتی توان تکان خوردن ندارد.
در این ویدئو نیز پیرمردی را مشاهده میکنید که با وجودی که بر اثر تصادف و زیر گرفته شدن توسط خودرو پایش شکسته و دارای جراحتهای متعدد میباشد در گوشه خیابان رها شده است. این پیرمرد محروم که بعد از تصادف به بیمارستان خلیج فارس بندر عباس منتقل شده بود بعد از اینکه مشخص میشود که توان پرداخت هزینه درمان را ندارد بهعنوان ترخیص او را از بیمارستان بیرون میکنند و در گوشه خیابان رها میسازند. پیرمرد محروم هم که نه جایی برای رفتن دارد و نه پولی برای تامین داروهایش عملا هیچ کاری نمیتواند بکند و هر لحظه امکان عفونت زخمها و جراحتهایش بهخاطر عدم مصرف دارو وجود دارد. (ایران کارگر، ۵ شهریور ۱۳۹۸)*
تاکنون این نمونهها و صدها نمونه دیگر، همواره سیاستهای مافیایی حکومت اسلامی به نمایش گذاشتهاند. است. متاسفانه باید گفت که شهروندان ایران، همگی اسیر حکومتی هستند و در همه شئونات زندگی خصوصی و اجتماعی خود به این اوضاع اسفناکتر دچار شدهاند.
یک روز پس از آتش زدن دفتر امام جمعه لردگان در اعتراض به شیوع ویروس ایدز در روستای چنارمحمودی، مقامات حکومت اسلامی این اعتراضات را به «ضدانقلاب» نسبت دادند.
اقبال عباسی استاندار چهارمحال و بختیاری درباره اعتراضات لردگان، ادعا کرد که همکاری «مردم و نیروهای انتظامی باعث عقیم ماندن ضدانقلاب در بین خواستههای مردم در این شهر شد.»
او با طرح این ادعا که «اهالی چنار محمودی در تظاهرات روز شنبه شهر لردگان حضور نداشتند»، اضافه کرد: «متاسفانه یک خرده جریان پیچیدهای در دل اعتراضات مردمی بهدنبال اهداف خود بوده و یکی از دستگیرشدگان فرزند یک ضد انقلاب سرشناس است.»
هم زمان، علی لاریجانی، رییس مجلس شورای اسلامی ایران، روز یک شنبه، به کمیسیون بهداشت دستور داده که «هر چه سریعتر کمیتهای برای بررسی این موضوع به شهرستان لردگان اعزام کند.»
پیش از آن، جمعی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در نامهای به هیات رییسه مجلس خواستار گزارش جامعی از حوادث لردگان و قرائت آن در جلسه علنی مجلس شدند.
سعید نمکی، وزیر بهداشت، درمان و علوم پزشکی، عامل سرنگ مشترک در شیوع این ویروس را رد کرده است.
ایرنا، خبرگزاری رسمی دولت جمهوری اسلامی ایران روز شنبه، نوشت که جمعی از اهالی لردگان در اعتراض به وزیر بهداشت، خواستار عذرخواهی رسمی او از مردم شدند.
در حالی که فیلمهایی از حمله معترضان به فرمانداری متتشر شده، خبرگزاری مهر نوشت که «تعداد محدودی از افراد فرصتطلب» قصد داشتند «با تعرض به فرمانداری اغتشاش ایجاد کنند.»*
آنچه که در لردگان اتفاق افتاده احتمال دارد در بسیاری از روستاها و شهرهای ایران هم اتفاق افتاده باشد اما هنوز کسی خبر ندارد. بیگمان عامل اصلی چنین فجایعی در ایران، کلیت حکومت اسلامی است نه یک بهیار که قوه قضاییه حکومت اسلامی تلاش میکند با قربانی کردن این فرد، دهان مردم معترض را ببندند. در چنین وضعیتی، روشن است که نباید مردم معترض لردگان را تنها گذاشت!
یکشنبه چهاردهم مهر ۱۳۹۸ - ششم اکتبر ۲۰۱۹
*لینک فیلم اعتراض مردم لردگان سيزدهم مهر ۱۳۹۸ برابر با پنجم اکتبر ۲۰۱۹:
https://youtu.be/3SH_tSR1h1g
* لینک فیلم بیرون انداختن بیمار دیابتی از بیمارستان ولیعصر خرمشهر و رها کردن او در هوای بارانی:
https://youtu.be/Fo2dXp28Abk