بازى با جان و زندگى پناهدگان افغانستانى موقوف!
سهراب ساعی
May 27, 2019بازى با جان و زندگى پناهدگان افغانستانى موقوف!
در حاشيه تهديد عراقچي مبني بر اخراج پناهندگان افغانستاني
اخيرا پس از اينکه دولت آمريکا تحريم‌هاي جديدي عليه دولت جمهوري اسلامي وضع کرد و دور جديدي از رجزخواني و تنش و فضايي جنگي شکل گرفت، عراقچي معاون سياسي وزير خارجه در يک برنامه تلويزيوني با طرح اين ادعا که مهاجران و پناهجويان افغانستاني سالي 8 ميليارد دلار هزينه به ايران تحميل مي‌کنند، گفت: «اگر تحريم‌ها اثر کند و فروش نفت ما به صفر برسد، جمهوري اسلامي ايران مجبور است سياست ويژه‌اي را براي اقتصاد خود درنظر بگيرد و ممکن است نتوانيم به اين شکل ادامه دهيم و از برادران و خواهران افغانستاني‌مان بخواهيم ايران را ترک کنند.»
اين نمونه‌اي است از طرز تفکر و راهکارهاي ارتجاعي يک حکومت فاشيستيِ بحرانيِ فاقد مشروعيت براي به‌اصطلاح حلِ معضل اقتصادي.
عراقچي ادعا کرد که بيش از سه ميليون شهروند افغانستاني در ايران سکونت دارند که "دو ميليون فرصت شغلي را اشغال کرده‌اند و سالانه سه تا پنج ميليارد يورو از ايران خارج مي‌کنند."
گذشته از اينکه آمار عراقچي مملو از اغراق و دروغ است اما اصل قضيه برمي‌گردد به بازي با جان و زندگي ستمديدگان افغانستاني. در جنگ و منازعات ارتجاعي هميشه ستمديدگان و فرودستان مانند زنان و ملت‌هاي ستمديده و فقرا و زحمتکشان، قربانيان اصلي هستند.
عراقچي پس از جنجالي شدن سخنانش در رسانه‌ها ضمن تکرار دوباره حرف‌هايش البته با ژست دلسوزانه مزورانه که من دست پناهندگان افغانستاني را مي‌بوسم به خبرگزاري ايرنا گفت سهيم کردن کشورهاي اروپايي در هزينه اقامت مهاجران در ايران و سامان دادن به وضعيت آن‌ها "يک مطالبه جدي" تهران است و در شرايط حاضر که دولت آمريکا با تشديد تحريم‌ها "سعي در محدوديت شديد منابع مالي جمهوري اسلامي دارد، مطالبه‌گري ملت ايران ابعاد جديدي مي‌يابد."
برخي تحليل‌گران بر اين نظرند که اين تهديد فاشيستي مي‌تواند با اين هدف باشد که دولت روحاني به غرب بگويد در صورت تشديد تحريم‌ها و به صفر رساندن صادرات نفت، حکومت ايران ضمن دستيابي به رؤياي اخراج پناهندگان افغانستاني با باز گذاشتن مرزها و اخراج اين پناهندگان، موجي از مهاجرت را ايجاد خواهد کرد و براي غرب مشکلات جديدي درست خواهد شد.
سالهاست که جمهوري اسلامي از يک‌سو سياست اخراج پناهندگان افغانستاني را که بسياري از آن‌ها بيش از دو دهه است در ايران زندگي سختي را مي‌گذرانند دنبال مي‌کند و ازسوي ديگر، سياست سوء‌استفاده از موقعيت اين پناهجويان و گوشت دم توپ کردن انان در جنگ‌هاي ارتجاعي منطقه را پيش مي‌برد.
سالهاست که هزاران نفر از پناهجويان افغانستاني در شرايط بي‌حقوقي کامل با دستمزد بسيار پايين کار مي‌کنند و از مسکن و امنيت شغلي و آموزش رايگان و حق تحصيل اکثريتشان، محرومند. اين در حالي است که گفته مي‌شود جمهوري اسلامي براي تأمين هزينه نگهداري از مهاجران و پناهجويان سالي حدود 002 ميليون دلار از سازمان ملل، اتحاديه اروپا و ديگر نهادهاي بين‌المللي کمک دريافت مي‌کند. در اين ميان سرمايه‌داران انگل، فوق استثمار کارگران و زحمتکشان افغانستاني را دنبال مي‌کنند. از يک‌سو زحمتکشان افغانستاني مورد اهانت‌هاي لفظي و فيزيکي قرار مي‌گيرند و آنان را ملتي پست‌تر خطاب مي‌کنند که گويا باعث بيکاري کارگران ايراني شده‌اند و خلاف‌کارند و از سوي ديگر تا جاي ممکن دستمزدهاي کمتري به آنان مي‌دهند و از قِبَل کار طاقت‌فرساي آنان سود مي‌برند. تعداد زيادي از افغانستاني‌ها را پيمانکاران در کارهاي ساختماني به کار مي‌گيرند و شرايط کاري بسيار سختي را بر آن‌ها تحميل کرده و دست آخر برخي نيز مزدشان را نمي‌دهند.
بنيادگرايي اسلامي و منسوخ ديگر سرمايه‌داري/امپرياليستي ناتوان از حل مشکلات جامعه بشري همچون فقر و بيکاري، تبعيض جنسيتي و ملي، راه‌حل‌هاي ارتجاعي سرکوب و اخراج پناهندگان را به‌پيش مي‌گيرد، همان‌گونه که در آمريکا نيز دولت آمريکا سالهاست سياست اخراج پناهجويان را دنبال مي‌کند. بنيان اقتصادي و سياسي سرمايه‌داري برپايه پرستش سود و کالا نمودن همه‌چيز برپايه استثمار نيروي کار زحمتکشان و تبعيض جنسيتي و ملي بنا شده است.
براي پايان دادن به دهشت و ناامني هر روزه و جنگ و بي‌خانماني و فقر و استثمار نياز به آن است که يک انقلاب کمونيستي صورت بگيرد. در اين ميان قشرهايي از پناهنگان افغانستاني مي‌توانند به‌مثابه نيروي قدرتمندي در اين راه عمل کنند. در انقلاب کمونيستي، توده‌هاي ستمديده ابزار نيستند بلکه جزئي ضروري از متبلور شدن امر به دست گرفتن سرنوشت خويش تحت رهبري حزب کمونيست هستند.
توهين و تبعيض و تهديد به اخراج پناهندگان افغانستاني بايستي متوقف شود. در فرداي يک انقلاب سوسياليستي نوين، افغانستاني‌هاي مقيم ايران بايد از حقوق مساوي با ديگر شهروندان ايران ازجمله حق آموزش رايگان و حق کار و شناسنامه براي فرزندان‌شان، برخوردار باشند و اجازه اقامت و کار برايشان صادر شود. حق مالکيت به خانوارهاي مهاجر افغانستاني داده شود.n
به نقل از نشريه آتش91 – خرداد 98
n-atash.blogspot.com
atash1917@gmail.com
