![]() |
||
|
||
مهمترین و اساسیترین نکته در جمعبندی از ۲۲ بهمن و انقلاب ۱۳۵۷ چیست؟برهان عظیمیFebruary 12, 2019 مهمترین و اساسیترین نکته در جمعبندی از ۲۲ بهمن و انقلاب ۱۳۵۷ چیست؟
آن زمان كه بنهادم سر بهپای آزادی دست خود ز جان شستم از برای آزادی...
در سال ۱۳۵۷ انقلابی ناتمام در ایران صورت گرفت رژیم شاه ساقط شد ... جمهوری اسلامی ضدانقلاب، انقلاب را به بیراهه و عقبگرد هدایت کرد.
انقلاب سقطجنین شد!
یکی از حیاتیترین جمعبندیهای قیام ۵۷ این است که:
اگرچه تودههای تحت ستم و استثمار از هر قشر و طبقه درون خلقی( و نه ضد خلقی و ضدانقلابی همچون دارو دستهی که به دور خمینی متحد شده بودند!) برای سرنگونی رژیم شاه و قطع روابط اقتصادی- سیاسی، نظامی و فرهنگی با امپریالیسم جهانی به رهبری امریکا به گرد هم متحد شدند، اما بر تفاوتهای دیدگاههای سیاسی مختلفی که از منافع طبقاتی خاص(درون خلقی) هر یک از آن طبقات نشئت میگرفت چشمبسته شد و پنهان شد! شوربختانه حتی کمونیستهای انقلابی(و در کل جنبش کمونیستی ایران در آن دوران) از مبارزه اصولی بر سر اختلافات طبقاتی بر مبنای فرایند علم کمونیسم انقلابی مبارزه-اتحاد-مبارزه طفره رفتند!
برخلاف جمعبندیهای پوپولیستی و سطحی، اساسیترین مشکل کمونیستها این نبود که گویا "به خمینی و دارو دستهاش توهم داشتند و آن را نماینده خردهبورژوازی سنتی میدیدند"، هرچند که خود این توهم از تحلیل غیرعلمی و غیر کمونیستی که به صورت گرایش راست مقبول داستن تئوری ضد انقلابی سه جهان-که هیچ ارتباطی با نظرات مائوتسهدون نداشت بلکه تئوریسن آن رهروان را سرمایهداری در چین همچون دانگ سیائو پینگ بود- در سازمانهایی که خود را طرفدار مائوتسهدون میدیدند(از جمله اتحادیه کمونیستهای ایران به رهبری سیامک زعیم که خود طرفدار این تئوری بود) ناشی میشد. دیدگاه ماتریالیسم مکانیکی(متافیزیکی) غالب بر نیروهای کمونیست ایران بود که اساس تحلیلهای ناصحیح و غیرعملی کمونیسمی را تشکیل میداد.
در سال ۵۷ کمونیستها بهعنوان نمایندگان پرولتاریای کمونیست انقلابی مبارزه اصولی بر سر اختلافات طبقاتی را از همان ابتدا که اولین تظاهرات برای سرنگونی رژیم آمریکایی شاه راه افتاد به خاطر گرایش شدید آپورتونیسم راست غالب بر خط غالب سیاسیشان فدای "همه باهم" برای سرنگونی شاه نمودند و بر اتحاد همهجانبه دنباله روانه پافشاری نمودند و شفاف نمودن مرزبندیها در اختلافات سیاسی طبقاتی را تحت نام "اتحاد و همبستگی برای سرنگونی شاه" را فراموش نموده و به کنار گذاشتند. بهاینترتیب زیر پروبال بورژوازی ضدانقلابی حلقهزده به دور خمینی رفتند! این به آن مفهوم است که کمونیستهای انقلابی ایران خیال رهبری جنبش تودههای زحمتکش تحت ستم و استثمار را نداشتند، خواهان کسب قدرت سیاسی نبودند و رهبری انقلاب ۱۳۵۷ و کسب قدرت سیاسی را به طبقه دیگر ( گروه اجتماعی ارتجاعی خمینی ویارانش) واگذار نمودند.
به لحاظ فلسفی پدیدار گشتن چنان گرایش راستی ناشی از درک ماتریالیسم مکانیکی غالب بر جنبش کمونیستی ایران در دهه ۵۰ شمسی بود تا زمان به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی و بعدازآن همچنان ادامه داشت و کماکان همچنان از آن بابت در رنج هست.
عدم وجود یک حزب پیشتاز کمونیست انقلابی و تشدد در صفوف کمونیستهای انقلابی که هر یک تنها به فکر تبلیغ و ترویج تشکیلات و خط سیاسی خویش به جای بوجود آوردن حزب کمونیست، بودند و متاسفانه همدیگر را برنمی تابیدند، نیز یکی از مهمترین عوامل شکست انقلاب ۱۳۵۷ بود.
کدام نیرو چنین فرصتی را اعطا نمود؟! رفقا بیایید با خودمان صادق باشیم.
۲۰ بهمن ۱۳۹۳
پاورقی
* در ۴ تا ۷ ژانویه ۱۹۷۹ مصارف با ۱۴ تا ۱۷ دیماه ۱۳۵۷ نشست گوادلوپ(اجلاس گوادلوپ( برگزار شد. گوادلوپ مجمعالجزایری است در غرب اقیانوس اطلس در دریای کارائیب و در شمال دومانیکا که از شهرستانهای فرادریایی امپریالیسم فرانسه است. نشست گوادلوپ جلسهای بود که میان رؤسای دولت ۴ قدرت اصلی بلوک غرب (آمریکا، انگلستان، فرانسه و آلمان غربی) در جزیره گوادلوپ برگزار شد و یکی از موضوعات اصلی آن بررسی وضعیت بحرانی ایران در آن دوران که مصادف با آخرین روزهای پیش از انقلاب ۱۳۵۷بود. والري ژيسكار دستن رئیسجمهور فرانسه از سران دولتهاي آمريكا(جیمی کارتر رئیسجمهور وقت آمریکا)، انگلستان(جیمز کالاهان نخستوزیر) و آلمان(هلموت اشمیت صدراعظم آلمان غربی) درخواست كرد به گوادلوپ سفر كنند تا بهطور غیررسمی راجع به بحرانهای بينالمللي با يكديگر به بحث و تبادلنظر بپردازند. در این جلسه ژیسکار دستن این نظریه را مطرح کرده بود که «بهتر است شاه هر چه سریعتر ایران را ترک کند» و جیمی کارتر بعدها در خاطراتش نوشته بود که او در آن جلسه حمایت بسیار کمی از شاه از رؤسای ۳ دولت دیگر مشاهده کرده و همگی آنها متفقالقول بودهاند که شاه باید در سریعترین زمان ممکن از ایران خارج شود. ویلیام شوکراس هم از خاطرات روزالین کارتر نقل میکند که اشمیت و کالاهان در این جلسه بر موقعیت بسیار ضعیف شاه تأکید داشتهاند. ژیسکار دستن در مصاحبه با روزنامه توس در سال ۱۳۷۷ گفته بود که «تنها کشوری که در این جلسه زنگ خاتمهٔ حکومت شاه را به صدا درآورد نمایندهٔ آمریکا(جیمی کارتر رئیسجمهور آن زمان آمریکا) بود و معتقد بود «وقت تغییر رژیم ایران است» بهطوریکه همهٔ ما متحیر و متعجب شدیم. چون تا آنجا که ما مطلع بودیم آمریکا پشتیبان حکومت پهلوی بود…» به گفتهٔ او جیمی کارتر در این جلسه اصرار داشت که «هیچ امیدی به بقای حکومت شاه نیست و او از این حکومت حمایت نخواهد کرد و احتمال برقراری یک حکومتنظامی را میداد و نخستوزیر انگلیس نیز با کارتر در مورد لزوم خروج شاه از ایران همعقیده بود ولی او و هلموت اشمیت به یک تحول صلحآمیز امید داشته و از نظریه آمریکاییها غافلگیر شده بودند. در این نشست جایگزینی و تعویض گروه بنیادگرای مذهبی حلقهزده به دور خمینی بهجای حکومت پهلوی بهعنوان تنها گزینه ارتجاعی که میتوانست منافع نظام جهانی سرمایهداری-امپریالیستی را تأمین کند، در مقابل جنبش تودهای که جهتگیریاش توسط کمونیستها روزبهروز رادیکالتر میشد، کلید خورد. جلسات محرمانه با خمینی از طریق مشاورینش همچون ابراهیم یزدی و صادق قطبزاده برای انتقال قدرت به خمینی گذاشته شد، و پس از تصمیم سران قدرتهای بزرگ امپریالیستی در گوادلوپ کلیه رسانههای خبری امپریالیستی ازجمله بیبیسی خمینی را بهعنوان رهبر انقلاب تبلیغ و ترویج نمودند. ۷ دی ۱۳۵۷ خمینی به ایران بازگشت. اما ۹ روز بعد شاهپور بختیار که از طرف شاه و قدرتهای بزرگ امپریالیستی در ۱۶ دی ۱۳۵۷ برای کنترل بحران خلع قدرت سیاسی به مدت ۳۷ روز (تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷) به نخستوزیری رسید، اولین گام قدرتهای امپریالیستی برای انتقال قدرت به خمینی بود. در ۲۶ دیماه ۱۳۵۷ پس از زدوبندهای پنهان قدرتهای امپریالیستی بزرگ با خمینی و یارانش و ارتش، محمدرضا شاه از ایران فرار کرد. کمتر از یک ماه در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ با شروع حمله مراکز ارتش، ساواک و مسلح کردن مردم فرودست از طرف نیروهای کمونیستی رژیم شاه سرنگون شد. آغاز مبارزه مسلحانه در همان ابتدا از سوی خمینی،دولت موقت(بازرگان) و شورای انقلاب منتخب او مورد مخالفت قرار گرفت، و خمینی و بازرگان دستور پایان مبارزه مسلحانه صادر نمودند و از مردمی که مسلح بودند خواستند که سلاحهای خود را به زمین گذارند و به "کمیتههای انقلاب" و مساجد تحویل دهند.
ویدئوکلیپی از تسخیر زندان اوین توسط مردم در سال ۱۳۵۷- در یوتیوب
عدم درک عمیق ماتریالیسم دیالکتیک و ماتریالیسم تاریخی حاکم بر جنبش کمونیستی و عدم درک رویکرد علمی مارکسیسمی به ضرورت(واقعیت عینی) و تغییر رادیکال آن به آزادی! به مناسبت انقلاب بهمن ۵۷... بدون کسب قدرت سیاسی، همهچیز سراب است." مائو تسه دون
|
||
|
||
Copyright © 2006 azadi-b.com |