چپ روی کودکانه

اقبال نظرگاهی
May 24, 2019

چپ روی کودکانه

در شرایط انقلابی کنونی وظیفه هر کمونیستی این است که به هر نوعی که ممکن است در تقویت جنبش آزادی و برابری جامعه ایران برای سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی بکوشد. دقیقن در چنین شرایط حساسی است که همسنگران ممکن است به هر دلیلی جهت شلیک را گم کنند و به پای خود شلیک کنند. این یک مسئولیت آنی است که علی رغم حساسیت زمانی و مکانی و خطر پیشروی دشمن سعی کنی همسنگرت را اول نجات دهی. این مطلب کوتاه در این جهت حرکت می کند بدون ادعا و خوش بینی به اینکه موفق شود.

رفیق عباس گویا مطلبی تحت عنوان "شرح سه عکس و یک توصیه" در سایت آزادی بیان منتشر کرده است که نمونه بارزی است از نگاه و نحوه دریافت ذهنی خاصی که چیزی نیست جز چپ روی کودکانه. اما در ادامه نمونه های متعدد دیگری هم در همین زمینه خواهم آورد.

عباس در "شرح" اول آورده است: "خاطیان: دوشنبه 23 اردیبهشت دانشجویان زن و مردی که خود را فرزند کارگر معرفی میکنند با هویت مارکسیستی جان بر کف در تهران در تقابل با حجاب تحمیلی جمهوری اسلامی دست به اعتراض میزنند.". ایشان حق دارند این یک جمله را شرح بنامد چون واقعن چندین اصطلاح و کلید واژه چپ سنتی را در آن قرار داده است. اول اینکه خواننده را خاطر جم می کند که این دانشجویان فرزندان طبقه کارگر هستند و نه فرزندان طبقه بورژوا و لذا قابل دفاع. دوم اینکه هویت سیاسی این دانشجویان مارکسیستی است و بلطبع قابل دفاع. سوم این دانشجویان جان برکف هستند که یعنی فدایی و مجاهد و پیشمرگ و لذا قابل دفاع. و صد البته چون در تقابل با جمهوری اسلامی هستند پس قابل دفاع. این درک محدود رفیق عباس است از حرکت اعتراضی دانشجویان. دانشجویان فقط یک شعار نداده اند بلکه شعارهای متعددی داده اند. بعلاوه همه دانشجویان با هر یک از شعارها موافق نیستند. خیلی روشن است که طیف های مختلفی از چپ در جامعه در میان دانشجویان و زنان و کارگران وجود دارد. لذا نقد یک شعار و از طرف بعضی از دانشجویان به معنی نفی و "تخطئه" همه دانشجویان و همه شعارها نیست.

عباس در شرح دومش آورده است: "عکس العمل به خاطیان: چهارشنبه 25 اردیبهشت شیرین شمس از حزب کمونیست کارگری ایران (حککا) پرچمدار انقلاب زنانه در مصاحبه با حمید تقوایی در این مصاحبه تعرض دانشجویان به راست پنتاگونی تخطئه و اعلام آمادگی میشود که با تمام قوا در مقابل این چپ فرقه ای و ایدئولوژیک میایستند." روشن است که بخشی از چپ با قرار دادن جنبش زنان در کنار جنبش کارگری موافق نیست و وقتی هم به جنبش زنان آوانس می دهد و ازش حمایت می کند به هیچ وجه آن را در حد "انقلاب زنانه" نمی پذیرد. "شیرین شمس پرچمدار انقلاب زنانه" نگاه این چپ را بازتاب می دهد. سپس رفیق عباس به رسم ژورنالیستها معصومه قمی موسوم به مسیح علی نژاد را "راست پنتاگونی" نامیده. خوب در دنیای سطحی نگر ژورنالیستی میشه از کاه کوه ساخت و از حلب طلا. کافی است دو تا عکس ارائه دهی. عباس تلاشهای علی نژاد در جهت حقوق (از نظر ما کمونیستها این حقوق حداقلی هستند) زنان را نمی بیند اما عکس علی نژاد و پمپئو را می بیند. چون پمپئو یعنی آمریکا و آمریکا یعنی امپریالیسم جهان خوار یعنی شیطان بزرگ یعنی استکبار جهانی. اما در واقع رفیق عباس جنگ اصلی را با حمید تقوایی دارد و نه با علی نژاد. ملقب کردن علی نژاد به راست پنتاگونی برای این است که بگوید حمید با نفی نکردن علی نژاد دارد به پنتاگون چراغ سبز می دهد. این منظور اصلی عباس است. عباس کاری به این ندارد که حمید تقوایی خواستار دقت دانشجویان در اعتراض به جمهوری اسلامی و نه مخالفان جمهوری است. عباس فقط قصد دارد از حمید انتقام بگیرد و خودش را چپ اصیل معرفی کند.

در شرح سوم رفیق عباس از دست من شاکی است و آورده است که: "مبارزین: جمعه 27 اردیبهشت نه زرگاهی قباد (اسم فیس بوکی من) از حککا پای عکسی که شیرین شمس پرچمدار انقلاب زنانه در فیسبوک پست کرده است خطاب به گلشیفته فراهانی که با لباس گرانقیمت روی فرش قرمز سلبریتی ها در شهر لوکس کن فرانسه قدم میزند میگوید: زنده باد زنان مبارز زنانی که با شهامت علیه فرهنگ وحشی پرور اسلام و مردسالاری ایستادند و می ایستند و از حق انتخاب خود دفاع می کنند." رفیق عباس در این شرح هم از کلید واژه های بخش روستایی چپ یعنی مائوئیستها استفاده کرده: اول از لباس گرانقیمت ناراحت است و دوم از فرش قرمز و سوم از سلبریتی ها و چهارم از شهرهای لوکس مانند کن. در واقع عباس همه این مظاهر تمدن غربی را بد و مکروه و غیر کارگری و مربوط به طبقات بالا می داند. یعنی همان فرمایشات رئیس مائو. اما نکته اصلی رفیق عباس این است که "قباد از حککا" از گلشیفه فراهانی بورژوا تمجید کرده پس حککا به بورژوازی تعلق دارد. مانند مورد دانشجویان اینجا هم یک مورد را تعمیم داده و گمان کرده چون من از یک سلبریتی مورد تایید شیرین شمس دفاع کردم پس ما طبقه کارگر را فراموش کردیم و کنارگذاشتیم و احتمالن فروختیم و خیانت کردیم. رفیق عباس میداند که من از هر زنی که به نوعی از انواع با جمهوری اسلامی درگیر شده بشرطی که مانند شیرین عبادی کارنامه ای در همکاری با حکومت نداشته باشد حمایت کرده ام. عباس همچنین میداند که من روی ضدیت با جمهوری اسلامی زوم کرده و نه اینکه کی سلبریتی است و کی در کوره خانه آجرپزی آذربایجان کار میکند. اما رفیق عباس می خواهد بگوید مبارزین حککا کنار سلبریتی ها هستند و نه کنار زنان کارگر.

چرا درک رفیق عباس و دیگر رفقایی که در ادامه می آید چپ روی کودکانه است؟ عباس می گوید چون دانشجویان مارکسیست هستند و فرزند طبقه کارگر کسی نباید آنها را نقد کند. ایشان معتقدند هر کس با دولت آمریکا عکس گرفت متعلق به راست پنتاگونی است و مهم نیست چقدر علیه جمهوری اسلامی است همین که کنار شیطان بزرگ و امپریالیسم عکس گرفته است یعنی دشمن ما کمونیستها است. او معتقد است یک مبارز کمونیست نباید از زنان بالا شهری و مرفه حمایت کند هر چند آن زن بارها خلاصی خود را از فرهنگ اسلامی نشان داده باشند. چون از سلبریتی ها است دیگه بدرد نمی خورد. این درک فقط کارگر را می شناسد و نه جامعه را. این درک می خواهد انقلابی را سازمان دهد که فقط طبقه کارگر است و به حکومت طبقه کارگر می انجامد. این درک خواهان نجات کل جامعه نیست و آن را پوپولیسم (بقول آذر ماجدی) و همه با همی (بقول محمد فتاحی) می داند. عجیب اینکه حکومت کارگران این نوع چپ همه را کارگر می کند (مانند رئیس مائو) و نه اینکه با لغو کار مزدی و کار اجباری کارگر بودن را لغو کند.

در رابطه با همین بحث نقد حمید تقوایی به شعار دانشجویان علیه مسیح علی نژاد. محمد فتاحی می گوید حمید پرچمدار جنبش همه با همی است. از نظر ایشان فقط طبقه کارگر است که باید جمهوری اسلامی را سرنگون کند و قدرت هم فقط به طبقه کارگر تعلق دارد و حکومت کارگری یعنی حکومت کارگران. لذا اگر کسی خواست از انقلاب زنانه و جنبش خلاصی فرهنگی صحبت کرد مرز طبقاتی را پیموده و دارد بورژوازی را با طبقه کارگر مخلوط میکند پس لابد خودش بورژواست. آذر ماجدی که سازمان آزادی زن را رهبری میکند معتقد است انتقاد حمید تقوایی حمله به چپ است و دفاع از راست. او حمید را پوپولیست میداند. آذر ماجدی باید ثابت کند اگر در حککا نیست دلیل دارد و آن اینکه این حزب به اندازه کافی چپ نیست. او بعنوان مثال معتقد است کمونیستها خواهان لغو حجاب اسلامیند و کسانی که می گویند حجاب اجباری لیبرالند و کسانی که می گویند حجاب سفید (چهارشنبه های سفید) راستند. آذر ماجدی کاری به توازون قوا و زمان و مکان ندارد. لذا حمایت حککا از اعتراض زنان به حجاب "اجباری" را راست روی و پوپولیسم می داند.

سیاوش دانشور می گوید چرا حککا و حمید تقوایی با چپ ها درشت صحبت می کنند و با راست ها نرم؟ سیاوش نتیجه می گیرد که حککا اپوزیسیون چپ است و نه اپوزیسیون راست. او می گوید تنها حمید نیست که علیه دانشجویان چپ است بلکه سلطنت طلبها و حکومتی ها هم هستند. و به خوانندگان ضد حککا القا می کند که حککا کنار راست هاست.

جمشید هادیان می گوید برای سرنگون کردن جمهوری اسلامی اول باید با سرمایه داری مبارزه کرد. او مدعی است که حمید تقوایی برعکس معتقد است که برای لغو سرمایه داری اول باید جمهوری اسلامی را سرنگون کرد. جمشید هادیان می خواهد بگوید چون بجز کمونیستها خیلی های دیگر با جمهوری اسلامی مبارزه می کنند پس برای کمونیستها نه سرنگونی جمهوری اسلامی بلکه سرنگونی سرمایه داری باید اولویت باشد.

این چپ روی کودکانه تا آن جا ادامه دارد که کمونیستهایی پیدا شده اند که معتقدند نباید از شخصیتهای غیر کمونیست تجلیل کرد. بعنوان مثال سیامک ستوده مینا احدی را بخاطر پیشنهاد ساختن سنگ سکندری برای یکی از قربانیان تروریسم جمهوری اسلامی بنام فریدون فرخزاد مورد نکوهشها قرار داد که فرخزاد کمونیست نیست و لذا ارزش تجلیل از طرف کمونیستها نیست و کسی که غیر کمونیستها را بزرگ کند نمی تواند کمونیست باشد.

از نظرگاه تاریخ این رفقای کمونیست به کمپ چپ پیوسته اند. حال آنکه روند روتین تاریخ تکاملی است و انتظار می رفت که رفقای چپ سنتی به کمونیستها بپیوندند. آنچه که این سیر بازگشت و پس روی را توضییح می دهد سیر قهقرایی جهان سیاست و اقتصاد و فرهنگ است در کل جهان.

اقبال نظرگاهی – 24 مه 2019   eqballn@gmail.com


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com