![]() |
||
|
||
نکاتی پیرامون مستند "طراحی سوخته" وزارت اطلاعات نظام شکنجهگر و ضد بشری جمهوری اسلامیبرهان عظیمیJanuary 21, 2019 نکاتی پیرامون مستند "طراحی سوخته" وزارت اطلاعات نظام شکنجهگر و ضد بشری جمهوری اسلامی مستند "طراحی سوخته"۱ یک پروژهِ امنیتی وزارت اطلاعات است که در تاریخ شنبه، ۲۹ دی ۱۳۹۷ از صداوسیمای جمهوری اسلامی پخش شد. سناریوی این پروژه امنیتی مدتهاست از سوی جیرهخواران وزارت اطلاعات نظام سرمایهداری جمهوری اسلامی در دست تهیه بود اما با شروع اعتصابات بهحق کارگران هفتتپه و فولاد اهواز کاسه صبر ایدئولوگهای نظم کهن ریخته شد و از نقطه استیصال و درماندگی بخش اول سریالشان را به روی پرده تلویزیون آوردند. پروژهی امنیتی "طراحی سوخته" نشاندهندهی این واقعیت است که جمهوری اسلامی سخت به وحشت افتاده است. ترسش از پایه گرفتن کمونیسم انقلابی، و نه زرد و یا سوسیالدمکراتها هست. این پروژه مهندسیشدهی وزارت اطلاعات را در شرایط مشخص حاکم بر دنیای تحت حاکمیت نظام سرمایهداری-امپریالیستی جهانی و تحت تأثیر آن اوضاع داخلی(و سیاست راهبردی) تحت حاکمیت نظام ارتجاعی جمهوری اسلامی باید بررسی و تجزیهوتحلیل نمود. به یک مفهوم واقعی کلیه اجزاء و دمودستگاه بوروکراتیک این نظام ضد بشری از شورای امنیت ملیاش، تا سپاه پاسدار نظامشان و ارتش و نیروهای مسلح سرکوبگرش و قوه قضائیه و مقننه و اجرایی و دستگاه زندان و شکنجهاش دست در دست هم برای به تعویق انداختن سرنگونیشان سناریوی "طراحی سوخته" را در پاسخ به شرایط جهانی پیشارویش و اوضاع داخلی تحت حاکمیتش مهندسی کردهاند و به مرحله اجرا گذاشتند و میگذارند. بعد از خروج یکطرفه دولت آمریکا از برجام و تشدید تحریمهای اقتصادی علیه جمهوری اسلامی، و فرستادن ناو جنگی هواپیمابر "یواساس جان سیاستنیس" در دسامبر ۲۰۱۸ (۳۰ آذر ۱۳۹۷ - یک ماه پیش) به خلیجفارس، هماکنون بوجود آوردن یک اتحادیه مرکب از کشورهای ارتجاعی منطقه خاورمیانه برای مقابله با جمهوری اسلامی در دست اجرا است. این خطرِ برپایی جنگی دیگر در خاورمیانه را بهطور بالقوه تشدید خواهد نمود. اجلاس لهستان که از طرف رژیم فاشیست ترامپ و با رفتن وزیر امور خارجهاش مایک پومپئو به ۸ کشور عربی کلید خورد با شرکت «چند ده» کشور در اجلاس ۱۳ و ۱۴ فوریه، ۲۴ و ۲۵ بهمنماه، برای آنچه حاکمان نظام سرمایهداری-امپریالیستی آمریکا مهار و «نفوذ منطقهای ایران» خواهد بود، برنامهریزی شده است که تمام نوکرانش را علیه جمهوری اسلامی به خط کند. یعنی دولت فاشیست آمریکا باز میخواهد یک رژیم وابسته به آمریکا را سرکار بیاورد و طبقه ستمگر و استثمارگری دیگری در رأس آن غلام حلقهبهگوش آمریکا باشد. این حکمِ همان اجلاسِ گوادلوپ سرانِ قدرتهای سرمایهداری در سال ۱۳۵۷ دارد که مهرهشان شاه را که دیگر نمیتوانست حافظ منافع استراتژیکشان در منطقه باشد برکنار نمودند، و جمهوری اسلامی ارتجاعی را، از طریق پادادن به گروه بنیادگرای مذهبی که به دور خمینی حلقهزده بودند سرکار آوردند. اما آمریکا دیگر مانند سال ۵۷ قدرت ندارد، تنها سوپر قدرت جهانی نیست هرچند کماکان قدرت اقتصادی و نظامی برتر و پدرخوانده نظام سرمایهداری-امپریالیستی جهانی است ولی با رشد رقبایش در اتحادیه امپریالیستهای اروپایی و روسیه و چین دیگر نمیتواند به همان سادگی که شاه را برکنار نمود این کار را بکند؛ و با چالشهای نوینی در یکروند رقابت درون کمپ امپریالیستها روبرو شده است. بر سر رفتن و یا مانده جمهوری اسلامی که میتواند و یا نمیتواند حافظ منافع استراتراتژیک جهان سرمایهداری-امپریالیستی باشد بین قدرتهای بزرگ اختلافنظر وجود دارد. در پرتو چنین اجلاسی اگر سخنان ماه قبل خامنهای جنایتکار که هشداری به مسئولان سرکوبگر نظامشان است که گفت "امریکا ممکن است در سال ۹۷ برای براندازی ما عملی نکند ولی در سال ۱۳۹۸ چنین کند" را در کنار شکلگیری اجلاس لهستان بگذاریم، این مستند «طراحی سوخته"شان برایمان روشنتر میشود!!!۲ هماکنون که موجودیت پوشالی رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی در زیر ضربات خردکننده مبارزات در حال گسترش تودههای فرودست تحت ستم و استثمار زحمتکش، سخت به خطر افتاده و ناقوس مرگ و نابودی این رژیم ضد مردمی به صدا درآمده است، حاکمان جمهوری اسلامی بهعنوان یک ضرورت تنها راه چاره را در مقابل خویش را محکم کردن بیش از گذشته کمربندهای امنیتی-سرکوبگرانهشان دیده اند. سرکوب، دستگیری، زندان و شکنجه، گرفتن اعترافات اجباری و رسانهای کردن آنها تنها گزینه موجود در مقابل ستمگران جانی جمهوری اسلامی است. تا از این طریق مبارزان، زنان، جوانان و کارگران فرودست حقطلب را از ادامه مبارزه مأیوس کنند. و رژیم پوشالیشان را در مقابل "شیطان بزرگ" و وابستگان داخلیاش برای ادامه حیات ننگینش به نفس زدنهای آخر افتاده است را از خطر مرگ نجات دهند! سناریوی "طراحی سوخته" هیچچیز جدیدی برای گفتن ندارد همین جنس سناریو در دهه شصت و تابستان 67 با اعدام هزاران زندان سیاسی مترقی غیر کمونیست و کمونیستهای انقلابی که حاضر به سازش با نظام ضد بشری جمهوری اسلامی نشدند، به بهانه اینکه جاسوس شیطان بزرگند و امر و دستور از آن و دشمنان خارجی میگیرند، اجرا شد. اما فرق اساسی که آن دوران با شرایط حاکم بر جامعه دارد این است که در سطح بینالمللی ایزوله گشتهاند و در سطح داخلی حنایشان دیگر رنگی ندارد و بسیاری از توهمات فرودستان(حتی مذهبی) بهطور نسبی نسبت به این حاکمان بیرحم ریخته است و آنان را مشتی دزد و اختلاسگر و جانی بیرحم و دروغگو میبینند که به قیمت ۴۰ سال بی حقوقی، فقر و مسکنت، زندان و شکنجه، اعدام جوانان بیکار که هیچ آینده و گزینهای در مقابل خویش متصور نیستند، سرکوب مستمر زنان، معلمین و نویسندگان، اقلیتهای ملی، زاغهنشینان به حاشیه پرت شده، رانندگان کامیون و تاکسی، شاعران مترقی و مالباختگان و بازنشستگان در جایجای ایران منجر شده، میدانند. مردم پیبردهاند که حاکمان جمهوری اسلامی با حمایت کلیه امپریالیستهای غربی، روسیه و چین ۴۰ سال تحت لوای اسلام به زنجیر کشیدند، شلاق زدند و کشتندو منابع طبیعی را آنچنان غارت کردند که محیطزیست را تا سرحد کشاندش به حالت اورژانس تخریب نمودهاند! 3 حاکمان بیرحم و دزد این نظام ضد بشری فکر میکنند که اکثریت مردم فرودست مذهبی را که اینها ۴۰ سال تبلیغش کردند، مقبول میدانند. اما مردم رفتهرفته پی بردند که اینها به نام اسلام و مذهب جیبهایشان را پر کردند و مردم را چاپیدند و تنها تک استخوانی جلوشان پرت کردند. برای همین در حال حاضر بیش از هر زمان دیگر باید تبلیغ کمونیسم را با رویکرد علمی در میان فرودستان بهویژه قشر تحتانی فرودست بنماییم، زیرا مردم درعینحال که توهمشان در حال فروریختن است باید چیزی جایگزینش شود. نیاز است بیمهابا با رویکرد علمی با در نظر این واقعیت که مردم از اینها و بهطور نسبی از مذهب زدهشدهاند کمونیسم را تبلیغ کرد. فرودستان بیصدا میگویند این حاکمان جانی به نام اسلام ما را چاپیدند. این زبانزد مردم فرودست است. این نکته خیلی مهم است که مردم تا این سطح رشد کردند و البته تبلیغات کمونیستها هم بهطور نسبی اثر داشته.
بنابراین باید به مردم فرودست حقیقت را گفت که نه! کمونیسم آنچه این نظام با تبلیغات ضد کمونیستی برای فریب شما گفته است نیست. و این جانیان ضد بشری دروغگو سالیان سال با تبلیغ اسلام و سمپاشی علیه کمونیسم شما فرودستان را در کنارشان و زیر عبایشان نگه داشتند. اما وقتی این بیشرفها علیه کمونیسم تبلیغ میکنند یعنی که کمونیسم واقعی خوب است و وحشت اینها از پایه گرفتن کمونیسم در میان شما و انقلاب کمونیستی هست. از دید منافع اساسی فرودستان پرولتاریا وقتی این نظام میگوید چیزی بد است یعنی خوب است، و وقتی میگوید چیزی خوب است ما مردم فقیر باید بدانیم که آن چیز خیلی بد است و برای منافع ساسیمان مضر است. و چرا؟
در شرایط کنونی بسیار مهم است که ما در میان مردم فرودست تحت ستم استثمار کمونیسم انقلابی یعنی سنتز نوین کمونیسم را تبلیغ کنیم. و بهطور بولدو برجسته بگوییم که: بله این درست است ما کمونیستهای انقلابی مخالف مذهب هستیم؛ زیرا معتقدیم که مذهب از درک علم و واقعیت عینی بهتوسط فرودستان جلوگیری میکند. فرودستان برای رهایی واقعی به فراگرفتن علم و درک واقعیت عینی(ضرورت- حقیقت عینی) نیاز دارند. اما اینرا نیز باید به مردم بگوییم که فراموش نکنیم ظرف ۴۰ سال گذشته دشمن اصلی ما از حربه مذهب کمال سوءاستفاده را کرده است و همچنان میکند و دارد بین ما نفاق میاندازد که عمر ننگینش که به سرآمده است را بیشتر کند. این نظام با نهادینه کردن فقر و بیچیزی پایه مذهب را تقویت کرده است و برخلاف این ستمگران اسلامگرا ما کمونیستها معتقدیم که تنها با از میان برداشتن پایه فقر و استثمار که ریشه در زیربنای اقتصادی سرمایهداری و بیعدالتیها و تقسیم طبقاتی مرتبط با سیسم اقتصادی در هر جامعه دارد میتوان مذهب را برای همیشه نابود کرد و فرودستان را با رویکردو متدلوژی علمی مجهز نمود تا بتوانند بهطور خلاقانه در تصمیماتی که با منافعشان ارتباط دارد شرکت خلاقانه داشته باشند. راه رسیدن به این هدف ایجاد جامعه سوسیالیستی نوین بر مخروبه سرمایهداری اولین قدم در گذار بهسوی جامعه جهانی بشری کمونیستی است. جامعه سوسیالیستی نوین برنامهی اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دارد که طبق آن ریشه اقتصادی، سیاسی، فرهنگی استثمار به همان طریقی که مارکس تبیین نمود، ولی مهمتر با جمعبندی از کمبودهای(در برخی مواقع اشتباهات شد و کمبودهای خیلی جدی وجود داشت) و همچنین دستاوردهای جوامع سوسیالیستی قبلی( در شوروی سابق زمانی که همچنان یک کشور سوسیالیستی بود و در چین تا مرگ مائوتسهدون) برای رسیدن به هدف نهایی کمونیسم ریشهکن میشود. "چهار کليـت" اشـاره دارد بـه جمله مارکس که گفت «ديکتـاتوری پرولتاريـا دوره گذار ضروری برای محو کليه تمايزات طبقاتي، محو کليه روابط توليدی که به اين تمايزات طبقـاتی پـا میدهد؛ محو کليه روابط اجتماعی که منطبـق بـر اين روابط توليد است؛ محو کليه افکاری که منطبق بر اين روابط است.»( مارکس کتاب "نبردهای طبقاتی در فرانسه" ترجمه باقر پرهام صفحه ۱۴۵). محو چهارکلیت آن چیزی هست که ما به دنبالش هستیم یعنی هدف نهایی، یعنی دنیایی که قصد ایجادش را داریم، یعنی جایی که میشود واقعا این شعار را تحقق بخشید و به آن جنبۀ واقعی داد: از هرکس بهاندازۀ تواناییاش به هرکس بهاندازۀ نیازش. تا زمانی که ما به آنچه در چهارکلیت بیان شده دست پیدا نکنیم نمیتوانیم به دنیایی برسیم که در آن استثمار و ستم و تخریب محیطزیست کاملاً از بین رفته باشد. پس این هدف نهایی ما است. جایی است که برای رسیدن به آن حرکت میکنیم. فرودستان نیاز دارند بدانند که بر مبنای سنتز نوین کمونیسم دولت سوسیالیستی نوین برخلاف دو جامعه سوسیالیستی قبلی در شوروی و چین نماینده یک ایدئولوژی خاص همچون ایدئولوژی کمونیسم نخواهد بود و شهروندان چنین جامعهای قرار نیست که معتقد به کمونیسم باشند. سوسیالیسم آلترناتیوی رادیکالی در مقابل سرمایهداری است که دارای سه عنصر مشخصه: یک نظام اقتصادی اساساً متفاوت، یک نظام سیاسی بنیادا متفاوت که همان دیکتاتوری پرولتاریا و دوران گذار به کمونیسم است. اقتصاد سوسیالیستی، برنامهریزیشدهای است که منابع و ذخایر را برای خیر اجتماع و نیازهای مردم استفاده میکند، هم برای نیازهای مادی فوری آنان و هم برای نیازهای فکری و فرهنگیشان. کلیت مهندسی کردن پروژه "طراحی سوخته" این نظام ضد بشری را باید از این منظر مورد تجزیهوتحلیل با متدلوژی و رویکرد علمی همهجانبه قرارداد. درعینحال ضروری است که آلترناتیو جامعه سوسیالیستی که کمونیستهای انقلابی به آن معتقدند تا حد لازم ترسیم نمودو به فرودستان در میان گذاشت.
نکتهی مهم دیگری که نباید فراموش نمود این است که کمونیستهای انقلابی بهویژه کمونیستهای معتقد به سنتز نوین کمونیسم که برای رهایی واقعی بشریت فرودست و سرنگونی نظام سرمایهداری در ایران برای پایان دادن به ستم و استثمار و مالکیت خصوصی و آداب، سنن و فرهنگ برخاسته از آن مبارزه بیامانی را بهپیش میبرند، باید با علنیگرایی خردهبورژوازی مرزبندی قاطعی بنمایند و نتایج عملی آنرا بهطور واقعی و بولد(برجسته) افشا نمایند. علنیگرایی که بنیادش را منصور حکمت و رویزیونیستهای تودهای-اگثریتی گذاشتند. علنیگرایی تخم نکرهی فاسد کننده و غیرعلمی بدی بود که منصور حکمت بنایش را تحت لوی "کمونیسم کارگری" و بهظاهر در مخالفت با تودهای-اکثریتیها گذاشت، او میگفت یک "کمونیست کارگری" باید علنی کار کند. بیخود نیست که انواع و اقسام حکمتیستها و شبه حکمتیستها با عکس و اسم واقعی خودشان فعالیت میکنند و به اصول مخفیکاری علم کمونیسم که بلشویکها به رهبری لنین در مبارزه با دشمن مقتدر و سرکوبگر فاشیست تزاری بر آن تأکید داشتند، لعنت میفرستند! و نتیجه عملیاش این است که راه دستگیری جوانان بیتجربهای که به مبارزه روی میآورند را توسط وزارت اطلاعات مستبدین حاکم را هموار میکنند! عدم رعایت اصول مخفیکاری و با اسمورسم و عکس از سوی بسیاری در ایران نقطهضعف عمیقی است که دست وزارت اطلاعاتِ این نظام شکنجهگر ضد بشری برای اینکه سناریوهای اینچنانی بسازد و علیه علم کمونیسم و کمونیستهای انقلابی سمپاشی نماید، باز میگذارد. بنابراین ضروری است که از نفوذ دیدگاه خردهبورژوازی در جنبش کمونیستی گرفته شود . منصور حکمت یکی از شرمآورترین چهرهها و دیدگاه ضدانقلابی ایران است و پسماندههای وی (پسماندههای گذشته!!!) نیز هماکنون به ارتجاعیترین شکل خود مانع از رشد جنبشهای کارگری و دیگر اقشار و طبقات ستمدیده و فرودست در ایران میشوند. چند نفر از اشخاصی که در این فیلم به آن اشاره شد از این دسته هستند که نهتنها هیچ حرکت کارگری را نمایندگی نمیکنند بلکه از درون و بیرون به آن ضربههای غیرمستقیم وارد میکنند. آنها از اول پرچم شیر و خورشید(پانآریائیسم!) در دلهایشان نقش بسته بود و درد آنها نیز کاملاً معلوم است. لنین در «انقلاب پرولتری و کائوتسکی مرتد» مزد اینگونه افراد مرتجع را بهخوبی در دستشان میگذارد. جریانات حکمتی (حکمتیسم) در ایران هماکنون نقش حزب تودهی معاصر را بازی میکنند. و این برای جمهوری اسلامی ابزاری شده که به حرکتها و اعتصابات کارگری و اقشار دیگر ضربه بزند. لنینیسم یا سوسیالدمکراسی؟ حزب لنینیسم با نظم آهنین که از چشم ارتجاع حاکم در کشورهای که حکومت استبدادی نظیر ایران دارند باید کاملاً مخفی باشد یا علنی گرایی سوسیالدمکراتها: مسئله این است. اگر در ایران خواهان سرنگونی این نظام سرمایهداری برای پایان دادن واقعی به ستم و استثمار و مالکیت خصوصی و سنت و فرهنگی که در آن ریشه دارد هستیم، اگر کمونیست انقلابی هستیم باید اصول حزب لنینیسمی را رعایت کرد و با استراتژی علمی بر مبنای سنتز نوین از علم کمونیسم رفیق باب آواکیان پیشتاز آینده بشویم تا بشریت فرودست تحت ستم و استثمار بتواند شر این نظام را از ریشه بکند و بخشکاند.
پیشاهنگ آینده یا پسمانده گذشته! بقول رفیق آواکیان: اگر قرار است ما پیشاهنگ تودههای مردم باشیم مهم است که درگیر چیزهای مختلفی شویم. پیشاهنگ به این معنا نیست که درصحنه ظاهر میشوی و به تودههای دوروبرت امرونهی میکنی. بههیچوجه اینطوری نیست. پیشاهنگ یعنی اینکه راه برونرفت از این اوضاع را میفهمی و با تمام توان مبارزه میکنی که مردم هم بتوانند این راه را ببینند تا بتوانند آگاهانهتر مبارزه کنند و آگاهانهتر شمار بیشتری از مردم را قادر به این کار کنند. این مسئولیتی است که ما به دوش گرفتهایم. این مسئولیتی است که به دوش شما است چون به این کار نیاز است. زیرا تودههای مردم وقتی تنها باشند تحلیل میروند، هم به لحاظ جسمی هم روانی. به عبارتی، کارکرد سیستم، تودههای مردم را ازنظر معنوی البته نه به معنای مذهبی تحلیل میبرد، به خیلی کارها وادارشان میکند و حتی کاری میکند که تودههای مردم خیلی از چیزهایی را که سیستم بهشان تزریق میکند، درونی کنند.
سرنگونی نظام سرمایهداری در ایران هم ممکن و هم ضروری است! پیش بهسوی ایجاد جامعه سوسیالیستی نوین! زندهباد سنتز نوین کمونیسم! برهان عظیمی - شنبه، ۲۹ دی ۱۳۹۷
توضیحات و منابع: ۱- برای دیدن فیلم پروژهی امنیتی-سرکوبگر "طراحی سوخته" وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی که از شبکه ۲ صداوسیما در ساعت ۲۰:۳۰، شنبه، ۲۹ دی ۱۳۹۷ پخش شد، به لینک زیر در تلگرام مراجعه کنید. https://t.me/New_Communism/1323 https://t.me/New_Communism/1297
۳- برای آشنایی با چرایی برخاستن جنبش فرودستان در دی ماه ۹۶ به تحلیل زیر در لینک تلگرام مراجعه کنید: «ده روزی که ایران را به لرزه در آورد!» کندوکاوی در باره علل خیزش به حق فرودستان در دی ماه ۱۳۹۶ و چه باید کرد و چه نباید کردها! https://t.me/New_Communism/1306
|
||
|
||
Copyright © 2006 azadi-b.com |