![]() |
||
|
||
هشت مارس بهانهای برای مطالبات حقوق بشری در ایرانمیترا صوفی مجیدپورMarch 08, 2019 هشت مارس بهانهای برای مطالبات حقوق بشری در ایران
هر سال میلیونها زن و مرد در روز هشت مارس با تجمعاتی روز جهانی زن را گرامی میدارند. انتخاب این روز به مبارزۀ زنان کارگر نساجی یا صنایع پوشاک در سال 1857 میلادی در شهر نیویورک آمریکا بر میگردد.شرایط کاری سخت و غیر انسانی با دستمزد کم، کارگران زن در اوایل قرن بیستم که همراه با مردان در کشورهای صنعتی وارد بازار کاری شده بودند آنان را وادار به مبارزه علیه این بیعدالتی به شکل سازمان یافته و منظم کرد.نخستین مراسم روز زن در ۲۸ فوریهسال۱۹۰۹ در نیویورک برگزار شد. این مراسم به توصیه حزب سوسیالیست آمریکا، برای یادبود اعتصاب «اتحادیه جهانی زنان کارگر صنایع پوشاک» در سال ۱۹۰۸ سازمان یافت. در اين روز كارگران نساجى زن در يك كارخانه بزرگ پوشاك براى اعتراض عليه شرايط بسيار سخت كارى و وضعيت اقتصادي شان دست به اعتصاب زدند. خاطره و وقایع تلخ اين اعتصاب براى كارگران نساجی برای همیشه در اذهان عمومی جهان باقى ماند. داستان از این قرار بود که بعد از گذشت بیش از پنجاه سال، کاگران زن کارخانـۀ پوشاک در شهر نیویورک به منظور احیا خاطرۀ اعتصاب در این روز را که تبعیض،محرومیت وفشار کار و حقوق بسیار کم زنان را بیاد میآورد دست به اعتصاب زدند، صاحب این کارخانه به همراه نگهبانان بخاطر جلوگیری از همبستگی کارگران بخش های دیگر با اعتصابیون و عدم سرایت آن به بخشهای دیگر ، این زنان را در محل کارشان محبوس ساخت و بعدا به دلایل نامعلوم کارخانه آتش گرفت و فقط تعداد کمی از زنان توانستند از این حادثه نجات یابند و مابقی 129 تن از زنان کارگر در این آتش سوختند.
این روز در ابتدا یک رویدادسیاسی با رویکرد سوسیالیستی به منظور اتحاد میان زنان کارگر و اتحاد زنان کارگر با مردان کارگر بود. هشت مارس درمیاناحزاب سوسیالیست آمریکا، آلمانو اروپای شرقی آغاز شد و به تدریج به یکی از مناسبتهای سیاسی و مهم در کشورهای سوسیالیستی و بلوک شرق تبدیل شد به طوری که در گذشته روز جهانی زنان کارگر نامیده میشد و امروز اگر چه روز جهانی زن نقطه عطفی در جنبش حقوق زنان است. اما بعدها این روز درفرهنگ بسیاری از کشورها آمیخته شد. روز جهانی زن در برخی از مناطق، رنگ و بوی سیاسی خود را از دست داد و تبدیل به مناسبتی برای مردان شده تا عشق خود را به زنان نشان دهند و آمیزهای از روز مادر و روز ولنتاین شدهاست. با این حال در مناطقی دیگر، اصل سیاسی و زمینهحقوق بشری که توسط سازمان ملل متحد تعیین شده، با قدرت اجرا میشود و آگاهی سیاسی و اجتماعی امیدوارکنندهای از مبارزاتزنان در سراسر جهان به ارمغان میآورد. سازمان ملل هم از سال ۱۹۷۷ این روز را روز «حقوق زنان و صلح بینالمللی»بهرسمیت میشناسد. کشور ایران نیز جزء محدود کشورهای است که روز جهانی زن توسط حکومت آن به رسمیت شناخته نمی شود. اما چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب این روز بهانهای بودهاست برای طرفداران حقوق بشر، جنبشهای مدنی، فعالان زن، گروههای چپ و حتی اقلیتهای قومی و دینی تا از این طریق مطالبات بر حق خود را از نظامهای تمامیت خواه طلب کنند. اگر به وقایع بعد از انقلاب 1357 بنگریم و جنبش اعتراضی زنان را بعد از این تاریخ مرور کنیم، اولین اعتراض مدنی زنان ایران بعد ار انقلاب در تاریخ 17 اسفند 1357 به حرکت اعتراضی ۶ روزهی دهها هزار زن ایرانی علیه حکم حجاب اجباری «رهبر انقلاب اسلامی ایران» بر میگردد. نخستین واکنش آزادیخواهانهی پس از سرنگونی رژیم پهلوی بود. آيتالله خمينى روز ١٥ اسفند ١٣٥٧ در یک سخنرانی در مدرسهى فيضيه قم گفت: «در وزارتخانههای اسلامى نبايد معصيت شود. در وزارتخانههای اسلامى نبايد زنها لخت بيايند…»ایناحکامکهبعدهاشکلقانونیبهخودگرفت،واکنشخودجوشدههاهزارزنازقشرهایگوناگوناجتماعیایرانرابههمراهداشت؛درتظاهراتگسترده این مقاومت پیگیر و مستمر زنان در برابر حجاب اسلامی از نخستین روزهای پیروزی انقلاب در ایران آغاز شد و به اشکال گوناگون و از جمله در قالب آنچه حکومت آن را «بدحجابی» مینامد، دوام یافت. تلاش نظام جمهوری اسلامی ایران برای محروم کردن زنان از حضور در عرصههای جامعه، از جمله دانشگاه و محیط کار، بر مقاومت زنان افزود. درصد دانشجویان دختر گاه از درصد پسران فزونی یافت و در محیطهای کار نیز زنان حضوری پررنگ پیدا کردند. مقاومت زنان در این چهار دهه بعد از انقلاب در برابر حجاب تحمیلی و حذف از جامعه هم حاصل فعالیتهای سازمانهای مدافع حقوق زنان و هم مقاومتی خودانگیخته بود و عمومیت و فراگیری آن، راه را بر دوام آن هموار کرد و بر پیچیدگی موقعیت زنان در ایران افزود. حذف همه تبعیضهای جنسیتی علیه زنان و مبالغه درباره نقش جنبش زنان از مطالبات ثابتفمنیستهای افراطی و بخش کوچکی از روشنفکرهایآزادیخواه در ایران است. اما همانطور که اشاره شد تلاش سازمانهای مدافع حقوق زنان نه تندورهای آنان – که بیشترین هزینه را نسبت به افراطیون در این چهار ده دادهاند.- و جامعه خود انگیخته زنان ایران همواره و در تمامی سالها در پی خواستههای خود برای لغو قوانین تبعیض آمیز و برابری حقوقی بودند و به شکلهای مختلف (چه از طرف جامعه خود انگیخته به صورت نجوا و اعتراض در محافل خصوصی و یا به صورت فردی و با صدای بلند دست به اعتراضهای آشکار در فضای عمومی زدهاند و چه با نوشتن مقالات و فراخوانهای مختلف به برگزاری تجمعات ) برای رسیدن به این خواسته تلاش کردند و با وجود تمامی مشکلات و موانع به موفقیتهایی هم دست یافتند.» از جمله این موفقیتها، می توان به اصلاح هر چند جزئی قوانین در موارد زیر اشاره کرد:
2.حضانت: تا قبل از سال ۸۲ در صورت جدایی پدر و مادر از یکدیگر، حضانت دختر تا ۷ سالگی و پسر تا ۲ سالگی با مادر بود و پس از آن به پدر داده میشد. این مساله همواره مورد اعتراض فعالین حقوق زن بود. مطابق اصلاحاتی که در سال ۸۲ انجام گرفت، دیگر حضانت فرزند بعد از رسیدن به سن ۲ سال (در مورد پسران) و ۷ سال (در مورد دختران) به طور اتوماتیک به پدر واگذار نمیشود، بلکه حضانت تا سن ۷ سالگی به مادر واگذار میشود و پس از آن در صورت بروز اختلاف، دادگاه حضانت را با در نظر گرفتن مصلحت کودک تعیین میکند. 3.طلاق: تا قبل از سال ۸۱، طلاق در قانون بعد از انقلاب حق انحصاری مرد تلقی میشد. این مساله همواره مورد اعتراض فعالین حقوق زن بود. در نتیجه این اعتراضات در سال ۸۱ اصلاحاتی انجام شد و به موجب این اصلاحات، زن نیز در صورت اثبات «عسر و حرج» (ایجاد وضعیتی که ادامه زندگی را برای وی غیرقابل تحمل سازد) می تواند از دادگاه درخواست طلاق کند.
اگرچه این دستاوردها در مقایسه با بسیاری از کشورهای دنیا دستاورد ناچیزی است و در رسیدن به خواسته زنان در خصوص لغو قوانین متعدد ضد زن موفق نبوده است اما جامعه زنان ایران پیوسته و مداوم دست از اعتراض نکشیده و از خانه، دانشگاه، محل کارتا خیابان ادامه داشته و همین دستاورد ناچیز هم مدیون مداومت اعتراضات جنبش مدنی زناناست. نباید فراموش کرد علت اصلی موفقیت ناچیز در تغییر بسیاری از قوانین ضد زن، قوانین اسلامی و شرعی حکومتاسلامی استقوانینی که هسته بسیار سختی را تشکیل داده که ادامه نظام جمهوری اسلامی به شدت به آن وابسته است و برای تغییر آن نیازمند صبر و مقاومت بیشتر جنبش زنان است. بنابراین هر گونه تلاشی برای تغییر قوانین اسلامی چالشی علیه خود نظام جمهوری اسلامی است.بدین ترتیب مبارزه زنان ایران و دست یافتن به حقوق بیشتر چالش جدی و پر ریسک برای گنشکران آن است. مبارزات مدنی زنان ایرانی علیرغم تحمل فشار و سرکوبهای فراوان همچنان در ابتدای این راه پر فراز و نشیب قدم بر میدارند. Yahoo.com@ mitrasm49
|
||
|
||
Copyright © 2006 azadi-b.com |