پایان قتل عام ها!‎

حمید قربانی
May 31, 2019

پایان قتل عام ها!‎


آیا هنوز وقت آن نه رسیده است که به عاملی پرداخته است که مسبب و بانی همه جنایت هاست؟ آیا اگر، اوضاع بر این منوال پیش رود که با بودن نظام اجتماعی موجود، هر روز با شدت بیشتری با تمام قتل و جنایات به پیش می رود، قبر انسان و انسانیت کنده نمی شود؟ آقایان و خانم هایی که این روزها در نشریات شان از " مرگ اخلاق"، قربانی کردن " منافع عمومی در پای منافع شخصی و گروهی " می نویسند و چهره اخلاق مداران نیکوکار، ولی در واقع کاسبکاران  را به خود می گیرند. آیا همان هایی نیستند که در این 40 سال هر صبح زود روزنامه های شان را  با اخبار اعدام ها و به دار کشیدن و کشتار آزادی خواهان و کمونیست های بیزار از اوضاع اجتماعی موجود پر می کردند و عکس های اعدامیان بر بلدرزرها  را نمایش می دادند و می دهند؟

 

اگر آقایون به دنبال عامل جنایات هستند بفرمایند، عامل اساسی و اصلی قتل و جنایت، دزدی و رشوه خواری، اعتیاد و فحشاء   همان سود که از قبل بهره کشی و استثمار و  کار اضافه طبقه ی کارگر است  که سرمایه داران به جیب می زنند و با مبلغی از آن همگی تان را به مزدوری گرفته اند که آنرا بپوشانید که متکی بر مالکیت خصوصی سرمایه دارانه و کارمزدوری است که باید با عوامل دیگر همچون خانواده، مذهب و پارلمان و پارلمانتاریست و دولت سرکوبگر محو و لغو گردند تا انسان رها شود تا انسان انسان شود و از جامعه طبقاتی گندیده، فاسد شده، پوسیده و همچون بختک بر جسم و مغز انسان کارگر و زحمتکش افتاده است، آزاد گردد و وارد تاریخ خویش گردد.

جامعه ای که در آن مالکیت خصوصی نباشد، سود نباشد، مذهب  و دو رویی و دروغ از جهره اش زدوده شده باشد، جامعه ای است که انسان در آن نه، قاتل می شود و نه مقتول، زیرا که عواملی که انسان را به قاتل و مقتول تبدیل میکنند، از آنها اثری نمی ماند.

برای رسیدن بدان باید دولت کنونی درهم شکسته شود  که تا کنون وسیله حفظ شرایط اجتماعی - طبقاتی یعنی جامعه طبقاتی متکی بر مالکیت خصوصی اقلیت و محرومیت اکثریت  بوده است و جای خود را به دولت نوین ، دولت اکثریت جامعه، اکثریت تولید کننده محروم و اسیر شده در دام سرمایه داران خصوصی و دولتی دهد که برای اولین بار در تاریخ جوامع طبقاتی، عامل از بین برنده مالکیت خصوصی یعنی عامل اصلی که جامعه را طبقاتی ساخته است، می باشد. برای اینکه چنین شود، طبقه ی کارگر باید سازمان یابد، آگاه به منافع طبقاتی و به نقش طبقاتی خویش در تاریخ گشته و مسلحانه برخیزد تا دولت کنونی را درهم شکند و دولت نوین را جانشین آن کند.

بدون نابودی و ریشه کنی جامعه ی طبقاتی یعنی جامعه سرمایه داری کنونی که اقلیتی در آن همه نعم مادی تولید شده بوسیله ی اکثریت آن، یعنی طبقه ی کارگر و دیگر زحمتکشانی که از وسیله ی تولیدی کوچک و حقیری برخوردار هستند، چه نجفی ها که سال ها به عنوان  یکی از مهره های اصلی نظم قاتل پرور بوده است، اعدام گردند و یا عازم ونکوور کانادا و یا دیگر نقاط خوش آب و هوا گردند و بی سر و صدا به زندگی انگل وار مثل همه هم طبقه ای هایش بپردازند و زمینه قتل ها دیگر را فراهم کنند و یا نکنند، کشتار و قتل عام انسان و مخصوصا انسان کارگر و زحمتکش چه زن و چه مرد، ادامه داشته و روز بروز بر ابعاد آن افزوده می شود تا نسل انسان بر چیده گردد.

 آقایون و خانم ها به اطراف تان نگاه کنید و ببینید که روزی چند ده نفر، چند صد نفر، با چند هزار انسان با گلوله، زیر باتوم و در زندان های مخوف تان ، معادن و کارخانه ها و در جنگ هایی  که برای حفط  و افزایش منافع طبقاتی تان، راه انداخته و راه می اندازید، کشته می شوند و با به درستی گفته باشم، می کُشید و از قاتلان آنان به تمجید بر می خیزید. یا خفه خون بگیرید و با اگر جرئت دارید، به نویسد که نمی نویسید، زیرا پول و نقش  و قدرت آن در جامعه ی بورژوازی - سرمایه داری از انسان، موجود پست و ذلیل می سازد و ساخته است که گوش هایش کر و چشمانش برای دیدن حقایق کور می شوند!

 

من چند سال قبل همین مسئله  را در این سروده، آورده ام که شرایط زنده شدن انسان، چیست؟ هر چه می گذرد؛ واقعیات مرا بیشتر به آن قانع می کنند که ریشه ی اساسی همه بلایای جامعه انسانی و حتی طبیعت:  مالکیت خصوصی،  خانواده، مذهب، نظم کنونی است که بوسیله نیروی سرکوب گر دولت کنونی به عنوان دستگاه سرکوب طبقه ی سرمایه دار بر علیه طبقه ی کارگر و سایر زحمتکشان، برای سود اقلیتی از جامعه به نام سرمایه دار، حفاضت می شود.

 

 

مالکیت خصوصی و خدا یا انسان و رهائی؟ کدامیک؟

 

 

 

 

هنگامی که مالکیت خصوصی برچیده گردد،

زمانی که خدا بمیرد

انسان زنده می شود

زیرا که هنگامی خدا بمیرد

مالکیت برچیده گردد

سرمایه و سرمایه دار می میمرند

استثمار انسان از انسان بر می افتد

دیگر زوری نیست تا به زور بر افکنی

دیگر خدائی نیست، تا نبی اش »سب" باشی

دیگر ذهن از خرافه پاک شده است.

دیگر کسی به خاطر نوشتن اعدام نمی کنند.

بنا بر این دولت بی محل می گردد

دولت زوال می یابد

آزادی پر می گیرد

رهائی فرا می رسد.

افیون ، سموم و خرافه

مذهب و ناسیونالیسم زدوده می شوند.

خورشید انسان طلوع می کند

انسان آزاد و رها می گردد

زیرا که

خدا ، میهن و حاکم می میرند

انسان انسان می گردد

و انسان زنده می شود.

پس مرگ بر خدا

لغو باد مالکیت خصوصی

انسان باد انسان!

25- 10- 2015

حمید قربانی

 

 

 

کمونیسم حرکت طبقاتی یک طبقه مشخص اجتماعی به نام طبقه ی کارگر برای لغو- نابودی-، شرایط موجود اجتماعی- نظام اجتماعی مشخص و موجود - جامعه  ی طبقاتی- جامعه ی سرمایه داری (سرمایه داری امپریالیستی ) است!

نجات انسان نه بر پایی چوبه های دار بلکه در برچیدن بساط جامعه ی طبقاتی است!

 

31 ماه مه 2092 سال اسپارتاکوسی -

 

اسپاتارکوس و همرزمانش برای نابودی نظم برده داری قدیم به پا خاستند، بردار - صلیب شدند و اما رزم و هدفشان هنوز برآورده نشده است و به طبقه ی کارگر - برده نوین  - برده نظام سرمایه داری به ارث رسیده است که باید شرایط را برای بر آوردن آن آماده کند.  مرگ سرمایه ناقوس رهایی انسان را به صدا در می آرود!

 

http://www.bbc.com/persian/iran-features-48460090#



 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com