٢٨مرداد ١٣٥٨ و مروری بر مقاطع تاریخی ایندوره!

نسان نودينيان
August 07, 2019

٤٠ سال قبل در ٢٨مرداد ١٣٥٨ خمینی جنایتکار فرمان حمله به کردستان را اعلام کرد. با اجرای فرمان خمینی ارتش و نیروهای جمهوری اسلامی به كردستان حمله كردند، موجی از كشتار و ترور، قتل عام و وحشیگری ، اعدام دسته جمعی، زندان و آوارگی را به كردستان آوردند. دادگاه های انقلاب اسلامی و صحرائی توسط خلخالی، در سنندج، مریوان و سقز و پاوه برپا شد. با شروع جنگ مسلحانه، مقاومت و مبارزات توده ای در شهرهای كردستان شكل گرفت و بطور وسیع و سریع در سراسر كردستان تبدیل به درگیری و تظاهراتهای خیابانی و ایجاد عدم امنیت برای نیروهای مسلح و مقامات دولتی و حكومتی جمهوری اسلامی شد. 

جنبشی نیرومند علیه جمهوری اسلامی در شهرها شكل گرفت. جنبش و مبارزات توده ای كه طی سه ماه توانست شیرازه نیروهای سركوبگر را از هم بپاشد و بار دیگر شرایط دمكراتیك و حاكمیت توده ای مردم در شهرها را جایگزین حاكمیت سیاه جمهوری اسلامی بكند.  

٤٠ سال از این تاریخ گذشته است. جامعه كردستان تغییرات اساسی را بخود دیده است. بافت طبقاتی و اجتماعی جامعه تغییر كرده است. طی این مدت مبارزات كارگری در شكل اعتصابات و مراسمهای اول ماه مه، مراسمهای روز جهانی زن و فستیوال كودكان و... عروج جنبش سوسیالیستی و مطالبات سوسیالیستی را فراهم کرده است.  از مقطع بمیدان آمدن مردم و برقراری حاکمیت شورایی در شهر و محلات جنبش سوسیالیستی در کردستان بعنوان افق اعتراض رادیکال و انسانی در مقابل جنبش ناسیونالیستی بمیدان آمده است، و کردستان تا کنون توسط دوجنبش با پایگاه طبقاتی دو طبقه شناخته شده است.

٢٨مرداد و حمله جنایتكارانه ارتش و سپاه پاسداران به كمك مزدوران محلی به كردستان برگ ننگینی از كارنامه سرتاپا جنایت و كشتار جمهوری اسلامی است. 

 

از بهمن ماه ٥٧ تا ٢٨ مرداد ١٣٨٥

در ایران انقلاب عظیم و توده ای حاکمیت دیکتاتوری رژیم پهلوی ها را در هم شکسته بود . اعتراضات انقلابی  مردم ایران در این انقلاب از محلات حاشیه شهرهای تهران و مبارزه با پلیس امنیتی و ساواك رژیم پهلوی  شروع و بسرعت در مراکز شهرها و دانشگاه ها و سپس به اعتصابات کارگران در مراکز کلیدی تولید کشیده شد، اعتصاب کارگران  صنعت نفت در اوج این مبارزه به سرنگونی رژیم حاکم پهلوی ها تبدیل شد. مردم كردستان در انقلاب ٥٧ با هم سرنوشتی مبارزاتی ــ سیاسی دست در دست میلیونها نفر از مردم معترض در دیگر شهرهای ایران فعالانه شركت كردند. در این مقطع با وجود فضای سیاسی و اعتراضی و حضور احزاب سیاسی (در بدو انقلاب ٥٧هر چند ضعیف) جامعه كردستان به محلی پرتلاطم و كشمكش سیاسی و انقلابی تبدیل شده بود. در انقلاب ٥٧ و بعد از آن توده های مردم كردستان بسرعت مسلح شدند. در بیشتر شهرها و مناطق روستایی شرایط برای حاد شدن اختلافات طبقاتی و دعوا بر سر زمین و جلوگیری از اجحافات و زورگویی های مالیكن و فئودالها، ایجاد شده بود. در بطن چنین وضعیتی در حالیكه فضای سیاسی در میان مردم و زحمتكشان رو به اوج و گسترش بود، مالكین و فئودالها همراه با مرتجعین محلی و با كمك آیت الله های جمهوری اسلامی سعی در اسلامی كردن و ارتجاعی كردن شهرها را داشتند. هدف آنها جلوگیری از فضای باز سیاسی و دمكراتیكی بود كه رو به رشد بود. هدف مالكین و ارتجاع محلی جلوگیری و سد كردن تعرض دهقانان و تلاش برای باز گرداندن ارتجاع دولتی و حكومتی و آوردن جمهوری اسلامی با ارتش و سپاه و زندان و دادگاهایش بود. اهداف شوم و سیاهی كه با مقاومت و سد محكم انقلابیون رادیكال و مردم شهرها بویژه زنان و جوانان روبرو شد. و برای مدتی طولانی ناكام ماند.

 

عروج چپ و جنبش سوسیالیستی

با گسترش اعتراضات و ایجاد نهادهای دفاع از انقلاب و با بالاگرفتن فضای سیاسی و آرمانخواهی انقلابی ــ  کمونیستی و حضور فعال چپ و کمونیستها در شهرها بویژه در سنندج و مهاباد،  گرایش اجتماعی و چپ و رادیكال در كردستان بعنوان مدافعین تداوم انقلاب ٥٧ و در تقابل با ارتجاع تازه به قدرت خزیده جمهوری اسلامی، رزمنده تر و رادیكالتر به میدان آمد. چپ و کمونیسم با دخالت موثر و فعال ابراز وجود کرد و به نماینده رزمنده منافع کارگران و زنان و توده میلیونی مردم در کردستان برای رفع تبعیض و نابرابری تبدیل شد. مردم کردستان برای اولین بار قدرت و حضور چپ و کمونیسم را تجربه کردند.

 

جهموری اسلامی و بمیدان آمدن چپ و کمونیستها!

جهموری اسلامی در تقابل با حضور موثر و فعال چپ و کمونیستها،  ابتدا تلاش كرد از میان مرتجعین محلی واحدهای سپاه پاسداران را بسیج كند و در عین حال به دوائر ارتجاعی چون مكتب قران مفتی زاده متكی شود، تقویت نیروهای نظامی و جمع آوری تعدادی از مزدوران شرور و طرفدار جمهوری اسلامی و تلاش برای استقرار نیروهای مزدور محلی و سپاه پاسداران در شهرها و نقشه ترور چپ و کمونیستها تلاشهای فوری جمهوری اسلامی بود که  این تلاشها در ظرف چند ماه  به شكست کشیده شد. که سرانجام بعد از كسب آمادگی با توپ و تانك و هواپیما و اعزام نیروهای سركوبگر ارتش و حزب الله، خمینی جنایتكار فرمان حمله به كردستان را صادر كرد.

 

جنبش ناسیونالیستی کرد حزب دمکرات کردستان.

 تا مقطع شروع اعتراضات سراسری و بهمن ماه ٥٧ بخش اعظم رهبری و کادرهای حزب دمکرات در تبعید و تعدادی از آنها در زندان (غنی بلوریان پیرو کنگره ٤ این حزب که به مشی حزب توده و سازمان اکثریت در دفاع از جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران پیوست) بودند. حزب دمکرات که در سیکل "رکورد فعالیت سیاسی و ابراز وجود" قرار گرفته بود با گرم شدن اعتراضات سیاسی و خیابانی در تعدادی از شهرها با استقرار بخشهایی از نیروهایش شروع بفعالیت علنی کرد.   حزب دمکرات با شروع فعالیتهایش با حمد و ثناگویی از خمینی و  اسلام ارتجاعی در ردیف طرفداران "مشی امام" قرار گرفت. این حزب میخواست به این وسیله با ضد انقلاب اسلامی بقدرت رسیده به  نوایی برسد.   

در حالیکه مردم کردستان و نیروهای چپ و کمونیست برای حفظ  دستاوردهای دمکراتیک خود علیه ضد انقلاب اسلامی و مرتجعین محلی  مبارزه میکردند، حزب دمکرات مشغول آستانبوسی در محل استقرار خمینی جلاد بود. به  دولت بازرگان خودش را آویزان کرده بود و سپس با پیام لبیک به خمینی و ضد انقلاب اسلامی برای نیروهای چپ و کمونیست و مردم آزادیخواه کردستان که قصد تسلیم و تمکین به حاکمیت خودگمارده جمهوری اسلامی را نداشتند، سیاست تهدید و شاخ و شانه کشیدن را اتخاذ کرد. سیاست تهدید نظامی مردم معترض سنندج و سیاست اسکورت نیروهای جمهوری اسلامی توسط این حزب با شعارهای رادیکال علیه سازشکاری و بند وبست توسط مردم کردستان بویژه در سنندج رسوا و به افتضاح سیاسی برایش تبدیل شد. 

جنبش ناسیونالیسم کرد و احزاب ناسیونالیستی از بهمن ماه ٥٧ و با گرم شدن اعتراضات مردم در دفاع از دستاوردهای دمکراتیک آندوره یک دوره ای نسبتا طولانی سیاست "تفاهم و نزدیکی" به جمهوری اسلامی را درپیش گرفت. اما واقعیتهای اعتراضی و مبارزاتی و رشد جنبش سوسیالیستی و جمع شدن مطالبات این جنبش در دفاع از حقوق کارگر و زنان و رفع هر گونه تبعیض و ستم ملی توسط جنبش سوسیالیستی و تبدیل شدن شهرها به کانونهای مبارزاتی و مقاومت و دفاع از حقوق و کرامت انسانی، عملا حزب دمکرات، افق و جنبش ناسیونالیستی کرد را  منزوی کرد. 

 

رسوایی دو شاخه حزب دمکرات کردستان و سازمانهای زحمتکشان و بندو بست با جمهوری اسلامی!

ما در شرایطی به جمعبندی دستاوردهای اعتراضی و مبارزاتی مردم کردستان و جایگاه جنبش سوسیالیستی میپردازیم که یکبار دیگر شاهد رسوایی جدیدی توسط احزاب ناسیونالیست کرد، بندو بست با جمهوری  اسلامی هستیم. در حالیکه؛ مبارزات مردم کردستان هم افق و هماهنگ با اعتراضات سراسری برای سرنگونی تقویت شده است، تعدادی از عناصر قاتل و سرکوبگر از سپاه قدس و زیر نظارت خامنه ای جنایتکار بدنبال پیدا کردن "دوستانی" هستند تا برای مدت زمان هر چند کوتاه ترس سرنگونی را به چانه زنی و بزانو درآوردن احزاب ناسیونالیست برای حفظ بقا بدست بگیرند.

خواب رهایی حکومت اسلامی از مبارزات کوبنده کارگران و مردم برای سرنگونی باطل است. سرکوب و زندان و اعدام روحیه مبارزاتی مردم را نتوانست بعقب برگرداند. مذاکره و بند و بست احزاب ناسیونالیست هم برای بقا جمهوری اسلامی کافی نیست. از نظر مردم اقدامی رسوا و سوخته است!

کارنامه این چهار جریان ناسیونالیست و باندسیاهی در چهار دهه گذشته پُر است از بند و بست و تملق و پادوی برای دولتهای منطقه. یک دوره برای دولت فاشیستی ترکیه دوره ای برای عربستان و امریکا و اکنون با مذاکره و بند و بست بخیال خود میخواهند با جمهوری اسلامی بسازش برسند.

از نطر کارگران و مردم کردستان دوره بند و بست و مذاکره با حکومت اسلامی تمام شده. راه حل رفع ستم ملی در شرایط سیاسی کنونی با مذاکره و بند و بست و لاس زدن با فاشیستی ترین نظام حکومتی در ایران امکان پذیر نیست. مردم بر این واقعیت واقفند که جمهوری اسلامی کاری بجز ترور و سرکو.ب و اعدام و میلیتاریزه کردن کردستان انجام نداده است. راه حل رفع ستم ملی در شرایطی که کارگران و مردم خواهان سرنگونی هستند فقط و فقط با ادامه خواست سرنگونی و بسرانجام رساندن آن عملی است. 

١٤ مرداد ١٣٩٨ 

٥ اوت ٢٠١٩

 

ایسکرا ۱۰۰۰


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com