آن چه مذاکرات را به بن بست خواهد کشاند!
باریش نصیریان
May 28, 2019ان چه مذاکرات را به بن بست خواهد کشاند!
- تلاش برای مخفی ماندن مذاکرات از طرف جام زهر نوشان و نیاز تبلیغاتی ترامپ و شرکا در بازی انتخابات ریاست جمهوری در امریکا
- دعوای جناحهای حکومتی ایران برای رهبری کردن مذاکرات بمنظور بهره برداری وحفظ و تداوم قدرتشان.اشاره به درگیری اشکار شده باند ظریف و روحانی در مقابل جناح رهبر و باند وابسته به وی .اشکال اشکار شده این درگیریها ؛ یک طرف با گدایی اختیارات ویژه و تهدید اشکار رهبر به مراجعت به ارای عمومی و دیگری با تهدید تغییر دولت و ایجاد دولت جوان و حزب اللاهی برای یکدیگر شاخ کشیدند.این تنشها جدی و هر یک درصدد حذف یکدیگر خواهند بود.
- ادامه روند نابسامانیهای اقتصادی و بحرانهای عظیم اجتماعی ناشی از ان ؛ تورم و گرانی و احتمال ایجاد جنبشها و یا شورش گرسنگان در صورت بدرازا کشیده شدن مذاکرات پنهان که حتمیست
- سنگینی بار پیش شرطهای اشکار شده امریکا برای مذاکره که بسیاری از انان غیر قابل اجراست هر چند که باور دارم نظام برای حفظ قدرت به هر پستی تن خواهد داد
- ناممکن بودن پیش شرطهای پنهانی امریکا برای شراکت و یا ورود به بازار غارت این سرزمین .این امتیازها در انحصار رهبران ماسون رژیم و شرکتهای چند ملیتی و بانکهای وابسته به انان است که در رقابت با باند امریکایی حاضر به تقسیم ان نیستند.
(لازم به ذکر است که محمد رضا پهلوی زیر فشارهای مشابه که از دهه پنجاه به وی از طرف حاکمان وقت امریکا وارد میشد مجبور گشت تا بخشی از این امتیازها را با امریکاییان تقسیم کند و سرانجام وی تعویض حاکمیت وی در پروسه انقلاب سازی از طرف صاحبان اصلی امتیازها گشت.)
بنابر این باور دارم رژیم داعش حاکم بر ایران علی رغم پستیش برای حفظ قدرت و تداوم حاکمیتش و برای بثمر رساندن پروژه و موفق ساختن مذاکره و اشتی عاجز است و چون این مذاکرات را سر انجامی نیست پس بنابراین کابوس جنگ هنوز پابرجاست.
- این جنگ در صورت پذیرش سازش با امریکا از طرف اربابان رژیم بصورت جنگ داخلی میتواند به سرزمینمان تحمیل گردد (همچنان که پروژه انقلاب سازی و به حاکمیت رساندن مادر داعشیان جهان در یک توطئه مشترک حاکمان جهان اجرایی گشت ماحصل این سازش کسب هزاران میلیارد در ابتدا نابودی منطقه توسط حاکمیت کارگزار در پروژه های جنگی با عراق و سپس در منطقه و یا در بازار مشترک و پر از سود بازسازی و یا در فروش تسلیحات با بازاری بزرگ و سودهای هزاران میلیاردی بود.لازم به ذکر است در تداوم حاکمیت محمدرضا شاه کسب چنین منافعی با این حجم غیر ممکن بود)
- یا با توطئه ای یکی از فتیله های بشکه های باروت در منطقه را روشن سازد.
-یا در جنگ جناحهای حاکم در ایران یکی از کارگزاران بدستور ارباب اتش جنگ را روشن سازد (بسان پنج مورد ماجراجویی جنگی در منطقه)
اما بدون پاسخ به یک سوال نمیشود از این تحلیل گذشت!
چرا علی رغم این همه لشکر کشیها و حتی اغاز حمله و جنگ در عربستان و خلیج و عراق از طرف رژیم جانی داعش حاکم بر سرزمینمان از جنگ اجتناب میشود؟ چرا علی رغم انتشار مدارک مستند دال بر دست داشتن خود رژیم جناح حاکم جنگ افروز در امریکا از جنگ اجتناب میکند.براستی چرا؟!
یک پاسخ قطعی .ترس
جواب دوم .منفعت
(در شرایط نه جنگ و نه صلح بازار فروش تسلیحاتی بزرگی برای انان ایجاد گشته است اما برای حل بحرانهای اقتصادی جهان سرمایه کافی نیست تنها یک جنگ منطقه ای میتواند انبارهای پر و اشباح گشته از تسلیحات را در منطقه خالی نماید تا بازار جدیدتری را بگشاید بازاری که در انحصار یک قدرت نباشد)
تنها ترس جهان سرمایه از اغاز یک شورش اجتماعی بزرگ در حین جنگ که مهار ان در دست انان نیست از این امر جلوگیری میکند.حاکمان جهان بخوبی اگاهند که ماحصل یک شورش و یک حرکت اجتماعی در نبود و خلا نیروی سرکوبگر یک جنبش ازادیبخش مستقل در منطقه میتواند باشد .با اغاز جنگ همزمان جنبش های ازادیبخش ملتهای تحت ستم در ایران شکل خواهد گرفت و این بزرگترین خطر برای جهان سرمایه است.ترس انان از شکل گیری جنبشهای خود جوش و احتمال قریب به یقین قرار گرفتن نیروهای انقلابی در رهبری این جنبشها ست.این جنبشها در صورت اگاهی برای پایان دادن به روزگار دولتهای کارگزار بزرگترین کابوس و ترس حاکمان جهان سرمایه است
سرزمین ایران سوریه با بافتهای عقب مانده نیست جهان سرمایه از تکرار مدل روژاوا بیمناک است بهم تنیدگی همه ملتهای ساکن ایران و مبارزه انان برای کسب ازادی و حق تعیین سرنوشت در نهایت منجر به بازتولید تفکر ارمانخواهی حاکمیتهای شورایی در منطقه خواهد گشت .این اغراق نیست چون این مدل به همه ضرورتهای اجتماعی برای کسب برابری و از بین بردن نابرابریست.این ارمان که در روژاوا در بده و بستانهای سیاسی دولتها و رهبری ناکارامد احزاب سنتی در نطفه خفه گشت میتواند به پتانسیل و ارمان مشترک همه خلقهای تحت ستم تبدیل گردد. بزرگترین کابوس جهان سرمایه از افسار گسیختگی و رهایی مردمان منطقه است که انان را به پروژه کم منفعت تر سازش و مذاکره میکشاند
پس بنابر این برای حفظ قدرت پوشالی رژیم و حاکمان کارگزار دیگر در منطقه بسان چهل سال گذسته جهان سرمایه با همه توان خود الترناتیو بیضرر و مطیع تر را انتخاب خواهد کرد. هدف اصلی تداوم حاکمیتهای کارگزار بدون هیچ ریسک و سرازیری میلیاردی سود است.
بزرگی روزگاری میگفت ؛ شب ابستن اید تا چه زاید سحر
باریش نصیریان
ماه می 2019
============================================================
1)علی رغم فعال شدن دولتهای واسطه گر و سفرهای ظریف برای گدایی میانجیگری (دقیقا هشت نماینده دولتی و هیجده سفر ظریف) و رفت و امدها و گهتگوهای سری در تهران در هفته های اخیروزارت خارجه ایران اعلام میکند : نه مذاکرهای با آمریکا داریم، نه چشماندازی برای مذاکره میبینیم
این یک نمونه از دعوای درون حاکمیت و پنهان کاری کثیف انان است .چرا ترامپ در ژاپن بطور اسرار امیزی به رهبری کشور اشاره مستقیم کرد و خواهان تداوم رهبری ان شد؟!!.دولت و رهبر هر یک خواهان سکان داری گفتگوها و مذاکرات پنهان است. اما انتخاب ترامپ برای مذاکره بر اساس واقعیت محض نماینده واقعی قدرت بود.رهبر
2) طنز تلخ. در اینده ای نه چندان دور ؛ اعطای جایزه صلح نوبل به ترامپ و خامنه ای جنایتکار قرن از طرف جهان وحشی سرمایه داری دور از ذهن نیست