فاز تعرض برای آزادی معلمان زندانی + علیه گرانی و فقر
نسان نودينيان
May 29, 2019بیانیه شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران در اعتراض به ادامه سرکوب فعالان صنفی، اقدامی تعرضی با پشتوانه ای وسیع و گسترده حمایتی از جانب هزاران معلم، اقدام و فاز تعرض برای آزادی معلمان زندانی است.
در بیانیه اعلام شده: اگر روند سرکوب فعلی متوقف نگردد، شورای هماهنگی از تمام ظرفیتها و توان خود برای حمایت از فعالان صنفی و معلمان استفاده خواهد نمود. هر معلم در هر جای ایران اگر بخاطر فعالیت صنفی مورد ستم واقع شود مورد حمایت شورای هماهنگی و تشکلهای عضو قرار خواهد گرفت.
در چند سال گذشته شاهد اعتصابات وسیع، سراسری و متحدانه معلمان با خواستهای افزایش حقوق و تامین معیشت و استاندارد شدن سطح تحصیلات، تحصیل رایگان و برای آزادی معلمان زندانی بوده ایم. در سال ۱۳۹۸ شاهد چند اعتصاب و تجمع های مبارزاتی و اعتراضی معلمان برای پیگیری خواستهایشان و آزادی معلمان زندانی بوده ایم. و در ۵ خرداد ۱۳۹۸ بیانیه شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران در اعتراض به ادامه سرکوب فعالان صنفی، اقدامی تعرضی و جدی و آمادگی معلمان برای رو در رویی با سیاست سرکوب است.
دستگیری و تحت فشار قراردادن فعالین و سخنگویان معلمان و کارگران جدال مستقیم و جنگ علنی دیگری است که حکومت اسلامی قصد تحمیل آنرا به طبقه کارگر دارد. در عین حال دستگیری و زندانی کردن فعالین معلمان و کارگران جدید نیست! به قدمت حاکمیت حکومت اسلامی فعالین کارگران و معلمان دستگیر، و در مواردی اعدام شده اند و تعدادی از آنها در اثر فشارهای روحی و جسمی جان خود را از دست داده اند.
اتهامات واهی و نخمای دستگاه قضایی رژیم اسلامی همچون "تبلیغ علیه نظام"، "عضویت در جمعیت های معارض" برای مردم آشنا است! با این اتهامات واهی و نخنما صدها کارگر، معلم و فعالین جنبش رهایی زن و مدنی و اجتماعی به حبس های طولانی مدت و احکام شلاق، محکوم شده اند!
همچنانکه پیداست حکومت اسلامی با احکام جلب و دستگیری ها وارد رو در رویی جدید علیه کارگران و معلمان شده است. دولت روحانی در دو دوره در قدرت بودنش با طرح و اهداف تعریف شده و آگاهانه ای به مقابله با اعتراضات کارگران و معلمان برخاسته است. امنیتی کردن فضای اعتراضی کارگران و معلمان ثقل سنگینی در سیاستهای دولت روحانی دارد.
در چند سال گذشته کارگران و معلمان یک گام بجلو برداشتند و با اعتراضات خود صحنه رو در رویی با دولت و نظام اسلامی سرمایه را به چلنچ سیاسی مهمی علیه اتهامات واهی و نخنمای دستگاه قضایی رژیم همچون "تبلیغ علیه نظام" و "عضویت در جمعیت های معارض" تبدیل کردند. این عرصه مهم بود. این عرصه میبایست با پتانسیل بالایی توسط فعالین معلمان و کارگری پیگیری بشود، که خوشبختانه اکنون وارد فاز جدید و تعرضی و عمومی تر شده. ما در مطالب شماره های قبلی کارگر کمونیست درباره اهمیت همراهی مادران و خانواده های دستگیر شدگان و حمایت فعالین کارگری و معلمان و دیگر عرصه های اجتماعی و هنری، برای آزادی کارگران زندانی و زندانیان سیاسی نوشته ایم و در اینجا تاکید میکنم که برپائی جنبش قدرتمندی برای آزادی این عزیزان ممکن است و میتواند جمهوری اسلامی را به عقب نشینی وادار کند.
رویارویی کارگران و معلمان با دولت و کارفرماها در حساسترین شرایط سیاسی ـ تاریخی قرار گرفته است. معلمان و کارگران دیگر نمیتوانند تا این حد افت معیشت و گرانی شدید و سطح دستمزد پائین را قبول کنند. مبارزه برای معیشت و رفاه و تامین زندگی مکفی همراه با مبارزه برای آزادی و دفاع از کرامت انسانی به امر مشترک کارگران و معلمان تبدیل شده است. اوضاع سیاسی جامعه پر التهاب است. طبقه کارگر و معلمان در محور این اوضاع دارای نقش تعیین کننده ای شده اند. این جنبش اعتراضی کارگران و معلمان، و اقشار مزدبگیر جامعه است که هر روز پرچم اعتراض رادیکال و مطالبات رادیکال در دفاع از کرامت و حرمت انسان را برافراشته کرده است.
۶ خرداد ۱۳۹۸ - ۲۷ مه ۲۰۱۹
+++
علیه گرانی و فقر!
نسان نودینیان
اخیرا سایت "اعتماد آنلاین" شاخص فلاکت استانها در سال ٩٧ را اعلام کرده است. سمنان، اردبیل و کرمان به ترتیب کمترین نرخ فلاکت و چهارمحال و بختیاری، کرمانشاه و کردستان بیشترین نرخ فلاکت را داشتهاند. پایین بودن نرخ فلاکت در سمنان، اردبیل و کرمان بالای ٣٣ و ٣٤ است. و در چهارمحال و بختیاری، کرمانشاه و کردستان بالای ٤٧و٤٧ است.
اقتصاد ویران و به بن بست رسیده در نظام حکومت اسلامی جدید نیست. ساختار اقتصاد سیاسی این نظام در ٤ دهه گذشته بر پایه تحمیل فقر و فلاکت و بیکاری، پایین بودن حقوقها رقم خورده است. آنجه امروز تازه تر از گذشته است، بالابودن میلیونی کسانی است که زیر خط فقر قرار گرفته اند که (اعلام شده ٤٠ میلیون مردم زیر خط فقر) زندگی میکنند.
در کردستان ابعاد فلاکت ٤٧ در صد است. فلاکت و شکاف طبقاتی امروز در زندگی مردم ابعاد عمیقا تراژیک و هولناکی دارد. در مراودات شخصی میشنویم که خرید یک عدد تخم مرغ برای گذاشتن رو سفره معیشت عادی شده است. مدتها است که تعدادی از اقلام خوراکی و پروتئنی از گوشت تا میوه و ... به زندگی لوکس تعریف شده است، و از سفره مردم حذف و نایاب شده!.
مدتهای طولانی است که در اثر بیکاری و اخراج و نبودن موقعیتهای شغلی، کار با دستمزدهای کمتر از نیم میلیون را شاهد هستیم.
محرومیت کودکان از تحصیل در کردستان روبه ازدیاد است.
توسل به کارهای کولبری و دست فروشی در اثر بیکاری مداوم و میلیونی به انتخاب و سرنوشت به اصطلاح شغلی کارگران بیکار و جوانان فاقد موقعیت شغلی تبدیل شده. کم نیستند جوانانی که در سن ١٧ سالگی در اثر روی آوری به کولبری جان خود را از دست داده و یا معلول و از کار افتاده شده اند.
هر روز بر تعداد بیکاران و جوانان فاقد موقعیت شغلی افزوده میشود. هر روز بر تعداد خانواده های فقیر افزوده میشود، بیکاری وگرانی بیداد میکند، شرایط کنونی قابل تحمل نیست.
جامعه به لحاظ نارضایتی و اعتراضی در التهاب سیاسی قرار گرفته است. هر لحظه امکان انفجار اعتراضات طبقاتی وجود دارد. آمادگی و سازماندهی توده ای مردم بر بستر التهاب سیاسی و مبارزاتی کنونی مستلزم حضور و بمیدان آمدن سخنگو و رهبران جنبش اعتراضی مردم است.
شاخص فلاکت بالای ٤٧ در صد در کردستان و تحمیل زندگی چند برابری زیر خط فقر در دولتهای ١١ و ١٢ حسن روحانی در اثربحران و بن بست اقتصاد این دولت است.
گرانی و بیکاری چالش اصلی در دولت روحانی هستند. حکومت جمهوری اسلامی با تحریم و بی تحریم با برجام و بدون برجام مولد و نظام تحمیل کننده فلاکت عمومی، بیکاری و گرانی است.
از دی ماه ٩٦ و با گسترش اعتصاب و اعتراضات مردم علیه گرانی، فساد و بیکاری، مطالبات طبقه کارگر و معلمان بشکل شفاف و رادیکالی به پرچم اعتراض علیه شرایط موجود تبدیل شده است.
در کردستان اعتراضات معلمان و خواستهای آنها علیه پایین بودن حقوق ها، و مبارزات معلمان تحصیل رایگان برای کودکان و آزادی معلمان و کارگران زندانی بخش عمده از پرچم اعتراض به وضع موجود را در دست کارگران و مزدبگیران جامعه قرار داده و افق مبارزه ای ادامه دار و پیگیر و متشکل را تجربه کرده است.
مردم در کردستان ظرفیت مبارزه ای پیگیر و خیابانی علیه گرانی و بیکاری و فقر را دارند. مبارزه علیه شرایط نابسامان معیشتی و حقوقی کنونی شعار همه گیر و متحد کننده ای است. اعتراضات متحدانه امری تازه ای نیست، امروز شروع نشده بلکه هم اکنون در صحنه سیاسی و مبارزاتی در دست توانا و اعتراض قدرتمند کارگران و معلمان هر روز در شهرها و مراکز تولیدی در جریان است.
گرانی و پایین بودن مزد و حقوقها و شرایط نابسامان معیشتی چالش های روزانه ای است که کارگران و مردم در ایران با آنها درگیر هستند. در این نظام ضد انسانی راه نجاتی وجود ندارد، چاره کارگران و مردم در ایران سرنگونی جمهوری اسلامی و برقراری قدرت شورایی و حاکمیت کارگران و مردم در نظامی سوسیالیستی است.
٥ خرداد ١٣٩٨
٢٦ می ٢٠١٩
ایسکرا ۹۹۰