اینبار نگاهی به فرقه شاهدان یهوه”گوشپندان یهوه” بخش اول

مقدمه:

سالهاست در موضوع نقد فرقه های مذهبی و ایدئولوژیک نوشته ام و خواهم نوشت از این روی که روشن کنم که حفظ نابرابری اجتماعی تنها با زور و سرکوب نیست بلکه حاکمان و نظامها انواع ابزارها دارند و داشته اند.اینست که حاکمان با کمیت بسیار اندگ در جهان حکومت می کنند و اکثر موارد هم از زور استفاده نمی کنند.

ابزارهای دیگر حاکمان عبارتست از ابزارهای اقتصادی و فرهنگی و تبلیغاتی توسعه اندیشه های عقب مانده و ضد علم و خرافات و بازتولید خرافات و اینکار را سیستماتیک می کنند چه در دنیای شرق و چه در دنیای غرب.

منجمله مذاهب را که کهنه شده اند بازسازی می کنند و رنگ و لعاب می زنند و دوباره می فروشند و اعلام می کنند که “مذاهب قبلی ” خرافت است و حالا باید اون مذاهب اولیه را شناخت و بهش برگشت!

در منطقه خاورمیانه این حرکات به شکل بهائیت و وهابیت و انجمن حجتیه ظاهر شدند در غرب هم مشابه اینها مثلا در امریکا به شکل “شاهدان یهوه” و مورمونیزم و غیره” اینها همه دعوی بازسازی دین دارند و داشتند اما ابشخور همه اینها همان نظامهاست که مذاهب قبلی را ساخته اند. چرا این ادعا را دارم؟ چون عملکرد اینها دقیقا در خدمت فریب و خنثی سازی جوامع و تخدیر افکار بوده و هست.این عملکرد دم خروس تمامی این “مذاهب” بازیافته است.

برای حفظ اندیشه های ارتجاعی ادمهای بخصوصی طعمه می شوند و باید سیستمهای فرقه ای ساخت که جای فکر و اندیشه انتقادی نباشد و رهبری از بالا ادمها را شکل دهد و اصالیبی تکرار شود و تکرار شود که بیرون از فرقه همه شیطان هستند و خبری نیست.این دقیقا روانشناسی همه فرقه هاست از فرقه رجوی گرفته تا فرقه های مذهبی زمینی و اسمانی.

این مسیر انسان را از خود بیگانه می کند و این انسان می شود ابزار خوب حکومتها که تبلیغ “بیطرفی” کند و دنیا را به حاکمان واگذارد و وعده دنیای دیگر بدهد.

هر جای این جهان را نگاه کنید این دکانهای بقالی فریب توسعه یافته و مرکز مهم اینها همین امریکاست. از درون این نظام مذاهب بامزه ای افریده شده اند اونهم تقریبا در همانزمان که در منطقه خاورمیانه بهائیت و وهابیت و حجتیه ایزم ساخته شد. نمونه اینها این فرقه شاهدان یهوه که من فقط برای مثال و به دلیل اشنائی شخصی با این فرقه مورد بررسی دقیقتر قرار خواهم داد.

لازم به توضیح است که این سری مباحث سالهاست در حال تدوین بوده و خوشبختانه فرصتی شد که بتدریج منتشر شود.

از خوانده می خواهم هم به موضوع مشخص شاهدان یهوه دقت کند و هم به شبهتهای بسیار این اندیشه با اندیشه های مشابه در ایران و این تشابه را اتفاق نبیند بلکه طرحی سازمانیاته بداند:

(۱)”گوسپندان یهوه”

در مسیحیت و نوشته های متصب به خدا عموما تکرار می شود که مردم از دید مسیح “گوسپندان خدا” هستند. خوب چرا این تشابه استفاده می شود؟ چه اصراری هست روی این کلمه گوسپند؟ 

در سایر ادیان هم انسان همین حدود اهمیت دارد اما اونها به این واضحی نفرمودند! اما مسیحیان رسما موقعیت انسان را “گوسپند” می خواهند.گوسپند سمبل چیست؟ سمبل رام بودن سرکش نبودن بع بع کردن و به فرمان بودن سمبل دنباله روی از چوپان.

اما چوپان کیست؟ می فرمایند عیسا و خدا! خوب الان کی ها هستند؟ نمایندگان عیسا و خدا! نکته همینجاست!

بواقع این مذاهب حرفشان این نیست که مردم دنبال چیزی در اسمانها بروند و گوسپند باشند بلکه حرف واقعیشان اینست که مردم گوسپند نمایندان خدا روی زمین و یا امامانی باشند که در هز زمان از سوی عیسا نمایندگی دارند.

لذا و عملا این است که در فرقه شاهد یهوه اون “پیرهای نشسته در نیویورک” از سوی عیسا چوپانی می کنند و اعضای فرقه گوسپندان انها هستند.

از کسی هم پنهان نمی کنند و افتخار می کنند که گوسپند هستند.بع بع کردن براشان افتخاری الهی است.فکر نکردن براشان مزیت است و خود را تسلیم مهملات پیرها کردن عین سعادت!

ما که در ایران فرقه زده ایم این موقعیت روانی را بسیار دیده ایم از حزب اللهی ها تا شاه اللهی ها تا رجویستها تا لنین اللهی ها! همه اینها نمونه های از خود بیگانه و دستمایه رهبران هستند که بهشان یاد داده شده که فکر کردن مستقل گناه کبیره است.

در فرقه شاهد یهوه رسما این موعظه می شود که خدا متفکرین و فلاسفه و صاحبان جکمت را دوست ندارد! این را موغظه می کنند! 

(۲)مختصری از داستان شاهدان یهوه:

فرقه  شاهدان  جوهاوا نطفه اش در سال ۱۸۷۰ توسط چارلز راسل در امریکا بنیاد گذاشته شد این فرقه در ادامه “جنبش خواندن انجیل” شکل گرفت و در سال ۱۸۸۱ به تاسیس “برج نظارات و مشاهده” انجامید که از اونزمان دارد دقت می کند که کی اخرالزمان می رسد مردم را خبر کند!

بعد این جناب راسل فرقه داشت از هم می پاشید که یکی دیگه پیدا شد بنام رادرفورد که این فرقه را نجات داد ودر سال ۱۹۳۱  نام فرقه شاهد یهوه را تثبیت کرد.این فرقه به به اینکه در خانه مردم می رود و زنگ می زند و مردم را به  اخرالزمان هشدار می دهد و به عیسی پسر خدا دعوت می کند معروف است. این فرقه کرسیمس را جشن نمی گیرد و جشن تولد هم قبول ندارد.مخالف انتقال خون است و این را وظیفه پدر و مادر می داند که اگر فرزندشان هم به خون نیاز داشت طبق سنت الهی اجازه ندهند.

اینها “ترجمه انجیل ” خود را دارند و مدعی هستند بقیه اون یک میلیارد مسیحی همه منحرف هستند و این ۸ میلیون  فقط “اصل” هستند!

این فرقه اصرار دارد که نام خدا جاهواست و باید او را به این نام صدازد! این اساس و اصول دین اینهاست دعوا سر نام! همینطور به جهنم اعتقاد ندارند و می گویند که همین دنیا را عیسا جاودانی می کند و اون ادمهای خوب دوباره زنده می شوند و ادمهای بد زنده نمی شوند و دنیا  گل و بلبل می شود و شیر و خرگوش و اهو کنار هم زندگی می کنند و خلاصه ما خیلی خوبیم!

یک کتاب مقدس هم دارند بنام دنیای جدید که وظیفه اعضای این فرقه اینست که شب و روز انرا بخوانند و تکرار کنند و کارشان در جلسات خواندن و دوباره خواندن همون است و نشریاتی که از مرکزیت اینها که ۷ نفر “پیر” در نیویورک هستند بطور شبکه ای به جلسات هفتگی انها فرستاده می شود و کار اون ۸ میلیون خواندن و تکرار همونها ست و توضیح اینکه چرا  اینها راه حل هست و سرودی می خوانند و به خود فوت می کنند و به هم وعده و بشارت می دهند که اخرالزمان نزدیک است و خلاصه کیف می کنند.

از دید این فرقه کل جامعه انسانی تحت تاثیر شیطانست و لذا اعضای فرقه تا بتوانند باید از معاشرت با “غیر خودی” بپرهیزند چون گمراه می شوند مگر برای موعظه! رابطه شان با سایر ادمها اینست که اون ادمها باید گوش دهند و سینه خود را باز کنند و دیگر هیچ سوال و منطق و مناظره هم در اینها گناه است و تکرار می کنند که “فقط برای موعظه اماده اند” !

در مورد اونها که از فرقه بیرون انداخته می شوند اینها مقررات شدید دارند و اونها را تحریم کامل می کنند هر چند فرزند و همسر باشد یا فرد دیگر خانواده . دادگاه عالی فنلاند در سال گذشته بعد شکایت صدها نفر  اعلام کرد که این فرقه از سوبسیدهای معمول دولتی که میلیونها می شد  محروم است و شکایت متقابل این فرقه هم بجائی نرسید.

مرکز این فرقه در نیویورک در یک مجتمع چند میلیاردی است و مرکز دیگر این فرقه در نیوجرسی که اونهم چند میلیارد دلار  است و مرکز چاپخانه ای دارد بزرگتر از زمین فوتبال حالا کی پول اینها را داده و چقدر این پول توسط حکومت امریکا و سایر حکومتها تامین شده که بصورت سوبسید و معافیتها و جوائز بوده بماند.

اینها اعلام کرده اند که به خدمت سربازی نمی روند مثل یهودیهای ارتودوکس و در سیاست دخالت نمی کنند مثل بهائی ها و انجمن حجتیه که البته این “عدم دخالت” دقیقا به معنی ایستادن در کنار ظلم و جنایت حکومتهاست همانطور عاقلها دقیقا می دانند.

نمونه اش همین جنایتهای رژیم اسلامی در ایران یا جنایتهای رژیم صهیونیستی در غزه که از دیوار صدا در امد از اینها خیر!

تمرکز اینها در جلساتشان در مورد روز موعود برگشت عیسا و زمان قبلش که دنیا پر از فساد و خونریزی می شود بنام ارماگدئون که کپی تفکرات مذهبی دیگر منجمله اسلام است که داستان خر دجال و امام زمان و خونریزیها و نجات بخشی که خودش داستان را درست می کند و ما همه تا اونزمان “شاهد باشیم” و موغظه کنیم و دیگر کاری به قدرت سیاسی نداشته باشیم چون عیسا گفته که پادشاهی این دنیا را به پادشاهان واگذار مالیات بده و بچه خوبی باش!

این فرقه تا بحال چند بار پیش بینی اخرالزمان کرده که بسیار بامزه است هربار هم بعدش گفته که نخیر وعده به عقب افتاده و مرتب اخرالزمان را عقب می اندازند اخرینش قرار است در سالهای ۲۰۳۰ باشد !

اما “پیرها” اون هفت نفر رهبری که بقیه دنبالشان می دوند .اونها  را می گویند با عیسا ارتباط دارند! همانطور که خامنه ای با امام زمان ! این “پیرها” بسیار مقدس هستند و همه البته مرد.اصلا زنها در این فرقه ادم برابر نیستند و اجازه سخنرانی هم ندارند.زنها برای در زدن در خانه ها خوبند و نامه نگاری و دعوت اما برای رهبری افریده نشدند این مشیت الهی است!

این فرقه با اینکه در برخورد به مخالفان بسیار بسته است اما اصراری دارد که اغرادش بروند زبانهای مختلف را یاد بگیرند و افراد کشورهای مختلف را با اون زبان الکن دعوت کنند.من در جلسات “فارسی ” گویان اینها شرکت کردم و بسیار خندیدم که زور می زنند فارسی حرف بزنند و انتظار دارند جامعه خسته از مذهب و خدا در ایران دنبال اینها بیفتد.

اکثریت مطلق این جلسات فارسی هم غیر ایرانیها هستند و تعداد ایرانیها بسیار کم است یا سالهاست در امریکا هستند یا برای کسب پناهندگی به اینها موقت ملحق می شوند.

از سایر “دستاورهای فکری اینها” مثل سایر مذهبیون مخالفت با علم و تفکر منطقی مخالفت با اصل برابری انسانها مخالفت با مبارزه برای ازادی و برابری انسانها مخالفت با چنایات حکومتهاست . اینها بطور بامزه ای در کنار حکومت امریکا قرار دارند و مثلا پوتین را محکوم می کنند زمانی که جنگ اوکرائین بالا می گیرد نه بخاطر جنایاتش در روسیه و اوکرائین و همکاریش با رژیم اسلامی خیر! بخار اینکه چند نفر از اعضای اینها را بخاطر مزاحمت  در روسیه انداخته اند زندان!

تنها اعتراض اینها زمانی است که فردی از این فرقه جائی زندانی شود منجمله در دوران مبارزات ضد تبعیض نژادی این فرقه هرگز در کنار چنبش مارتین لوترکینگ ظاهر نشد و تنها دوره ای کوتاه بخاطر دستگیری موقت چند عضو فرقه اعتراضاتی کرد. این فرقه حتی در جنبش ضد تبعیض نژادی امریکا مردم را همراهی نکرد و اینها همه ننگ این فرقه است.

خلاصه این بخش

بنا به متدی که در مباحث دیگرم داشته ام تلاشم اینست که اختصار را رعایت کنم و مطالب را بصورت مقالات کوتاه و ارشیو ارائه دهم.قبلا در مورد بهائیت و انالیز روانشناسی فرقه ای در مورد سایر فرقه ها همین متد را دنبال کردم.مخاطبم هم ادمهای عاقل است که به سلاح دانش بیشتر مسلح شوند و بدانند این دنیای وارونه چگونه وارونه نگه داشته شده و ستونهایش را کی ها و چگونه ساخته اند که سخت است پائین کشیده شود اما شدنی است.

یکی از این ستونها فرقه های مذهبی هستند که روتوش داده شده اند و تلاش دارند نقش تریاک را داشته باشند و مردم را که از وضع موجود خسته هستند در حماقتی بزرگتر بخواب بازگردانند.

از وظایف روشنفکری چپ و انسانگرا افشای مداوم این تار عنکبوتها و زنچیرهاست بدور مغزها و دستها و پاهای انسانها.نباید نارضایتی از وشع موجود ابزار فریب دویاره و چند باره توده ها بشود.نباید گذاشت.


Google Translate